✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
یک سرفهای هم باید کرد!!
شخص ساده لوحی مكرر شنيده بود كه خداوند متعال ضامن رزق بندگان است و به هر موجودی روزی رسان است.
به همين خاطر به اين فكر افتاد كه به گوشه مسجدی برود و مشغول عبادت شود
و از خداوند روزی خود را بگيرد
به اين قصد یک روز از سر صبح به مسجد رفت و مشغول عبادت شد همين كه ظهر شد از خداوند طلب ناهار كرد
هرچه به انتظار نشست برايش ناهاری نرسيد تا اينكه شام شد و او باز از خدا طلب خوراکی برای شام كرد و چشم به راه ماند
چند ساعتی از شب گذشته درويشی وارد مسجد شد و در پای ستونی نشست و شمعی روشن كرد و...
از توبرهٔ خود قدری خورش و چلو و نان بيرون آورد و شروع كرد به خوردن
مرد كه از صبح با شكم گرسنه از خدا طلب روزی كرده بود و در تاريكی و به حسرت به خوراک درويش چشم دوخته بود
ديد درويش نيمی از غذا را خورد
و عنقريب باقيش را هم میخورد
بی اختيار سرفهای كرد
درويش كه صدای سرفه را شنيد گفت:
«هركه هستی بفرما پيش» مرد بينوا كه از گرسنگی داشت میلرزيد پيش آمد و بر سر سفره درويش نشست و مشغول خوردن شد
وقتی سير شد درويش شرح حالش را پرسيد و آن مرد هم حكايت خودش را تعريف كرد
درويش به آن مرد گفت:
فكر كن اگر تو سرفه نكرده بودی من از كجا میدانستم كه تو اينجایی تا به تو تعارف كنم و تو هم به روزی خودت برسی؟
شكی نيست كه خدا روزی رسان است
اما یک سرفهای هم بايد كرد!
─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─
☑️ کـانـال آرامــش بـا خـــدا☟
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
گل فروش سر کوچه میگفت:
ما بچه بودیم، بابام یخ فروش بود
گاهی درآمد داشت گاهی هم نداشت
گاهی نونمون خشک بود گاهی چرب
شاید ماهی یکبار هم غذای آنچنانی نمیخوردیم
نون و پنیر و سبزی گاهی نون خالی...
اما چشممون گشنه نبود
یه دایی داشتم اون زمان کارمند دولت بود
ملک و املاک داشت و وضعش خوب بود
مادرمون ماهی یک بار میبردمون منزل دایی،
زنش، زن خوبی بود
آبگوشت مشتی بار میذاشت
و همه سیر میخوردیم
سه تا بچه هم سن و سال من داشت
به خدا ما یکبار فکر نکردیم باباشون وضعش توپه و بابای ما یخ فروش
از بس مردم دار بودن، انسان بودن
خودنمایی و پز دادن تو کارشون نبود
اونا هم میامدن خونه ما
داییم دو سه کیلو گوشت و برنج میاورد یواش میداد دست مادرم و سرشو میاورد دم گوش مادرم و آهسته میگفت آبجی ناقابله
تا مادرم میخواست تشکر کنه
با چشماش اشاره میکرد که چیزی نگه
مادرم هم ساکت میشد
الان دیگه اینطوری نیست
مردم دنبال لذت بردن از زندگی نیستن
دنبال این هستن که مدام داشتههاشون رو به رخ دیگران بکشن
دلیلشم اینه که تازه به دوران رسیدهها
زیاد شدن، تقی به توقی خورده
یه پول و پلهای افتاده دستشون، دیگه نمیدونن اصالت رو نمیشه با پول سیاه خرید
حتی بچهها هم اهل دک و پز شدن
بچه یه وجبی، به خاطر کیف و کفش قر و فریش، همچین پزی میده به دوستاش که بیا و ببین
اینا بچهان، تربیت نشدن، ننه و باباش ملتفتش نکردن که این کار بده
اگه همکلاسیش نداشته باشه، باید چکار کنه؟
لابد میدونن که میره خونه بهانه میگیره و باباش شرمنده میشه تو روش
قدیم اگه کسی ناهار اشکنه میپخت، تلیت میکرد و یه کاسه هم واسه همسایهاش
میفرستاد و میگفت شاید بوی غذام همسایهام رو به هوس بندازه و اونم غذا نداشته باشه
اگه یه خانواده توی محل تلویزیون 14 اينج میخرید همه جمع میشدن توی خونهاش واسه تماشا ...
دک و پز نبود
نهایت صفا و صداقت بود
الان طرف پسته میخوره پوستشو قاب میگیره!
میخواد بگه آهای مردم من وضعم خوبه
دیگه نمیگه شاید همسایهاش نداشته باشه و حسرت بخوره
قدیم مردم صفا داشتن، الان بی وفا شدن
ربطی هم به پیشرفت علم و اینجور چیزا نداره
این رفتارا که پیشرفت نیست
اینا افت اخلاقه...
كاش دنيا مثل قديما بود...
افسوووووووووس
─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─
☑️ کـانـال آرامــش بـا خـــدا☟
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
داستانی زیبا در مورد شخصی که یک روز زندگی کرد و قدر زندگی را دانست
دو روز مانده به پايان جهان تازه فهميد كه هيچ زندگی نكرده است، تقويمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود!
پريشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بيشتری از خدا بگيرد
داد زد و بد و بيراه گفت
خدا سكوت كرد
جيغ زد و جار و جنجال راه انداخت
خدا سكوت كرد
آسمان و زمين را به هم ريخت
خدا سكوت كرد
به پر و پای فرشته و انسان پيچيد
خدا سكوت كرد
كفر گفت و سجاده دور انداخت
خدا سكوت كرد
دلش گرفت و گريست و به سجده افتاد
خدا سكوتش را شكست و گفت:
عزيزم، اما یک روز ديگر هم رفت، تمام روز را به بد و بيراه و جار و جنجال از دست دادی، تنها یک روز ديگر باقی است بيا و لااقل اين یک روز را زندگی كن
لا به لای هق هقش گفت: اما با یک روز
با یک روز چه كار میتوان كرد؟
خدا گفت: آن كس كه لذت یک روز زيستن را تجربه كند، گويی هزار سال زيسته است
و آنكه امروزش را در نمیيابد هزار سال هم به كارش نمیآيد
آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ريخت و گفت: حالا برو و یک روز زندگی كن
او مات و مبهوت به زندگی نگاه كرد كه در گودی دستانش میدرخشيد، اما میترسيد حركت كند، میترسيد راه برود، میترسيد زندگی از لا به لای انگشتانش بريزد
قدری ايستاد بعد با خودش گفت:
وقتی فردايی ندارم نگه داشتن اين زندگی چه فايدهای دارد؟ بگذارد اين مشت زندگی را مصرف كنم
آن وقت شروع به دويدن كرد
زندگی را به سر و رويش پاشيد
زندگی را نوشيد و زندگی را بوئید
چنان به وجد آمد كه ديد میتواند تا ته دنيا بدود، میتواند بال بزند، میتواند پا روی خورشيد بگذارد، میتواند ....
او در آن یک روز آسمانخراشی بنا نكرد
زمينی را مالک نشد
مقامی را به دست نياورد، اما....
اما در همان یک روز دست بر پوست درختی كشيد، روی چمن خوابيد، كفش دوزدكی را تماشا كرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را ديد
و به آنهايی كه او را نمیشناختند سلام كرد و برای آنها كه دوستش نداشتند از ته دل دعا كرد
او در همان یک روز آشتی كرد و خنديد و سبگ شد، لذت برد و سرشار شد و بخشيد
عاشق شد و عبور كرد و تمام شد
او در همان یک روز زندگی كرد
فردای آن روز فرشتهها در تقويم خدا نوشتند: امروز او درگذشت، كسی كه هزار سال زيست!
زندگی انسان دارای
طول، عرض و ارتفاع است
اغلب ما تنها به طول آن میانديشيم
اما آنچه که بيشتر اهميت دارد
عرض يا چگونگی آن است
امروز را از دست ندهيد
آيا ضمانتی برای طلوع خورشيد فردا
وجود دارد !؟
─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─
☑️ کـانـال آرامــش بـا خـــدا☟
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
برخی از ما هرگز زندگی نمیکنیم
بلکه همیشه در انتظار زندگی هستیم!
ما به جای اینکه همین امروز خوشحال باشیم، به امید یک آینده خوب و خوش نشستهایم و به همین خاطر امروزمان را از دست میدهیم
ما وقت بیشتر میخواهیم
پول بیشتر میخواهیم
شغل بهتر میخواهیم
بازنشستگی میخواهیم
مسافرت و تعطیلات میخواهیم
و امروز برای همین از دست خواهد رفت و ما به این مسئله اصلاً توجهی نمیکنیم!
مهم نیست در آینده چه چیزی پیش میآید.
اگر امروز میتوانی غذا بخوری
از نور خورشید تابان لذت ببری
و با دوستانت بگویی و بخندی
پس خدا رو شکر کن
و از امروزت لذت ببر
به خاطرات بد گذشته نگاه نکن
و نگران آینده نباش!
تو فقط در این لحظه، از زنده بودن خود مطمئنی، پس این شانس بزرگ را از دست نده و قدر آن را بدان!
─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─
☑️ کـانـال آرامــش بـا خـــدا☟
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
پادشاهی دستور داد تا چند سگ وحشی تربیت کنند تا هر کسی که از او اشتباهی سر زد را جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام او را بدرند.
روزی یکی از وزرا رأیی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد که او را جلوی سگها بیندازند.
وزیر گفت: من ده سال خدمت شما را کردهام و ده روز تا اجرای حکم از شما مهلت میخواهم
پادشاه گفت این هم ده روز مهلت
وزیر رفت پیش نگهبان سگها و گفت: میخواهم به مدت ده روز خدمت این سگها را بکنم
نگهبان پرسید: از این کار چه فایدهای میبری!؟
وزیر گفت: به زودی خواهی فهمید
نگهبان گفت: «پس چنین کن
وزیر شروع به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگها کرد و دادن غذا، شستشوی آنها و هر کاری که لازم بود را انجام داد
ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند که وزیر را جلوی سگها بیندازند
مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظارهگر ماجرا بود ولی با صحنهٔ عجیبی روبرو شد
همهٔ سگها به پای وزیر افتادند و تکان نمیخوردند..!
پادشاه پرسید:
با این سگها چه کردهای ..!؟
وزیر پاسخ داد: ده روز خدمت این سگها را کردم فراموش نکردند ولی ده سال خدمت شما را کردم همه را فراموش کردید
پادشاه سرش را پایین انداخت
و دستور به آزادی وزیر داد
احتمال دارد در زندگی شما کسانی باشند که خطای کوچکی کردهاند و مدتهاست به خود اجازه نمیدهید آنها را ببخشید
فقط کافیاست امروز به روزهای خوبی که با آنها داشتید فکر کنید
مطمئن هستم آنها را خواهی بخشید.
