eitaa logo
Anti_liberal🚩
7.2هزار دنبال‌کننده
32.9هزار عکس
16.5هزار ویدیو
88 فایل
✨️پیشنهادات و انتقادات: @Jahadi68✨️ ✨ادمین تبادل و تبلیغات : @Sagvand_al ✨ 🛑کانالی برای سوزش برعندازان😂 🛑تحلیل جالب از اتفاقات روز دنیا👌 🛑دفاع منطقی از ایدئولوژی انقلاب🇮🇷 🛑متناسبترین واکنش به رویدادهای روز دنیا🔥
مشاهده در ایتا
دانلود
Anti_liberal🚩
جنگ‌نمایانی‌کرد جیگرش‌داره‌میسوزه.. برگشت‌جلوخیمه‌صدازد
باباجیگرم‌داره‌میسوزه ابی‌عبدالله‌زبان‌رودهان‌علی گذاشت‌ یعنی‌باباتوتشنه‌ای‌من‌ازتوتشنه‌ترم.. دوباره‌رفت‌تودل‌میدون‌زد باهمه‌فرق‌میکنه‌علی‌اکبر:)💔
دیدن‌دیگه‌نمیتونن‌حریفش‌بشن مثل‌باباش‌حسین مثل‌پدربزرگش‌علی مثل‌عموش‌امام‌حسن زد‌تو‌دلِ‌دشمن‌همونجاکوچه‌باز‌کردند:)💔
من‌امشب‌آروم‌میگم ببینم‌کیه‌که‌میتونه جلوی‌خودشو‌نگه‌داره:)
همچین‌که‌زدتودل‌دشمن یه‌نانجیبی‌شمشیربه‌فرقش‌زد.. یکی‌نیزه‌به‌پهلوش‌زد:)💔
Anti_liberal🚩
همچین‌که‌زدتودل‌دشمن یه‌نانجیبی‌شمشیربه‌فرقش‌زد.. یکی‌نیزه‌به‌پهلوش‌زد:)💔
این‌اسب‌جنگ‌دیده‌است تعلیم‌دیده‌است میدونه‌وقتی‌سواردستشُ‌دورگردن‌بندازه یعنی‌بایدبرگرده‌به‌سمت‌خیمه‌ها:)💔
همچین‌که‌دستشوانداخت‌دورگردن‌عقاب خون‌از سرعلی‌ریخت‌جلوچشم‌اسبُ‌گرفت .. عوض‌اینکه‌بره‌سمت‌خیمه‌هارفت‌تودل‌دشمن🙂💔
یه‌وقت‌حسین‌نگاه‌کرد دید‌شمشیرابالامیاد هی‌میگفت‌وای‌پسرم ازخیمه‌میگن‌ابی‌عبدالله‌چنان‌دوید هی‌میخورد‌زمین‌بلندمیشد.. هی‌میگفت‌ولدی... وقتی‌اومدکنارعلی‌دیدعلی‌داره‌پاهاشوروخاکامیکشه
Anti_liberal🚩
یه‌وقت‌حسین‌نگاه‌کرد دید‌شمشیرابالامیاد هی‌میگفت‌وای‌پسرم ازخیمه‌میگن‌ابی‌عبدالله‌چنان‌دوید هی‌میخور
شدشب‌هشتمُ‌بسه‌صبوری امشب‌آخه‌شکسته‌شدغروری سوال‌من‌اینه‌علی‌اکبر قطعه‌به‌قطعه‌شد‌تنش‌چجوری؟💔
Anti_liberal🚩
شدشب‌هشتمُ‌بسه‌صبوری امشب‌آخه‌شکسته‌شدغروری سوال‌من‌اینه‌علی‌اکبر قطعه‌به‌قطعه‌شد‌تنش‌چجوری؟💔
سواله‌من‌اینه‌چطورشهیدشد؟ که‌تاحسین‌رسیدناامیدشد؟ مگه‌چی‌دیداونجاکه‌تویه‌لحظه محاسنِ‌حسین‌همه‌سفیدشد؟
میمیرم‌ازهمین‌حالت‌اربابمونُ‌ببین تاجسم‌اکبرش‌بازانوهاش‌هی‌میخوره زمین‌بلنده‌هق‌هقش‌میمیرم‌ازهمین یه‌داغ‌تودلِ‌حسین‌نهفته💔
Anti_liberal🚩
میمیرم‌ازهمین‌حالت‌اربابمونُ‌ببین تاجسم‌اکبرش‌بازانوهاش‌هی‌میخوره زمین‌بلنده‌هق‌هقش‌میمیرم‌ازهمین ی
به‌هیشکی‌حتی‌خواهرش‌نگفته هرعضوی‌روبرمیداره‌میبوسه یه‌عضودیگه‌رویِ‌زمین‌میوفته حسین...💔
صورت‌روصورت‌علی‌گذاشت همه‌دارن‌هلهله‌میکنن.. یه‌مرتبه‌حس‌کرد‌یه‌دست‌مهربون‌روشونشه یه‌نگاه‌کرددیدخواهرش‌زینبه:)