#امام_زمان_عج
چنان که مرغ دل من شود کبوتر دوست
تمام عمر نشیند کنار معبر دوست
بخواند از غم هجران روی انور دوست:
"صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
بیار نفحهای از گیسوی معنبر دوست"
بدون یار، سراپا زیان و خسرانم
نشسته ام سر سجاده ندبه می خوانم
فراق، حق من بی وفاست می دانم
"به جان او که به شکرانه جان برافشانم
اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست"
بگو برای نگار از ارادت بسیار
سلام ما برسان سوی خیمه ی دلدار
بگیر پیرهنی بهر دیده ی خون بار
"و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار
برای دیده بیاور غباری از در دوست"
من و صدا زدنِ یار، بی وضو هیهات
رسیده باده بر این خشکی گلو هیهات
از اضطرار زنم بر غریبه رو هیهات
"من گدا و تمنای وصل او هیهات
مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست"
سرای سینه ام از غصه بیت الاحزان است
همیشه دوری یوسف نصیب کنعان است
که گفته است فراق نگار آسان است؟!
"دل صنوبری ام همچو بید لرزان است
ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست"
نمی دهند به مجنون وصال لیلا را
نمی دهند به او رخصت تماشا را
به سرورش نرسانند عبد رسوا را
"اگر چه دوست به چیزی نمیخرد ما را
به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست"
محمدجواد شیرازی
🔻
#امام_زمان_عج
به تماشای تو ای باغ بهار آمده است
آسمان ها همه بر گَشت و گُذار آمده است
شوق دیدار تو را بلبل شیدا دارد
گل زیبا به تمنای نگار آمده است
حسرت وصل تو عمری است به دل ها مانده
دیده این بار به امید قرار آمده است
آن چه در سینه ی ما می تپد و پَر گیرد
مرغ جان است کنون از پی یار آمده است
آهوان سر به کف آیند به قربانگاهت
همه گویند خوشا وقت شکار آمده است
آن که جان می دهد از هجر تو ای مهر نهان
خسته جانی است که با حال نزار آمده است
قلب ها بی تو شکستَه ست بیا ای گل من
غصه بر سینه نشستَه ست بیا ای گل من
چشم های همه از روز ازل سوی تواند
مهر و مه سیر کنان از پی سوسوی تواند
عرشیان در طلب خیمه ی تو در صحرا
قدسیان بوسه زن خاک کف کویِ تواند
لحظه هایی که پر از نور به شام تارند
چون ستاره به میان شب گیسوی تواند
ذکر لا حَولَ و لا قوَّةَ اِلا بالله
ذکر توحید و همه ، نغمه ای از هوی تواند
هر چه محراب بُوَد خَم شده بر خاک رهت
عقل ها معتکفان خَم ابروی تواند
نه فقط ما و همه اهل جهان بی تابیم
اهل بیت اند که مشتاق گل روی تواند
همره جمع رسل هر که بیامد به وجود
هر امامی به لبش ذکر اباصالح بود
دیده ها چشم به راه است بیا مهدی جان
زندگی بی تو گناه است بیا مهدی جان
چشم هایی که به سوی تو بُوَد هر لحظه
منتظر بهر نگاه است بیا مهدی جان
ما همه غافل و تو حاضر ناپیدایی
روی ما گر چه سیاه است بیا مهدی جان
گر امید تو نباشد همگی می میریم
بودن بی تو تباه است بیا مهدی جان
لحظه لحظه دل ما ذکر تو را می گوید
تپش سینه گواه است بیا مهدی جان
بشنو این گونه که بانوی مدینه گوید
مادرت چشم به راه است بیا مهدی جان
