🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
*بریم دَرِ خونه ی بی بی حضرت معصومه سلام الله علیهما، شبِ رحلتِ شهادت گونه ی این بی بی است، به عشقِ برادرش یه مسیرِ طولانی رو راه افتاد و اومد تا برادرش رو ببینه، بریم ان شاالله حرمش، هر جوری میتونی برا این خانُم گریه کن...*
بعد از پدر حالا نگارم را گرفتند
از من تمام روزگارم را گرفتند
از این جدایی جانِ من بر لب رسیده
هستیِ من، تاب و قرارم را گرفتند
انگار قسمت نیست وصل ما دوباره
در ساوه شوقِ بی شمارم را گرفتند
اما خیالت تخت هر جایی رسیدم
خویشان و نزدیکان کنارم را گرفتند
حالم بد است اما خدا را شکر در قم
با مهربانی حال زارم را گرفتند
با احترام و عزت و شوکت کمی از
این بار غم هایی که دارم را گرفتند
حتی زمان پر زدن از این قبیله
مردم همه دور مزارم را گرفتند
در شام اما خواهری مضطر چنین گفت:
یارب! ببین دار و ندارم را گرفتند
بالا و پایین رفتن از ناقه چه سخت است
وقتی همه ایل و تبارم را گرفتند
*یه زن وقتی بخواد سوارِ مرکبی بشه، وقتی ببینه نامحرم ها دارن نگاهش میکنن، خیلی خجالت میکِشه، همچین که میخواد پاش رو بالای رکاب بذاره، دور و برش رو نگاه میکنه نامحرما نبیننش... حالا حضرت زینب سلام الله علیها داره میگه: حسین جان!...*
بالا و پایین رفتن از ناقه چه سخت است
وقتی همه ایل و تبارم را گرفتند
نیمی ز معجر سوخت، نیمی را کِشیدند
اصلا تمام اعتبارم را گرفتند
در گوش من مانده صدای ذوالجناحش
میگفت: با نیزه سوارم را گرفتند
*شنیدم نیزه به پهلوت زدن، همچین که شنیدم یهو دلم رفت مدینه، برا مادرم گریه کردم...*
یک یادگاری بود، اما در خرابه
بِنتُ الحُسِین آن یادگارم را گرفتند
#شاعر محمد جواد شیرازی
یادم نرفته دور تو جنجال کردند
جمعیتی را وارد گودال کردند
آن ده سواری که تو را پامال کردند
دیدم تنت را زنده زنده چال کردند
دیر آمدم کاری زدستم بر نیآمد
سر نیزه ی شمر از سَرِ تو در نیآمد
دیر آمدم دیدم سرت دست کسی رفت
گوشواره دخترت دست کسی رفت
عمامۀ پیغمبرت دست کسی رفت
هم نازنین انگشترت دست کسی رفت
هم یادگار مادرت دست کسی رفت
هم روسریِ دخترت دست کسی رفت
دیر آمدم اول تو را نشناختم من
خود را کنارِ پیکرت انداختم من
ضجه زدن هایم مرا راضی نمی کرد
ای کاش خولی با سرت بازی نمی کرد!
#شاعر محمد جواد پرچمی
ای مادر! من بمیرم، میکِشی آه با فرودِ هر نیزه
من بمیرم پشتِ هم زد، رو تنت با سر نیزه
من بمیرم، دیگه جا نیست، شده نیزه در نیزه
من بمیرم پشتِ هم زد، رو تنت با سر نیزه
نیزه رو نیزه، چشای هرزه، آه ای مادر
من بمیرم می کِشی آه با فرود هر نیزه
انگار اومد بر قلبِ من فرود
خنجری که سرِ تو از پیکرت ربود
اونی که سر از پیکرت برید
فکری به حالِ دلِ زینب نکرده بود؟
گلوتو می بوسم، رگاتو می بوسم
تو رو خدا دست و پا نزن، اینقده مادر رو صدا نزن
.
