💠 #باورهای_یک_یاور
🔷 جلسه دوم
🔷 بخش چهارم
🔶 پیامبر دومی که از ایشان بحث می کنیم حضرت شعیب ع است. ایشان پدرخانم حضرت موسی بود که ده سال حضرت موسی برایش چوپانی کرد و خواستگاری را برای دخترش وقتی که جوان خوب دید خود حضرت شعیب انجام داد. اینها همه اش درس است...
حضرت موسی ع در کاخ فرعون بود درگیر شده بود با یکی از فرعونیان. با مشت زده بود داخل سینه او و او هم افتاد و مرد.
حضرت موسی جوان بود فرار کرد از شهر بیرون و در بیابانها رفت که امیرالمومنین در نهج البلاغه فرمودند: اینقدر از سبزی بیابانها خورد که پوست تنش سبز شد! (نهج البلاغه ، خطبه 160)
مدتها در بیابان بود تا رسید به منطقه ای و دید گوسفندانی هستند و چاه آبی بود و کنار این چاه مردانی هستند و دو دختر هم هستند که رفتند گوشه ای و مردها میایند آب میبرند و نوبت به این دو نفر نمیرسد.
رفت پیش آن دخترها و گفت چرا اینجا ایستاده اید؟ گفتند که ما پدر پیری داریم « وَ أَبُونا شَيْخٌ كَبير» (قصص / 23)
ما آمده ایم گوسفندها را آوردیم چرا. ولی به خاطر محرم و نامحرم کنار ایستاده ایم و این آقایان هم که انگار نه انگار!
حضرت موسی آمد و آب برداشت و آب را میخواست تا درب منزل آنها ببرد. به آنها فرمود آدرس را به من بدهید من تا درب منزل ببرم.
وقتی آب را رساند در خانه حضرت شعیب یکی از دختر ها به پدر گفت بابا! ایشان خیلی آقای خوبی بود!
قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمين (قصص / 26)
پسر خوب و کارکنی است او را به کار بگیر!
و حضرت شعیب فهمید که این دختر خوشش آمده.
دختر با حیا ، پسر با غیرت و نجیب ببیند خوشش میاید.
حضرت شعیب فرمود من دو دختر دارم. هر کدام از اینها را که میخواهی من به عقد تو در بیارم. (نگفت اول بزرگتره!) بعد مهریه چی؟ فرمود مهریه این است که ۸ سال چوپانی کنی. اگر خواستی ۱۰ سال (و این برای حضرت موسی خاصیت داشت و خوب بود چرا که شاغل میشد.) حضرت موسی عرض کرد من ۱۰ سال کار میکنم.
حضرت شعیب قومش قوم مدین بود.
در قرآن زیاد می خوانید آنها مبتلی بودند به مفاسد اقتصادی.
این اختلاسگران مملکت ما ریشه شان میخورد به قوم مدین!
اگر اینها آنجا بودند از آنجا اختلاس میکردند! دیر رسیدند به تاریخ! به تور ما خوردند و از ما اختلاس میکنند!
حضرت شعیب به آنها گفت : بابا حساب و کتابهایتان را درست کنید اینقدر سر هم کلاه نگذارید پیمانه ها را کم نگذارید! در معاملات رعایت کنید!
در پاسخ شعیب گفتند:
قالُوا يا شُعَيْبُ أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ في أَمْوالِنا ما نَشؤُا إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَليمُ الرَّشيد (هود / 87)
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل این آیه شریفه غوغا کرده و بسیار زیبا بحث کرده اند:
ایشان فرمودند که اینها گفته اند ما اکثریت هستیم و خودمان بلدیم نظام اقتصادی تعریف کنیم. شما چه کار داری؟
این جمله آخر را نمیدانم قرآن برای چه گفته؟ اینها گفتند تو چه کار داری؟ جمله آخرش این بود «إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَليمُ الرَّشيد» (هود / 87) گفتند شعیب تو که آدم خوبی هستی! آدم با تاملی هستی! آدم رشد یافته ای هستی!
یک عده از مفسرین گفته اند که جمله آخر یعنی عده ای حضرت شعیب را مسخره کردند.
مرحوم علامه طباطبایی میفرمایند خیر اینها مسخره نکرده اند.
اینها گفتند آقای شعیب! تو به این با کلاسی! تو به این خوبی! تو که اینقدر بین ما اعتبار داری! تو چرا با اکثریت مخالفت میکنی؟!
این حرف ها خیلی عجیب است ها!