در شب تار فراق تو همه دلگیریم
گر نیایی به خدا از غم تو می میریم
آخر ای حاضر پنهان ز کجا می آیی
از فراسوی زمان جانب ما می آیی
ما که دوریم ز درگاه خدا امّا تو
سمت ما ای همه ی عشق خدا می آیی
جمله بیمار فراق تو و هجران توایم
سوی بیماری ما بهر شفا می آیی
سر دهی بر همگان بانگ انا المهدی را
فصل رجعت رسد و با شهدا می آیی
بر تقاص حرمِ چادر آغشته به خاک
یا به خونخواهیِ آن دستِ جدا می آیی
تکیه بر کعبه زنی ، منتقم خون حسین
یعنی از کعبه و از کربُبَلا می آیی
ای جگر گوشه ی زهرا به فدایت مهدی
منتظر مانده جهان بهر ندایت مهدی
محمد مبشری
🔻
#امام_زمان_عج
آنکه از هجر صحبتش کم شد
خواه و ناخواه عزتش کم شد
میخورد برزمین هرآنکس که
با کریمان رفاقتش کم شد
سفره ما به نام مهدی نیست
بی سبب نیست برکتش کم شد
ما نه کاری برای او کردیم
و نه از طول غیبتش کم شد
نه گره باز شد ز کار فرج
نه که اصلا ز غریتش کم شد
بشنو باور نکن اگر گفتند
به گدایان عنایتش کم شد
آبرویش به باد خواهد رفت
دل که شوق زیارتش کم شد
همه لطف حسین بوده اگر
نوکرش بار زحمتش کم شد
آفتاب هدایت است حسین
معنی مهدویت است حسین
سیدپوریا هاشمی
🔻
#امام_زمان_عج
اي منجي رهاييِ دين خدا بيا
جبران دردهاي دل هل اتا بيا
اي آخرين سلاله ي مظلوم اهل بيت
آقا تو را به آبروي مصطفي بيا
از چاههاي كوفه چه داري خبر ؟ بگو!
اي باخبر ز درد دل مرتضي بيا
ام الائمه النُّجَبا منتظر تُراست
اي آشناي مصحف زهرا بيا بيا
از غربت غريب مدينه بگو بما
اي باخبر ز سرّ دل مجتبي بيا
سنگين ترين مصيبت تو داغ كربلاست
اي منتقم به خامس آل کسا بيا
احياگر صحيفه ي سجاديه تويي
اي شرح حال واقعه ي نينوا بيا
بي تو دم از وصيت باقر نمي زنيم
اي ميزبان روضه ي صحن منا بيا
شيخ الائمه گفت: كه خدمتگذار توست
اي مقتداي صادق آل عبا بيا
باب الحوائجي كه دخيل تو بسته است
از چاه خواند ، يوسف زهرا تو را بيا
تو نور چشم عالم آل محمدي
سوگند بر پيمبر و جان رضا بيا
از كودكي جواد الائمه به ياد توست
آقا! قسم به گريه ي ابن الرضا بيا
تبعيدگاه هادي دين يك بهانه ماند
ديگر تو بر نجات امام الهدي بيا
حاجت به غير تو حسن عسگري نداشت
اي مانده از قديم ز بابا جدا بيا
سرداب سامرا ز سحر تا سحر به سوز
سر داده اين صلا به صباح و مساء بيا
عالم ز جور و ظلم پر است اي امير عدل
اي ضامن حقيقي عهد و وفا بيا
آقا قسم به درد اسيري عمه ات
با ذوالفقار حضرت مولای ما بيا
محمود ژوليده
🔻
#امام_زمان_عج
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
آقا سلام! ماه مبارک تمام شد
شبهای آخر من و ماه صیام شد
درهایی از ضیافت حق بسته شد ولی
پشت در نگاه شما ازدحام شد
سفره دوباره جمع شد و دیر آمدیم
دیر آمدیم و قسمت ما فیض عام شد
بین دعای آخر سفره دعا کنید
شاید که سال، سالِ ظهور امام شد
آقا دعا کنید که شبهای آخر است
شاید که مهمانی ما هم به کام شد
رحمان نوازنی
🔻
#امام_زمان_عج
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
اسیر درد شدیم و دوا نیامد باز
