میگفت: فإذا اختنَقتُمْ، بالحُسينِ تنفّسوا اگر دلتان سخت به تَنگ آمد، با ذکرِ حسین(ع) نَفَس بکشید...🖤
˼ بِـسْمِ رَبِّ الحُسِینْ ˹
#اَلسَّلامُعَلَیْڪَیااَباعَبْدِاللّھ...♥️'!
به جهت زیبایی صفحه هاتون 👆😌
#عاشورا #امام_حسین #محرم
💡 با ما همراه باشید.
🍁بسم الله الرحمن الرحیم 🍁
🏴شام غریبان🏴
زبانحال حضرت زهرا(س)
به سبک:میگذردکاروان
وسبکهای مختلف
ای اوره گی قان حسین پیکری الوان حسین
گلدی آنان ساخلیا شام غریبان حسین
پیکریوی گورموشم قلبیمی قان ایلیوب
ای باشی کولده بوگون خولیه مهمان حسین
لایلای ای جیسمی شانشان حسین
زینبیم اوخشار حیران حسین
یاتما اوغول ایلمه باغریمی القان حسین
کول سنه مسکن اولوب ای شه دوران حسین
دوزدی بوسینه ام یانوب بیرده قابورقام سینوب
سینه مون اوستونده گل اول منه بیرجان حسین
لایلای ای جیسمی شانشان حسین
زینبیم اوخشار حیران حسین
کسدیله قولارینی ماه بنی هاشم ین
پیکرینی ایدوللر قان گل گلزایمین
جانینی ائتـدی فدا تا قالا اسلام و دین
سیندی بِلین کربلاده شه عطشان حسین
لایلای ای جیسمی شانشان حسین
زینبیم اوخشار حیران حسین
پرپراولوب اصغرین قانین ایچوبدوربالا
اوچ پراوخ ایوای بوغازون نه بیچبدور بالا
گولّلر ایچینده ئو نو گول سچیلیبدور بالا
قانینی سپدون گویه آغلادیم هرآن حسین
لایلای ای جیسمی شانشان حسین
زینبیم اوخشار حیران حسین
خولینون اولسون خدا اللری تنن جدا
پیکریوی ساخلادی کوللرین اوسته بالا
فاطمه نی ایلدی درد و غمه مبتلا
دوربالالارین قالوب گورنجه حیران حسین
لایلای ای جیسمی شانشان حسین
زینبیم اوخشار حیران حسین
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین عباس حیدرزاده
از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین دست و پا می زد حسین
ناله ها میزد حسین واغربتا میزد حسین
از دل نوا میزد حسن زینب صدا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک
همچو بسمل زیر تیغ شمر میزد دست وپا
نیمۀ چشمش به قاتل نیمه ای در خیمه ها
دل پر از خون از نوای کودکان بی نوا
تکیه گه بر خاک گرم کربلا میزد حسین
ناله ها میزد حسین واغربتا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک
========
زیر خنجر گاه از سوز عطش رفتی زهوش
گاه بر آه زنان در خیمه گه میداد گوش
گاه از بی یاری زینب زدی از دل خروش
صیحه از بیماری زین العبا میزد حسین
ناله ها میزد حسین واغربتا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
زمزمه یا نوحه روز یازدهم محرم
من کرببلا را چو خزان دیدم و رفتم
چون مرغ شب از داغ تو نالیدم و رفتم
حسین جان کفنت کو..... به تن پیرهنت کو
ای باغ که داری تو بسی گل بگلستان
این خرمن گل را بتو بخشیدم و رفتم
اوردم و غلطیده بخون دیدم و رفتم
ممکن چو نشد حنجر پاک تو ببوسم
حسین جان کفنت کو..... به تن پیرهنت کو
یاد آیدم آن دم که بگفتی جگرم سوخت
من یاد لب تشنه ی تو بودم و رفتم
ممکن چو نشد حنجر پاک تو ببوسم
آن حنجر پرخون تو بوسیدم و رفتم
حسین جان کفنت کو..... به تن پیرهنت کو
چون همره ما هست سر غرقه بخونت
من یاد لب تشنة تو بودم و رفتم
افتاد اگر دست علمدار تو از تن
هر چند به سر قبر تو بوسیدم و رفتم
حسین جان کفنت کو....به تن پیرهنت کو
نوحه روز یازدهم
الوداع ای گلِ سرخ کرب و بلا نور چشم منی خسرو سر جدا
قسمت من شده ز غمت اشک و آه همه جا کربلا همه جا نینوا
از سرِکوی تو می روم قد کمان رأس آلاله ها بر فراز سنان
بر اسیری روان شده ام بی پناه همه جا کربلا همه جا نینوا
روی نیزه سرت ای عزیز خدا در برِ خواهرت شده انگشت نما
صوت قرآن تو شده هادیِ راه همه جا کربلا همه جا نینوا
شد روان قافله همه با اشک و آه جان من مانده در گودیِ قتلگاه
بسته دست مرا از جفا این سپاه همه جا کربلا همه جا نینوا
