🔰جواني نزد عالمي آمد و از او پرسيد: من جوان هستم اما نميتوانم خود را از نگاه كردن به دختران منع كنم، چاره ام چيست؟ عالم كوزه‌اي پر از شير به او داد و به او توصيه كرد كه كوزه را به سلامت به جاي معيني ببرد و هيچ چيز از كوزه نريزد... به يكي از طلبه‌هايش هم گفت او را همراهي كند و اگر شير را ريخت جلوي همه‌ي مردم او را كتك بزند. جوان نيز شير را به سلامت به مقصد رساند. و هيچ چيز از آن نريخت. وقتي عالم از او پرسيد چند دختر را در سر راهت ديدي؟ جوان جواب داد: هيچ، فقط به فكر آن بودم كه شير را نريزم كه مبادا در جلوي مردم كتك بخورم و در نزد مردم خوار وخفيف شوم. عالم هم گفت: حكايت انسان مؤمن هم همین است مومن هميشه خداوند را ناظر بر كارهايش ميبيند و از حساب روز قيامت و بی‌آبرویی در مقابل مردم در صحرای محشر و عذاب جهنم بیم دارد. 🕊#حکایت 🕊 @Antiliberalism

💡از مهم ترین معاهده خاورمیانه چه می دانید؟! 🔸 سایکس پیکو چیست؟؟ #حقایق_ناگفته @Antiliberalism

💭‏به علت افزایش یک درجه ای دمای هوا،براندازی حکومت را به تابستان سال آینده موکول می‌کنیم🚶🏻‍♂🤧 #طنز @Antiliberalism

💡روا نبود به امثال پرویز پرستویی ها طوری ضریب بدهید که اینطور برای ولی فقیه دم در بیاورند و نقد بیجا کنند! مگر وضع فعلی مملکت حاصل حمایت های سلبریتی هایی نبود که از روحانی حمایت کردند؟! پس سعی نکنید صورت مسئله را پاک کنید. #حقایق_ناگفته @Antiliberalism

سالروز ترور #سید_مجتبی_هاشمی توسط منافقین 🌸🍃سیدمجتبی هاشمی در سال ١٣٥٩ گروه ضربتی به نام گروه «#فداییان_اسلام» را تشکیل داد. پس از شروع جنگ تحمیلی، ستاد این گروه در هتل کاروانسرای آبادان شکل گرفت و او و همرزمانش، در مقاومت ۳۲ روزه این شهر، با امیر سرتیپ منوچهر کهتری ایستادگی کردند. 🌸🍃«سید مجتبی هاشمی» نخستین فرمانده کمیته انقلاب مرکزی تهران، فرمانده گروه فداییان اسلام در طول جنگ ایران و عراق و به همراه مصطفی چمران تنها فرمانده جنگ‌های نامنظم در ایران بود. کسی که در ۱۳ ابان ۱۳۱۹ در محله شاپور به دنیا آمد و در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۴ در خیابان وحدت اسلامی (شاپور سابق)، تهران توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید. 🌸🍃روحشون شاد و یادشون گرامی 🌸🍃با ذکر صلوات و فاتحه #شهیدانه🕊🕊 @Antiliberalism

📡جنگ اصلی آیا جنگ اقتصادی‌ست یا از جنگ اقتصادی مهم‌تر هم داریم؟؟🤔 امروز جنگ اصلی ما کجاست؟؟🧐 سخنانی که بارها و بارها باید شنید و به خاطر سپرد!👌 #تغییر_به_نفع_مردم #سلام_فرمانده @Antiliberalism

💡علی واعظ مشاور تیم مذاکره کننده آمریکا : پیشنهاد مورا در تهران مورد پذیرش قرار نگرفت/موضوع خروج سپاه از لیست تروریستی به یک سد غیرقابل عبور تبدیل شده است 🔸 الحمدالله آقای رئیسی نشون داده سر منافع ملی کوتاه نمیاد #حقایق_ناگفته @Antiliberalism

امام ࢪضا علیہ السلام: ࢪوز غدیࢪ، ࢪوزۍ است ڪہ خداوند بہ جبࢪئیل امࢪ مۍڪند تا تختۍ از ڪࢪامت خود، مقابل بیت المعموࢪ قࢪاࢪ دهد. سپس جبࢪئیل بࢪ فࢪاز آن قࢪاࢪ مۍگیࢪد و فࢪشتگان از همہ آسمان ها جمع مۍشوند و بࢪ پیامبࢪ دࢪود میفࢪستند و بࢪاۍ شیعیان امیࢪ المومنین علۍ(؏) و ائمہ(؏) و دوستداࢪان ایشان استغفاࢪ مۍڪنند. ۶۱ ࢪوز تا #غدیࢪ♥ @Antiliberalism

