داشتمحوطهروآبُجارومیکرد.
بهزحمتجاروازشگرفتم..
ناراحتشدوگفت:
بذارخودمجاروکنم،اینجورۍ
بدۍهاۍدرونمهمجارومیشن..
کارهرروزصبحشبود..
کارهرروزیكفرماندهۍلشکر
#شهیدمحمدابراهیمهمت
@Ammar_noghtezan
خانمی من را دید. گفت شما مادر شهید عباس دانشگر هستید؟ گفتم: بله.
بعد از احوالپرسی گفت: من اهل سمنان نیستم، ولی در سمنان زندگی می کنم. یکی از آشنایان ما از استان گلستان به من زنگ زد و گفت شنیده ام شهید مدافع حرمي در امامزاده علي اشرف (ع) سمنان مدفون است و يكي از دوستان من به او متوسل شده و حاجت گرفته است. شما از طرف من یک دسته گل و یک جعبه شیرینی بخر و سر مزار این شهید ببر.»
روز پنجشنبهای من و دخترم به امامزاده علی اشرف(ع) رفتیم و به آن چه گفته بود، عمل کردیم.
در همین بین دیدم دخترم لحظاتی سر مزار شهید نشسته و زیر لب با شهید حرف می زد. بعد از زیارت به دخترم گفتم از شهید چه می خواستی؟ گفت خواسته اي از شهيد داشتم. با او عهد کردم که مدت سه ماه به نیتش نماز بخوانم تا حاجتم برآورده شود.
دخترم مرتب هر روز به نیت شهید نماز می خواند. هنوز به سه ماه نرسیده بود که به حاجتش رسید.
#مادر_شهید
#شهید_عباس_دانشگر
@Ammar_noghtezan
Haj_Mahdi_Salahshoor_Hanuz_Khak.mp3
6.83M
هنوز خاک شلمچه جنون به دل دارد
زهجر آن همه خورشید خون به دل دارد
😭😭😭🌷🌷🌷🌷
@Ammar_noghtezan
4_5884258044816130278.mp3
3.77M
مناجات باخدا...🤲🌾
این ثانیه های گذرا صبرندارن...🤲🤲🤲🌾🌾🌾
تاریخ تولد : 1372/02/18
شهید عباس دانشگر
(معروف به شهیدجوان مومن انقلابی)
محل تولد : سمنان
تاریخ شهادت : 1395/03/20
محل شهادت : حومه جنوبی حلب - سوریه
وضعیت تاهل : متاهل
محل مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
¤وصیتنامه¤
بسم الله الرحمن الرحیم
آخر من کجا و شهدا کجا،
خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم،
من ریزهخوار سفرهی آنان هم نیستم.
شهید شهادت را به چنگ میآورد،
راه درازی را طی میکند تا به آن مقام می رسد اما من چه؟!
سیاهیِ گناه چهرهام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده.
حرکت جوهرهی اصلی انسان است و گناه زنجیر.
من سکون را دوست ندارم،
عادت به سکـون بـلای بزرگ پیروان حق است.
سکونم مرا بیچاره کرده، در این حرکت عـالم بهسمت معبود حقیقی، دست و پـایم را اسـیر خود کرده.
انسان کر میشود، کور میشود، نفـهم میشود، گنگ میشود و باز هم زندگـی میکند، بعد از مدتی مست میشود و عادت میکند به مستی، و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم.
درد را انسان بیهوش نمیکشد،
انسان خواب نمیفهمد،
درد را، انسان باهوش و بیـدار میفهمد.
راستی...! دردهایم کو؟
چرا من بیخیال شدهام؟
نکند بیهوشم؟
نکند خوابم؟
مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم.
قلب چند نفرمان به درد آمد؟
چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟
آیا مست زندگی نیستیم؟
خدایا؛ تو هوشیارمان کن،
تو مرا بیـدار کن،
صدای العطش میشنوم،
صدای حرم میآید،
گوش عالم کر است.
خیام میسوزد اما دلمان آتش نمیگیرد.
مرضی بالاتر از این؟
چرا درمانی برایش جستوجو نمیکنیم؟
روحمان از بین رفته،
سرگرم بازیچه دنیاییم،
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ، ما هستیم.
مردهام، تو مرا دوباره حیات ببخش،
خوابم،
تو بیدارم کن خدایا!
بهحرمت پای خستهی رقیه(س)،
بهحرمت نگاه خستهی زینب(س)،
بهحرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج)؛ به ما حرکت بده.
عباس دانشگر 95/02/02
🌷روحتشاد...دعاگویماباششهید🌷