در آغوشم بگیر و نجاتم بده ، قاتلی به دنبال من است که گاه به گاه در آینه میبینمش!
منم شکار
شکارم کن
سپس ببوس ُبچرخانم
سپس بچرخ ُببوسانم
سپس چکار چکارم کن
چکار آنچه تو میخواهی ست
بخواه آنچه که میخواهی ؛
تنهایی تباهم میکند، بودن در جمع آزارم میدهد.همان دست به زانو نشستن و زل زدن به تهی مرا کافیست.