فیششباولمحرم1403.pdf
601.7K
﷽
🔖#پی_دی_اف_روضه🔖
تقدیم به روضهخونای عزیز
ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ
📜فیش روضه شب اول محرم📜
مناجات و #روضه_حضرت_مسلم(ع)
ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ
.
#امام_زمان
شوق رویِش دارم و با شوق رویَش آمدم
صحبت دلبر شد و در جستجویش آمدم
من اگر در جمع عاشق ها به سویش آمدم
شک ندارم با دعاهای عمویش آمدم
آخرین منجی ما ، فرزندی از نسل علیست
مهدی ما عاشق نام ابالفضل علیست
بر تمام زخم های ما دوا می آید و
وارث تیغ علی شاه ولا می آید و
عهده دار مردم بی دست و پا می آید و
چاره ی هر چه غم و درد و بلا می آید و
تکیه بر دیوار کعبه می زند بی واهمه
خطبه می خواند انا المهدی ،انا ابن الفاطمه
روزهای بی کسی ، روزی به پایان می رسد
گو به ظالم های عالم ، مرد میدان می رسد
چون که او را کرده بر ما وعده قرآن می رسد
شک نکن او با سپاهی از شهیدان می رسد
از همین کوچه و پس کوچه عبورش حتمی ست
خبرش را برسانید ، ظهورش حتمی ست
بهترین جای جهان پشت در خانه ی اوست
روزی ما همه از دست کریمانه ی اوست
عَلم عدل و عدالت به سر شانه ی توست
این چه شاهیست که عالم همه دیوانه ی اوست
همه آواره ی کوی پسر فاطمه ایم
در تبِ بغض گلوی پسر فاطمه ایم
می رسد او که دوباره عدل را جاری کند
دین و قرآن را میان فتنه ها یاری کند
دشمنی با زورگویان و ستم کاری کند
حاج قاسم در رکاب او علمداری کند
غم نخور خلوت شده این روزها دور و برش
قدر زر زرگر شناسد ، قدر مهدی مادرش
دولت زهرایی اش باشد امید عاشقان
زنده ایم تنها به شوق دیدن صاحب زمان
چشم بارانی کند دردِ دل ما را عیان
وعده ی دیدار ما یک صبح جمعه جمکران
ای تمنای همه ، برگرد و ما را شاد کن
جان شاه علقمه ، برگرد و ما را شاد کن
جان آن آقا که دستانش قلم شد، العجل
کار زینب در فراقش آه و غم شد، العجل
قامت جدّ تو از این غصه خم شد ، العجل
یا ابالفضل ناله ی اهل حرمشد ، العجل
العجل ای یوسف صحرا نشین فاطمه
العجل ای آرزوی آخرینِ فاطمه
#مرتضی_عابدینی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت اوّل محرّم شهادت حضرت مسلمابنِعقیل علیه السلام
دارم به یادِ دردِ حرم گریه میکنم
با روضههایِ تاجِ سرم گریه میکنم
قسمت نَشد بنوشم از این آبْ شاکرم
حالا که از تو تشنهتَرم گریه میکنم
از رویِ دار گرمی بازار دیدهام
یادِ امیرِ دربهدرم گریه میکنم
خنجر برایِ حنجرِ تو تیز میکنند
از داغِ یارِ خونجگرم گریه میکنم
حرف از سرِ به نیزه وُ آویزِ بچّههاست
آید چهها به روزِ حرم گریه میکنم
زینب کجا و مجلسِ نامحرمان کجا؟!
کِل میکِشند دور وُ بَرَم گریه میکنم
جایِ کسی که کودکِ بیشیر را زده
بالایِ مجلس است و حرم گریه میکنم
تا روزِ انتقامِ شهیدی که پیکرش....