─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─
☑️ کـانـال آرامــش بـا خـــدا☟
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
خدای متعال به یک پیغمبری از پیغمبرانش وحی کرد که وقتی صبح از خانه بیرون آمدی
اولین چیزی که به نظرت میآید بخور و دومین چیزی را که میبینی آنرا بپوشان و سومین چیزی را که میبینی پناهش ده و چهارمین چیزی را که دیدی مأیوس نکن و پنجمین چیزی را که میبینی از آن فرار کن
چون صبح شد و بیرون آمد کوه بزرگی را دید که در روبرویش است ایستاد و به یاد فرموده خدا افتاد که به او فرموده بود
اولین چیزی را که دیدی بخور و او تعجب کرد بعد با خودش فکر کرد که خدا مرا به چیزی امر نمیکند که من طاقت آن را نداشته باشم پس به طرف کوه رفت تا آنرا بخورد هر چقدر به کوه نزدیکتر میشد کوه کوچکتر میشد تا آنجا که وقتی به کوه رسید کوه را لقمهای لذیذ یافت و آن لقمه را خورد و لذتی به او دست داد که تا حالا با خوردن لقمهای به او دست نداده بود
دومین چیزی را که دید طشت طلایی بود چون خدا امر کرده بود دومین چیزی را که میبینیآنرا بپوشان چالهای کند و آن طشت طلا را در خاک پنهان کرد و بعد به راه خود ادامه داد و لحظهای به پشت سر خود نگاه کرد دید که آن طشت طلایی که پنهان کرده بود آشکار شده و از خاک بیرون افتاده با خود گفت آنچه را که خدا فرموده بود انجام دادم و به راه خود ادامه داد
دید که مرغی در آسمان است
و بازی (پرنده شکاری) دنبال او است
و قصد شکار کردن مرغ را دارد
چون خدا به او فرموده بود سومین چیزی را که میبینی پناه ده آستین لباسش را گشود تا مرغ در آنجا رود و پناه گیرد پس وقتی این کار را کرد باز شکاری به او گفت من چند روزی است که دنبال این مرغ هستم تا شکارش کنم و تو او را پناه دادی و نگذاشتی که من شکارش کنم
چون خدا گفته بود چهارمین چیزی را که دیدی مأیوس نکن قسمتی از گوشت پای خود را کند و به باز شکاری داد و به راه خود ادامه داد
و بعد در ادامهٔ راه گوشت مردار گندیدهٔ کرم گذاشتهای را دید چون خدا به او گفته بود پنجمین چیزی را که دیدی از آن فرار کن فرار کرد
به خانه برگشت و شب در خواب خدا به او گفت کارهایی را که گفتیم انجام دادی آیا معنای این کارها را میدانی؟ گفت نه!
خداوند فرمود آن کوه را که دیدی و بعد به امر ما رفتی بخوری و هر چه به آن نزدیکتر میشدی کوچکتر میشد و آخر لقمهای لذیذ شد غضب است که اگر هنگام غضب، خود را نگه داری و غضب خود را بخوری بعد از آن خوشحال میشوی که غضب را نگه داشتی و خود را کنترل کردی این خوشحالی همان لقمه لذیذ است
و اما آن طشت طلا که پنهانش کردی کار خوب و نیک است که اگر آن را پنهان کنی و به کسی نگویی و ریا نکنی خداوند آنرا ظاهر میگرداند و به همه نشان میدهد
و اما آن مرغی که پناهش دادی این است که اگر کسی تو را نصیحت میکند نصیحت او را قبول کن گر چه آن حرف را قبلاً شنیده باشی
و باز شکاری که مأیوسش نکردی آن است که اگر کسی از تو چیزی میخواست او را مأیوس نکن
اگر فقیری آمد و چیزی درخواست کرد به او کمک کنید و ناامیدش نکنید
و اما گوشت مردار گندیدهای که امر شده بود از آن فرار کنی غیبت است و از غیبت کردن بپرهیز و غیبت نکن.
📗عین الحیوة، صفحه ۵۲۱
─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─
☑️ کـانـال آرامــش بـا خـــدا☟
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
🍃✨⚘🍃⚘﷽⚘🍃⚘✨🍃
✿↶ #حـــسآرامـــشنـــــابــــــ ↷✿
❀✵نـیــایـــش بــا خــ♡ــدا✵❀
بشتابید از کرونا به رَبِّ کرونا❣
این روزها ولوله عجیب در مورد کرونا
جهان را فرا گرفته !!
هیچ کوچه و خانه، گروه و کانالی نیست
که از کرونا حرفی نباشد
این وسط به سازندهٔ کرونا هیچگونه توجهی نمیشود
آسایش فردی و اجتماعی را ربوده
و مردم در بهت و حیرتی بزرگ افتادهاند
اما ناگهان به ذهنم آمد
اگر رابطهای صمیمانه با سازندهٔ کرونا داشته باشیم نیازی به این همه ترس، وحشت و واهمه نیست!
ما در دنیا به چه چالشهای بزرگی که روبرو نشدهایم و چه بسا قرار بوده مصیبتهای کلانی که وارد چرخ زندگی ما بشود و چرخش زندگیمان را با اختلال روبرو کند
همه آنها را الله به لطف و بزرگیاش مهار کرده و از مسیر زندگی ما انحراف به کج داده است
پس چه چیزی مانع قبول شدن دعای ما میشود وقتی دست به سوی الله ببریم تا ما را از این ویروس مهلک نیز نجات دهد؟!!