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
... نشنیدهاند از لب او جز رضا رضا
دارد تپش تپش دل او یک صدا... رضا
طوری دل کریمه گره خورده با رضا
وابستهاش شدهست دراین سالها رضا
خواهر نگو، که دار و ندار برادر است
آمد به قم رسید، گلستان درست کرد
چادر تکاند، رحمت باران درست کرد
چه جنتی میان بیابان درست کرد
نوکر برای حضرت سلطان درست کرد
بختش بلند هرکه براین خانه نوکر است
جاده به جاده پشت سر یار، راه رفت
بیمار بود با تن تبدار، راه رفت
شکر خدا که دور ز اشرار راه رفت
در یک مسیر راحت و هموار راه رفت
این شأن واقعی نوامیس حیدر است
پادرد میکشید ولی خونْجگر نبود
با مستهای بی سرو پا همسفر نبود
آزرده از شلوغی بین گذر نبود
یعنی اسیر طعنهی صدها نفر نبود
حالا گریز روضه به یک جای دیگر است
آنجا که آفتاب بدون حجاب بود
رنگ کبود بر رخ زنها نقاب بود
پایین نیزه زیر کتکها رباب بود
درآن میانه صحبت بزم شراب بود
بازین چه شورش است که هر دیدهای تر است...
.
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#مدح
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
باز هم میشوم كبوترتان
زير اين گنبد منورتان
من نمکگير سفرهات شدهام
دست خالی نرفتم از درتان
مادر من كنيزتان بوده
پدرم نيز بوده نوكرتان
جای كرب و بلا و طوس و نجف
شدهام خاکبوس محضرتان
ما عجمها چقدر خوشبختيم
شده ايران مسير آخرتان
اشکهايم دخيل میبندند
به ضريح فرشتهپرورتان
از ضريح تو ياس میريزد
مثل چادرنماز مادرتان
چقدر از مدينه دور شدی
پای دلتنگی برادرتان
خسته از راه دور آمدهای
خستهای از فراق دلبرتان
مثل مادر خميدهای اما
نگرفته به ميخ در پرتان
محملت پرده داشت شكر خدا
سايبان بوده بر روی سرتان
گرچه شد حمله بر عشيرهی تو
شكر، غارت نگشت زيورتان
در ميان هجوم دست نخورد
دست نامحرمی به معجرتان
شد خزان گرچه نو بهار شما
كم نشد لحظهای از وقار شما
غُصهی از همه بريدن تو
غم روی رضا نديدن تو
گرچه آواره گشتهای خانم
گرچه غم دارم از خميدن تو
ناقهات بين ازدحام نرفت
بیخطر بود اين پريدن تو
چادرت زير چكمه گير نكرد
لحظهی تلخ پركشيدن تو
بیبرادر ميان كوچه نديد
پشت مركب كسی دويدن تو
ثبت شد در جريدهی تاريخ
قصههای به قم رسيدن تو
آمدی شهر قم گلستان شد
پيش پايت زمين گل افشان شد
شهر قم بر تو احترام گذاشت
پيش رويت فقط سلام گذاشت
پير قم با بزرگ مردم قم
سر به پای تو چون غلام گذاشت
بهر تو قم گذاشت سنگ تمام
كِی دگر سنگ روی بام گذاشت
كي به قم دختر ولی خدا
پای در مجلس عوام گذاشت
بهترين جای قم سرايت بود
كِی ميان خرابه جايت بود
.