دقیقا امام حسین را با این حرف ها کشتند. باورتان می شود؟ گفتند اکثریت میگویند یزید. اکثریت این زندگی را میخواهند.
رای گیری هست. رفراندوم است.
اکثریت میگویند ما یزید را میخواهیم. حالا تو یک نفر میگویی سگ باز است؟ میمون باز است؟ عرق خور است؟ فاسد است؟ ما او را میخواهیم. تو چه کار داری؟
بعد حالا فکر کنید کسی بخواهد حضرت شعیب را کمک کند. مثلا تصور کنید در آن زمان بودید و فکر کنید میخواهید یاور حضرت شعیب بشوید. خدا وکیلی چه قدر سخت است؟!
ما از این امتحان ها پس داده ایم دیگر!
خیلی جاها جیب همدیگر را داریم میزنیم .... این وضع بازار است.... اسمش را باید #فتنه_اقتصادی بگذاریم....
در کوران تحریم ها می رفتی در مغازه :
-آقا این لیوان چند؟
-پنج تومان خریدم. هفت تومان قیمتش است. چون باید ۳۰ تومان بخرم ۳۵تومن می فروشم!
این دیگه چه محاسبه ای بود! بعد ناگهان تورم میکشد روی پنجاه درصد. خودش دارد گران میکند!
بعد بین مردم:
برو بخر! برو بخر! بعدا گرانتر میشود!
حالا اگر یکی یک دست لازم داشت میرفت ده تا میگرفت.
این هم همان است دیگر.. حالا اگر من زمان حضرت شعیب بودم یار حضرت شعیب می شدم؟ او میگفت فساد اقتصادی نداشته باشید! مال همدیگر را نخورید! انصاف داشته باشید! ...
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 59.mp3
8.88M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم
🔊 جلسه پنجاه و نهم
#جایگاه_صدق_در_هستی / 15
📅97/10/24
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #باورهای_یک_یاور
🔷 جلسه دوم
🔷 بخش پنجم
🔶 حالا داریم افرادی که بر عکسش هستند!
کاسب مومن ، کسی که امام زمان پای دخلش مینشینند هم داریم.
مغازه ای رفتیم چیزی میخواستیم گفت این رو ۲۰تومان خریدم الان بخواهم بخرم باید ۴۰بخرم و قیمتش ۵۰تومانه. چون این جنس آخره و چون یکسال مونده به شما ۱۸ تومان میدهم.
نصرت و یاری امام زمان یعنی چه؟
این حضرت شعیب است. قومش مبتلا بودند به فساد اقتصادی. فساد اقتصادی نکنی میشوی یار شعیب. شعیب زمانه ات کیست؟
امام زمان.
فساد اقتصادی نکنی میشوی یار امام زمان.
بنده خدایی چله گرفته بود امام زمان را ببیند!
مسجد سهله میرفت. هفته چهلم به او گفتند برو فلان جا فلان مغازه امام زمان را میبینی.... رفت دید یک مغازه قفل سازی است.
آمد داخل مغازه دید یک آقای معمولی پشت دخل یک آقای معمولی دیگر کنار او نشسته. دید یک پیرزن آمد درب مغازه گفت این قفل را میخواهم بفروشم به پولش نیاز دارم. به زبان امروزی خود قفل ۱۰۰۰تومان قیمتش است. خودم ۵۰۰قیمت گذاشتم ولی در بازار ۲۰۰تومان بیشتر از من نمیخرند. شما چند بر میدارید؟ کاسب نگاهی کرد گفت این قفل قیمتش ۱۰۰۰تومان است. ولی چون نیاز داری به پولش ۳۰۰۰از تو میخرم.
پیرزن گفت مسخره نکن! میگویم ۲۰۰تومن هم نمیخرند. گفت مسخره نمیکنم بیا این هم پولش.
برق شادی در چشم پیرزن زد. رفت و آن آقایی که کنار دخل نشسته بود بلند شد آمد بیرون برود زد روی شونه من که چهل هفته بود رفته بودم مسجد سهله.
فرمود مثل این کاسب قفل ساز باش! منِ امام زمان خودم میایم به تو سر میزنم نیاز نیست بیایی مسجد سهله.
این کاسب زمان حضرت شعیب بود میشد یار حضرت شعیب در زمان حضرت شعیب بود در بازاری که همه دزد بودند حضرت شعیب نمیرفت به او یک نفر سر بزند؟
مردمی که این ویژگی ها را داشته باشند میشوند یاور امام حسین.
اینها در هر دوره ای که باشند یاور امام خود هستند.
اصلا آدم از تیپ بعضی از آدمها میتواند بفهمد که کدام سمتی هستند.