بله عزیزان باور بفرمائید بجای ترس از
ویروس از خالق ویروس بترسیم
استغفار کنیم
دعا کنیم که دامن گیرمان نشود
صفر تا صد این ویروس در قدرت الله هست
با دعا و نیایش و رعایت اصول بهداشتی خودمان را بیمه الله کنیم
هر وقت اسمی از کرونا شنیدیم
با جملهٔ زیبای حَسبُنَا الله
از پس تهدید کرونا در آئیم
به راستی الله کافیست
اگر به الله اعتماد کنیم
اگر الله را ذات کفایت کننده بدانیم
اگر دامن پشیمانی از گناه در بارگاه الله پهن کنیم و اشک توبه به بارگاهش بچکانیم
بدون تردید ویروس کرونا
آزمایشیست بسیار خطر ناک
اما خداوند از کرونا بزرگتره
درسته کرونا جان خیلیها را گرفته
ولی مطمئن باشید با نیایش و دعا
در بارگاه الله و با خواست الله
کنترل شده و خنثی میگردد
برگردیم از کرونا به ربِّ کرونا
کرونا هر چقدر هلاک کننده باشد فراموش نکنید خداوند بیش از آن شافی و نجات دهنده هست
از کرونا غفلت نکنید اما نه صرفاً با ترس و واهمه، بلکه با بازگشت به خدا از کرونا خود را نجات دهیم، خدا مهم هست نه کرونا
خدارو صدا بزنیم گریه و زاری کنیم
خدا را برای نجات از گناهانی که به والله خطرناکتر از کرونا هستند صدا بزنیم
و طلب عفو کنیم
کرونا میتواند روی زندگی دنیای ما خط قرمز بکشد ولی گناهان ما در دنیا و آخرت ما را غرق خاک سیاهی میکنند!
⚠️ بترسید از کرونای حقیقی❗️
▪️بی نمازی
▪️بی حیایی
▪️چشم چرانی
▪️سخن چینی و غیبت
▪️دزدی و کلاه برداری
▪️مال حرام و رشوه گیری
▪️نافرمانی والدین
▪️شراب خوری
▪️دروغگویی
▪️تهمت زدن
▪️تجسس در امور دیگران
▪️و ... و ... و ...
همهٔ اینها باور بفرمائید خطرناکتر از
ویروس کرونا هستن
اینها دنیا و آخرتمان را تاریک و سیاه میکنند
ذلت و خواری، در به دری و رسوایی را
برای ما به بار میآورند
پناه ببریم از کرونا به ربِّ کرونا❣
─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─
☑️ کـانـال آرامــش بـا خـــدا☟
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
➯ @Arameeshbakhoda
بیشتر مـردم میگوینـد
توکل مـا بہ خـداسـت
امـا کمتـر کسی ممکـن اسـت
بہ خـدا تـوکل کـرده باشـد
اگه تـوکلت بہ خـداسـت
از چیـزی نتـرس
ایمـان را در عمـل نشـان بـده
هنگام آمدن بلا، بیماری، گرفتاری و...
بہ خالق پر قـدرت ایمـان داشته باش
ڪه با نگاه او همه چیز درست میشود
و خـدای شمـا فـرمـود:
مـرا با خلوص دل بخوانیـد
تا دعـای شمـا را مستجـاب کنم
خـدا هسـت، خیـالت تخـت ...
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
شهر خالی، جاده خالی، کوچه خالی
خانه خالی، جام خالی، سفره خالی
ساغر و پیمانه خالی
کوچ کرده دسته دسته آشنایان، عندلیبان
باغ خالی، باغچه خالی، شاخه خالی، لانه خالی
وای از دنیا که یار از یار میترسد
غنچههای تشنه از گلزار میترسد
شهسوار از جاده هموار میترسد
این طبیب از دیدن بیمار میترسد
این شعر حال و روز این روزهای شهر من است
اسفند ۹۸ برای همیشه در خاطرهها خواهد ماند
اسفند ۹۸ یک ماه نیست یک تاریخ است
شاید هم تاریخ بعدها تقسیم شود:
تاریخ قبل از کرونا
تاریخ بعد از کرونا
درست در نقطهای که بشر میرفت به دانستهها و یافتههای تکنولوژیاش غره شود
درست نقطهای که سرعت پیشرفت علم به یمن دهکده جهانی شدن چندین و چندین و چند برابر شده بود ... کرونا آمد ...
کرونا آمد تا معادلات را بر هم بزند
تا تلنگری باشد بر آدمها بر روابط
بر خوبها، بر بدها، بر مفاهیم انسانی
بر واژهها....
آنها که تا چندی پیش
زمین و زمان را بهم ریخته بودند
برای گرفتن پست و مسئولیت
امروز در اندیشه خروجند
و پشیمان و پریشان
عدهای دنبال مرخصیاند
عدهای دنبال استعلاجی
عدهای ترک پست و کار کردهاند
عدهای غیبت از کار بیهیچ توضیحی
این روزها همه میترسند
شوخی که نیست ...
یعنی کرونا شوخی ندارد جدی است
خیلی هم جدی ...
کرونا میکشد فقیر و غنی نمیشناسد
مسئول و غیر مسئول نمیشناسد
نخبه و غیر نخبه نمیشناسد
این روزها همه میترسند، همه پریشانند
عدهای پشیمانند، عدهای حیران
این روزها خیلیها کرونا گرفتهاند
برخیها واقعی، برخیها مصلحتی
یکی فریاد میزند
یکی دروغ میگوید
یکی تهدید میکند
یکی شاخ و شانه میکشد
یکی افسرده در گوشهای میخزد
یکی میگرید، یکی مات است
به کرونا فکر میکنم انقدر کوچک است که دیده نمیشود، اما انقدر بزرگ است که "ترین" ها را به وحشت انداخته است
بزرگترین سیستم امنیتی دنیا
عظیم ترین تشکیلات سیاسی
قویترین آدمها، پولدارترین
پر پارتی ترین، خوش پوش ترین
و هر ترینی که فکر کنید ...
ولی داستان کرونا همهاش همین قدر نیست
درست در همین نقطه در همین خاک
در جایی فرشتهها به زمین آمدهاند
صورتشان پیدا نیست برخیها فقط چشمشان پیداست، همه شکل همند، دغدشه شان کمک است
یکی پزشک است، آن یکی انترن
آن یکی رزیدنت، این یکی پرستار
آن هم متخصص، خدمات، فوق تخصص، فلوشیپ و ......