گذشت ماه خدا ماه ما نیامد باز
شبیه هر رمضانی که بی تو آمد و رفت
نفس به سینهٔ ما ماند و جا نیامد باز
چقدر هر سحر از درد دوریش یک ماه
صدا زدیم که آقا بیا؛ نیامد باز
دوباره من نشدم آنچه را که او میخواست
دوباره کرد برایم دعا نیامد باز
اگرچه بد شده بودم ولی مرا بخشید
اگرچه شد دلش از من رضا نیامد باز
دوباره روضه بخوان، روضه خوان! که گریه کنیم
که صاحب همهٔ روضهها نیامد باز
پس از گذشتن یک ماه گریه در دستم
مگو که تذکرهٔ کربلا نیامد باز
محمدعلی بیابانی
🔻
#زمزمه_وداع_ماه_رمضان_گریز_کربلا
#فروردین۱۴۰۲
ماه خدا ، خدا نگهدارت
دارم به دل امید دیدارت
یادم نمیره لطف بسیارت (خدانگهدار)
تا کرده ای عَزم سفر اِی وای
دل از فِراقت خونجگر اِی وای
ای همدم وقت سحر اِی وای (خدانگهدار)
اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو
سی شب کنار سفره ات بودم
مونس وقتِ سحرت بودم
همپای ذکر و روضه ات بودم (الحمدلله)
خوشا بحال اون که فهمیده
درشب قدر لطف خدا دیده
خدا گناهانشو بخشیده (خوشا بحالش)
اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو
از بار معصیت ببین خستم
دل به امید کرمت بستم
بر خوان رحمتِ تو بنشستم (ای ماه غفران)
وقت وداع با تو چقدر سخته
ولی دلم از همه بُگسَسته
چونکه بسوی کربلا رفته (الحمدلله)
اِغفر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو
اسم وداع اومد دلم خون شد
هر دیده با این روضه گریون شد
نرو که زینبِ تو محزون شد (حسینِ زهرا)
صبری نما حسین کس و کارم
رحمی نما به این دل زارم
بوسه به حُلقومت بدهکارم (برادر من)
حسین فاطمه حسین جانم (۳) حسینِ مظلوم
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
Shab 18 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net].mp3
3.82M
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین
#حاج_منصور_ارضی
خدایا خدایا اگرچه بدم
دوباره درِ خانه ات آمدم
رساندم خودم را به مهمانی ات
درِ رحمتت را به گریه زدم
خدایا خدایا گدایم گدا
به رویم نزن که کجا بوده ام
قبولم نما گرچه آلوده ام
جدا از تو دلواپسم در عوض
در آغوش گرم تو آسوده ام
خدایا خدایا گدایم گدا
به سنگ گناهم شکسته پرم
بگو با چه رویی بیایم حرم
بگیرم پر چادر فاطمه
وساطت کند پیش تو مادرم
شده حال و روزم خرابِ خراب
شده بی محلی به حالم عذاب
اجازه بده صورتم را کشم
به خاک درِ خانه ی بوتراب
علیً علیً علی یا علی
هوایی شده دل برای نجف
دهد بوی زهرا فضای نجف
شدم مست انگور روی ضریح
گدایم گدایم گدای نجف
علیً علیً علی یا علی
وبالم شده کوله بار گناه
نظر کن به حال منه رو سیاه
بده دست من را به دست حسین
به سمت حرم کن مرا سر به راه
حسین جان حسین جان حسین
شب جمعه مادر به قدی کمان
می آید حرم میشود روضه خوان
به یاد لب تشنه ی حسین
شده اشک مادر ز دیده روان
بُنَیَ بُنَیَ حسین جان حسین
بمیرم عزیزم غریب کشتنت
جلو چشمم زیر و رو کردنت
کلافه شدم بسکه چیدم تو را
چرا پس مرتب نمیشه تنت
بُنَیَ بُنَیَ حسین جان حسین
.