بیسر به دشت کرده کرم گریه میکنم
#.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دوبیتی اوّل محرّم حضرت مسلمابنِعقیل علیه السلام
در این بازار دیدم گُرز و شمشیر
طناب و طعنهها و نیزه و تیر
میا کوفه که میخواهد بِبُرَّد
سرت را از قَفا با صوتِ تکبیر
#ماه_محرم #اول_محرم #دوبیتی #روضه
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
رباعی اوّل محرّم حضرت مسلم علیه السلام
بر دارِ بلا در تب و تابم ارباب
شد نامهاَم علّتِ عذابم ارباب
از حرمله و تیرِ سهپر میترسم
دلواپسِ نوزادِ ربابم ارباب
#ماه_محرم #اول_محرم #رباعی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مربّع اوّلِ محرّم حضرت مسلمابنِعقیل علیه السلام
اَمینِ اِمامت سفیرِ ولایت
عَلم رویِ دوشَت جهان زیرِ پایت
کلامَت پیامِ اُمید و هدایت
شبیهِ اَمیرِ حرم روضههایت
غریبی و عطشان و زخمی و خسته
سرَت مثلِ پیشانیِ او شکسته
وفایت وفایِ علمدارِ شاه است
سفیرِ حرم یکتَنه یک سپاه است
کُشنده چنان مرتضی هر نگاه است
به لبهایِ تو لحظهیِ آخر آه است
به یادِ غریبیِ شاهِ وفایی
تو در کوفهای و دلَت کربلایی
سرِ دارِ غمهایی و فکرِ یاری
به یادِ حرم مضطر و بیقراری
دَمِ آخر است و تو دلشوره داری
دو چشمَت به راه است و چشمانتظاری
بخوان با لبِ تشنه این روضهها را
بمان تا تماشا کُنی نیزهها را
تنَت بر قَناره سری رویِ نیزه
رسید از سفر لشکری رویِ نیزه
دلی پایِ نِی دلبری رویِ نیزه
گلِ پرپرِ مادری رویِ نیزه
شده بسته با سنگِ کوفی میاُفتد
وَ آویزه در چنگِ کوفی میاُفتد
مَیا کوفه که لشکرِ بیشماره
به غارت فقط فکر کرد وُ شَراره
وَ چنگالها میکَنَد گوشواره
غنیمت شود معجر و گاهواره
به ویرانهها میرسد کارِ زینب
شده فکرِ بازار آزارِ زینب
در این کوفه بستند بازویِ ناموس
شکسته شده کنجِ اَبرویِ ناموس
لگد میخورَد هر دو پهلویِ ناموس
عجب غیرتی داشت بر رویِ ناموس....
سرَش را زمین میزند غیرتُاللّه
بگو اَلعجل اَلعجل حجّةُاللّه
#ماه_محرم #اول_محرم #غزل #مدح_مرثیه
#حضرت_مسلم_علیه_السلام #حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غرل مدح امام حسین علیه السلام
نَه فقط بوده دلم زار ُو گرفتارِ حسین
تکیه دادم همهیِ عمر به دیوارِ حسین
دردهایم همِه درمان شده از آن روزی
که شدم عاشقِ تبکرده و بیمارِ حسین
گِره بر کار نَیفتاد مگر باز کند
گِرهها واشد و شد بنده طرفدارِ حسین
هرکجا میروم از مَرحمتش میگویم
به سرِ دار منم میثمِ تمّارِ حسین
من به این خیمه و روضه به خدا محتاجم
تا ابد مشتریام بر سرِ بازارِ حسین
هیچ درد و مرضی نیست که درمان نَشود
وسطِ روضهیِ عبّاس علمدارِ حسین
اَیُّهاَالنّاس بدانید که در روزِ ظهور
کربلائیست دَمِ حیدرِ کرّارِ حسین
#ماه_محرم #سیاه_پوشان #غزل #مدح
#امام_حسین_علیه_السلام #حسین_ایمانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ همخوانی ماه محرّم امام حسین علیه السلام سبک رحمت خدا...
اِسمُهُ دَوا ذِکرُهُ شَفا
نسخهیِ خداست خاکِ کربلا
سلامْ محرّم سلامْ بیرق و عَلم
سلامِ طاها به نوحههایِ محتشم
آبرودارم از همین شال
حالم اینجا اَحسنُالاَحوال
دیر رسیدی ویروسِ منحوس
کشته منو روضهیِ گودال
میمیرم برات /۳/حسین قَتیلُالعَبرات
قدرِ جونمو می دونم خدا
جون میدم برات مثلِ شهدا
سلامْ محرّم سلام بر خونِ شهید
سلام آقا به قلبی که برات تپید
تو روضه وقتی میکشم آه
گریونه روبهرویِ من شاه
اَفضلُالاَعمالِ من اینه
زیارت با بقیةاللّه
می میرم...
