اَنارستــــــون
بهت گفته بودم، آه اگر باز به سویم آیی دیگر از کف ندهم آسانت؟
بهت گفته بودم،
خوشبختی لَم داده بر روی منحنیِ کوچکِ لبخندت؟
تصدق خاطرتان محبوبم!
چند کلامی خدمتتان عرض داشتم کلامم موجز است یک دو پلک بیشتر مصدع اوقاتتان نمیشوم. طبیب میگوید مرهم خراش و زخم سطح پوست، عسل و تخم مرغ است! سوال ما این است زخم درون چسبیده به سینه را مرهم چیست؟! مسکنِ آه دوری چیست؟!
زخم پوست سوزشش چندی بیش نیست اما از رنج سینه نگویم برایت! شب و روز ندارد ... خلاصه کلام دلمان زخمیست کمی از عسل آغوشتان را میخواهد. مرهمش در بین کتف و دست شما خوابیده است. جانم فدایتان ای مرهم تمام دردهایم. به امید دیدار ...
امضا جاننثارتان.
#مئآب
#مهدی_شفیعی
🖇💌
تو رازِ سر به مُهرِ خداوندِ کعبهای
دیوارِ خانه باز شد و برملا شدی...
#رضا_قاسمی
#یکشنبهها
#السلام_علیک_یا_امیرالمؤمنین
🖇💌
رفتهام پیوند اعضا، فرم هم پر کردهام
کل اعضایم برای خلق، قلبم مال تو...
#پرویز_کاظمزاده
🖇💌
اَنارستــــــون
بهش بگید: سیرم از این جهان اشتهای تو دارم : )
بهش بگید:
من محو توام، محض تماشا بغلم کن : )
يادت نرود ما به هم احتياج داريم!
باور كن...
براي رسيدنها و فرار كردنها
براي ساخته شدنها و ثبت كردنها!
ما به هم احتياج داريم
وگرنه من و تو كی را دوست داشته باشيم؟
یا مثلا با كی حالمان خوب شود...
من به تو فكر میکنم!
به تو احتياج دارم
وگرنه ديگر فكر هم نمیكنم...
واقعيتش را بخواهی من به دليل اعتقاد دارم.
دليلِ من تویی!
تو را نميدانم...!
#صابر_ابر
🖇💌