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سخته واسهم داغ دوری، سخته واسهم درد غربت
دیدی آخر دیدار تو، واسۀ خواهر شد حسرت
دلتنگم این روزا که گریه کارم شده
کاشکی میدیدمت برا یه بارم شده
میسوزم توی تب، تو رو صدا میکنم
با امید نگات، چشامو وا میکنم
مصیبت عظیمی دیدم که بیمارم
داغ برادرامو دیدم عزادارم
غصه نخور، سرت سلامت، خداحافظ
دیدار ما باشه قیامت، خداحافظ
«بیا عزیز جان خواهر، رضاجانم»
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یادته کشتن بابا رو، کنج زندان دور از چشمام
دلهره دارم حالا که، دوری از من مثل بابام
یادمه اون روزو مدینه با چشمِ تر
گفتی برگشتی نیست، برا تو از این سفر
گفتی پشت سرت برا تو گریه کنن
تقدیر اینه بشی غریبِ دور از وطن
غمِ تو رو نبینه خواهر، خداحافظ
به ماتمت نَشینه خواهر، خداحافظ
الهی دیگه باشه این غم، غمِ آخر
به فکر غربت جوادم، دمِ آخر
«بیا عزیز جان خواهر، رضاجانم»
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
قسمت ما این بود انگار، خواهرت مونده بینِ راه
اما مهمون قم هستم، در امانم شکراً لله
یادِ حرفِ توام توی قنوتِ دعا
با «فَابْکِ لِلحسین»، میخونم از کربلا
اشکام جاری میشه، میون این سوز و ساز
درمون دردمه، سلامِ بعد از نماز
سلام من به خواهری که اسارت دید
به کوه استقامتی که نمیلرزید
سلام من به خیمههایی که غارت شد
به پیکری که بین گودال زیارت شد
«غریب کربلا حسین جان، حسین جانم»
.
WWW.ZAKERIN.IR - Haaj Hasan Khalaj.mp3
9.9M
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🎤مداح :حاج حسن خلج
✍شاعر:قاسم نعمتی
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#مدح
🎤مداح :حاج حسن خلج
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی
مریم قدیسه ی ذریه ی طاها شدی
یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم
قبله ی عرشی ترین سجاده ی دنیا شدی
بوسه بر دست تو بر سادات واجب می شود
چون ستون عصمت الله بنی الزهرا شدی
در میان شوره زار قم بهشتی ساختی
مثل کوثر آمدی جوشیدی و دریا و شدی
جا نماز غرق نورت گوشه ی عرش خداست
در تقرب بر خدا بالاتر از بالا شدی
وحی نازل بر لبانت استناد هر حدیث
مثل بنت المصطفی صدیقه ی کبری شدی
پیش پایت دیدنی باشد قیام موسوی
با جلال فاطمی خاتون بی همتا شدی
ناز چشمان تو و دکر خداهای پدر
کو رسول الله بیند ثانی زهرا شدی
خواهر سلطان عالم کار سلطان می کند
بر حسین خانواده زینب کبری شدی
خنده ی معصوم تو آرامش جان رضا
بهترین تمکین قلبت صوت قرآن رضا
از همان اول دلت گشته گرفتار رضا
بین صحن چشمهایت نقش رخسار رضا
جنس بی قیمت که جایش در حریم یار نیست
عشق تو باشد متاع ناب بازار رضا
یوسف بازار ما چون پرده بردارد ز رخ
عاشقی چون تو فقط باشد خریدار رضا
در تمام عرضه های بندگی پاک تو
همچنان آیینه ایی پیداست رفتار رضا
تا میان خطبه ها تفسیر قرآن می کنی
کاملا باشد کلامت عین گرفتار رضا
آمدی تا پرچم معشوق بر شانه کشی
در حریم عاشقی باشی علمدار رضا
هرکه عمری خاک بوسی حریمت را کند
تا قیامت می شود محرم به اسرار رضا
ای کریمه چاره ایی کن لحظه ی جان دادنم
دیده ام روشن شود هنگام دیدار رضا
روز محشر چون گنه گردد گریبان گیر من
آبرو داری بود کار تو و کار رضا
دلخوشم خاک حریم تو نشسته بر سرم
خاکساری تو می گردد شفیع محشرم
تا که دل را آه سینه راهی قم می کند
با نگاهی بر ضریحت دست و پا گم می کند
آه چون از دل برآید کار آتش می کند
بی محابا رخنه ایی در جان هیزم می کند
آن ضریحی که بود گرم طوافش جبرییل
حضرت حق قبله ی حاجات مردم می کند
هرکه دارد عقده در دل یاد قبری گمشده
هر سه شنبه در حریمت نذر گندم می کند
با سلامی نم نم اشک از دو دیده می چکد
کاسه ی خالی ما لبریز از خم می کند
نیمه شبها در حرم تا صحن گردی می کنم
ناگهان دل یاد قبله گاه هفتم می کند
لفظ خواهر گوییا مانوس گشته با بلا
خون زینب در رگان تو تلاطم می کند
-------------------------
کس ندیده تا به حالا خواهری گیسو پریش
جستجوی یار زیر نیزه و سم می کند
با وجودی که حدود مقتلش را دیده بود
بازهم جسم عزیز مادرش گم می کند
.