آن طرفتر هم فرشتگانی دیگرند
که هر چند لباس مخصوص ندارند
اما در قلب کرونا دارند برای حذف آن
برنامه ریزی میکنند، مدیریت میکنند
کار میکنند و برای کمک به انسانها
برای زنده ماندن و سالم شدنشان
اینها فراتر از انسانند
فرشتگانی هستند که در میان این همه ناامیدی و یأس، امید را و انسانیت را و بودن را هدیه میکنند
کرونا آمد تا رنگها را بزداید
این طاعون سفید
تنها ریهها را سفید نمیکند
آدمها را هم رنگها را میزداید
و شفاف میکند
کرونا آمد شاید برای تلنگر به من
به تو به همهٔ ما آدمها
که هیچ چیز مطلق نیست
و هیچ چیز ماندگار نیست
کرونا فرصتی داد تا در خانه بنشینیم
فرصتی که شاید برای خیلی از آدمهای
همیشه درگیر و همیشه مشغول
تکرار ناشدنی باشد
و چه خوب است که در این خانه نشینی
خودمان را ورق بزنیم
خودمان را مرور کنیم
و فکر کنیم و فکر کنیم و فکر کنیم
کرونا میگذرد و تمام میشود
اما این روزها و خاطرات این روزها
باقی خواهد ماند
شاید هم تاریخ عوض شود
و کرونا بشود مرز میان دو تاریخ
تاریخی که طاعون سفید آمد
و آدمها سفید شدند و شفاف
تاریخ قبل از کرونا و تاریخ بعد از کرونا
─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─
☑️ کـانـال آرامــش بـا خـــدا☟
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
کاملاً واقعی در کازرون
بعد از شصت سال پادویی و زحمت، تو این دنیا چهار دهنه مغازه دارم و یک باب آپارتمان
با همسرم تنها زندگی میکنم
و چهار فرزندم زندگی تشکیل دادهاند دوتا عروس دارم و دو تا داماد و چند تا هم نوهٔ شیرین زبان
یکی از مغازهها را خودم میچرخانم و بقیه را اجاره دادهام، اوایل شروع کرونا همسرم خیلی اصرار داشت که این روزها مغازه را تعطیل کنم چون با مشتریهای زیادی سر و کار دارم
نکند کرونا بگیرم، اما من گوش نکردم
همسرم برای اینکه مرا متقاعد کنه
همهٔ بچهها را شام دعوت کرده بود
و کلی تدارک دیده بود
من اطلاع نداشتم و دَم عید مشتری زیاد بود و دیر وقت رسیدم خونه، دیدم همسرم خیلی گرفته و غمگین نشسته و کلی غذا و میوه و...
پرسیدم چی شده مهمان داریم؟
چرا ناراحتی؟
گفت بشین خستگی رفع کن
فعلا شام بخور برات تعریف میکنم
بعد از شام گفت: امروز زنگ زدم به بچهها گفتم پدرتون حرف منو گوش نمیکنه میره در مغازه با این همه آدم سروکار داره میترسم کرونا بگیره من نگرانش هستم، امشب همتون بیائید شام خونه ما ببینیم راضیش میکنیم نره مغازه
اما همشون به بهانههای مختلف زنگ زدن و گفتن نمیتونیم بیایم
گفتم اینکه ناراحتی نداره حتماً کار داشتند
گفت چه کاری، اونا از ترس اینکه تو کرونا نگرفته باشی نیومدن!
راستش خودم هم حالم گرفته شد
و چند تا لعنت و نفرین کردم به کرونا
و این وضع که پیش اومده و ...
به خاطر نگرانی همسرم، مغازه را تعطیل کردم و بدون اطلاع بچهها رفتیم کیش
بعد از چند روز یکی از پسرها زنگ زد که بگه مادربزرگ زنش چشم عمل کرده که بریم بهش سر بزنیم ولی همسرم حرفشو قطع کرد و از روی دق و دلی و با ناراحتی بهش گفت:
تو به فکر مادربزرگ زنت هستی، نمیپرسی بابات کجاست و حالش چطوره؟
پسره گفت چطور مگه
همسرم گفت راستش بابات کرونا گرفته الان چند روزه آوردمش بیمارستان حالش وخیمه و احتمالاً یکی دو روز دیگه هم زنده نیست
پسره مثلاً ناراحت شد و گفت نمیشه که ما بیایم بهش سر بزنیم باید چکار کنیم؟
همسرم گفت هیچی اگه فوت کرد خودشون دفنش میکنند و مراسم هم که ممنوعه
من هم کلی خندیم و گفتم خوب فکری کردی که اینطوری بهشون گفتی، ببینیم چه کار میکنند
ما حدود یه هفته تو کیش موندیم و برگشتیم البته تو این مدت بچهها باز هم زنگ زدند و احوال منو از مادرشون پرسیدن و ایشون هم روز آخر گفت که من فوت کردم و مشغول کارهای قانویش برا دفن هست
آخرین باری که بچهها به مادرشون زنگ زدند همه میگفتند احتمالاً تو هم گرفتی، آزمایش دادی؟ ایشون هم گفت نه، ممکنه، چون همش پیش باباتون بودم
به همین خاطر اصلاً نیامدن که به مادرشون هم سر بزنند تا اینکه یه روز بهشون گفت: نترسید آزمایش دادم من ندارم، اومدن خونه رو هم ضد عفونی کردن
گفتن پس شب میآئیم پیشت، قرار گذاشتیم من تو اتاق پنهان بشم و بازی را ادامه بدیم
وقتی بچهها اومدن، پس از کمی ناراحتی و پخش یه جعبه خرمایی که یکیشون آورده بود و...
