eitaa logo
Anti_liberal🚩
7.3هزار دنبال‌کننده
32.8هزار عکس
16.4هزار ویدیو
88 فایل
✨️پیشنهادات و انتقادات: @Jahadi68✨️ ✨ادمین تبادل و تبلیغات : @Sagvand_al ✨ 🛑کانالی برای سوزش برعندازان😂 🛑تحلیل جالب از اتفاقات روز دنیا👌 🛑دفاع منطقی از ایدئولوژی انقلاب🇮🇷 🛑متناسبترین واکنش به رویدادهای روز دنیا🔥
مشاهده در ایتا
دانلود
چن‌تاچیزاین‌بچه‌دیده‌رمق‌دیگ‌نداره... این‌سه‌تاچیزخیلی‌اذیتش‌کرده... توروایات‌داریم...خداشاهده‌تومقتل‌اولین‌صحنه‌ای که‌این‌بچه‌دید...
Anti_liberal🚩
چن‌تاچیزاین‌بچه‌دیده‌رمق‌دیگ‌نداره... این‌سه‌تاچیزخیلی‌اذیتش‌کرده... توروایات‌داریم...خداشاهده‌تومقت
عمه‌میگ‌دیدم‌این‌بچه‌دیگه‌مجنون‌شده.... کتکش‌میزنن‌میگه‌بابامومیخوام باماپابه‌پاراه‌میادمیگه‌بابامومیخوام حالاکسی‌که‌یه‌ذره‌رحم‌داشته‌راوی‌شده... میگه‌شب‌شام‌غریبان...
همه‌روحضرت‌زینب‌کناریه‌خیمه‌نیمه‌سوخته‌ جمع‌کرد آقاامام‌جعفرصادق‌میفرمادکه‌عمه‌مارقایقی‌باسرت مقتل‌سرکرد... یه‌لحظه‌حضرت‌زینب‌ازخستگی‌خوابش‌برد... امام‌سجادمیگه‌یک‌دفعه‌دیدم...عمه‌من‌پریشون‌از خواب‌بیدارشد گفت‌رقیه‌کو میگفتم‌عمه‌جان...دوروبرونگاه‌کردیم‌دیدم‌نیست گفت‌وای‌مادرم‌الان‌به‌خوابم‌اومدگفت‌برورقیه‌رو پیداکن
بلندشدم‌اومدم‌چندقدمی‌خیمه دیدم‌صداازتومَقتل‌میاد... همونجاکه‌میگن نیزه‌شکسته‌هاروکناربزن‌زینب... میگه‌اومدم‌جلودیدم‌رقیه‌خودشو‌رسونده‌به‌مقتل... زینب‌میگه‌دیدم‌این‌بچه‌هی‌داره‌میگه‌اَبَ‌اَبَ‌اَبَ به‌عربی‌ینی‌بابادیگه...(:💔
میگه‌دیدمصدایی‌ازسربیرون‌اومد... یه‌بچه‌سه‌ساله... یه‌جاامام‌زین‌العابدین‌میگم‌دیدم‌شعله‌آتیش‌گرفته به‌پیرهن‌رقیه...اون‌نامردزدتوگوشش وقتی‌ازش‌جداشد...دیدم‌آتیش‌شعله‌وره
توازدحام‌اسیراواسبا...دیدم‌خواهرم‌پیدانیست راوی‌میگه‌من‌این‌دختروپیداکردم... میگه‌ذره‌احساس‌کردم‌این‌بچه‌گناه‌داره...حس‌کردم جیگرم‌داره‌آتیش‌میگیره...آخه‌این‌بچه‌چه‌گناهی داره... حالاخودراوی‌ازقاتلین‌ابی‌عبدالله‌بوده‌ها میگه‌اومدم‌جلو...آتیش‌وتوپیرهن‌خودش‌خاموش کردم...
تموم‌بدن‌بچه‌سوخته‌بود میگه‌دیدم‌وقتی‌آتیش‌خاموش‌شد... این‌بچه‌رفت‌زیردست‌وپای‌اسب اون‌زیربه‌خودش‌خم‌شده‌قایم‌شده... آقاامام‌جعفرصادق‌میگه‌دیدم‌زیرشکم‌اسبی‌چارپا داره‌می‌لرزه...
رفتم‌جلو‌گفتم‌دختربیابیرون گفتم‌چیه تادیدمن‌یه‌کم‌رحم‌دارم گفت‌عموآب‌داری؟💔
یه‌جاهم‌اونجاکه‌توبیابون‌گم‌شد... دست‌عدوبزرگترازصورت‌من... عمه‌شب‌محبوبه... عمه‌حالم‌چه‌خوبه... میتپه‌قلبم‌مث‌یه‌گنجیشک عمه‌دلم‌آشوبه‌امشب عمه‌ببین‌که‌یه‌جای‌دست... سرخی‌هنوزروگونه‌داره عمه‌بابام‌امشب‌میادش... دردلب‌هام‌زیردندون...
زخمای‌رو‌لب‌هام‌میسوزه... شب‌هاچه‌قدسرده‌خرابه... زخم‌کف‌پاهام‌میسوزه... عمه‌بابام‌بیادخرابه...(:💔 منم‌باهاش‌میرم‌ایشالا... بابام‌بیادمیگم‌بهش‌که... عمه‌یه‌پامرده‌ماشالا میگم‌بهش‌وقتی‌که‌رفتی....عمه‌به‌جای‌من‌کتک‌خورد(: افتادم‌ازروناقه‌اون‌شب... بامشت‌دندونام‌ترک‌خورد...
افتادم‌ازحال‌رفتم... خوابیده‌بودم‌بالگدزد... اصلانفهیمدم‌چی‌چی‌شد... بابادارنآهسته‌میگن... صدام‌نرسه‌به‌گوش‌عمه باباخیلی‌منوزد باباپهلوهاموزد
باباخمیده‌قدم باباسفیده‌موهام... بالاخره‌بابامنونمیشناسی‌امشب(: الهی‌قربونت‌برم‌باباجان(: سرت‌کلاه‌نره...رقیه‌داره‌باباشوصدامیزنه توهم‌امشب‌باباتوصداکن(: