eitaa logo
ذاکرین آل الله
254 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
288 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
متن اشعار و نوحه های شهادت امام رضا علیه السلام 👇👇👇
بزنطی گوید: از امام رضا(ع) شنیدم که فرمود: هر یک از دوستان من که عارفانه به دیدار من آید، من خود در روز رستاخیز از او شفاعت کنم. امالی صدوق 119.
و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا ع بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏... *با پای دل وارد حرم امام رضا بشیم...* آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده ای حرمت ملجأ درماندگان دور مران از در و راهم بده لایق وصل تو که من نیستم اذن به یک لحظه نگاهم بده امام رضا علیه السلام به اباصلت فرمود: اباصلت من وارد بر مأمون میشم وقتی بیرون آمدم اگر دیدی عبا به سر کشیدم دیگه با من حرف نزن.ابا صلت منتظر بود دید امام رضا بیرون آمدن عبا به سرکشیدن حالشون دگرگونه "یَتَمَلْمَلُ کَتَمَلْمُلِ الْسَّلیم"مثل مارگزیده به خودش میپیچد...وارد خانه شدیم آقا فرمود: اباصلت کسی به ملاقات من نیاد در رو ببند. وارد حجره شد نقل شده فرش حجره روهم جمع کرد رو خاک های حجره مثل مار گزیده به خودش میپیچید. شاید میخواست تأسی به جد اطهرش سید الشهدا کند که تو آخرین لحظات وقتی از اسب روی زمین آمد صورتش رو، رو خاک های گرم کربلا گذاشت.."الهي رِضاً بِقَضائِكَ و تَسْليماً لِامْرِكَ وَ لا مَعْبودَ سِواكَ"ولی همینطوری که خود امام رضا فرمود فاصله خیلی زیاد است.اینجا آقا امام جواد الائمه از مدینه آمد سر مطهر امام رضا رو به دامن گرفت. ولی در کربلا حضرت همین طوری که مشغول ذکر خدا بود ناگهان احساس کرد سینه اش سنگین شده چشم رو باز کرد.. "الشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ،قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِيَدِهِ"... این بیان خود امام رضاست که فرمود: پسر شبیب وقتی میخوای گریه کنی فقط برای جدم حسین گریه کن. برای کدام مصیبتش گریه کنم؟؟"فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ، قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِيَدِهِ،مولِغٌ سَيفَهُ عَلى نَحرِك، ذابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِهِ.." در همین حال بود اهل بیت صدای ذوالجناح رو شنیدن از خیمه ها بیرون دویدن دنبال ذوالجناح به طرف میدان آمدن وقتی رسیدن بالای بلندی نگاه کردن دیدن .دیگه امام حسین توان دفاع کردن از خودش رو ندارد. از همه امام حسین در محاصره ی دشمن است هرکسی باهرسلاحی دارد به حضرت حمله کرده،دختر امیرالمومنین همه توانش رو به کار برد دشمن رو منصرف کند ولی نشد چه کند دختر امیرالمومنین؟ دیدن دستاشو رو سرگذاشت.."وامحمدا واعلیا واحسیناه امافیکم مسلم..." .
گفتم: اگر‌ در کربلا بودم تا پای جان برای حسین(ع)تلاش می‌کردم گفت: یک حسین زنده داریم نامش مهدی(عج)است برایش چه کرده ای؟ سکوت کردم... .