#ماه_محرم #سیاه_پوشان #نوحه_همخوانی
#امام_حسین_علیه_السلام #کربلا
#حسین_ایمانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ واحد سنگین سیاه پوشان سبک دلم با تو مهمونه حیرونه.....
فقط تحتِ قُبّه نَه از تربت
وَ از هر نخِ پرچمِ روضهَت
گدا حاجتاشو گرفته
دَواشو شَفاشو گرفته
حبیبم طبیبم/۲/
من بیمارِ روضهها
تو مَنِاسْمُهُ دَواٰ
من بیتابِ کربلا
تو منظومهیِ شفا
الهی فدایِ نگاهت
تو شاهی منم در پناهت
یه آهی تَهِ قتلگاهت
حسینم حسینم حسینم/۴/
محرّم رسیده نگاهم کن
پایِ روضه باز روبهراهم کن
یه آهی بکش روبهراه شَم
می خوام راهیِ قتلگاه شَم
امیرم بمیرم /۲/
من یک سینهزن حسین
تو روحی به تن حسین
من میمیرم از غمِ......
تو اِی بیکفن حسین
الهی زبونم بِشه لال
سیاهی میدیدی تو گودال
یه آهی به دنبالِ خلخال
حسینم.....
#محرم #سیاه_پوشان #نوحه_واحد_سنگین
#امام_حسین_علیه_السلام #حسین_ایمانی
#ورود_به_محرم_نوحه
بوی محرم آمد و غرق عزا گشتم
بار دگر من راهی کرب وبلا گشتم
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
ای کعبه ی توحید من، ای قبله ی رازم
رخصت بده تا درغمت خیمه به پا سازم
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
مثل همیشه درغمت ،غرق ملالم کن
گرنوکری بد بوده ام ،مولا حلالم کن
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
گر آفرینش از غمت با غم هم آغوش است
پیش ازهمه در سوک تو زهرا سیه پوش است
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
ای یوسف بی پیرهن مولای محبوبم
با یاد زخم سینه ات بر سینه می کوبم
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
از شیعتی مهما شربتم... دائماً جوشم
بی یاد تو ای تشنه لب آبی نمی نوشم
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
وقتی سر ببریده ات مهمان دختر شد
ناله کنان پرپر زد و یک باره پرپر شد
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
#سیدهاشم_وفایی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴شب اول محرم الحرام سال ۱۴۴۱ ه.ق🏴
📚روضہ و توسل جانسوز بہ حضرت مسلم ابن عقیل(علیہ السلام)
🍁سید مجید بنےفاطمہ🍁
*السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین*
*هرکی یقین داره آقا جواب سلامشو میده:*
"السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین"
دوباره دست گرفتی دوباره فرصتم دادی
هزار شکر که بر گریه رخصتم دادی
به پیش مادر سادات نام من بردی
دوباره ماه محرم خجالتم دادی
بهشت را به کسی که حرم نرفته دهی2
مرا فقط به همین خانه عادتم دادی..
*یه سال انتظار می کشیدم،می گفتم یعنی می شه محرمو ببینم،یعنی می شه لباس سیاه اربابو بپوشم؟!!نمردم و سیاهیارو دیدم،نمردم و کتیبه های روضه هاتو دیدم*
همین که مادر من شد مریض یادم هست
مرا جواب نکردید و تربتم دادی
کسی که مُحرم این خیمه گشت مَحرم شد
میان روضه نشستم سیادتم دادی
مرا که رانده ام از هر دری صدا کردی
حسین گفتم و دیدم که قیمتم دادی ...