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای بانویی که مظهر ایمان و عزتی
معصومهای و اُسوهی فضل و شرافتی
هم دختر کریمی و هم خود کریمهای
هم ابر رحمتی و سپهر کرامتی
هم خواهر رئوفی و هم خود رئوفهای
محبوبهی امامی و محبوب خلقتی
باب المراد کل مریدان اهل بیت
باب النجات خلق به وقت شفاعتی
آئینهدار زهرهی زهرای اطهری
گنجینهی عفاف و مظهر تقوا و عفتی
تو دختر حکیمهی موسی بن جعفری
تو گوهر شریفهی بیت امامتی
محو نماز نیمهشبِ تو فرشتگان
رشک ملائکه تو به محراب طاعتی
سرتاسر مسیر تو عطر بهشت یافت
کردی تو از مدینه به ایران چه هجرتی
امواج نور از حرمت میرود به عرش
میعادگاه قدسی اهل عبادتی
هرکس که زائر تو شود در حریم قم
بیند که کعبهی دلِ اهلِ ولایتی
وقتی دَرِ بهشت از این خانه وا شود
پیداست بر بهشت برین باب رحمتی
خوشبخت آن کسیست که از هم جَواریات
دارد ز رنگ و بو و مرام تو آیتی
ما تشنهگان، جرعهای از کوثر توأیم
ای آن که چشمهسارِ زلالِ عنایتی
با صد امید چشم «وفایی» به لطف توست
معصومهای، شفیعهی روز قیامتی
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
... ریحانهی موساست! تجلی به زمین کرد
پس اهل زمین را همگی عرشنشین کرد
خود را بغل معدن فیروزه نگین کرد
چشمان پدر را چقدر فاطمهبین کرد
بانی شده این فاطمه معراج پدر را
جبرییل به پابوسی او ریخته پر را
در بین کریمان شده مشهور کریمه!
زهراست چه نزدیک و چه از دور کریمه
سجادهنشین در وسط طور کریمه
یا فاطر و یا فاطمه یا نور کریمه
این آرزوی ماست سلیمان شده باشیم
با چادر تو، تازه مسلمان شده باشیم
ارثیهی زهراست که پای تو ورم داشت
محراب به یک جلوهی تو قامت خم داشت
با بودنت این قوم چه میخواست؟ چه کم داشت؟
احساس عجیبی به شما قوم عجم داشت
در پای شما مردن ما عین حیات است
صحن تو برابر به تمام عتبات است
از آینه بندان حرم نور به ما خورد
در صحن تو بی بی سر ما خوب هوا خورد
در قم به مشام دل ما بوی رضا خورد
هرکس گذرش خورد به این میکده جا خورد
دیدند همه مرقد تو مرقد زهراست
بی بی به خدا گنبد تو، گنبد زهراست
نومید رسیدیم که امید بگیریم
هر نیمه شب از ماه تو خورشید بگیریم
خوباست به امضای تو تأیید بگیریم
یعنی که ازین خانه روادید بگیریم
بیمارترینیم شفا را بده بی بی
پس تذکرهی کرببلا را بده بی بی
در کشور شیعه سفرت امن و امان بود
هر کوچه زمانِ گذرت، امن و امان بود
بر روی شتر دور و برت، امن و امان بود
افتاد به هرجا نظرت، امن و امان بود
چشمان کسی خیره به محمل نشد اصلاً
سدِّ گذرت جمع اراذل نشد اصلاً
جز گل به سرت از روی بامی نرسیدهاست
بر محمل تو چشم عوامی نرسیدهاست
پایت طرف بزم حرامی نرسیدهاست
راه تو به دروازهی شامی نرسیدهاست
شلاق سراغ تن تو هیچ نیامد
آتش طرف دامن تو هیچ نیامد
اما به سر عمه به جز زخم ندیدند
قدیسه ما را سر بازار کشیدند
با هلهله و خنده از او خطبه شنیدند
بند دل او را ته گودال بریدند
قدارهکشی آمد و سر زیر عبا رفت
برنیزهی اولاد زنا، نورِ خدا رفت...