همین #شهید_حججی رضوان الله علیه را ببینید. شهید حججی اگر ظهر عاشورا بود آیا جزء اصحاب امام حسین نبود؟ اصلا مشخص است. این تیپ مشخص است.
فلان مفسد زمان ما هم اگر در زمان دیگری باشد باز هم مفسد است. صدام ، ابوبکر البغدادی و... در هر زمانی بودند همین بودند.
ما اگر میگوییم منتظر امام زمان هستیم یعنی چه؟ یعنی نگاه کن جنس خودت را پیدا کن.
ببین امام زمان بیاید کدام طرفی؟ اگر عاشورا بودی کدام طرفی بودی؟
مرحوم آیة الله بهجت این جمله را زیاد میفرمودند: که اینگونه نبود که آنها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت. موقع امتحان معلوم میشود چه کاره ایم...
وقت امتحان است که آدم حسودی اش گل میکند. زیر بار حرف حق نمیرود. دشمن اهل بیت میشود. منکر خدا میشود. تکبرش گل میکند! جنس آدمها اینجوری میشود. مردم کوفه اینجوری بودند .
آنهایی که امام حسین را کشتند جنسشان از قوم عاد و ثمود و اینها بود.
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 60.mp3
8.66M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم
🔊 جلسه شصتم
#جایگاه_صدق_در_هستی / 16
📅97/10/25
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #باورهای_یک_یاور
🔷 جلسه سوم
🔷 بخش اول
🔶 بحثی که مطرح شد این بود که مردم کوفه نقاط به ظاهر مثبتی در پروندهشان بوده علی الظاهر. با این حال یک جایی در یک نقطه اساسی چون نقطه ضعف داشتند مبتلا به این عاقبت شدند.
که هرکس با آن نقطه ضعف در هر جائی هر وقتی ممکن است مبتلا شود به همان نتیجه.
انسانها نقاط مثبتی دارند نقاط منفی دارند نه کسی از بین ماه ها (غیر معصوم) صفر است و نه کسی صد است نه کسی سفید مطلق است و نه کسی سیاه مطلق.
همه ویژگی های خوبی دارند ویژگی های بدی دارند. مهم این است که چه ویژگی هایی باشد و چطور بروز پیدا کند. گاهی یک ویژگی بد است اما همان ویژگی اینقدر کلیدی ، حیاتی ، اساسی و خطرناک است که تمام ویژگی های خوب را تحت الشعاع قرار میدهد. گاهی یک ویژگی خوب است و ده ها عیب وجود دارد اما این قدر آن صفت خوب ، اصل است ، اینقدر روح دارد ، اینقدر نور دارد ، همه صفت های بد را کنار میزند.
در بین افراد فراوان میبینیم در تاریخ معاصر ما در تاریخ معاصر اهل بیت که چه کسانی عاقبت به خیر شدند چه کسانی عاقبت به شر شدند. امیرالمومنین فرمود ابلیس شش هزار سال عبادت داشت.
«قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّةَ آلَافِ سَنَةٍ لَا يُدْرَى أَ مِنْ سِنِي الدُّنْيَا أَمْ مِنْ سِنِي الْآخِرَة» (نهج البلاغه ، خطبه 192) دانسته نمیشود این شش هزار سال از سالهای دنیا بوده یا از سالهای آخرت ؛ که اگر از سالهای آخرت بوده هر یک سالش میشود ۵۰۰۰۰ سال دنیا. فقط یک سجده او دو هزار سال طول کشید. ولی صفتی در وجود او بود و این صفت آنقدر بد بود که تمام خوبیهای آن را از بین برد. آن هم تکبر شیطان بود. که این صفت را هر کس دیگری داشته باشد همین عاقبت را پیدا میکند.
با همه کارهای خوبش با همه ویژگیهای خوبش.
از آن طرف حر بن یزید ریاحی ویژگی های منفی کم نداشت بالاخره کسی بود که شمشیر کشیده بود روی امام حسین.
امام حسین را در کربلا نگه داشت.
در کربلا راه را بست و کار او آنقدر بد بود که حضرت نفرینش بکند. با این حال یک ویژگی خوب داشت. یک ویژگی اساسی داشت. یک نوری ته باطنش بود که تمام این بدیها را شست و برد. آن هم ولایت و محبت و ارادت عمیق به اهل بیت بود. از اعماق دل ارادت داشت به این خانواده خصوصا به حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا س. اینها خیلی مهم است. اینها خیلی معاملات و معادلات را سخت و پیچیده می کند که ما تمرکز و دقت مان را روی کدام بدیها بگذاریم که اینها در ما شکل نگیرد. تمرکز را روی کدام خوبی ها بگذاریم که اینها را داشته باشیم. هزار عیب در من هست که اگر بخواهم آنها را برطرف کنم و هرکدام ۶ ماه طول بکشد ۵۰۰ سال زمان میخواهد من که نمی رسم همه آنها را برطرف کنم. یکی هست که اگر آن کنترل بشود بقیه کنترل می شود.