*یه وقت هست برا مستمع روضه باید بچینی،یه وقت هست مثل شماها که انتظار می کشید اصلا احتیاج نیست که
یعنی اصلا خواننده ای که برا شماها مقدمه بچینه اون خواننده داره توهین می کنه به فهم این مستمع چون این مستمع الحمدالله ایقدر عاشق بوده که یه عمر تو بساط سیدالشهدا نوکری کرده خودش می دونه،پس منم آروم آروم میرم جلو،ان شاءالله خدا منم کمک کنه*
بازاین چه شورش است که درخلق عالم است
بازاین چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
بازاین چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
گویا طلوع می کند از مغرب،آفتاب
گاه شور در تمامی ذرات عالم است
*حسین ...*
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
که این رستخیز آه که نامش محرم است
*فقط من و توایم مگه گریه می کنیم؟*
دربارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
*تو عالم رویا دید،منبری از نور اولیا،انبیا از آدم تا خاتم همه جمع اند،چه خبره؟
گفتند پیغمبر اکرم برا حسینش روضه گرفته(نمی خوام بگم گریه کنیا خودت می دونی)تا نگاه کرد،داره تو عالم رویا می بینه مقبل کاشانی،کسی که جذامی بود؛به نگاه ابی عبدالله شفا گرفت و اول بیتی که گفت تا امروز همه جا می خونن:
شب عاشوراست امشب
کربلا غوغاست امشب
یک مرتبه دید همه اومدن،اولیا و انبیا همه بلند شدن گفتند چه خبر شده؟گفتند علی و زهرا دارن میان،مادر روضه داره میاد؛همه نشستند،مقبل میگه گفتم الان چه خبر می شه؟یه وقت دیدم پیغمبر صدا زد محتشم کاشانی بیا،میگه تا محتشم اومد،پیغمبر فرمود: بخون اون شعری که برای حسین من گفتی شروع کرد به خوندن،پیغمبر فرمود:برو بالا منبر،اول پله ایستاد :
*بازاین چه شورش است که در خلق عالم است*
پیغمبر گریه کرد و فرمود محتشم یه پله بالاتر برو،مقام گرفت،شروع کرد به خوندن :
کشتی شکت خورده طوفان کربلا
*ببخشید شب اولی نمک می خوام به زخمت بزنم*
در خاک و خون ، تپیده ....
می دونی یعنی چی؟
شاید همون غلتیدنه ...
در خاک و خون تپیده به میدان کربلا...
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب،سلیمان کربلا ...
*ناله پیغمبر بلند شد،همه دارن گریه می کنن؛یک مرتبه پیغمبر فرمود:محتشم یه پله بالاتر برو،(مقام بعدی)،شروع کرد خوندن:*
بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا بر سلسله ی انبیا زدند
*همچین شروع کرد به همه اینا خواندن یک مقامی دیگه داد فکر می کنم آخر، بیتش بود دوازده بندشو نتونست بخونه،
رفت بالا شروع کرد یه روضه ای گفتن ...*
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
*یک مرتبه،این روضه رو خواند،ندا اومد بس کن،گفت خود پیغمبر فرمودند بخوانم گفتند بس کن به خدا فاطمه غش کرد ..."
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
.
#طلیعه_محرم و
#روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم به نفس سید مهدی #میرداماد
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
خدا رو شکر به آرزوم رسیدم
نمُردمُ و محرمت رو دیدم
خیلی دلم تنگِ محرمت بود
میدونی این یه ساله چی کشیدم
*هی میگفتم محرم میاد مجلس ها برگذار میشه من هستم یا نه .. تو عمرم انقدر دلشوره نداشتم .. فکر میکردم هر وقت اراده کنم روضه هست .. هر وقت اراده کنم میتونم برم .. باورم نمیشد دلشوره بگیرم به محرمت میرسم یا نه ..*
شبایِ اولُ دارم میبینم
تو آسمونا یا که رو زمینم
اجازه داده مادرت دوباره
مشکی بپوشم بزنم به سینه م ..
حسین ...
شبایِعاشقیم،میلرزه شونهها چههق هقی
یک دهه با غمت،میگذرهزود عجبدقایقی
یه کاری کن بشم نوکرِ لایقی
این اولین روضۀ تو لهوفِ
که اشکِ شرمندگی رو حروفِ
تموم عالم یه صدا با مسلم
دارن میگن حسین نیا به کوفه
همۀ سال یه عرفه روضۀ مسلم خوانده میشه، الان شبِ اول حقِ این شهیدُ ادا کن :
نیا که اینجا ردّی از حیا نیست
توی مرام کوفیا وفا نیست
اگه میای تنها بیا حسین جان
اینجا که جایِ زن و بچه ها نیست
چه کردیروزگار، ای آسمون بااشکِ من ببار
کوفیا میکشن، شیرخوارهتُ با افتخار
اگه میای حسین، رقیهتُ نیار ..