شب بود..، نور عرش خداوند دیده شد
فریاد ابرهای بهاری شنیده شد
باران به سمت پهنهی ساحل کشیده شد
در جزر و مَدِّ عاطفه، عشق آفریده شد
امواجِ حاجتیم که غرقِ تلاطمیم
دلدادگان حضرت معصومهی قُمیم
بالاترین عروج قنوتِ دعا! سلام
پنهانترین تشرف جبریلها! سلام
شوق توسلات سحرگاهِ ما! سلام
ای قبلهی قیامِ امامِ رضا! سلام
ما حاجیان کعبهی خواهر_برادریم
سجدهگذار تُربت موسَیبنجعفریم
غم در شکوه شادی آئینهها گُم است
رزق شراب مستیِ ما پای این خُم است
میلِ کبوترانگیِ ما به گندم است
زیباترین مسافرتم، مشهد و قم است
این سعیِ پُر صفایِ گدا را زیاد کن
جان رضا زیارت ما را زیاد کن
فوّارههای صحن تو حظِّ وضوی ما
مِهرت همیشه آمده در جستجوی ما
ای کاش یاکریم حرم بود..، قوی ما
«بانو» نگو..، بگو همهی آبروی ما
نامت، حجاب روی سر دخترِ من است
ذکر رضا رضا شرفِ کشور من است
تا طفلِ مکتب تو به عالِم شبیه شد
دست هزار عِلم، دخیل ضریح شد
مشق پُر اشتباه شب ما، صحیح شد
هر مرجعی کنار تو نُطقش فصیح شد
حوزه، نشانهی هنر سروری توست
فخرِ طباطباییِ ما..، نوکری توست
از شوق وصلِ چشمهی تو، جو شدن خوش است
مثل گلاب، در حرمات بو شدن خوش است
در دست خادمان تو، جارو شدن خوش است
در صحن آب و آینه، آهو شدن خوش است
آهو نشد..، نشد..، تو بیا وُ ثواب کن
من را کبوتر حرمات انتخاب کن
از برکت حضور تو دنیا ادامه داشت
امروز رفت و فرصت فردا ادامه داشت
در هیبت تو جلوهی زهرا ادامه داشت
این "اشفعی لنا"ی لب ما ادامه داشت...
...تا در زمان حادثهها مادری کنی
در حشر با شفاعت خود، محشری کنی
* *
کم کم شروع واقعهی اشک و آه شد
تب کردی و کرانه ی گیتی تباه شد
روز عَجم زمان غروبت..، سیاه شد
قم نه..، بگو تمام جهان بی پناه شد
سَم گرچه نای پَر زدنت را نشانده است
امّا وقار ساحت تو حفظ مانده است
بالت نسوخت و پَر تو لطمهای ندید
در قم حریم معجر تو لطمهای ندید
در طوس، شأن دلبر تو لطمهای ندید
موی سر برادر تو لطمهای ندید
وای از دَمی که خواهری از تَل نگاه کرد
یک مست..، نیزه واردِ حلقوم شاه کرد...
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#روضه
🎤مداح :حاج حسن شالبافان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
هر کس گدایی میکند بر ساحت زهرا
باید بیاید قم بیاید خدمت زهرا
معصومه یعنی نور، یعنی عصمت زهرا
پیداست در صحن و سرایش جنت زهرا
مانند زهرا روشنایِ خانه این بانوست
راضیه و انسیه و حنانه این بانوست
کوثر شده زهرایِ اطهر میشود بی شک
انسیه الحورای دیگر می شود بی شک
معراج را معنا و مظهر می شود بی شک
بندِ دل موسی بن جعفر می شود بی شک
*اومدن یه عده درِ خانۀ آقا در زدن .. با حضرت کار داشتن، فرمودن آقا نیستم رفتن بیرونِ شهر چه کار دارید؟ سوال داشتیم محضرِ امام کاظم .. سوالتون چیه؟! سوالا رو گرفتن جواب دادن ..
