#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
#آدینه
خورده آقاجان گره بر کارِ عالم! ألعجل
عیدهایمان گرفته رنگِ ماتم! ألعجل
برنگشتی از سفر! تحویل شد امسال هم-
بی حضورت با دلی آکنده از غم! ألعجل
چشممان بر راه ماند و آه بر لب بغض کرد
عمرِ بی حاصل گذشت و رفت کم کم! ألعجل
روزها و هفته ها و ماه ها و سال ها...
قامتِ تقویم ها شد از غمت خم! ألعجل
ذکر «حوّل حالنا»مان با تو «أحسن» میشود
ای بهارِ بکر! ای بارانِ نم نم! ألعجل
ندبه خواندیم و میانِ گریه عرضه داشتیم
دردهامان مانده بی دارو و مرهم! ألعجل
حالمان آشوب شد، دربِ حرم ها بسته شد
سخت اوضاعِ جهان شد نامنظّم! ألعجل
کعبه خلوت کرده دورش را به عشقِ دیدنت
موج برمیدارد از شوقِ تو زمزم! ألعجل
آخرین فرزندِ مولانا أمیرالمؤمنین(ع)
حقّ مطلق! یا ولی اللهِ الأعظم! ألعجل!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
#آدینه
کاش می شد که ببینم رخِ ماهت مثلاً
یا که می خورد به من طُرفه نگاهت مثلاً
سالها منتظرم تا ڪه مسیرت بشود...
ڪوچه ی ما و شوم گرد به راهت مثلاً
خواب دیدم که طوافت بکنم ار سرِ شوق
قبله ام گشته همان خالِ سیاهت مثلاً
خواب دیدم گذر افتاده مرا خیمه ی سبز
وَ شدم صاحبِ دل جزوِ سپاهت مثلاً
دعوتم کن پسرفاطمه تا ڪه برسم..
بر تماشای تو و گاه به گاهت مثلاً
َ
چقَدَر دیدنِ رخسارِ شما بینِ خیال..
ڪندن از راهِ تو ارباب شده امرِ محال..
کاش می شد که شوم عینِ گدا مثلِ قدیم
کاش می شد که بخوانیم مرا مثلِ قدیم
کاش می شد که دعایی بکنم بهرِ ظهور
وَ دعایی بڪنی روحِ دعا مثلِ قدیم
کاش می شد که مطّهر بشوم با نگهی..
باز گردم مگر از راهِ خطا مثلِ قدیم
می زنم چنگ به دامانِ شما یابن الحسن
به امیدی ڪه دهی برگ و نوا مثلِ قدیم
چاره ی کارِ مرا گر پیِ درمان طلبی..
برسان زود مرا ڪرببلا مثلِ قدیم
با تو ششگوشه ی ارباب ..زیارت بکنم
بی تو واللّه ڪه احساسِ حقارت بکنم
چه کسی گفته که افتاده ام از چشمِ شما؟
چه کسی گفته که تحویل نگیری تو گدا؟
چه کسی گفته که خوشحال شوی ازغم و درد؟
چه کسی گفته که غافل بشوی سیدّنا؟
چه کسی گفته که غمخوارِ محّبان نشوی؟
چه کسی گفته که خواهی همه را بینِ بلا؟
مهربان تر ز تو پیدا نشود صاحب عصر
آبرومند ترین فردِ خدایی به خدا..
آبرویم بخر و باز بخر بارِ مرا..
بده چیزی ڪه منم یوسفِ دل از،فقرا
با تو اصلاً نزنم رو به کسی حضرت عشق
کاش می شد که ببینم بخدا دولت عشق
روز میلادِ تو گفتم که گره وا بشود
شادی شیعه ی دلخسته مهّیا بشود
روز میلادِ تو گفتم فرجت می رسد و
سینه ی سوختگان ..واله و شیدا بشود
روز میلادِ تو گفتم پدرِ آینه ها..
نامه ی نوڪری ما مگر امضابشود
روز میلادِ تو آمد ..سپری شد صد حیف
وَ نشد دیده ی عشّاق ڪه دریا بشود
روز میلادِ تو رد شد پُر اندوه و غمم..
