ما برای حسین می‌میریم مرد حرفش دو تا نخواهد شد!

مردم به اشتباه او را جسد خطاب میکنند. میگویند مرده است و وقت کفن و دفن اش است. میگویند با همه هزینه هایش عوضش شهید شده است. اما کدام هزینه؟ او فقط بازنشسته شده بود. آیا بازنشسته ها هزینه ای میدهند؟ او برای گلوله ها در قلبش چای دم کرده بود؛ آخر میدانی؟ مهمان حبیب خداست. ‌ مردی که انقدر مصمم قدم برداشت که تا زانو در خاک فرو رفت. مردی که ترس برای او یک تهمت طنز آمیز بود. مردی که ظالم نتوانست مظلومش کند. مردی که زیر سایه موشک ها چرت میزد. مردی که آخر هم به خاطر یک تصادف جاده ای کشته شد. تصادف جاده ای با تانک! حالا بعد او نوبت جوان‌تر ها است. کسانی که باید ببینیم چگونه تا بازنشستگی، روحشان را یحیی میکنند. ✍🏻 #یک_آوینایی #سنوار ______ @amir_talabeh

. «خیره» . هان؟ عذابت می‌دهد؟ زل زده ای و منتظری تا من چه می‌کنم؟ من نشسته ام روی مبل توی خانه در کوهی از آجر که قبل تو سر و سامان داشت. روبروی آشپزخانه ای که بعد از تو باز هم شکمی را سیر می‌کند. حوصله ات سر رفت؟ خیره خیره که نگاه می‌کنی، چقدر اسرائیل می‌شوی... منتظر که چه میکنم تا چه کنی اول من، بعد تو مثل همین سرزمین... عذابت می‌دهد؟ من یکی که خیره شدن را خوب بلدم کل آن بیست و دو سال تمرین‌ش کردم. تمام آن جوانی ام را که از پشت میله ها خیره شدم به عبری حرف زدن‌تان. چه زود می‌گذرد... بیست و دو سالِ خودم را نمی گویم، بیست و پنج سال تو را گفتم...! _____________________ می گویند در هر یک ثانیه، دو انسان از این جهان کم می‌شود... تقدیم به مردی که با ثانیه آخرش... یک انسان از جهان کم شد و یک انسانیت! ✍🏻 سیدامیر #یحیی_سنوار ___ @amir_talabeh

دوست دارم اینجوری هشتگ بزنم: #ابرقدرت _______ @amir_talabeh

یاد آقای رئیسی افتادم حیف بود حیف شد خدا بزرگه...

سلام دوستان بفرمائید انار با سلیقه خودتون انار بچینید با قیمت مناسب مبلغ خرید انار را به حساب دفتر آقا برای جبهه مقاومت انتقال بدید قیمت پیشنهادی 20 هزار تومان آدرس 10 کیلومتر بعدجمکران (جاده کاشان)دقیقا روبروی پادگان خیبر قبل مشرف شدن تماس بگیرید که باشم. فرهادی 09125528221

آدم‌ میمونه چی بگه... بعضی ها با همه توان شون اومدن میدون از هیچ‌ چیزی هم دریغ نمیکنن مرحبا به هر قدمی در جبهه مقاومت

اوستا ابوالفضل... بگم ازش؟

. خونه مون یه کار جوشکاری داشتیم از تو اپلیکیشن دیوار شماره ش رو گرفتم مودب صحبت میکرد و خیلی محترم بود. اومد و با وسواس اندازه میگرفت که الکی پول مصالح بیشتر ندم. آخرش هم گفت چند تا پیچ اصافه اومده شماره کارت بده تا پولش رو بزنم تو یه زنبیل دو تا لیوان آورده بود و یه فلاسک و یه مُهر ! تا اذان گفتن شروع به نماز خوندن کرد پشت ماشینش نوشته بود: استاد علی‌بن‌ابیطالب ❤️ همون جوونی که وسط ایستاده +989196807193 این هم شماره ش برای هر کی کار داشت. __________________ @amir_talabeh

حیف... #بی‌خواب ! #فاطمیه ______ @amir_talabeh

به همه گفتی که رفیق منی منم نخواستم که خرابت کنم.... . . از زبون #امام‌زمان #جمعه __ @amir_talabeh