مست قرآنِ تو عازمم از برت سایه ی محملم شده جانا سرت
شب تار مرا کرده روشن چو ماه همه جا کربلا همه جا نینوا
موضوع: #روز_یازدهم
سبک: #همه_جا_کربلاست
شاعر: #موحد
نوحه روز یازدهم
هرگز کسی چون من تنِ بی سر نبوسید بوسیدم آن جایی که پیغمبر نبوسید
حیدر نبوسید زهرا نبوسید حتی نسیمِ صحرا نبوسید
وقتی که در دریای خون زینب شنا کرد لب را به رگ هایِ برادر آشنا کرد
گفت ای برادر کو رأس پاکت بینم چه سان من غلطان به خاکت
این سر که ریزد از لبش شهد حلاوت فردا به نوکِ نی کند قرآن تلاوت
با اینکه این سر مشکاتِ نور است مهمانسرایش کنجِ تنور است
موضوع: #روز_یازدهم
سبک: #یافاطمه_من_عقده_دل_وانکردم
شاعر: #شفق
زمزمه یا نوحه روز یازدهم محرم
مرا ز کویت حسینم به غمها می برند
ز خاک مقتل نظر کن که ما را می برند
می روم تنها حسین _ مانده دل اینجا حسین
یا حسین و یا حسین
شکسته بالم که باید بسوزم در قفس
چنان ز هجران بگریم که خون گردد نفس
هر چه داغت تازه شد _ گریه بی اندازه شد
یاحسین و یاحسین
برای زینب نمانده به جز نقش بجا
حسینم اینجاست چگونه روم از کربلا
کی شود این باورم _ جسمت اینسان بنگرم
یا حسین و یا حسین
نداده دشمن مجالم برد این قافله
به سوی راهی که جز اشک ندارد راحله
کودکان خسته جان _ همره اشک روان
یا حسین و یا حسین
به تازیانه ز جسمت جدایم می کنند
که دور از این وادی کربلایم می کنند
ای گل عطشان من _ می روم با صد محن
یا حسین و یا حسین
🗓 #تـقـویـم_شـیـعـــه ↯↯
بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت1⃣
شام غریبان کربلا نخستین شب عزای خاندان پیامبر پس از شهادت سیدالشهداء علیهالسلام است
چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت
دختر امیرالمؤمنین علیهالسلام
شب یازدهم شبی است که سر مطهر امام حسین علیهالسلام در تنور منزل خولی بود در حالی که نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود
❶ حرکت اسرا از کربلا
عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند و بر کشتگان خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد
وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر ﷺ را بر شتران بیجهاز سوار کردند
و امام سجاد علیهالسلام را نیز با غل و زنجیر بر شتر سوار کردند
هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیهالسلام افتاد، لطمهها بر صورت زدند و صدا به ندبه برداشتند[1]
❷ تشکیل مجلس ابن زیاد
روز یازدهم عمر سعد به کوفه آمد
ابن زیاد اِذن عمومی داد تا مردم در مجلس
حاضر شوند
سپس سر مطهر امام حسین علیهالسلام را نزد او گذاشتند و او نگاه میکرد و تبسم مینمود و با چوبی که در دست داشت جسارت مینمود[2]
❸ حرکت اهل بیت امام حسین علیهالسلام به سوی کوفه
عصر روز یازدهم اهل بیت علیهم السلام را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند
نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند
لذا آن بزرگواران داغدیده را تا صبح پشت دروازههای کوفه نگه داشتند
هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد و بسان فرماندهای که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد[3]
◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️
✍ منابع:
[1] مقتل الحسین علیهالسلام، صفحه۲۰۳
تاریخ طبری، جلد۴، صفحه۳۴۸
[2] ارشاد شیخ مفید، جلد۲، صفحه۱۱۴
در کربلا چه گذشت، شیخ عباس قمی
اعلام الوری جلد۱، صفحه۴۷۱
[3] تذکرةالشهداء، صفحه ۴۴۵،۴۴۷
علیاکبر علیهالسلام "مقرّم" صفحه۹۴
#شب_یازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#شام_غریبان
متن روضه 1
🔸عالم همه محزون و پریشان حسین است
🔸شام است ولی شام غریبان حسین است
شام غریبان حسینه...