یکی از عروسا گفت: خدا بیامرزه، عمر خودشو کرده بود خوب شد بچهها نیومدن که بگیرن
یکی از دامادها گفت: خدا رحمت کنه
حمید دیر وقته اون برگهها را نشون مامان بدید، یکی از دخترا ناراحت شد و گفت
حالا چه وقت این کاره و ...
هر چهارتاشون رفته بودند دنبال انحصار وراثت و بین خودشون مغازهها را تقسیم کرده و آپارتمان را برای مادرشون در نظر گرفته بودند و کاغذی بین خودشون امضاء کرده بودند و حالا سراغ سندها را میگرفتند
همسرم گفت بذارید کفنش خشک بشه و ... از اتاق اومدم بیرون و کلی سرشون دادم زدم و ...
وقتی دیدم به جای چهار تا فرزند
«چهارتا کرونا» بزرگ کردم
همانجا تصمیم گرفتم مغازهها و آپارتمان را بفروشم و پولشو برای کمک به بیماران کرونایی اهداء کنم و با همسرم به دیاری دیگر کوچ کنیم، دیاری روستایی و عشایری که چند تا گوسفند بگیریم و تا پایان عمر با احشام و حیوانات زندگی کنیم که «چوپانی گوسفندان» به مراتب از بزرگ کردن این گونه فرزندان بهتر و پر بارتره
امیرستار نصیریانی، نیکوکاری که پول فروش چهار مغازه را به بیماران کرونایی کازرون، اهداء کرد.
─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─
☑️ کـانـال آرامــش بـا خـــدا☟
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
🍃✨⚘🍃⚘﷽⚘🍃⚘✨🍃
✿↶ #حـــسآرامـــشنـــــابــــــ ↷✿
❀✵نـیــایـــش بــا خــ♡ــدا✵❀
بدان، خدایی ڪه گنجهای آسمـان و زمیـن در دست اوست بہ تـو اجازهٔ درخواسـت داده و اجابت آن را بر عهـده گرفته است
تـو را فرمـان داده
ڪه از او بخواهی تا عـطا کند
درخواست رحمـت کنی تا ببخشاید
و خـداوند بین تـو و خودش کسی را
قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند
و تـو را مجبور نساخته
ڪه بہ شفیع و واسطهای پناه ببری
و در صورت ارتکاب گنـاه
دَرِ توبـه را مسدود نکرده است
در کیفر تـو شتاب نداشته
و در توبـه و بازگشت بر تـو
عیـب نگرفته است
در آنجا ڪه رسوایی سزاوار توست
رسـوا نساخته
و برای بازگشـت بہ خویش
شرایط سنگینی مطرح نکرده است
در گناهان تـو را بہ محاکمه نکشیده
و از رحمـت خویش نا امیدت نکرده
بلکه بازگشت تـو را از گناهـان
نیکی شمـرده است
هر گنـاه تـو را یکی
و هر نیکی تـو را ده بہ حساب آورده
و راه بازگشـت و توبـه را
بہ روی تـو گشـوده است
هرگاه او را بخوانی ندایت را میشوند
و چون با او راز دل گویی
راز تـو را میدانـد
پس حاجت خـود را با او بگوی
و آنچه در دل داری نـزد او بازگوی
غـم و انـدوه خود را در پیشگاه او
مطرح کن تا غـمهای تـو را برطرف کند
و در مشکلات تـو را یـاری رساند.
📗↲نهـجالبلاغه، بخش ۱۰، نامه ۳۱
✧✾════✾✰✾════✾✧
☑️ کـانـال آرامـش بـا خــدا☟
کلیک کنیـد ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
➯ @Arameeshbakhoda
⇦ فـرازی از #منـاجـاتشعبانیـه
《إلهی هَبْ لی كمالَ الانقِطاعِ إلَيکَ
و أنِرْ أبصارَ قُلوبِنا بضِياءِ نَظَرِها إلَکَ》
خـ♡ــدایـا
#نعـــمت بُـــريدن كامل از همـه
و روی كردن كامل بہ خــودت را
بہ مـــن ارزانى دار
➯ @Arameeshbakhoda
خـدایـا بحـق رحمانیتت
غـمهای مـا را بـزدای
و عشق خودت را در دل ما جای ده
ڪه عشـق بہ غیـر از تـو
درد است و درد است و درد❗️
خـدایا دلهـای مـا را
در پنـاه خـودت حفـظ بفـرما
از پنجـره قلبـت گاهی نگاهی
بہ آسمـان بینـداز
و عشـق را از تـه قلبـت
بہ زنـدگیات دعـوت کن
مـا در این دنیـا مهمـانیم
و خـداوند میزبـان
نگـران فـردایت نبـاش
خـدا بـا تـوسـت...