265.6K
#زمزمه وداع با ماه مبارک رمضان
خداحافظ ای سوز و آه شبانه
خداحافظ ای گریه ی بی بهانه
خداحافظ ای ماه دلدادگی ها
خداحافظ ای دلبر بی نشانه
✧
خداحافظ ماه چشمان بیدار
خداحافظ ای فرصت ناب دیدار
خداحافظ ای دیده های سحرخیز
خداحافظ ای سفره ی پاک افطار
✧
خداحافظ ای چشمه ی جاری عشق
خداحافظ ای اشک دلداری عشق
خداحافظ ای ماه مهمانی مهر
خداحافظ ای فرصت یاری عشق
✧
خدا حافظ ای ماه شبهای روشن
خداحافظ ای ذکر وتسبیح وجوشن
خداحافظ ای توبه ی لیله القدر
خداحافظ ای فرصت پرکشیدن
خداحافظ ای جلوه ی نور ایمان
خداحافظ ای فصل تجدید پیمان
خداحافظ ای ماه شب زنده داری
خداحافظ ای سفره داری قرآن
خداحافظ ای لحظه ی بی قراری
خداحافظ ای روضه و روزه داری
خدا حافظ ای قصه ی تشنه کامی
خداحافظ ای اشک از دیده جاری
#یاسر_رحمانی✍
#وداع_با_رمضان
🔻
366.1K
#زمزمه
#وداع_با_ماه_رمضان
سبک: ای_نامت_از_دل_و_جان
ای ماه خوب خدا ماه دعا خدانگهدارت
دارم تا سال دگر در دل خود امید دیدارت
رفتنت سوزانده دلم
مهرتو در آب و گلم
بار جرمم کم نشده
پیش اربابم خجلم
ز رفتنت ای ماه – کشم ز سینه آه
بنگر در تاب و تبت طی شده روز و شبم
العفو و ذکر فرج مانده به روی لبم
بود به روی لب – اغفر لنا یارب
اغفرلنایارب
همچون مرغی زغمت سر ببرم زیر پر حسرت
قدرم بگذشت و نبودم به خدا لایق این رحمت
رفتی و پیمانه شکست
در دل من غصه نشست
اشک حسرت بر رخ من
دست غفلت بر روی دست
غمم کجا ببرم – که می روی زبرم
در غفلت شد سپری صبح و غروب وسحر
جان زهرا و علی از گنهم درگذر
بود به روی لب – اغفر لنا یا رب
اغفرلنایارب
آخر از بار گنه پیش همه مشت دلم وا شد
از شرم جرم و خطایم به فغان یوسف زهرا شد
کو نشان بندگیم
کوه سر افکندگیم
گشته ای، ای بار گناه
موجب شرمندگیم
دگر زکویم رفت – که آبرویم رفت
آه از این غفلت وبی مهری و بی غیرتی
آه از این ذکر فرج بر لب و بی همتی
به دل چه بد عهدی – به لب بیا مهدی
اغفرلنایارب
#یاسر_رحمانی✍
#سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان
4_321432367430369610.mp3
9.14M
#مناجات_با_خدا
#زمزمه
من آمدم ای خدا! درد خود دوا کنم
رُخصت بده در زنم، هی خدا خدا کنم
ماه من، شاه من، مهربان اله من
جان مولا علی، بگذر از گناه من
::
شرمندهٔ رحمت و نعمت الهیام
عصیان شده موجبِ آه و روسیاهیام
گشته اشکم روان، بر رُخ سیاه من
جان مولا علی، بگذر از گناه من
::
گرچه از این بندهات، جز خطا ندیدهای
روی گناهان من، پردهها کشیدهای
آبرویم نبر، چون توئی پناه من
جان مولا علی، بگذر از گناه من
::
ذکر زبانم بُوَد، یا علیّ و یا عظیم
بنما هدایت مرا، بر صراط مستقیم
عاصیم، نادمم، اشک من گواه من
جان مولا علی، بگذر از گناه من
شاعر: #ولی_الله_کلامی_زنجانی
باصدای مرحوم: #محمدعلی_کریمخانی
🔻