بر میگشتن تو راه بر خوردن به امام کاظم سلام الله، سلام و احوال پرسی کجا بودید آقاجان منزل شما بودیم سوال داشتیم .. سوال ها رو دخترتون فاطمه معصومه جواب دادن .. حضرت فرمودن ببینم جوابِ سوال ها رو تا نگاه حضرت افتاد دیدن حضرت هی می فرماید: «فداها أبوها ..» نمیشه ساده از این جمله گذشت .. امام معصوم داره اینطور می فرماید «فداها أبوها ..» این جمله رو دیگه کجا، کدوم بابا به کار برد ؟.. اینجا اگه اینا شنیدن بابا به قربونت بره همه دوست بودن، مُحب بودن .. اما یه جا دیگه سراغ دارم یه بابا گفت فاطمه جان فداها أبوها .. کاری کردن بین در و دیوار هی گفت بابا ..*
بابا اگر این است دختر باید این باشد
چون فاطمه حق است اُم المؤمنین باشد
وا میشود سجادهاش، وا میشود درها
درهای الطاف خداوندی به نوکرها
از نسل اسماعیلها تا نسل هاجرها
در محضرش از فضهها هستند و قنبرها
در کهکشانش شاعران منظومه میگویند
معصوم ها یا حضرت معصومه میگویند
دستِ کریمه برکتش مثل کریمان است
قم ظاهراً خشک است، در باطن گلستان است
باران نمی خواهد همیشه نورباران است
هر زائر قم زائر شاه خراسان است
محتاجم و دور کس دیگر نمیگردم
از محضر او دست خالی بر نمیگردم
*وقتی این خانمُ دفن کردن یه عده رفتن طوس محضرِ امام رضا حضرت یه نگاه بهشون کرد فرمود ما یه امانتی تو شهرِ شما داریم .. یه فاطمه از ما تو شهرِ شما دفن شده .. زیارتش میرید یا نه .. لذا اونجا حضرت فرمود هرکسی خواهرم در قم رو زیارت کنه انگار منه امام رضا رو زیارت کرده ..*
چون فاطمه نور است و شرحی در بیانش نیست
چون زینب است و جز رضا ورد زبانش نیست
گرچه شکسته، حرفی از قد کمانش نیست
بر آسمان نیزه ماه کاروانش نیست
بیکس نشد یک لحظه هم در این مسیر اصلاً
بیمار شد اما نشد اینجا اسیر اصلاً
باید از آقا گفت یا خواهر که تنها شد
او را زدند اشرار بالا سر که تنها شد
گودال شد عرش خدا مادر که تنها شد
غارت شد از هر گوشه ای پیکر که تنها شد
در ازدحام خیمه زینب ناتوان افتاد
روبندۀ زنها بهدست این و آن افتاد
شاعر :سیدپوریا هاشمی _ رضا دینپرور
آی گریه کن ها؛ هفده روز این فاطمه تو شهر قم مهمان بود .. انقدر احترامش کردن، انقدر فهمیده بودن طوری شد زن ها اومدن به شوهرهاشون گفتن این چند روزه از اینجا عبور نکنید گفتن چرا؟ گفتن آخه یه فاطمه تو این خونه ست .. آخ برات بمیرم برات مادر، نامرد بی هوا زد تو صورتش ..