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 61.mp3
8.32M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم
🔊 جلسه شصت و یکم
#جایگاه_صدق_در_هستی / 17
📅97/10/26
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #باورهای_یک_یاور
🔷 جلسه سوم
🔷 بخش دوم
🔶 آن را باید گشت پیدا کرد. گاهی یک خوبی هست به خاطر همان خوبی عاقبت بخیر میشود. در روایات هم هست گاهی انسان به خاطر یک حُسن خُلق عاقبت به خیر می شود. مدارا با زن و بچه ، با رفیق ، با آشنا همین عاقبت به خیر می کند.
همین ویژگی های کوچک همینها باعث می شود عاقبت انسانها رقم بخورد. ما به قرآن وقتی مراجعه میکنیم میبینیم قرآن روی یک سری ویژگی ها خیلی حساسیت به خرج میدهد که اینها اگر دشمنان انبیا شدند به خاطر این ویژگی ها بود. تأکید دارد ما اینها را ببینیم. باور کنیم. جلوی چشم ما باشد احساس خطر کنیم.
از اینها یک مورد مثلاً همین تکبر است: «قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فيها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرين» (اعراف / 13)
خداوند به ابلیس فرمود تو به چه حقی تکبر کردی؟
بیرونش کرد. تحقیرش کرد.
حضرت آدم این همه خوبی داشت. ملائکه به او سجده کردند. یک کاری که حرام نبود در شأن او نبود که این کار را بکند، چه چوبی بابتش خورد.
انبیاء خدا گاهی به خاطر چه چیزهای کوچکی چه چوبهایی خوردند و این را برای ما در قرآن نقل کرده تا ببینیم باورمان بشود. حضرت یونس علیه السلام چهل روز در شکم نهنگ بود. قرآن فرموده که اگر اهل تسبیح نبود تا قیامت در شکم نهنگ نگهش می داشتم. با کسی شوخی نداریم چرا زودتر از موعد شیفت را ول کردی؟
گفته بودیم ۱۰ صبح عذاب میاد 9 و 55 دقیقه چرا رفتی؟
مواخذه شد.
دید دارد عذاب میآید رفت!
باید تا لحظه آخر میماند. اتفاقاً همین هم شد. یکی از طرفداران حضرت یونس تا لحظه آخر ماند کار کرد. عذاب را برطرف کرد. مردم همه ایمان آوردند. جالب است آنهایی که قرار بود عذاب شوند همه ماندند پیغمبری که قرار بود فقط این یک نفر نجات پیدا کند رفت در شکم نهنگ.
چرا خداوند این ها را برای ما گفته؟ می خواهد بگوید ببینید با این ویژگی ها مشکل دارم.
این ویژگی ها را داشته باشی ، پیامبر من هم که باشی گوشَت را می کشم.
من به این ویژگیها حساسم مثلاً درباره حضرت یونس عجله بود.
پیغمبران فراوانی را قرآن نام میآورد و گاهی تنبیه میکند.
حضرت یونس علیه السلام ، حضرت داوود ، حضرت آدم هر کدام به نحوی خداوند روی یک ویژگیشان حساسیت نشان داده.
گاهی در طرف مقابل یک ویژگی هست. مثل قوم یونس یک دفعه همگی عاقبت به خیر میشوند. خیلی پیچیده است. اصلاً نمیشود حدس زد.
در ۵ دقیقه یک دفعه فضا عوض میشود.
قرار است یک قومی عذاب شوند یک نفر نجات پیدا کند.
در پنج دقیقه تقدیر جوری می شود که آن قوم همگی سرشان را راحت بر بالین میگذارند آن یک نفر که قرار نبود عذاب بشود درون شکم نهنگ باید در اعماق دریا بخوابد!
روی قاعده باید زندگی کرد. روی فرمول باید زندگی کرد. این مهم است. قاعده را امیرالمومنین فرمود یک لحظه تکبر بیرونت می کند. (نهج البلاغه ، خطبه 192) آدم چپ می کند. علاقه به اهل بیت یک سر سوزن هم که باشد اثر دارد نتیجه دارد.