🔴هزینه جرم در کشور پایین است/ درخواست سردار اشتری از مجلس برای اصلاح قوانین ♦️فرمانده کل انتظامی کشور: ما مجرمان سابقه‌داری داریم که از تبعات #جرم خود هراسی ندارند، قوه مقننه باید نسبت به اصلاح برخی قوانین اقدام کند. 🔺اگر مجموعه قضایی و انتظامی بتواند با تمام ظرفیت به ریشه‌ وقوع حوادث بپردازد، دیگر حوادثی که منجر به ناامنی است در جامعه رخ نخواهد داد. @Antiliberalism

- - - ꧁بر مــــدار عشـــ♡ــــق꧂ - - - ✨❤️|| 📍[#پارت_چهل_و_سوم] از بیمارستان نفرت داشت،گاهی به زور می بردیمش دکتر،به دکتر گفتم: چیزے ست،فقط غذا توے دلش بند نمی شود،یک سرم بزنید برویم خانه. منوچهر گفت: من را بسترے کنید. بخش سه بسترے شد،اتاق سیصد و یازده،توے اتاق چشمش که به تخت افتاد،نفس راحتی کشید و خدا را شکر کرد که رو به قبله است،تا خواباندیمش رو تخت سیاه شد،من جا خوردم، منوچهر تمام راه و توے خانه خودش را نگه داشته بود،باورم نمی شد این قدر حالش بد باشد،انگار خیالش راحت شد تنها نیستم،شب آرام تر شد،گفت: خوابم می آید ولی چیز تیزے فرو می‌رود توی قلبم. صندلی را کشیدم جلو،دستم را بالاے سینه اش گرفتم و حمد خواندم تا خوابید. هیچ خاطره ے خوشی به ذهنش نمی آمد،هرچه با خودش کلنجار می رفت،تا می آمد به روزهایی فکر کند که می رفتند کوه، باهم مچ می انداختند،با عصا دور اتاق دنبال هم می کردند و سر به سر هم می گذاشتند،تفال دایی می آمد در دهانش. منوچهر خندیده بود،گفته بود: سه چهار روز دیگر صبر کنید. نباید به این چیزها فکر می کرد، خیلی زود با منوچهر بر می گشتند خانه. از خواب که بیدار شد،روے لبهاش خنده بود،ولی چشمهاش رمق نداشت،گفت: فرشته،وقت وداع است. گفتم: حرفش را نزن. گفت: بگذار خوابم را بگویم، خودت بگو،اگر جاے من بود می ماندے توے این دنیا؟ روے تخت نشستم،دستش را گرفتم،گفت: خواب دیدم ماه رمضان است و سفره ی افطار پهن است،رضا،محمد،بهروز، حسن،عباس،همه ے شهدا دور سفره نشسته بودند،بهشان حسرت می خوردم که یکی زد به شانه ام،حاج عبادیان بود،گفت: بابا کجایی؟ببین چه قدر مهمان را منتظر گذاشته اے. بغلش کردم و گفتم: من هم خسته ام. حاجی دست گذاشت روے سینه ام،گفت: با فرشته وداع کن،بگو دل بکند،آن وقت می‌آیی پیش ما،ولی به زور نه. اما من آمادگی اش را نداشتم گفت: اگر مصلحت باشد خدا خودش راضیت می کند. گفتم: قرار ما این نبود. '🌼🌿' #زندگینامه_شهدا #شهید_منوچهر_مدق @Antiliberalism

💡سوالی که پیش میاد اینه اگر ایران در سال 1359 #بمب_اتم_ایرانی داشت باز صدام جنگ راه مینداخت؟! #حقایق_ناگفته @Antiliberalism

#حسینیه‌دل ❤️ - ادعاڪردم‌جانمے‌ :)!.🧡 نفسـم‌راحبس‌ڪردم؛ چندثانیہ‌بیشتـرممڪن‌نشد!🚶🏼‍♂ اماسالھاست‌ثانیه‌هامےگذرد ازبےتوسپری‌شدن :)! وگویامافقط‌عشق‌رالاف‌زده‌ایم :)..! #حسین‌_جانم♥️(: #اللهم_ارزقنا_کربلا ♥️ @Antiliberalism