eitaa logo
Aminikhaah🇱🇧
38.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
540 ویدیو
317 فایل
«حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح ورنه طوفان حوادث ببرد بنیادت» 🌹امام خامنه ای: سه کار عمده بر عهده‌ی روحانیون است: «هدایت فکری و معنوی»، «هدایت سیاسی» و «خدمات اجتماعی و غمخواری و خدمت‌رسانی به مردم». صوت جلسات: @Aminikhaah_media ارتباط: @Amini_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 📣 ⬅️ مخاطبین گرامی از این به بعد، محتوای انتخاباتی رسانه تعالی در کانال "برای جهش ایران" منتشر خواهد شد. 🔻کنشگری های انتخاباتی ما را در این کانال به آدرس زیر دنبال کنید: @bjiran @bjiran
🌼 رویداد ویژه ✅ تحلیل آنلاین مناظرات دور دوم ریاست جمهوری توسط گروه سیاسی مدرسه تعالی ⏰ زمان : دوشنبه ساعت ۲۱:۳۰ 🌐 در کانال برای جهش ایران https://eitaa.com/bjiran ✌️ با ما همراه باشید
پاسخی به آقای جهرمی ... آخرش تحریم خوب است یا بد ؟! ✅@Aminikhaah@bjiran
⚜️ حدیث زندگی، بخش اول @Aminikhaah
🔰 مروری بر حدیث کساء، بخش اول ▫️عَن فاطِمَهَ الزَّهراء بِنتِ رَسولِ اللّهِ: راوی فاطمه زهرا است. ▫️دَخَلَ عَلَیَّ اَبی رَسولی اللّه فی بَعضِ الاَیّام: پدرم رسول الله یک روزی وارد شد و فرمود: ▫️اَلسّلامُ عَلیکِ یا فاطِمَه: گفتم: عَلیکَ السَّلام. پیغمبر فرمود: ▫️اِنّی اَجِدُ فی بَدَنی ضُعفاً: بدن من کمی دچار ضعف شده. (چرا در این حالت ناتوانی و ضعف پیامبر، آیه تطهیر نازل شده؟) ✍🏻 فاطمه (سلام‌الله‌علیها) پناه می‌برد به خدا از ناتوانی پدرش، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از ایشان یک روپوش یمانی می‌خواهد و فاطمه برایشان می‌آورد. -مرا با آن بپوشان (تو مرا بپوشان! تو مرا گرم کن! تو به من برس!) غرق تماشای پیامبر می‌شود: ▫️وَ اِذا وَجهُهُ یَتَلَالَوُ کَاَنَّهُ البَدر: دیدم چهره مانند ماه شب چهارده می‌درخشد. کمی گذشت به نوبت فرزندانم حسن و حسین آمدند. (معلوم می‌شود پیامبر در اندرونی و خلوت حضور داشتند) ✍🏻 هر دو در نهایت احترام و ادب به فاطمه‌ زهرا (سلام‌الله‌علیها) سلام کردند؛ فاطمه این گونه جوابشان را داد: سلام نور چشمم! سلام میوه‌ی دلم! (عشق می‌بارد. عصاره خلقت‌اند این پنج نفر، دل هایشان یکی است.) سپس پرسیدند: ▫️اِنّی اَشُمُّ عِندَکِ: (نمی‌گوید در خانه، بلکه می‌گوید) از جانب تو، رائحه طیبه و بوی خوشی را استشمام می‌کنم؛ انگار این بوی پیغمبر است! -فاطمه فرمود: بله جد شما زیر کسا است! ▫️فَاَقبَلَ الحَسَنُ نَحوَ الکِساء: ابتدا حسن و بعد از لحظاتی حسین به سمت کسا رفتند و سلام کردند و اجازه‌ی ورود به کساء را از پیامبر خواستند.(رفتار‌ها و دل‌ها همه، شکل هم هستند! این نشان از اجتماع قلوب دارد ) ⬅️ پیامبر با الفاظی چون؛ "شافِعَ اُمَتی و یا صاحِبَ حَوضی" اجازه ورود به کساء را می‌دهند. ✨ نکته: حوض محل اجتماع است.@Aminikhaah
⚜️ حدیث زندگی، بخش دوم @Aminikhaah
🔰 ادامه مروری بر حدیث کساء (۲) ▫️فَاَقبَلَ عَندَ ذلِکَ اَبُوالحَسَنِ عَلِیُّ بنُ اَبیطالِب: عشق عالم آمد؛ عشق رسول الله آمد؛ علی وارد شد! ▫️اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا بِنتَ رَسُولِ اللّه: (چه عشقی است بین علی و فاطمه...و این عشق به کجا ها که نمی‌انجامد...چه فرجام تلخی داشت این عشق...) ⬅️ نکته: نمی‌گوید سلام همسر من! مادر فرزندان من! بلکه می‌گوید: سلام دختر رسول الله! ▫️سلام ای امیرالمومنین نکته: (نمی‌گوید همسر عزیزم شوهرم) ▫️بوی برادرم و پسر عمویم رسول الله می‌آید! -نَعَم ها هُوَ مَعَ وَلَدَیکَ تَحتَ الکِساء: (نمی‌گوید بچه‌هایمان) فرمود: رسول الله پیش بچه‌هایت است. ▫️علی نزدیک کساء می‌شود، سلام می‌کند و از پیغمبر اجازه می‌خواهد! ▫️وَ عَلَیکَ السَّلام یا اَخی وَ یا وَصِیِّی وَ خَلیفَتی وَ صاحِبَ لِوائی: سلام بر تو ای وصی من؛ خلیفه من؛ پرچم دار من -قَد اَذِنتُ لَک: اجازه دادم و علی وارد کساء می‌شود. ✅@Aminikhaah
⚜️ حدیث زندگی، بخش سوم @Aminikhaah
0(2).jpg
353.9K
نسخه با کیفیت اصلی جهت انتشار در صفحات مجازی