خیلی روضۀ مسلم روضۀ خاصیه چون پیغمبر براش گریه کرده، ابی عبدالله براش گریه کرده .. جوری ابی عبدالله برا مسلم گریه کرد عبارت مقتل میگه حَتی جَرت دُموع عَلی صَدرِه .. وقتی بینِ راه خبر دادن مسلمت رو کشتن یه جوری برا مسلم گریه کرد اشک هاش ریخت رو سینهی مبارکش .. فدات بشم آقا ..
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ اَشْهَدُ اَنَّكَ لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْكُلْ، وَاَنَّكَ قَدْ مَضَيْتَ عَلى بَصيرَةٍ مِنْ اَمْرِكَ مُقْتَدِياً بِالْصَّالِحينَ، وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِيّينَ، فَجَمَعَ اللَّهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكَ وَبَيْنَ رَسُولِهِ وَاَوْلِيآئِهِ فى مَنازِلِ الْمُخْبِتينَ .. ان شالله با هم بریم حرم مسلم .. با هم بریم گوشۀ مسجدِ کوفه .. با هم بریم دورِ قبرش بگردیمُ با هم گریه کنیم .. غریب گیر آوردنت .. آقاشم غریب گیر آوردن .. زبانِ حال بگم :
خورشیدِ عمرم دیگه بی فروغِ
نامۀ کوفیا همهش دورغِ
خلوتِ دورِ مسلمِ تو اما
بازارِ تیر و نیزهها شلوغِ
سفیرتُ با لبِ تشنه کشتن
اینا از اولم حیا نداشتن
نیا نیا پسر عمو شنیدم
برا سرِ تو جایزه گذاشتن
نزار که دیر بشه، تنتپر از نیزه و تیر بشه
نزار که دیر بشه،نزار کهخواهرت اسیر بشه
نزار که دخترت به روزِ پیر بشه
مسلم همۀ خاندانشُ برا حسین داد یکی از اون شهدایی که وقتی خبرِ شهادتُ دادن ابی عبدالله به برادرایِ مسلم فرمود شماها شهیدتون رو تقدیم کردید دیگه برگردید .. برادراش گفتن یا اباعبدالله به دو دلیل بر نمی گردیدم؛ تا الان خونی طلب کار نبودیم مونیم، حالا که برادرمونُ کشتن .. بعد یکیشون یه جمله ای گفت عجیب ابیعبدالله گریه کرد .. گفت آقاجان اگه برگردیم جوابِ مادرتُ چی بدیم .. اگه پرسید بچهمُ وسطِ بیابان رها کردید چی بگیم؟!.. حالا هرکی دلش آمادهس بسم الله ..
وقتی بدنُ از بالا دارالاماره انداختن همه جمع شدن دورِ بدن کسی باور نمیکرد این بدنِ بی سر بدنِ سفیرِ حسین باشه .. هر کی یه حرفی زد نتونستن بدنُ بشناسن .. یه مرتبه دیدن یه زنی میگه برید کنار، نگاه کردن دیدن طوعهس .. گفت من میشناسم این آقا مهمانِ خانۀ من بوده .. طوعه اومد بدنُ نگاه کرد گفت این مسلم ابن عقیلِ .. (زود حرفُ گرفتیا..) از کجا شناخت مسلمُ؟! سر که نداشت .. از پیراهن مسلم رو شناخت .. کسی که سر نداره از لباساش میشناسن .. آخ بمیرم برات حسین ..
اگر حسینِ من تویی، سرت کو ..
یا سر داره یه بدن، یا پیراهن داره یه بدن اگه سر نداشته باشه، پیراهن نداشته باشه یه علامت و مشخصه دنبالش میگردن .. میگن یا انگشتری یا ویژگی خاصی اگه هیچ کدوم نباشه از حجم بدن میشناسن .. یه کاری با این بدن کردن خواهرش هی با تعجب به این بدن نگاه میکرد ، آیا تو حسینِ منی ؟!!
ای حسین ...
ــــــــــــــــــ
#حضرت_مسلم