بعد هفده روز هم که بی بی از دنیا رفت، چه تشییع جنازه ای کردن اهالی قم تو تاریخ نوشتن محل دفن بی بی قبلا باغی بوده، قبر رو سادات و بزرگان شهر قم آماده کردن آخه دخترِ امام احترام داره .. لذا وقتی بدنُ گذاشتن زمین هیچ کسی جرات نمی کرد به این بدن دست بزنه .. همه رفتن عقب خدا چه کار کنیم ..(خبره های روضه جلوتر رفتن ..) یه وقت دیدن دو تا سوار از سمت قبله دارن میان ..( ان شالله هیچ وقت داغ مادر نبینی ..) یه وقت اگه بخوان بدن یه خانمُ دفن کنند اول از همه یکی میگه نامحرما برن کنار، باید دو تا محرم باشن .. لذا میگن امام رضا اومد، جواد الائمه اومد .. این بدنُ با احترام نماز خواندن بدنُ دفن کردن .. باید یکی بره داخل قبر، یکی هم از بالا بدن رو روانۀ خانۀ قبر کنه .. ( چی میخوام بگم؟) اگه این روایت چهل و پنج روزِ شهادتِ بی بی رو بخوام بگم مثه این شبا علی هی رفت تو قبر بیرون آمد .. هی نگاه به قبر میکرد نگاه به فاطمه می کرد .. قهرمان خیبر به چه کنم، چه کنم افتاد .. یه وقت دید دو تا دست شبیه به دستان پیغمبر .. هی میگفت الی .. این دو تا بدن ..
یه جا دیگه هم برات بگم .. بنی اسد هی نگاه به این بدن می کردن یه وقت دیدن یه سوار از سمتِ قبله آمد .. بنی اسد کنار برید .. من این بدن ها رو خوب می شناسم .. برید یه قطعه بوریا بیارید .. ای بی کفن ..
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشاند
.
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
(این مرقد بهشتی، شد اعتبار دنیا)۲
(بالا سر ضریحش پیچیده بوی زهرا)۲
(تو بیقراری، قرارمونه)۲
(کریمهی قم پناهمونه)۲
(ای پناه اهل عالم، من به تو پناه آوردم)۲
رو سیاهم و شرمنده، کوهی از گناه آوردم)۲
(من به تو پناه آوردم)۴
(دلتنگتم رضا جان، بیتابتم برادر)۲
کاشکی تورو ببینم، این لحظههای آخر
(دیگه نمونده برام توونی)۲
ولی ندارم ازت نشونی
من بدون تو غمگینم، من بدون تو دلگیرم
من بدون تو بیتابم، (من بدون تو میمیرم)۴
(تنها شبیه مادر، افتاده کنجِ بستر)۲
دلخون و بیقراره از دوریِ برادر)۲
(خواهر امّا غمی ندیده)۴
(ندیده رو نی سرِ بریده)۲
یاد عمه جانش زینب روضهی وداع میخونه
(این دمای آخر بازم چشم براهه و گریونه)۲
(من بدون تو میمیرم)
287.1K
شهادت
ببین که شده قلب من زار و بیتاب
شهادت
تویی واسه من مثل یک گوهر ناب
شهادت
بیا این گدا رو ببر پیش ارباب
شهادت شهادت...
شهادت
دارم اونی که نَفسْ دوست داره میشم
شهادت
تو دشت گناها من آواره میشم
شهادت
ببین بی تو دارم چه بیچاره میشم
شهادت شهادت...
*
شهادت
تو یک هدیه بر بنده ها از خدایی
شهادت
تو راهِ رسیدن به عرش عَلایی
شهادت
چه خوبا که با تو شدن کربلایی
شهادت شهادت...
شهادت
با تو میشه فخر همه عالَمین شد
شهادت
با تو میشه بر فاطمه نور عین شد
شهادت
با تو میشه مهمون خوانِ حسین شد
شهادت شهادت...
******
شهادت
بِخَر ما رو به حقّ شاه شهیدان
به حقّ
کسی که شده کشته با کامِ عطشان
دَمادَم
شده ذکر ما با دو چشمان گریان
حسین جان حسین جان...
حسین جان
به قربانِ آم لحظه ای که سرِ تو جدا شد
به خیمه
هجوم بُردن و آتشِ کین به پا شد
سرِ تو
هلالِ نشسته روی نیزه ها شد
حسین جان حسین جان...
