eitaa logo
Anti_liberal🚩
7.3هزار دنبال‌کننده
32.8هزار عکس
16.4هزار ویدیو
88 فایل
✨️پیشنهادات و انتقادات: @Jahadi68✨️ ✨ادمین تبادل و تبلیغات : @Sagvand_al ✨ 🛑کانالی برای سوزش برعندازان😂 🛑تحلیل جالب از اتفاقات روز دنیا👌 🛑دفاع منطقی از ایدئولوژی انقلاب🇮🇷 🛑متناسبترین واکنش به رویدادهای روز دنیا🔥
مشاهده در ایتا
دانلود
Anti_liberal🚩
🎥| ماجرای شهیدی که برای دفاع از خیمه #امام_حسین (ع) به دست داعشیهای وطنی به شهادت رسید🥀 به کدامین
🔴 گروهبان‌یکم "فرید کرم‌پور جمعی" یگان امداد شهرستان رباط‌کریم که در حین انجام ماموریت کنترل اغتشاشات و مقابله با آشوبگران در تاریخ 30 شهریورماه امسال بر اثر حمله وحشیانه اشرار آشوبگر و به علت شدت و تعدد جراحات وارده مجروح شده بود، ظهر امروز همزمان با (ع) به فیض شهادت نائل گردید.😔 ♦️ پیکر پاک و مطهر این شهید والامقام با حضور مسئولان، مردم ولایت‌مدار و خانواده این شهید گرانقدر فردا چهارشنبه ششم مهرماه ساعت 9:30 از بلوار جمهوری اسلامی شهر پرند تشییع می‌گردد. با ما در @AntiLiberalism فتنه فاحشه های بی را رصد کنید.
Anti_liberal🚩
•✵𖣔✨⊱سـلام‌بࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵• #پارت43 تأثيرکلام: داشتم گزارش را مينوشتم. گفتم: حتمًا يك رونوشت برا
•✵𖣔✨⊱سـلام‌بࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵• تأثيرکلام: باخودم گفتم: اگر من جای ابراهيم بودم حســابی حالش را ميگرفتم. اما ابراهيم با آرامش هميشــگی، در حالی که لبخند ميزد ســلام کرد و گفت: ابراهيم هادی هستم و چند تا سؤال داشتم، برای همين مزاحم شما شدم. آن آقا گفت: اسم شما خيلی آشناست! همين چند روزه شنيدم، فکرکنم تو سازمان بود. بازرسی سازمان، درسته؟! ابراهيم خنديد و گفت: بله. بنده خدا خيلی دست پاچه شد. مرتب اصرار ميکرد بفرمائيد داخل. ابراهيم گفت: خيلی ممنون، فقط چند دقيقه با شما کار داريم ومرخص ميشويم. ابراهيم شــروع به صحبت کرد. حدود يک ساعت مشغول بود، اما گذشت زمان را اصلا حس نميکرديم. ابراهيــم از همه چيز برايش گفت. از هر موردی برايش مثال زد. ميگفت: ببين دوست عزيز، همسر شما برای خود شماست،نه برای نمايش دادن جلوی ديگران! ميدانی چقدر از جوانان مردم با ديدن همسر بی شما به گناه ميافتند! يا اينکه، وقتی شما مسئول کارمندها در اداره هستی نبايد حرف های زشت يا شوخی های نامربوط،آن هم با کارمند زن داشته باشيد! شما قبلا توی رشته خودت قهرمان بودی، اما قهرمان واقعی کسی است که جلوی کار غلط رو بگيره. بعد هم از انقلاب گفت. از خون شــهدا، از امام، از دشمنان مملکت.آن آقا هم اين حرفها را تأييد ميکرد. ابراهيم در پايان صحبت ها گفت: ببين عزيز من، اين حكم انفصال از خدمت شماست. آقای رئيس يکدفعه جــا خورد. آب دهانش را فرو داد. بعد با تعجب به ما نگاه کرد. راوی:مهدی‌فریدوند زنـدگۍنامھ‌شهیـد‌ابࢪاهیم‌هادۍ💜✨ @Antiliberalism
کوتاه قدّ و سبزه و مويش مجعّد است انگار از جنوب به اين شهر آمده است... 𝙴𝚒𝚝𝚝𝚊.𝙰𝚗𝚝𝚒𝙻𝚒𝚋𝚛𝚊𝚕.𝚌𝚘𝚖
خود را بغل گرفته و خوابيده روی سنگ مثل درخت‌های خيابان مجرّد است... 𝙴𝚒𝚝𝚝𝚊.𝙰𝚗𝚝𝚒𝙻𝚒𝚋𝚛𝚊𝚕.𝚌𝚘𝚖
"آقا! بلند شو! كمرت يخ نمی‌زند؟ سرمای سنگفرش برای بدن بد است... 𝙴𝚒𝚝𝚝𝚊.𝙰𝚗𝚝𝚒𝙻𝚒𝚋𝚛𝚊𝚕.𝚌𝚘𝚖
مهمان‌سرا، هتل، نه! اقلّاً برو حرم اين‌جا به هر دری بزنی باز مشهد است" 𝙴𝚒𝚝𝚝𝚊.𝙰𝚗𝚝𝚒𝙻𝚒𝚋𝚛𝚊𝚕.𝚌𝚘𝚖
گفتم: مگر امام رضا دكتری كند از بندر آمدم پسرم پای مرقد است... 𝙴𝚒𝚝𝚝𝚊.𝙰𝚗𝚝𝚒𝙻𝚒𝚋𝚛𝚊𝚕.𝚌𝚘𝚖
يك سال پيش زائر مشهد شدم، نشد امسال هم دخيلِ اميدی مجدّد است... 𝙴𝚒𝚝𝚝𝚊.𝙰𝚗𝚝𝚒𝙻𝚒𝚋𝚛𝚊𝚕.𝚌𝚘𝚖
از كودكی فلج شده با چرخ می‌رود امسال رفته مدرسه، اسمش محمد است... 𝙴𝚒𝚝𝚝𝚊.𝙰𝚗𝚝𝚒𝙻𝚒𝚋𝚛𝚊𝚕.𝚌𝚘𝚖
نقّاشی‌اش كشيده دو تا كفش، شكل ابر ابری كه گرم بارش بارانِ ممتد است... 𝙴𝚒𝚝𝚝𝚊.𝙰𝚗𝚝𝚒𝙻𝚒𝚋𝚛𝚊𝚕.𝚌𝚘𝚖
نقاشی‌اش کشیده خودش را کبوتری آن هم کبوتری که نگاهش به گنبد است... 𝙴𝚒𝚝𝚝𝚊.𝙰𝚗𝚝𝚒𝙻𝚒𝚋𝚛𝚊𝚕.𝚌𝚘𝚖