باید رفت و قوانین را پیدا کرد. در گفتگوهای مردم با انبیا این قوانین را آدم خیلی میبیند که مردم خوبی هم بودند آن پیامبر را هم دوست داشتند اما زیر بار نمی رفتند. مثلاً پیامبر خودمان را که دیگر شنیده ایم به ایشان می گفتند محمد امین.
ایشان را خیلی قبول داشتند. دو نفر اختلاف داشتند پیامبر عبور می کردند گفتند ما ایشان را قبول داریم هر چه ایشان بگویند.
جوانی پیغمبر اینطور بود. در چهل سالگی ایشان به مردم گفتند اگر به شما بگویم پشت این کوه دشمن کمین کرده قبول میکنید؟ گفتند بلی. فرمود من به شما بگویم اینجا گنج است قبول میکنید؟ گفتند بله.
پیغمبر فرمود من به شما میگویم آخرت هست.
گفتند این را دیگر نمی توانیم قبول کنیم.
چه فرقی کرد؟ آن دوتا را قبول دارید به اینکه میرسد میگویید نه؟
یک جای کار دارد میلنگد که اینطوری میشود. این قاعده را باید پیدا کرد.
گاهی ما خیلی ساده می گیریم ماجرا را. وقتی امام زمان ظهور می کنند خیلی ها ریزش میکنند جماعت بسیاری.
روایات بسیار داریم.
خب معلوم می شود یک گیری هست بعدا هم خواهد بود.
فرمول اینها را قرآن به ما یاد داده باید قاعده را پیدا کنیم. خوب های پای رکاب امام زمان این ویژگیها را دارند. بدهایی که با امام زمان دشمن میشوند این ویژگی ها را دارند.
بعد سعی می کنم این ویژگی ها را نداشته باشم.
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #باورهای_یک_یاور
🔷 جلسه سوم
🔷 بخش سوم
🔶یکی از فرمول هایی که باعث میشود آدم عاقبت به شر بشود همین است. اصلاً به چشم ما هم معمولاً نمیاید. مرحوم علامه طباطبایی درباره آیهی «أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُون» (اعراف / 82) می فرمایند قوم لوط میدانستند که کارشان زشت است. اما یک چیز باعث میشد که به خودشان حق بدهند و تازه می گفتند شهر مال ماست لوط را باید بیرون کرد اگر نمیخواهد.
آن چیزی که باعث میشد به خودشان حق بدهند این بود که اکثریت بودند. یکی از پیچیدهترین امتحانات خدا این است آدم گاهی مواجه می شود با یک اکثریت گمراه.
می دانند این حرفها درست است. اما هیچ کس قبول ندارد و خیلی سخت است یکی بیاید بگوید این حرف را قبول دارم. بعد هم ساکت میشود. ساکت که شد جزء همان خلافکارها می شود. عاقبت هم مثل هم می شود.
در روایت دارد که امام صادق علیه السلام فرمود خدای متعال دو ملک را فرستاد و فرمود بروید شهری را زیر و رو کنید یعنی اهلش بروند در زمین.
این ها آمدند نگاهی به شهر کردند دیدند یک تعدادی هستند در مراکز فسق و فجور و یک تعداد زیادی هستند در مسجد.
به خدا گفتند خدایا همه را عذاب کنیم.
پیام آمد بله. گفتند خدایا مسجد هستند. دارند نماز میخوانند. عبادت می کنند. مسجد را چرا خراب کنیم؟ گفته شد آنها میدانند آنجا چه خبر است و سکوت کردهاند. این ها با آنها هیچ فرقی ندارند. همه را عذاب کنید. دارند نماز میخوانند. ولی عاقبت به شر می شوند با آن نماز می روند جهنم!
هر کس که در نماز بمیرد که عاقبت بخیر نمیشود. خیلی عجیب است.
پس از کجا بفهمیم؟ حق را باید شناخت.
یک چیزی که آدم را گول میزند اکثریت است.
گاهی وقتی آدم اکثریت را میبیند کاری ندارد خوب هستند، بد هستند میگوید هرجا اکثریت رفتند.
هر کاری اکثریت کردند. مردم نظرشان چیست؟ موج کدام سمت میرود؟ ما هم همان سمت میرویم. این آدم را عاقبت به شر میکند. مردم کوفه اینجوری خراب شدند.
موج هر طرفی میرفت مردم هم آنجا می رفتند. موج به سمت امام علی میرفت همان طرف میرفتند. موج به سمت امام حسین می رفت می رفتند پیش امام حسین. موج رفت سمت یزید آنها هم به سمت یزید رفتند. موجی بودند!
نگاه می کردند ببینند کدام سمت شلوغ تر است. موج کدام طرف است. خیلیها اینجوری هستند. تشخیص خوب و بد بودن یکی از موارد همین است. نمونه اش این است که مثلاً شما داخل کانال های تلگرام که می روید اولین چیزی که نگاه می کنید اعضای آن کانال هستند. مثلا اگر ۱۰۰ هزار عضو داشته باشد میگوید پس مطلب هم خوب است. ولی اگر در یک کانال ۴۰۰ نفر بودند میگوید مطلب هم به درد نمیخورد.
این نگاه که هر کدام شلوغ تر بود بهتر است، شیطانی است;
اصلاً شیطان خیلیها را اینجوری به جهنم میبرد. روایت می گوید در طول تاریخ دور شیطان شلوغتر بوده. همیشه رسم و رسوم ها مثلا یکی از این موارد است. همه این کار را میکنند و همه آن کار را میکنند. همه در عروسی ۵ غذا میدهند. درست و غلط را که با "همه" نمیشود تشخیص داد. درست را از درست باید تشخیص داد. آن وقت تنها میشوی برای انجام کار درست. آن وقت می خواهی انجام بدهی سخت است. مسخره ات میکنند. فحش میدهند. میداند عروسی درست و پیغمبری چه شکلی است. میگوید مسخره ام میکنند!
دوست داری عاقبت به خیر بشوی یا نه؟
مردم کوفه هم همین حرف را زدند گفتند حسین خوب است اما الان مردم همه میگویند عبیدالله.
در انتخابات ها اصلا بعضی ها همینجوری رای می آورند. یک موج درست می کنند شب انتخابات مردم همه میگویند به فلانی رای بده و...
مردم کوفه هم همینجوری شدند قاتل اهل بیت. همه قاتل اهل بیت بودند چون همه گفتند: "همه میگویند" عبیدالله.
وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكُم.
امام صادق فرمودند ۱۷ تا آدم پای کار من نیست!
۴ هزار تا شاگرد داشتند. نگاه نکن شلوغ است. شلوغیها را جدی نگیر. مومن خالص کم است. در اقلیت که قرار میگیرند یک عده چه برچسبها که نمیزنند! تندرو خطاب میکنند و خیلی چیزهای دیگر.
مرد میخواهد تحمل کند.
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #باورهای_یک_یاور
🔷 جلسه سوم
🔷 بخش چهارم
🔶امام کاظم به هشام بن حکم فرمود:
« يَا هِشَامُ ثُمَّ ذَمَّ اللَّهُ الْكَثْرَةَ فَقَالَ وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ (انعام / 116) وَ قَالَ- وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (لقمان / 25) وَ قَالَ- وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ (عنکبوت / 63) يَا هِشَامُ ثُمَّ مَدَحَ الْقِلَّةَ فَقَالَ- وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ (سبا / 13) وَ قَالَ وَ قَلِيلٌ ما هُمْ (ص / 24) وَ قَالَ وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ (غافر / 28) وَ قَالَ- وَ مَنْ آمَنَ وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ (هود / 40) وَ قَالَ- وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (انعام / 37) وَ قَالَ وَ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ (مائده / 103) وَ قَالَ- وَ أَكْثَرُهُمْ لَا يَشْعُرُون»
(الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 15)
«اى هشام خدا كثرت را مذمت كرده و فرموده: «اگر از اكثريت مردم زمين فرمان برى تو را از راه خدا به در برند».
و فرموده : «اگر از آنها بپرسى كى آسمانها و زمين را آفريده؟ بى ترديد ميگويند خدا، بگو حمد خدا را بلكه بيشترشان ندانند».
و فرمود : «اگر از آنها بپرسى كى از آسمان باران فرو فرستد و زمين مرده را بدان زنده كند هر آينه گويند خدا، بگو حمد خدا را بلكه بيشترشان تعقل نكنند».
اى هشام سپس كم را مدح كرده و فرموده :
«كمى از بندگانم شكرگزارند».
و فرمود: «بسيارى از معاشران به هم ستم كنند مگر آنها كه ايمان آرند و كار خوب كنند» «و آنان كميابند».
و فرموده : «تنها يك مرد مؤمن از خاندان فرعون كه ايمان خود را نهان مى داشت گفت مى كشيد مردى را كه مى گويد: خدا پروردگار من است؟!»
و فرمود : «در كشتى گذار از هر جنسى يك جفت با خاندانت.»
