اِنّ للحسین فى قلوب المؤمنین محبّةً مکنونةً
در کانون دلهای مؤمنین، محبتی نهفته و ویژه نسبت به حسین علیه السلام وجود دارد...
#شب_زیارتی_ارباب
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
نَفْسِس أَنْتَ أُمْنِيَّةُ شَائِقٍ يَتَمَنَّى
کاش میدانستم تو را چگونه آرزو کنم؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_مولانا_یا_صاحبالزمان
اَنارستــــــون
نَفْسِس أَنْتَ أُمْنِيَّةُ شَائِقٍ يَتَمَنَّى کاش میدانستم تو را چگونه آرزو کنم؟ #اللهم_عجل_لولیک_ا
لَیِّن قَلبی لِوَلِیِّ اَمرِک...
تو را از زخمهایی که در سینهات داری،
میبوسم.
و میگویم:
تمام حال خوبهای دیر شده
دیگر جزئی از زندگی نیستند.
من امّا دوست داشتم کمی از زندگیات باشم...
#طوبی_کارادمیر
#همانقدر_که_نمیدانی
زمان میگذره و نبودن چیزایی برات عادی میشه که فکر میکردی بدون اونا هیچی نیستی...
-رادیو ریلکس
راننده اسنپ کلافه و پریشان از روزگار بود، کمی شوخی کردم. بعدش شروع به جک گفتن کرد. میخندید و قبل از هر جکی میگفت: این دیگه آخریشهها، لطفا ازم نخواه یه جک دیگه بگم و بعد چند دقیقه، نمیتوانست تحمل کند و جک بعدی را میگفت و باهم میخندیدیم و چقدر حس خوبی بود.
دائم هم میگفت: شغل من این نیستا، من پیمانکارم....
داشتم پیاده میشدم گفت: جکهام خوب بود بیاحترامی که نکردم؟
گفتم: عالی بود.
وقتی شنید، چشمانش چه برقی میزد....
با آدمهای برونگرای وابسته به پاداش اجتماعیِ تنها و رنجور(Reward dependence)، باید خیلی مهربان بود. آنها آدمهاییاند که گاه با یک لبخند، تعارف یک توت، طعم یک گیلاس غریبهی گذری، یک پیامک، لیوان آبی نخواسته، یک قطره بارانِ ابری در روز غمگین پاییزی، تماسِ دستی گرم روی شانههای افتاده، تعارف یک دستمال کاغذی برای پوشاندن صورتی گریزان از دنیا، تک ترمز ماشینی پای عابری گم شده، دلگرمی کوتاه املاکیای به مشتری بیسرپناه، لبخند آخر یک ویزیت، بلند شدن به پای یک مسافر....
ممکن است از لبهی پرتگاه زندگی برگردند. در دنیای روان، قیمت اتفاقات بسیار متفاوت از دنیای جسم است و گاه قیمت یک لبخند، همهی زندگیست...
#از_اینا_باش
باران و باد و برف و زمستان بهانهاند؛
این خانه را نبودنِ تو سرد میکند...
#مریم_صفری
یک دکمه ی پیراهنِ تو باز که شد
گفتند در اخبار که: برف آمده است...
#احسان_پرسا