(ع) (به همه سبکها خوانده میشود) یا علی موسی الرضا قربون تو وُ حَرَمِت کن عنایتی آقا فدای لطف و کَرَمِت دلخوشیِ دل من تویی یا ضامن آهو با دلِ پُر گناهم پیش تو زده ام زانو اَبَا الحسن یا رضا پناه دلهای ما یا رضا جانم رضا (۴) واویلتا شد پرپر امامِ رئوف همه سرت بادا سلامت بی بی حضرت معصومه شکر خدا جوادش تو حُجره ی بابا رسید از غریبیِ بابا اشک غم از دیده چکید یا غَریب الغربا یا مُعین الضعفا یا رضاجانم رضا بر روی خاک حُجره از عطش دست و پا میزد گاهی حسین و گاهی مادرشو صدا می زد دور از مدینه آقا با سوز دل جان می دهد روی دامانِ جواد از غریبی سر می نهد همه عالم فدایت فدای روضه هایت یا رضا جانم رضا .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯خراسان می دهد بوی مدینـه 🖤کـوه غـم دارد به سینـه 🕯خراسان را سراسر غم گرفتـه 🖤در و دیـوار آن مـاتم گرفتـه 🕯پیشاپیش شهادت 🖤آقا علی بن ‌موسی الرضا(ع) 🕯را خدمت ‌شما محبان آن حضرت تسلیت عرض می کنیم🏴 🍃💐🍃
امان نداد مرا این غم و به جان اُفتاد میان سینه‌ام این دردِ بی امان اُفتاد به راه رویِ زمین می نشینم و خیزم نمانده چاره که آتش به استخوان اُفتاد چنان به سینه‌ی خود چنگ می زنم از آه که شعله بر پر و بالِ کبوتران اُفتاد کشیده‌ام به سرِ خود عبا و می‌گویم بیا جواد که بابایت از توان اُفتاد بیا جواد که از زخمِ زهر می‌پیچد شبیه عمه‌اش از پا نفس زنان اُفتاد شبیه دخترکی که پس از پدر کارش به خارهای بیابان به خیزران اُفتاد به رویِ ناقه‌ی عریان نشسته،خوابیده و غرقِ خوابِ پدر بود ناگهان اُفتاد گرفت پهلویِ خود را میانِ شب ناگاه نگاه او به رُخِ مادری کمان اُفتاد دوید بر سرِ دامان نشست خوابش بُرد که زجر آمد و چشمش به نیمه‌جان اُفتاد رسید زجر دوباره عزای کوچه شد و به هر دو گونه‌ی زهرا ترین نشان اُفتاد رسید زجر و پِیِ خود دوان دوانش بُرد که کارِ پنجه ی زبری به گیسوان اُفتاد   به کاروان نرسیده نفس نفس می زد به خارهای شکسته کشان کشان اُفتاد   دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس دوباره رأسِ اباالفضل از سنان اُفتاد شاعر:
هر آن چه گریه بریزم به قلب شعله ورم دوباره سر شود آتش از آتش جگرم غم فراق تو و هجر این دو ماه عزا دو غصه می شود و بیشتر زند شررم نمی توانم باور کنم، خدا! دارد تمام می شود امشب محرم و صفرم بیا ببخش مرا قول می دهم دیگر که جان سالم از روضه ها به در نبرم کبوترانه ببین جلد بام گریه شدم از این به بعد کجا سر کنم کجا بپرم؟! تو چشمه چشمه خروشی منم که خاموشم تو گریه می کنی و این منم که بی خبرم مرا جدا نکن از جامه عزا آقا اگر جدا شوم از روح خویش محتضرم مقیم روز و شب کوی روضه بودم من بدون روضه درین روزگار در به درم خدا کند زمان زودتر گذر کند و برای فاطمیه جامه عزا بخرم بیا و امشب از مشهد الرضا آقا به کربلا برسانم مرا ببر به حرم شاعر:
گرفته است دلم مثل آسمان امشب دوباره حرف فراق است در میان امشب به پای ثانیه ها چنگ می زنم اما چرا نمی گذرد کندتر زمان امشب فدای سینه زن خسته ای که بعد دو ماه گرفته کنج حسینیه آشیان امشب یکی برای خود آرام روضه می خواند زبان گرفته یکی هم "حسین جان" امشب مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد کجاست صاحب عزا صاحب الزمان امشب بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه دمی کنار عزادارها بمان امشب نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم بیا به مجلس ما روضه ای بخوان امشب پس از دو ماه چه اجریست بهتر از اینکه در آستان رضاییم میهمان امشب چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود به دست بخشش آقای مهربان امشب شاعر:
دل ها اگرکه زائر قبر رضا نبود شاعر مسافر ِ حرم کربلا نبود (اِنْ کُنتَ بٰاکیا ، فَبُکاء عَلیَ الحُسین) این حرف اگر نبود که اهل بکا نبود پیچیده بود دورخود از زهر و...خواهرش.. شکر خدا ، که شاهد این ماجرا نبود آهسته داد جان به روی دامن گلش داغ جوان ندیده و صاحب عزا نبود عمامه اش کسی به تمسخر نمیکشید پیراهنی که داشت به تن ، نخ نما نبود فرق مبارکش ، هدف سنگ ها نشد یعنی به خون، محاسن پاکش حنا نبود هر چند بین حجره غریبانه جان سپرد با چـکمه روی سینه ی او رد پا نبود با آن که تشنگی جگرش را کباب کرد قدش کنار علقمه ، اما دو تا نبود غارت نکرد خیمه و انگشترش کسی در زیرتیغ شمر ، ,ذبیح از قفا نبود هر چند آن "رضاست",ولی تکه تکه است هر چند این "حسین", ولی سرجدا نبود زن های مشهدی ، همه تشییع آمدند جسمش سه روز در دل صحرا رهانبود ذی قیمتی ترین کفن ها برای اوست شکر خدا ولی ، کفنش بوریا نبود سهم لب حسین که شد چوب و خیزران سهم (حدیث سلسله) چوب و عصا نبود... چشمش اگرقصیده ی دعبل نمی گرفت بغض ِ مقطعش ، که هجا در هجا نبود از همت رضاست که ایران حسینیه است اینطور اگر نبود ، که این روضه ها نبود شاعر:
دلی‌که در‌تب‌وتابت نسوخت جز گِل نیست سری که پای رکابت ، نـبود عاقل نیست به اوج ِ مدح تو ، دستم نمی رسد هرگز هنوز درک من از وصف عشق کامل نیست تو عاشـقانه ی من را ، برای ِ خود بردار ... اگر چه مثل غزل های خوب بیدل نیست به زخم ِ شعر من آقا کمی نمک بزنید ... قصیده های من اصلاً ردیف دعبل نیست قبول ، اینکه جگر پاره گشته ای از سم قبول اینکه سمی بدتر از هلاهل نیست کشـید خـواهـرتان رنـج "سـاوه" را اما … به شام ِ داغ دل عمه ات معادل نیست هزار روضه اگر روضه خوان بخواند باز شبیه روضه‌ی شامات‌و‌ زخم محمل نیست به حرمت و عظمـت ، آمدند " بیت النور" به دست دختر زهرا ، ولی سلاسل نیست کنار جسم حسین تو خنده می کردند… کنار نیزه که جای ِ ، کشیدن کل نیست خوشم که رأس تو را ، از قفا کسی نبرید خوشم که حنجره ات زیر تیغ قاتل نیست عزیز فاطمه " شَـیـبُ الخـَضیـبٖ " افتاده خوشا که روی شما "بِالدِما مُرَمِّل" نیست قسم به سوز دل مادرت که ظرفیتِ مصائب سر بر نیزه در مقاتل نیست ( بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد ) نه سوز این غزل اصلأ شبیه مقبل نیست عروض و وزن غزل را به هم زدی گفتی «_ اِنْ کُنـتَ بٰاکِیٱ فَبُکـٰا ٕ ٌ عَلَیَ الحُسَین _» شاعر:
غزل مناجات باامام رضاعلیه السلام من بی دل آمدم که تو دلدار من شوی غمدیده آمدم که تو غمخوار من شوی شادم که در حریم تو افتاده بار من آیا شود ز لطف خریدار من شوی خودرا ز راه دور کشاندم به کوی تو دلخسته آمدم که مددکار من شوی هر طور راحتی ، بزن ، اما نمی روم این بار آمدم که فقط یار من شوی من ورشکسته گنهم می شود؟ شبی یوسف شوی و گرمی بازار من شوی عمرم به باد رفته به داد دلم برس من آمدم که مونس من یار من شوی آقاییم همیشه ز سلطانی شماست یک عمر نوکرم که تو سالار من شوی خوانم میان صحن تو تا روضه ی حسین گویا که از وفا تو گرفتار من شوی پیچیده باز در حرم تو صدای من دست شماست روزی کرب و بلای من
امام رضا(ع)-مدح و مناجات مرا کشانده به مشهد هوای دیدن تو زِ راه دور رسیدم برای دیدن تو مرا به دِرهم و دینار وا مکن زِ سرت از این به بعد گدایم، گدای دیدن تو همیشه روزی رَعیَت به دست سلطان است چه چیز پُر کُنَدْ ای دوست جای دیدن تو؟ کبوتر حرم و صحن و گنبدت زیباست ولی ندارد عزیزم صفای دیدن تو تَب وصال تو افتاده در دلم چه کنم؟ در این سفر شده ام مبتلای دیدن تو بِریز خونم و زُلف از رُخَتْ کنار بزن من آمدم که بِمیرم به پای دیدن تو طواف کعبه ی ما بوسه از ضریح شماست گرفته دست دلم را دعای دیدن تو از این حرم شهدا بَرگه ها گرفتند و شدند عازم کربُبَلای دیدن تو به گریه ها و نماز تو در شلمچه قسم تمام جبهه ی ما شد مِنای دیدن تو قسم به جان جوادت مرا خدایی کن به دست خویش مرا باز کربلایی کن