و فرموده: «و هر كه مؤمن است به او نگرويده بود جز كمى»
و فرموده: «ولى بيشترشان نمى دانند»
و فرموده: «و بيشترشان تعقل ندارند»
و فرموده: «و بيشترشان شعور ندارند».»
در قرآن اکثریت را مذمت کرده هر وقت دیدی اکثریت یک چیزی میگویند بدان آن غلط است!
فرمود اگر حرف اکثریت را گوش بدهی از راه خدا منحرف میشوی!
عاقبت به شر میشوی: « إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ (انعام / 116)»
«وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون» (اعراف / 187)
«بيشتر مردم نمى دانند.»
«ْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُون» (عنکبوت / 63)
« بيشتر آنها نمى فهمند.»
فرمود خداوند در قرآن اقلیت را تعریف کرده است.
«وَ قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُور» (سبا / 13)
«وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَليل» (هود / 40)
به حضرت نوح در ۹۵۰ سال عده قلیلی ایمان آوردند. حدود ۸۰ نفر.
تعداد حیوانات داخل کشتی از مومنین بیشتر بود.
ما اگر بودیم میگفتیم اگر بر حق بود که همسر و فرزندش قبولش میکردند.
همینجوری مردم بی دین میشوند.
به چشم ظاهر.
عقلشان در چشمشان است.
اقلیت بین اکثریت که قرار میگیرد باید مظلومیت را تحمل کند. برای همین یک عده قبول نمیکنند.
مظلومیت کار را سخت می کند. اذیت و آزار دارد.
کسی که میخواهد در رکاب امام حسین باشد باید تحمل کند.
عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد.
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
باید قید همه چیز را بزنیم.
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #باورهای_یک_یاور
🔷 جلسه چهارم
🔷 بخش اول
🔶 نکاتی عرض شد درباره اینکه چه میشود از کسانی که توقع میرود شیعه اهل بیت باشند و به آنها کمک کنند در بزنگاههایی یک دفعه جا میمانند بلکه دشمن اهل بیت می شوند؟ حتی آن وقتی که دشمن اهل بیت می شوند هم اهل بیت را دوست دارند.
پس مشخص میشود این حد محبت نمی تواند آدم را نجات بدهد. در این بزنگاه چیز دیگری کنار آن لازم است.
میشود انسان با محبت اهل بیت دشمن اهل بیت باشد. محبت اهل بیت داشته باشد ولی دستش به خون اهل بیت آغشته بشود. شاید مهمترین چیزی که لطمه میزند و مهمترین چیزی که باعث سقوط انسان می شود همین است که نگاه کند اکثریت به کدام سمت است.
آیه قرآن فرموده: «وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبيلِ اللَّه» (انعام / 116)
اکثریت را اگر پیروی کنی اصلا از راه خدا گمراه می شوی. چیزی که باعث میشود آدم گمراه شود این است که رو به اکثریت بیاورد.
قرآن صریح بیان میکنند «َ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُون» (مائده / 103)
«وَ قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُور» (سبا / 13)
شیطان گفت کاری می کنم که از بنده ها کسی شاکر نباشد.
«وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرين» (اعراف / 17)
خداوند فرمود بنده شاکر کم است. یعنی چه؟
یعنی شیطان همه را برد. خدایا نگذار شیطان ببرد!
خب نرود! عقل دادم. راه هم روشن است. پیامبر هم که فرستاده ام که حق را گفت. خدایا اکثریت آن طرف زیاد هستند جذب می شود. خب جذب نشود!
اگر می خواهیم بچه های ما خوب تربیت بشوند. سالم باشند. عاقبت به خیر بشوند. مومن باشند. چه چیزی را به بچه ها یاد بدهیم؟
یک جمله ، آن هم اینکه عزیزم سعی کن مثل دیگران نباشی!
در جامعه ما بیشتر بر عکس این به بچه ها گفته می شود.
جمله «تو هم مثل بقیه» ، آدم را حتی کافر میکند!
همه برای عروسی بوق میزنند تو هم مثل همه باش! بابا مردم خوابند!
این چه حرفی است؟
مشروب را که همه می خورند!
اینقدر نزول را که همه می گیرند!
خب جهنم را هم که همه میروند!!!
در سوره اعراف می فرماید تعداد زیادی ، آن سمتی هستند:
«وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُون» (اعراف / 179)
« به يقين، گروه بسيارى از جنّ و انس را براى دوزخ آفريديم؛ آنها دلهايى دارند كه با آن انديشه نمى كنند، و نمى فهمند؛ و چشمانى كهبا آن نمى بينند؛ و گوشهايى كه با آن نمى شنوند؛ آنها همچون چهارپايانند؛ بلكه گمراهتر! اينان همان غافلانند چون امكان هدايت دارند و بهره نمى گيرند).»