شبتـ🌙ـون در پنـاه امـن الهـی🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➯ @Arameeshbakhoda
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
بہ نامـت و بـا توڪّل بہ
اسـم اعظمـت💕
میگشایـم دفتـر امـروزم را
باشـد ڪه پایـان روز
مُهـر تائیـد بنـدگی زینـت
دفتـرم باشـد
🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➯ @Arameeshbakhoda
سـ🌸ـلاااااااام و صـد سـلام
صبـح زیبـای بهـاریتون بخیـر
الهـی
سهـم امـروزتون شـادی
سهـم زندگیتـون عشـق
سهـم قلبتـون مهـربانی
سهـم چشمتـون زیبـائی
سهـم عمـرتون عـزت
روزتـون زیبـا و پر برڪت
هر صبـح با طلوع دوباره خورشید
دلمـان را مملو از عشـق کنیم
و بہ باغـچهٔ دل خود سری بزنیم
علـفهای هـرز را بِکنیـم
بہ گلهـا آبی بدهیـم
بگذاریم ریههایمان هوایی تازه بخورد
اصـلاً زنـدگی کنیـم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➯ @Arameeshbakhoda
🌸صبـح نفسش حـق است
🕊بہ هر بهـانه بیدارت میکند
🌸ڪه روز تازهای را شروع کنی
🕊بہ نوری، عـطر چای و صبحانهای
🌸و صـدای گنجشکی
🕊هر چه هست زنـدگی زیبـاست
🌸کسانی ڪه در زنـدگی
🕊احساس آرامـش میکنند
🌸لبخنـد را مشـق خود میکنند
🕊امیـد را هر روز دعـا میکنند
🌸عشـق را یـاد میدهند
🕊و محبت را فراموش نمیکنند
🌸آرامـش را برایتان آرزو دارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➯ @Arameeshbakhoda
بـاران رحمـت مـاه شعبـان
از نیمـه گذشتـه
و نـم نـم رو بہ پـایـان است
بشتابیـد❗️
شایـد شعبـانی دیگـر نباشیـم
و نتوانیم زیر بـاران رحمـت الهـی
قلبهای غبـار گرفتـهمـان را
شستشو دهیـم
بشتابیـد❗️
زیر بـاران رحمـت شعبـان
رمضـان را جشـن بگیـریـم
💢راضی بہ قضا و قدر الهی باشیم💢
💠🔹 آیـت الله مجتهـدی ره:
✨خـداوند تبارک و تعالی فرمود:
اگر بنـده بداند مـن خـدای او هستم
و هر چه صلاح اوست بہ او میدهم
در دلش از مـن ناراضی نمیشود
↫◄ در حدیث است ڪه ما همه
مانند مریض هستیم و خدا مانند طبیب
⏰ساعت ده صبح دکتر بہ همراه مأمور آشپزخانه وارد اتاق بیماران میشود.
ده تخت هم داخل اتاق است.
◽️⇦ دکتر میگوید:
بہ این چلوکباب بدهید با کره
بہ تخت کناری غذا ندهید
بہ او سوپ بدهید
بہ این شیر بدهید
بہ او کته بینمک بدهید
بہ این آش بدهید
دیگری نان و کباب
مریضها همه یک جور بہ دکتر نگاه میکنند، حتی بہ کسی هم ڪه میگوید غذا ندهید، او میفهمد ڪه امروز عمل جراحی دارد و نباید غذا بخورد، چون میفهمد و میشناسد ڪه دکتر خیرش را میخواهد اعتراضی نمیکند.
حالا اگر بلند شود و بگوید ڪه چرا بہ آن مریض چلوکباب بدهند و بہ من ندهند، دکتر میفهمد ڪه این شخص روانی است.
ما هم اگر بہ خدا بگوئیم
خدایا چرا بہ فلانی خانهٔ دو هزار متری دادی و بہ من ندادی، ما هم روانی هستیم.
ما هم قضا و قدر الهی را نشناختیم
و نفهمیدیم
باید بفهمیم همانطور ڪه مریض
میفهمد و بہ دکتر اعتراض نمیکند
ما هم بہ خـدا نباید اعتراض کنیم.
─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─
☑️ کـانـال آرامــش بـا خـــدا☟
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➯ @Arameeshbakhoda
ناراحتی؟
غمگینی؟
احساس دلتنگی میکنی؟
از آینده و روزهای نیامده میترسی؟
او فقـط بہ انـدازه یک دعـا
با شمـا فاصلـه دارد
با خـدا حرف بزن تا آروم بگیـری
خـدا مرهـم تمـام دردهاسـت
هرچه عمق خراشهای وجـودت
بیشتر باشـد
خـدا برای پر کردن آن
بیشتر در وجودت جای میگیـرد
این وعـدهٔ حـق است
حاجتت را برآورده خواهد کرد
بہ گونـهای ڪه در ذهنـت نگنجـد
خـدایـا دلـم را از یـادت پـر کـن
➯ @Arameeshbakhoda
خـ♡ـدایـا
وقتی کم میآوریم
وقتی حال دلمان خوب نیست
وقتی تمام امیدمان را از دست میدهیم
وقتی تمام درها بسته ست
فقط فقط امیدمان
بہ خودت است بہ خـداییات
بہ اینکه عاشـق بنـدهات هستی
بہ اینکه حتمـاً راهـی داری
برای خوب شدن حال دلمـان
خـ♡ـدایـا
در این سـاعـات پایانی شـب
دلهایمـان را
عاشقانـه بہ تـو میسپـاریم
پناهمـان بـاش
شبتـ🌙ـون آروم
و در پنـاه خـداونـد متعـال🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➯ @Arameeshbakhoda
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
🌸 الهـی بـه امیـد رحمـت تـو🌸
پـروردگارا
بہ ستـارالعیـوب بودنـت
بہ اَرْحَـمَ الرّاحِمیـن بودنـت
و بہ تمـام صفـــات
زیبـایت دلخوشـــــم
خـداونـدا
امـروزمـان را هم مثل همیشه
در پناهـت بخیــر کن
《آمیـن یـا اَرْحَــمَ الرّاحِمیـن》
⚘ای مهـربانترین مهـربانان⚘
➯ @Arameeshbakhoda
برخیـز آغوشت را از صبـح پر کن
آغـاز شو مانند روزهـای آفتابی
جهـان منتظـر بانگ
سـلامهای آشنـای توسـت
پـس عاشقانـه و بلنـد
بہ زنـدگی امـروزت
سـلام کن...