#زمزمه شهدا#یادواره شهدا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#سبک_زمینه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تو حرمت خدایی دل آرومه
از کرمت قیامتم تضمینه
نوکرتم خودت میدونی بیبی
اسم شما مثل عسل شیرینه
یار دلم یا حضرت معصومه
دلخوشیه امام رضایی بانو
رام بده تا بیامو از ذو اخلاص
باز بزنم جلو ضریحت زانو
منو سوا نکن
می دوتی حال من بَده
کبوترِ دلم
یا توی قم یا مشهده
به عشق دیدنت
تا حرم تو پر زده
یا حضرت کریمه
ای معنی کرامت
ایل و تبار ایران
دارند به تو ارادت
'
یا حضرت معصومه...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
لطف تو رو
همیشه کردم احساس
خورده دلم سند به نامت بانو
از راه دور میامو با چشم خیس
تو حرمت میدم سلامت بانو
از کوچیکیم شدم به تو وابسته
قبلهٔ قم تو خواعر سلطانی
رد نکنی گدای بی سامونو
فاطمه ای تو مادر ایرانی
ملیکهٔ قمی
تو سایهٔ سر منی
شما شفیعهٔ
زهرای محشر منی
چی میشه که بهم بگی
به من که نوکر منی
شکر میکنم خدارو
پای شما اسیرم
امضای کربلارو
از دست تو میگیرم
یا حضرت معصومه...
.
🏴#سبک_دوباره_مرغ_روحم
🏴#زمزمه
🏴#سینه_زنی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اخت الرضا تو عمری،سوختی ز داغ هجران
با اشک و سوز و ناله،رفتی سوی خراسان
واویلتا واویلا۴
آمدی از مدینه،به شهر قم رسیدی
از مردم نجیبش،جز التفات ندیدی
واویلتا واویلا۴
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
در شهر قم تو بانو،بیمار هجر یاری
یاد غم برادر،اشکت ز دیده جاری
واویلتا واویلا۴
چشم از جهان ببستی،بانو شدی تو خاموش
شدند ز سوز داغت،مردم قم سیه پوش
واویلتا واویلا۴
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
معصومه بی تو این شهر،دیگر صفا ندارد
مردم خوب قم جز،شور و نوا ندارد
واویلتا واویلا۴
معصومه جان ز داغت،قم شده غرق ماتم
رفتی و از غم تو،دل ها شده پر از غم
واویلتا واویلا۴
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
در شهر قم ز داغت،بزم عزا به پا شد
غرق عزا و ماتم،بسان کربلا شد
واویلتا واویلا۴
شهر قم از فراغت،ماتمسرا شد امروز
گریان ز سوز داغت،هر آشنا شد امروز
واویلتا واویلا۴
مردم قم بریختند،گل روی پیکر تو
روی زمین نمانده،تن مطهر تو
واویلتا واویلا۴
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#سبک_زمینه_واحد
🎤مداح :حاج میثم مطیعی
✍شاعر:محمد مهدی سیار
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یا فاطمه یا فاطمه/ جان پیغمبر
یا فاطمه یا فاطمه/ هستی حیدر
با روضه های توست
این دیده ها گریان
زد ماتمت آتشی بر جان
تو لیلة القدری
شد قدر تو پنهان
داغت عیان، قبر تو پنهان
ای سوره کوثر، ای جان پیغمبر
یا فاطمه، هستی حیدر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مهر علی و فاطمه/ در سرشت ماست
سربند یا زهرایمان/ سرنوشت ماست
هر دل که زهرایی ست
نذر ولایت شد
اهل جهاد، تا شهادت شد
حزب خداییم و
آماده پیکار
بهر دفاع از حریم یار
ای سوره کوثر، ای جان پیغمبر
یا فاطمه، هستی حیدر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چشم انتظاران توایم/ یوسف زهرا
یابن الحسن یابن الحسن/ ذکر این لبها
بنگر دمی آخر
سوز دعامان را
این ندبه ها، گریه هامان را
مانده به راه تو
هم دیدگان ما
هم دیده مادرت زهرا
ای سوره کوثر، ای جان پیغمبر
یا فاطمه، هستی حیدر
.