شب یتیمی بچه های حسینه...
شب بی برادری زینبه...
امشب مصیبت خیلی سنگینه...
امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند...
دیگه روضه خون نمیخواهی...
زیر لب آروم آروم بگو...
وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب
🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است
امشب مادرش فاطمه میاد کربلا...
🔸زینب نگهش بر قـد خمگشتۀ زهرا
🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است
هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه...
ناله میزنه...
اشک میریزه...
میگه وای غریب مادر حسین...
وای مظلوم مادر حسین...
🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند
🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند
حسین جان...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند
خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید...
با زینب کبری هم ناله شید...
خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
الله اکبر...
در نصف روز...
جلو چشماش...
همه عزيزانش رو سر بریدند...
🔸چه خون شد دل زینب
خدا به داد دل زینب برسه...
چه حالی داره وقتی میبینه...
یه طرف بدن بی سر حسینش...
توی گودی قتلگاه...
یه طرف دستهای قلم شده عباسش..
کنار شط فرات...
یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر...
یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا...
یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده...
خدایا چکار کنه زینب...
با اينهمه مصیبت...
🔸چه خون شد دل زینب
این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته...
هم پرستار امام سجاده...
هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه...
مجسم کن...
هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند...
اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن...
یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست...
وقتی میرفت خیلی تشنه بود...
آیا بهش آب دادند یا نه...
یکی میگه خانوم جان زینب...
عمو جانم عباس کجاست..
یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه...
امان... امان...
یکی جای تازیانه ها رو نشون میده...
یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده...
یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
چی کشید زینب...
از یک طرف مصیبت برادر...
از طرفی هم مصیبت اسارت...
امام سجاد فرمودند...
شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود...
دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند...
(رايتها تلک الليله تصلي من جلوس)
منبع: فاطمه الزهراء بهجة قلب المصطفي. ص 641.
زبان حال خانوم زینب کبری است...
🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
🔸غریبی و اسیری و غم یار
آخ... برادر خوبم حسین...
🔸غریبی و اسیری چاره داره
🔸ولی آخر کشد ما را غم یار
الا لعنت الله علی القوم الضالمین
#شب_دوازدهم_محرم
#روضه_
🕊﷽🕊
⚫️#روضه_اسارت
🔘#روضه_حضرت_زینب_س
▪️#دفتری_زینب_س 2
🔹سرلوحه عشق است و نزول برکات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی نشوی لال به هنگام ممات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی که بگیری ز علی جام حیات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی که قبول شود زیارات و دعات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی که بگیری ز خداوند درجات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
یارب الحسین بحق الحسین اشفع صدررالحسین بظهور الحجه
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله
#السلام_علیک_یاام_المصائب_یازینب_یازینب_یا_زینب
⬅️دهه دوم محرم و ایام اسارت عمه سادات زینب کبری...