غزل مناجات باامام رضا علیه السلام آرزوی وصل تو آتش به جانم ریخته درد دل باتوسخنها بر زبانم ریخته بند می آید زبانم تا به صحنت میرسم گوئیا ظرف عسل روی زبانم ریخته جنس من جوراست کوهی ازگناه آورده ام آبرویم پای اجناس دکانم ریخته دوره گردم آبرویم میفروشم میخری پیش سلطان ترسم ازسودوزیانم ریخته پهن کردم سفره ای ازعرش کنج خانه ات روی سنگ صحنهایت خرده نانم ریخته گوشه ای ازپنجره فولادزنجیرم کنی من سگی بیمارم آنجا استخوانم ریخته مُسطتیعم حاجیم چون آمدم بیت الرضا دوور تا دور حرم اشک روانم ریخته من نمیبینم توهردفعه بقل کردی مرا عطر دستان تو لای گیسوانم ریخته صحن گوهرشادچیزی کم نداردازبهشت بوی سیب ازهرکجایی می تکانم ریخته درمیان صحنهایت عشق من باب الجواد صدهزاران بوسه اینجاازدهانم ریخته هرکسی کرببلایی گشت مدیون شماست این حکایت درمیان دوستانم ریخته آخرماهی جواب ناله هایم رابده جان بابای غریبت کربلایم رابده
ای باده ی طهور، از این باده سر نکش آتش به حالِ درهم ماه صفر نکش عالم بدون روی تو تاریک و تیره است خورشید مشرقین، عبا روی سر نکش پنجاه بار، در وسط این گذر نیفت پنجاه بار، بر دل عالم شرر نکش اینقدر پیش چشم همه، یاد مادرت در پشت درب خانه ی خود دردسر نکش بال و پر هزار مَلک فرش راه توست شمسُ الشموس، روی زمین بال و پر نکش دیگر شبیه مارگزیده به خود مپیچ دامن به خاک حجره بیا و دگر نکش خواهر که نیست محضر تو، لااقل غریب وقت وداع، دردِ فراق پسر نکش با قطره قطره بارش چشم بهاری ات تصویر روضه ی پسر و یک پدر نکش هرکار هم کنی پسرت پا نمی شود بس کن حسین، این همه آه از جگر نکش بس کن حسین، زینبت از هوش می رود پنجه به خاک در برِ او اینقدر نکش محمد جواد شیرازی
اباصلت! آبی بزن کوچه‌ها را قرار است امشب، جوادم بیاید شاعر:
89.9K
حضرت رضا علیه السلام دو بند اخر به لهجه ی مشهدی ۱ سلام آقا جون سلام بازم منم مگه می تونم ازت دل بکنم تا که شیشه ی غرورم نشکنه به کسی غیر تو رو نمی زنم تو پادشاهمی_کوه تکیه گاهمی آهوی بی کسم_تنها سرپناهمی یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۲ گرچه توی نوکری آخِر می شم روسیاهم تو حرم طاهر می شم وقتی که گره گره میشه کارم میام از باب الجواد زائر می شم دست خودم نبود_بسکه تو دل آرایی توی صف ضریح_جا زدم یه وقتایی یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۳ دست ما تنگه و دل تو قفسه صحن آزادی تو باز هوسه دنیا باشه مال آقازاده ها گوشه ی صحنت برای ما بسه کارم زیارته_کار تو هدایته قرار ما و تو_سه جا تو قیامته یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۴ از همو بِچگیا ديوِنتُم مِثه كِفترات مويُم حيرونِتم با اجازه به خودُم وعده دِدُم كه شب اول قبر مهمونِتُم سايه ي سَرُمي مِهرِبون ياورُمي تو مهرِبون تر از بابا و مادرُمي ٥ وَختايي كه گِره مُفته به كارام مِدِنُم دل ناگرون مِشي بِرام حال زندگیِ خيليا بده حال مو كه خوبه به لطف آقام هر چی از کرَمِت بُگم بازم کمه با تو دلُم آقا قرصِه و محكمِه
4_5873106883786575415.mp3
3.33M
