eitaa logo
عمامه خاکستری
176 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
163 فایل
حضرت رسول الله همسايه‌اى داشت كه وى را بسيار اذيّت مى‌كرد، هر روز از پشت بام خاكستر همراه آتش بر روى سر آن حضرت مى‌ريخت .سلام بر عمامه خاکستری پیامبر رحمت. https://jabeh.com/c/1nkemn http://salamazsheikh.blogfa.com/ https://farsnews.ir/AmamehKhakestari
مشاهده در ایتا
دانلود
جالبه بدونید دخترای شیخ زکزاکی بلدن فارسی حرف بزنن اما دخترای رضا ربع پهلوی بلد نیستن نکشیمون آریایی😂 💚🌻😐
خاک بر سر آن عالم اعلم و افقه
21.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جعفــرپلنگ‌😂تقدیم به نگاه زیباتون،دانلود کنید ارزش هزار بار دیدن داره!😭🤲
گویند قبل از انقلاب مردی در شهر خوی بود که به او تِرمان می‌گفتند .او شیرین‌عقل بود و گاهی سخنان حکیمانه‌ی عجیبی می‌گفت . مرحوم پدرم نقل می‌کرد ، در سال ۱۳۴۵ برای آزمون استخدامی معلمی از خوی قصد سفر به تبریز را داشتم .ساعت ده صبح گاراژ گیتیِ خوی رفتم و بلیط گرفتم . از پشت اتوبوسی دود سیگاری دیدم ، نزدیک رفتم دیدم ، ترمان زیرش کارتُنی گذاشته و سیگاری دود می‌کند . یک اسکناس پنج تومانی نیت کردم به او بدهم . او از کسی بدون دلیل پول نمی‌گرفت . باید دنبال دلیلی می‌گشتم تا این پول را از من بگیرد . گفتم : « ترمان ، این پنج تومان را بگیر به حساب من ناهاری بخور و دعا کن من در آزمون استخدامی قبول شوم . » ترمان از من پرسید : « ساعت چند است ؟ » گفتم : « نزدیک ده . » گفت : « ببر نیازی نیست . » خیلی تعجب کردم که این سؤال چه ربطی به پیشنهاد من داشت ؟ پرسیدم : « ترمان ، مگر ناهار دعوتی ؟ » گفت : « نه . من پول ناهارم را نزدیک ظهر می‌گیرم . الان تازه صبحانه خورده‌ام . اگر الان این پول را از تو بگیرم یا گم می‌کنم یا خرج کرده و ناهار گرسنه می‌مانم . من بارها خودم را آزموده‌ام ؛ خداوند پول ناهار مرا بعد اذان ظهر می‌دهد . » واقعا متحیر شدم . رفتم و عصر برگشتم و دنبال ترمان بودم . ترمان را پیدا کردم . پرسیدم : « ناهار کجا خوردی ؟ » گفت : « بعد اذان ظهر اتوبوس تهران رسید . جوانی از من آتش خواست سیگاری روشن کند . روشن کردم مهرم به دلش نشست و خندید ، خندیدم و با هم دوست شدیم و مرا برای ناهار به آبگوشتی دعوت کرد . » پی نوشت :ترمانِ دیوانه ، برای پول ناهارش نمی‌ترسید ، اما بسیاری از ما چنان از آینده می‌ترسیم و وحشت داریم که انگار در آینده دنیا نابود خواهد شد . مال زیادی جمع می کنیم و آرزوهای طولانی و دراز داریم .
آیت الله حائری شیرازی: 🔸 زودتر از امام به رکوع نرو 🔹آیۀ یأس خواندن، مثل زهرمار است. یک قطره‌اش برای اینکه چهل نفر را از بین ببرد کافی است. در جلسه‌ای یکی از آدم‌های بسیار مخلص، وقتی می‌خواست مشکلات را بگوید، نود و نه درصد سخنانش سخن از نارسایی ها، کمبودها و کم کاری‌ها بود. گفتم: آقا! این رهبر را که گذاشته‌اند، شماست. لااقل، همان رفتاری که با امام جماعتتان می‌کنید، با او هم بکنید. یک نفر وقتی به عنوان به نماز می‌ایستد، با او چه رفتاری می‌کنید؟ زودتر از او به رکوع نمی‌روید. وقتی هم به رکوع رفت، معطل نمی‌شوید و خودتان را به او می‌رسانید. زودتر هم سر از رکوع بر نمی دارید. این رهبر یعنی امام؛ یعنی حداقل امام جماعت. رفتار و گفتارش را جلویت بگذار و نگاه کن. نود و نه درصد آن، «می‌توانید» است، «می‌شود» است، «شدنی» است، «قوت قلب» است، «» است، «جرأت دادن» و «جسارت دادن» است. گاهی هم یک اشاره می‌کند و اخطاری می دهد. آن وقت شما عکس این را انجام می‌دهید. گفتم: در مؤسسه رازی برای اینکه بتوانند پادزهر درست کنند و سرم‌سازی کنند، مارها را تربیت می‌کنند و زهرشان را می‌گیرند. ماری را جلوی من آوردند و زهرش را به من نشان دادند. شاید کمتر از یک گرم بود. گفتند: این زهر برای کشتن هشتاد نفر کافی است!! آیۀ یأس خواندن، مثل است. یک قطره‌اش برای اینکه چهل نفر را از بین ببرد کافی است.