سـ🌸ـلاااااام
صبـح زیبـاتون بخیـر
روزتـون سرشـار از
آرامـش و شـادی
زندگیتـون پر از خیـر و برڪت
➯ @Arameeshbakhoda
میدونید امـروز چه روزیه؟
امـروز پایههای فردا و فرداهاست
اگر میخوای فردات قشنگ باشه
امـروزتو قشنگ بساز
امـروز بیائیم قرار بذاریـم
بہ غم و غصهها و مشکلاتمون بگیم
امـروز روزِ شـادیه
لطفاً بذاریـد شـاد باشـم
این دو بیت مولانا میتونه تمام
لحظههامونو عاشقانـه کنه
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
🍃✨⚘🍃⚘﷽⚘🍃⚘✨🍃
✿↶ #حـــسآرامـــشنـــــابــــــ ↷✿
❀✵نـیــایـــش بــا خــ♡ــدا✵❀
🌸 خـداونـدا
اكنون از سراسر اين كره خاكی
نام قـدوس تـو را صدا میزنیم
اميـد مـا بہ انسـان نيست
بلكه بہ محبـت توست
اكنون زن و مرد، پير و جوان
بہ روی زانوانمان آمدهایـم
و دستهای خود را بہ سمـت
تخت پر فيض تـو برافراشتيم
🌸 خـداونـدا
میدانم ڪه برای تـو مهم نيست
بہ چه سمت نشسته يا ايستاده باشيم
برای تو قلبی با توبهٔ واقعی مهم است
در هر موقعیتی
🌸 خـداونـدا
ما را از دردهايمان نجات ده
امروز بيش از هر زمان ديگر
بہ تـو نيازمنديم
ای شاه شاهان بر ما رحم فرما
میدانیم ڪه اين ويروس و امراض
از شرير است تا بلكه دگر بار
بہ ياد آوریم بہ خود تكيه نكنيم
بلكه بہ تو آفريننده جهان هستی اميد ببندیم
گناه کردهایم و از آزادی و برڪت تـو بہ درستی بهـره نبرديم.
🌸 حال ای خـداونـد
دعا میکنیم ڪه مـا انسـانهای
خطاكار و بد رفتـار را ببخشی
در كلامت میخوانیم ڪه انسان
چقدر ضعيف است
او مثل نفسی ڪه میكشد ناپايدار است
هرگز بہ انسان توكل نكنيد
تمام شکوه و عظمت انسان از بین خواهد رفت و غرور آدمیان بہ خاک نشانده خواهد شد و بتها بہ کلی نابود خواهند گردید و در آن روز فقط خداوند متعال خواهد بود.
─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─
☑️ کـانـال آرامــش بـا خـــدا☟
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
➯ @Arameeshbakhoda
🌸↶ خوشبختی یعنی اینکـه
#خــدا رو داری ↯
پس بہ فضل و رحمت خدا شاد باش
《قُلْ بِفَضْلِ اللهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذَٰلِکَ
فَلْیَفْرَحُوا، هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ》
📖سوره یونـس، آیه ۵۸
◽️⇦ بگو: بہ فضـل #خـدا
و بہ رحمـت او باید خوشحال شوند
ڪه این، از تمـام آنـچه دارنـد
و جمـعآوری میکنند، بهتـر است.
➯ @Arameeshbakhoda
پـ♡ـروردگارا
امشب از تـو #روحــی وسیـع
میخواهم آنقـدر ڪه فرامـوش
نکنیم این تـو هستی ڪه دلیل
تمـام لبخندها، شادیها، خوشیها
و اتفاقات زیبـای زندگی ما هستی
الهـی
در اين شـب زیبـای بهـاری
و در ايـن لحظـه
بہ حـق تمـامی اسمـاء
و صفات بی انتهـای خويـش
آرزوی همـه را
بہ هـدف اجابـت بنشـان
شبتـ🌙ـون بخیـر در پنـاه خـدا🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➯ @Arameeshbakhoda
الهـی🌷
ای نفست هم نفـس بیڪَسان
جز تـو کسی نیست کَس بیڪَسان
بیڪَسَم و هم نفـس مـن تویی
رو بہ ڪه آرم ڪه ڪَس من تویی
بـا توڪل بہ اسـم اعظمـت
روزمـان را آغـاز میڪنیم
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸
➯ @Arameeshbakhoda
سـلام و درود
دوستـان و همـراهـان گلـم💞
صبحتـون پـر از خیـر و برڪت
در پنـاه پـروردگار
امـروزتـون بخیـر و نیـکی
روزتـون پـر از انـرژی مثبـت
حـال دلتـون خـوب
وجودتـون سـلامت
زندگیتـون غـرق در خوشبختی
الهـی امـروز
بـا یک انـرژی مثبـت
بـا یک اتفـاق خـوب
بـا یک خبـر خوش
بـا یک رونـق کاری
بـا یک نـگاه زیبـای خـدا
زندگیتـون شـاد بشـه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➯ @Arameeshbakhoda
عـادت کن هر روز صبــح
بہ محض برخاستن از رختخواب
از روز خوبی ڪه در پیـش داری
سپاسگزار باشی
بہ طوری ڪه انـگار آن روز
اتفـاق افتـاده اسـت
زمانی ڪه تـو بابت چیزهایی ڪه
از قبـل داشتهای خـدا را شکر میکنی
نیروئی قـوی بہ کائنـات میفرستی
این سیگنال کائنـات را وادار بہ
بـرآوردن آن چیـزها میکنـد
چون کائنات از سیگنال شکرگزاری تـو
بـاور میکننـد ڪه تـو بـاور بہ
داشتـن خواستـههایت داری
🌸خـدایـا شکـررررررت🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➯ @Arameeshbakhoda
الهـی
آرامشی عـطا فرمـا
تـا بپذیـرم
هر آنچه را نمیتوانـم تغییر دهم
و شهامتی ڪه تغییر دهم
هر آنچه را ڪه میتوانـم
و دانشی که تفـاوت
میان این دو را بدانـم.