ایامی که بیبی با کاروانی همراهه که سرهای بریده، مقابل کاروانه...
وقتی خانم چشمش به سرهای بریده می افتاد اشک از چشماش جاری میشد...غم دلشو میگرفت..
💔ای کوفه من با کوچه هایت آشنایم
💔بانوی دین، بنت علی مرتضایم
💔ای کوفه با ما اینچنین، رسم وفا نیست
💔مهمان نوازی این چنین با آشنا نیست
کجای عالم دیدی مهمونی وارد شهری بشه سنگ بارانش کنند...
با سنگ و خاکستر پذیرایی کنند...
💔اینجا زمانی مسکن و مأوای ما بود
💔در جای جای کوچه هایش جای ما بود
⬅️بیبی رو وارد شهر کوفه کردند....
خاطرات کوفه داره براخانم زینب کبری زنده میشه...
(چه خاطراتی)
مگه چه خاطراتی داره خانم زینب کبری...
خاطرات امیرالمومنین ع یرا زینب زنده شد..
(خاطراتی که وجود خانم زینب کبری رو غرق در ماتم و غم و اندوه میکنه)
💔هرسائلی در کوچه چون محتاج نان بود
💔هر کس غریب و بی کس و بی خانمان بود
💔در خانهٔ بابای ما او را مکان بود
⬅️هر فقیری وارد کوفه میشد......خونه امیرالمومنین رو نشونش میدادن...
هر غریبی وارد کوفه میشد.....، سراغ علی و بچه های علی رو میگرفت...
هر کی زمین خورده بود یه یا علی میگفت، مولا به دادش میرسید...
اینجا خونه باباش علی بوده...
این شهر بوی باباش علی میده...
این شهر بوی برادرشو میده....
این شهر بوی حسین میده...
همون حسینی که حالا سرش رو نیزه است...
⏪حالا زینب با کاروان زن ها و بچه ها وارد کوفه شده....
اسیرو بی کس و تنها...
دستای بیبی رو بستن....
از بالا بام خاکستر میریزن...
سنگ میزنن...
💔ای کوفه با ما اینچنین رسم وفا نیست
💔مهمان نوازی اینچنین با آشنا نیست
♻️بگمو التماس دعا
♻️آی حاجت دارا... جوون دارا...آبرو دارا....آی غریب نوازا
⬅️یه وقت بیبی زینب نگاه کرد دید یه عده زنها اومدن دارن نان و خرمای صدقه پخش میکنند ...اونم دست اهل بیت پیغمبر...
دست بچه هایی که گرسنه بودنُ شاید چند روز بود که غذا نخورده بودن...
زینب این نان و خرماهای صدقه رو از دست بچه ها میگرفت..
آخ صدقه بر ما اهل بیت حرامه......
امان امان امان
💔این رسم مهمانداری از آل عبا نیست
💔بر نیز بنگر تا ببینی ماجرایم
💔در سینه درد و غم ز خلق الناس دارم
💔بر نیزه پیش رو سر عباس دارم
⬅️اینجا یه زبان حالی داره....
یه نگاه کرد به سر بریده عباس...
صدا زد عباسم داداش....
دادلش پاشو حال زینبو ببین...
ای غیرت الله ..
پاشو پاشو ببین زینب اومده اسیری....
زینبی که قامتش رو نامحرم نمیدید...
حالا ما بین نامحرماست...
⬅️زینبی که هر وقت میخواست به زیارت قبر مادرش زهرا بره...
امیرالمومنین میگفت جوونای بنی هاشم دور زینبو بگیرید...
نور چراغو کم کنید...
کسی قد و قامت زینبم رو نبینه....
داداش بیا ببین بین نامحرما اسیرم...
ای غیرت الله ..عباسم ...پاشو بیا به داد خواهرت زینب برس....
🖤کوفه چه غوغایی شده
🖤زینب تماشایی شده
هرچقدر ناله داری به ناله های دل بیبی زینب کبری دستتو بلند کن سه مرتبه از سویدای دلت ناله بزن ....بگو یا حسیـــــــن......