«َ وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَليل» (هود / 40)
حضرت نوح ۹۵۰ سال زحمت کشید. ۸۰ نفر ایمان آوردند.
نوح پیغمبر جهانی بود نسبت به همه دنیا مسئولیت داشت. لذا وقتی سیل آمد همه دنیا را سیل برد و تمام نسل بشر برداشته شد. خداوند دنیا را یک بار پاک کرده است از کفار.
ما همه فرزندان کسانی هستیم که در کشتی نوح بوده اند.
در قرآن آمده: «أُولئِكَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنا مَعَ نُوح» (مریم / 58)
یک دور خداوند اکثریت را از زمین پاک کرده و اقلیت را نگه داشته.
گول نخوریم که اکثریت هستند.
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #باورهای_یک_یاور
🔷 جلسه چهارم
🔷 بخش دوم
🔶 امام حسین و اصحابش ۷۰ تا بودند اینها ماندهاند.
در کربلا یک طرف اصحاب امام حسین دفن اند و ۲-۳ هزار نفر اصحاب عمرسعد.
عصر عاشورا این ها حرکت کردند و گفتند صبر کنید جنازه ها را دفن کنیم دو روز طول کشید.
دو سه هزار نفر بودند و این طرف ۷۰ نفر بود.
نگاه کنید اسم این ۷۰ نفر همیشه بوده ولی اسم ۲-۳هزار نفر نیست. خدا کیلویی حساب نمیکند که ببینیم چه کسی بیشتر است.
سه هزار نفر اند خب باشند ۳هزار نفر جهنمی اند.
در تربیت بچه ها این را یادشان بدهیم.
1 نزد خدا بیشتر است از ۱۰۰۰ .
همین جا هم همینطور است. یک مخترع وقتی یک چیزی می سازد آن ماشین مثلاً ۸۰ میلیون قیمت دارد وقتی دادند کارخانه و از آن صد هزار تا تولید شد هر کدام می شود ۵ میلیون.
یک چیز گران تر است.
زیاد میشود ارزان میشود. انبوه سازی باعث ارزان تر شدنش میشود. به بچه هایمان یاد بدهیم اگر میخواهی ارزش داشته باشی ویژه باش. تک باش.
ویژه باش نه با ادا.
اینهایی که گفته شد همه اش روانشناسی است. ما یک جایی داریم اشتباه میرویم. یک جایی داریم بد انجام میدهیم.
یک جایی دوست داریم مثل بقیه نباشیم. یک لباس می پوشیم توی عروسی که هر کسی دید می گوید این چه پوشیده است؟ از کجا آورده است؟ ویژه بودن نه با لباس است نه با کارهای عجیب نه بامدل مو نه با مدل حرف زدن.
میرود سلفی میگیرد. چقدر کشته دادهایم سر همین قضایا. در همین ایران رفته بالای برج ایستاده سلفی بگیرد میافتد از آن بالا میمیرد. میخواهی ویژه باشی بنده خدا باش.
کسی بنده خدا نیست .خیالت راحت باشد یکدانه امام حسین عالم را ریخته به هم.
هر سال دور هم جمع میشویم.
«و الوتر الموتور» تو یکی یک دانه خدا بودی.
در دستگاه خدا بنده این جوری پیدا نمی شود. همین چند تا بودید!
پنج تن آل عبا.
همین ۱۴ معصوم بودید.
دایره را اگر بزرگتر بگیریم همین پیامبران و شما بودید.
این چند صد میلیونی که در عالم بودهاند کیلو کیلو نیرزیدند و رفتند. قرآن میفرماید اینقدر اقوام آمدند و رفتند که کسی نمیداند اینها اصلاً وجود داشتند!
بعضی هایشان را بعضی قومها را بعضی کشورها را هم نابود کردم که هیچ اسمی هم از آنها نمانده.
مثلا ۱۰ هزار سال دیگر کسی نداند چین یعنی چه! کجا بوده؟ چه کسانی بودند؟ چون حقیقتی نداشتند. وزنی نداشتند.
آنی که حقیقت دارد می ماند ولو یکی باشد.
مثل امیرالمومنین علی همه هم جمع شدند امام علی را بکشند. فضایل او را نابود کنند. هرچه بیشتر زدند نتیجه نگرفتند. مثل شیشه عطر میماند که آن را میشکنند ولی بوی عطرش بیشتر منتشر می شود.
🔔 @Aminikhaah_Media