بعد از شام، ورود به خلوت پدر ممنوع بود.
بچه بودم و کنجکاو.
یک شب داخل خزیدم تا ببینم چه میکند.
پدرم فارغ از دنیا، سر روی پای مادرم
گذاشته بود و نوازش میشد.
متوجه حضورم شد و صدایم کرد.
با ترس نزدیک رفتم؛ گفت:
اگر تا سی سالگی،
پایی برای سر گذاشتن پیدا نکردی،
سرت را یک گوشه بگذار و بمیر!
به چه تشبیه کنم حالِ دلم را بی تو
فکر کن پنجرهای یخ بزند در مرداد...
#سجاد_صفریاعظم
حرف بسیار به قلب است ولی میدانی ؛
«دوست میدارمت» این صدرنشینِ آنهاست...
#مرتضی_قرائی
دست از غزل بردار واکن دستها را
آغوش تو فاخرترین شعر جهان است
#حسین_مرادی
تقویم، یک شب را رغائب گفته، امّا
هرشب كه باشى، نامِ آن شب، آرزوهاست
#حسن_رحمانینیکو
شما بهش میگید «دوستت دارم»
ولی غسان کنفانی میگه:
«تو
اما وارد رگ هایم شدی،
و همه چیز تمام شد...
و خیلی سخت است بخواهم از تو شفا یابم!»
Arsa4_6030802947430944363.mp3
زمان:
حجم:
6.3M
نسبت به خودت
در زندگی
صبور باش؛
هیچ درختی
تمام سال شکوفه ندارد...
هر کجا رفتهام این درد مداوا نشده
چقدر پنجره فولاد دلم میخواهد
#چهارشنبهها
#السلام_علیک_یا_علیبنموسیالرضا