🏴سبک زمزمه واحد سنگین شهادت امام الرئوف ابالحسن الرضا علیه السلام یا امام رضا فداتم،خاک پای زائراتم کفتر جلدتمو رو،گنبد زرد طلاتم یا امام رضا گداتم،من گدای بینواتم ایها السلطان اسیر،حرم و صحن و سراتم دین و ایمانم رضا روح و ریحانم رضا جان و جانانم رضا یا ابالحسن رضا🏴 حرمت قبله ی جانها،حرمت عرش معلا حرمت بهشته دنیا،تکیه گاهه بی پناها هشتمین نور ولایت،ای رئوف با سخاوت میشه ای ضامن آهو،کنی از ما هم ضمانت به تو دل بستم رضا سائلت هستم رضا خالیه دستم رضا یا ابالحسن رضا🏴 عبارو سرت کشیدی،میونه حجره رسیدی افتادی رو خاک غربت،یاد مادر آه کشیدی وقتی که جوادو دیدی،تو به آرزوت رسیدی دم آخر لب عطشان،یاد جدت آه کشیدی رفته بود از تو شکیب خوندی از شاه غریب روضه ی شیب الخضیب جدی یا غریب حسین
🏴سبک واحد سنگین روضه ای شهادت امام ابالحسن الرضا علیه آلاف التحیه و الثنا و روضه ی کربلا 🏴بند اول زهر جفا آتش زده بر پیکرم این لحظه ها من یاد زهرا مادرم بر روی خاک غربت افتاده سرم میرسد از زهر،عمرم به پایان میرود از زهر،از پیکرم جان چشم انتظار پسرم غریبم و خون جگرم آه ای غریب الغربا 🏴بند دوم تا وارد آن حجره ی مامون شدم از جام زهر نوشیدم و دلخون شدم عبا به سر کشیدم و بیرون شدم حالا که رفته،تاب و توانم من میزبانِ،قامت کمانم این لحظه های آخرم مادر رسید بالا سرم آه ای غریب الغربا 🏴بند سوم یابن الشبیب کن گریه بر جد غریب یابن الشبیب او را نبود یار و حبیب یابن الشبیب از آبم او شد بی نصیب از خنجر و از،حنجر چه گویم از مرکب و آن،پیکر چه گویم به روی نیزه شد سرش چه گویم از انگشترش آه ای غریب کربلا
🏴زمینه شهادت امام علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثنا 🏴بند اول ای حجت خدا ماهه هشتم رضا رضا رضا رضا ای بضعه ی نبی ای تو حسن القضا رضا رضا رضا حرمه قشنگه تو آقا برای همه دارالشفاس برای فقیرا حجه و برای ما جای کربلاس عشقه همه زائراتو گلدسته گنبد طلاتو تمومه کفشداریاتو نداره هیچ جا صفاتو صفای صحن و سراتو نوای نقاره هاتو 《آقام آقام یا رضا جان》 🏴بند دوم خراسان کربلا شد کشته از جفا رضا رضا رضا در بین حجره ای میزنه دست و پا رضا رضا رضا میکنه اثر تا زهر کین آقا میشه نقش بر زمین صدا میزنه جوادش و با یه دل محزون و غمین عباش و رو سر کشیده از دهنش خون چکیده رنگ رخ اون پریده به یاد اون کوچه و در دلش شده زار و مضطر به زیر لب میگه مادر 《ای وای امون از غریبی》 🏴بند سوم از سوز زهر کین ماه افتاده زمین ای وای ای وای ای وای به یاد کربلا افتاده مه جبین ای وای ای وای ای وای داره میسوزه از تشنگی پاره شده از زهر جگرش روی لبشه ذکر حسین سرشه رو پای پسرش افتاده به یاد گودال جسمی که شد اونجا پامال میگه حسین میره از حال آتیش گرفته وجودش گسسته شد تار و پودش حسینه ذکره سجودش 《ای وای امون از غریبی》
🏴نوحه زمینه روضه ای شهادت حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثنا 🏴بند اول اومدم پابوس تو ای به دردم دوا ایها السلطان علی بن موسی الرضا در هوای تو کمی من نفس میکشم تا که قلبم با نگاهت بگیره جلا کسی رو غیرت ندارم سر رو ضریحت میذارم خدا میدونه که خیلی،من دوست دارم حرم تو خیلی زیباست تنها بهشت دنیاست انگاری عرش اعلاست یا رضا مولا۲ واسه گنه کار مأواست دارالشفای مرضاست دوای دردا اینجاست یا رضا مولا۲ ابالحسن،مولا رضا ۳ ایها السلطان 🏴بند دوم به لب تو رسیده جونت از زهر کین خدا میدونه چند بار شدی نقش زمین عباتو روی سرت کشیدی اومدی صدا میکردی جوادت رو با این طنین بیا جوادم کنارم تا سر روی پات بذارم رسیده وقت وداع و،آخر کارم میسوزه قلبم بابا برس به دادم اینجا دارم میرم از دنیا آه و واویلا۲ غریبونه روی خاک به یاد جسم صد چاک پر میزنم تا افلاک آه و واویلا۲ آه و واویلا،واویلا ۳ آه و واویلا