اَنارستــــــون
یهو دیر میشهها... جا نَمون، بغلش کن...
و شاعرانهترین اتفاقِ بیداریست
حصارِ محکمِ آغوشِ اتفاقیِ تو...
#فاطمه_معصومیمانا
اَنارستــــــون
عرفه میهمان نمیخواهی؟ #شب_زیارتی_ارباب #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
فَرّوا اِلَی الحُسين...
چو دور کعبه طواف آوری به کعبه قسم
تو کعبهی دل مایی به یاد ماهم باش...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_مولانا_یا_صاحبالزمان
اَنارستــــــون
چو دور کعبه طواف آوری به کعبه قسم تو کعبهی دل مایی به یاد ماهم باش... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #السل
لَیِّن قَلبی لِوَلِیِّ اَمرِک...
اَنارستــــــون
تو انتهایِ غمی؛ از کجا شروع کنم؟ #شهادت_اماممحمدباقرعلیهالسلام 🏴
عذاب زهر برای تنـت اضافـی بود
برای کشتن تو حرف آب کافی بود...
اَنارستــــــون
عذاب زهر برای تنـت اضافـی بود برای کشتن تو حرف آب کافی بود...
در هر مناسبت دل ما سمت کربلاست...
شوقُ إلیكَ؛ کَشوق المجدب مطراً...
اشتیاقِ من به تو
مانندِ اشتیاقِ زمینِ خشک
به باران است...
#عربی_نوشت
نمیدونم اسمش توی دفتر لعنتیم چیکار میکنه؟ داشتم باور میکردم که تموم شده. اما تا اسمش رو دیدم، بند دلم پاره شد.
چند نفر توی دنیا با دیدن ناگهانی یه اسم، یا شنیدن یه صدای لعنتی بند دلشون پاره شده؟ مثل افتادنه، از ارتفاعی که هر لحظه احتمال میدی زمین بخوری و متلاشی بشی. چیه این دل، که از هرجا ولش میکنی، برمیگرده سر خونهی اول.
اسمش رو نمیتونم فراموش کنم، این تنها چیزیه از اون که برام باقی مونده. هر روز به خودم میگم: «دیگه همهچیز تموم شده»، بعد یه لبخند تلخ به خودم میزنم و میرم به دنیای نادر ابراهیمی، وقتی که مینویسه: «چه کسی میتواند بگوید تمام شد و دروغ نگفته باشد؟»
#پویا_جمشیدی