کاش با آمدنت عاطفه معنا بشود
رشته ها پنبه شده وای که حسرت زده ام
وضع و حالم بنگر آه ڪه غربت زده ام
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
#امام_زمان #آدینه
#مناجات_با_امام_زمان
از تو دور افتادهایم و با فراقت راحتیم
باز اما ادعا داریم فکر حضرتیم
فکر بیداری مایی، ما ولی خوابیم خواب...
عفو کن آقا اگر اینقدر اهل غفلتیم
تو به «گمنامان» نگاهِ بیشتر داری ولی...
ما ز چشمافتادهها، از عاشقانِ شهرتیم
پشتِ ابر معصیت ماندیم و نابینا شدیم
«حاضر کامل» شما هستی و ما در غیبتیم
با تمام این بدیها نام مارا خط مزن
با تمام این بدیها باز هم در خدمتیم
جزحسین و روضهاش راه نجاتی نیست، نیست
ما برای آشتی با تو دخیل هیئتیم
🔸شاعر :
#سید_پوریا_هاشمی
هدایت شده از 🚩مکتب حاج قاسم🚩
اي قلم از قدرتي غالب بگو
از علي بن ابي طالب بگو
از علي مرد سياست مرد دين
از علي تنها ترين مرد زمين
بيعت ما دوستان عين ولاست
زاده ي زهرا علي روح خداست
عده اي از همرهان جاهل شدند
در حمايت از علي کاهل شدند
خاک شهر کوفه بر سرهايتان
پس چه شد ايمان و باورهايتان
پشت بر مولا زهرا کرده ايد
هيچ و شرم از اين شهيدان کرده ايد
حرفي از اعماق ايمان مي زنم
با لب و حلق شهيدان ميزنم
سامري ها با قلم بت ساختند
فتنه در دامان دين انداختند
مکر داخل کفر خارج را ببين
رونق کار خوارج را ببين
دين فروشان قلعه در باور زدند
يک به يک پشت قلم اردو زدند
با اساس دين تسامح مي کنند
پاي ارزش ها تساهل مي کنند
هديه بر رقاصه ها واجب نبود
قدر عالم کمتر از مطرب نبود
تا که گردد فتنه و آشوب کم
جبهه اي ها باز باهم هم قسم
نائب مهدي ولي داريم و بس
شيعيان سيد علي داريم و بس
#یا صاحب الزمان
بهار آمده اما بهار من تو کجایی؟
نمانده لطف و صفایی به سال نو چو نیایی
تمام آرزوی من خلاصه شد به دعایی
پُر از صفا شود عالم اگر که جمعه بیایی
بیا که خُرم و خوبی فقط ز سوی تو باشد
بیا که صوت ملیحم به عشق روی تو باشد
بیا که با قدم تو شود دلِ همه راحت
به یُمن بردن نامت به دل نشسته حلاوت
بیا و یک قدمی زن به روی چشم حقیرم
نشسته ام سر راهت عنایتی که فقیرم
به لب رسیده دل و جان از این جدایی و دوری
بگو چه چاره کنم من از این فراق و صبوری ؟
🌼﷽🌼
#هفت_سین_امام_زمانی
#سال_1402
─┅═🍃🌺🍃═┅─
هفت سین سفره ام را چیدم امسال،این چنین
سیـــن اول شد ســلام آقا ، امــام بی قـــرین !
سیــــن دوم ســاعت تحویل ســالَـم با شمــا
ســومین سیــن بر زبان چرخید نام سـامرا
سیــن چــارم ، سر فدای راه جانان می کنم
خاک پایش را به روی دیده مهمـــان می کنم
سیــن پنـــجم سـائل درگاهتــم یابن الحسن
بیقـــرارم منتـــظر بر راهتــــم یابن الحسن
سین شش یک سوره از قـران تلاوت می کنم
لحـظه لحـــظه از تهِ قلبــم دعــایت می کنم
سین هفتم سیلِ اشکم از غم و هجر و ملال
می شـود جاری به رویم لحظه تحویل سال
کــاش برگردی تو ای خورشیــد پشت ابرها
کــاش با فصــل ظهـورت تازه گردد حال ما
─┅═🍃🌺🍃═┅─
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
#سال_نو