بلندشدماومدمچندقدمیخیمه
دیدمصداازتومَقتلمیاد...
همونجاکهمیگن
نیزهشکستههاروکناربزنزینب...
میگهاومدمجلودیدمرقیهخودشورسوندهبهمقتل...
زینبمیگهدیدماینبچههیدارهمیگهاَبَاَبَاَبَ
بهعربیینیبابادیگه...(:💔
میگهدیدمصداییازسربیروناومد...
یهبچهسهساله...
یهجاامامزینالعابدینمیگمدیدمشعلهآتیشگرفته بهپیرهنرقیه...اوننامردزدتوگوشش
وقتیازشجداشد...دیدمآتیششعلهوره
توازدحاماسیراواسبا...دیدمخواهرمپیدانیست
راویمیگهمنایندختروپیداکردم...
میگهذرهاحساسکردماینبچهگناهداره...حسکردم جیگرمدارهآتیشمیگیره...آخهاینبچهچهگناهی داره...
حالاخودراویازقاتلینابیعبداللهبودهها
میگهاومدمجلو...آتیشوتوپیرهنخودشخاموش کردم...
تمومبدنبچهسوختهبود
میگهدیدموقتیآتیشخاموششد...
اینبچهرفتزیردستوپایاسب
اونزیربهخودشخمشدهقایمشده...
آقاامامجعفرصادقمیگهدیدمزیرشکماسبیچارپا دارهمیلرزه...
رفتمجلوگفتمدختربیابیرون
گفتمچیه
تادیدمنیهکمرحمدارم
گفتعموآبداری؟💔
#حضرت_رقیه
یهجاهماونجاکهتوبیابونگمشد...
دستعدوبزرگترازصورتمن...
عمهشبمحبوبه...
عمهحالمچهخوبه...
میتپهقلبممثیهگنجیشک
عمهدلمآشوبهامشب
عمهببینکهیهجایدست...
سرخیهنوزروگونهداره
عمهبابامامشبمیادش...
دردلبهامزیردندون...
زخمایرولبهاممیسوزه...
شبهاچهقدسردهخرابه...
زخمکفپاهاممیسوزه...
عمهبابامبیادخرابه...(:💔
منمباهاشمیرمایشالا...
بابامبیادمیگمبهشکه...
عمهیهپامردهماشالا
میگمبهشوقتیکهرفتی....عمهبهجایمنکتکخورد(:
افتادمازروناقهاونشب...
بامشتدندونامترکخورد...
افتادمازحالرفتم...
خوابیدهبودمبالگدزد...
اصلانفهیمدمچیچیشد...
بابادارنآهستهمیگن...
صدامنرسهبهگوشعمه
باباخیلیمنوزد
باباپهلوهاموزد
باباخمیدهقدم
باباسفیدهموهام...
بالاخرهبابامنونمیشناسیامشب(:
الهیقربونتبرمباباجان(:
سرتکلاهنره...رقیهدارهباباشوصدامیزنه
توهمامشبباباتوصداکن(:
بابا..بابا...بابا...
بابا...بابا...بابا...
بیادیگهبابا(:💔
یاصاحبالزمان..(:
#امام_زمان
مندختربیمادرحسینم...
عمهمیکنهبادستاشقبرمنو...
ببیندلشورمیزنهدیگهوقترفتنه...
شبرفتنهمنبابا
دلمتنگهرفتن...ربابشونهمیزنهبهموهام
امشبیوپدرمدربرمنمهماناست...
مکنایصبحطلوع
نمیفهمیچیمیگم؟!
پسبزنتوسرت(:💔
چهقدبدبختیمکهحتیغصهیهبچهسهسالهرم
درکنکنیم!
پدربیکفن....دختربیکفن...
آقاامامسجادمیگه
وقتینشستمپیشش...وقتیدیدمسروبغلکرده
مثکوراییکهچشمندارنهیسربابارودستمیزنه
باباچراریشتخزانه...باباچراسرتگودالداره
سنگکیخوردهبهپیشونیتبابا
شبشهادتسهسالهارباب...