#سینه_زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ کربلایی حسین ستوده •✾•
زندگی بی تو حروم رقیه
تویی عشق ناتموم رقیه
من میخوام برا حسین بمیرم
پیش چشمای خانوم رقیه
شاه بانو!
حق داره اگه بهت سجده کنه
ماه بانو!
تو به آغوش حسینی بهترین راه بانو
میگه عباس بهت
ماشاءالله ماشاءالله ماشاءالله بانو
حلمای حسین زهرای حسین
روشن شد به دیدنت چشمای حسین
یاسین حسین تسکین حسین
ای دختر سه ساله ی شیرینِ حسین
.
#شعر_خوانی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ سید امیر حسینی •✾•
*بالاخره گریه هاش جواب داد..گفت بابا من تو رو با سر میکشون توخرابه...باباشو کشوند خرابه...*
بیا با هم حرف بزنیم
تو هم بگو منم میگم
تو از سر و تنت بگو
من از سر و تنم میگم
من بمیرم بابایی چی آوردن سر تو
مثل زخم تو زخمه بدن دختر تو
تو که رفتی بابا
ما رو با خیمه ها سوزوندن
رباب و عمه تنها موندن
حتی سر ما رو هم میشکوندن
تو که رفتی بابا
شیر علی شده خونابه
حالا علی رو نی میخوابه
سرش رو نی زیر آفتابه
شبیه زخمهات پر از کبودیِ تنم
خونم شکفته جای گُلای پیرهنم
بابا! بابا!
دلم میخواست ببوسمت
ولی رو نیزه ها نشد
قدم بهت نمی رسید
طناب دستم وا نشد
حالا جای النگو، روی دستام طنابه
بدتر از درد دستهام بی تو بودن عذابه
خبر داری بابا ؟
ما رو سر بازار بردن
با طعنه و آزار بردن
اسیر و گرفتار بردن
خبر داری بابا ؟
از زندگی سیرم کردن
تو بچگی پیرم
اسیر زنجیرم کردن
دلم بابایی، ازت جدا نشد دمی
اگر چه زخمی، بابای خوبِ خودمی
حالا که اومدی پیشم رو پام میذارم سرِتو
دستهای زخمیمو ببین تنها نذار دخترتو
بابا جونم ببخشید خرابه در نداره
خنده ها و نگاه ها حرصمو در میاره
دوست دارم بابا !
چه خوبه که الان اینجایی
بیا بریم با هم دوتایی
بریم پیش عمو بابایی
فدای تو عمه...
رسیده لحظه های آخر
عمه از این شکسته بِگذر
میرم پیش داداشم اکبر
دلم گرفته بابا من و همرات ببر
رهام کن از درد گوش و درد سر
بابا دنیا داره دور سرم هنوز میچرخه
بابا هنوز داره گوشم صوت میکشه
.
بخش دوم روهض.mp3
17.36M
بابا! بابا!
دلم میخواست ببوسمت
ولی رو نیزه ها نشد
قدم بهت نمی رسید
طناب دستم وا نشد
.
#سینه_زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ سید مهدی حسینی •✾•
سیدةَ الانبیا رقَیّه
ولیةَ الاولیا رقَیّه
قاضیةَ الحاجاتی وَالله
رازقةَ الاَصفیا رقَیّه
بنتُ الحسین بابُ الهدی
بنتُ الحسین اسمُ النِجا
بنتُ الحسین نورُ السَّما
مَلیحةَ الحُسَینی
رقیه نور عینی
امیرةَ العاشقین رقَیّه
حبیبةَ العارفین رقَیّه
سیدةَ الساداتی وَالله
عزیزةَ المومنین رقَیّه
بنتُ الحسین فیضُ الدّموع
بنت الحسین رکنُ الرّکوع
بنت الحسین نورُ الطّلوع
مَلیحةَ الحُسَینی
رقیه نور عینی
باکیةَ عَینها رقَیّه
ناحلةَ جِسمها رقَیّه
شبیهةَ الزَهرایی والله
مکسورةَ الضِلعها رقَیّه
بنتُ الحسین بنتُ الاَمیر
بنتُ الحسین طفلُ الصَغیر
بنتُ الحسین عطرُ العَبیر
مَلیحةَ الحُسَینی
رقیه نور عینی
.
4_5798683381243844005.mp3
11.79M
سه ساله دخترت افتاده از نفس، بابا!
دگر مرا ببر از کنج این قفس، بابا!
به جز تو کآمدهای، امشبی به دیدارم
نزد سری به یتیم تو، هیچ کس، بابا!
.
#روضه وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ حاج مهدی رسولی
بابا دیدی تموم شده،صبوریم،اومدی
معلومه که تو از چه راه دوری اومدی
آخه تو که پا نداری،چجوری اومدی
پای منم ببین! میسوزه تاولش
خیلی عوض شدی بابا،نشناختم اولش
بشم فدای اون،چشمای بی رمق
کدوم پلیدی سرتو گذاشته تو طبق
*گفت بابا...*
وضع منو می بینی،درد منو می دونی
خوابم میاد بابایی،قصه برام می خونی؟!
مثل قدیما دوباره،میکشی نازمو
تو گوشِت میخوام بگم،بابا یه رازمو
دیدی توی بازارشام چادر نمازمو
بهم بگو کجا،رفتی تو این شبا
خرابه بهتر از تنورِ خولیِ بابا
قصه ی کوچه ها خیلی مفصله
هنوز رو صورتم جای سیلیِ اوله
نگم کجاها بردن،خواهر و دخترهاتو
هی می بینم کابوسِ دروازهٔ ساعاتو
بازار نرفته بودیم،که رفتیم...
سیلی نخورده بودیم،که خوردیم...
محاله دیگه خوب بشه زخمای این گلو
از قصهٔ طشت طلا چیزی بهم نگو
راستی بابا چرا باهات نیومده عمو
خبر داره شده، سیلی نوازشم
میدونه خاک این خرابه شده بالشم
خبر داره عمو، که گریه کارمه
نقاب من چندروزه که آستینه پارمه
.
baba-didi-1402.mp3
4.79M
↻
راستی بابا چرا باهات نیومده عمو
خبر داره شده، سیلی نوازشم
میدونه خاک این خرابه شده بالشم
.
#حضرت_زینب_س_شام
ای کاش شهیدان خدا زنده نبودند
عباس نمیدید که زینب تک و تنهاست
✍ #زهرا_آراسته_نیا
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
خدا بخیر کند باز ازدحام شده
زمان روضهی جانسوز شهر شام شده
✍ #سیدپوریا_هاشمی