❣﷽❣
🔘 #دفتری_معصومه_س (2)
🔘 #روضه_حضرت_معصومه_س
🔘 گریز به روضه حضرت زینب س
🔺بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
🔺آن خواهر و زائر رضا را صلوات
🔺معصومه که او شفیعۀ روز جزاست
🔺بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات
(دعای فرج)
جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات
🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ
➖با دوری تو جان جهانم چه کنم من
➖جان آمده بر روی لبانم چه کنم من
➖کاش آمده بودی دم آخر به کنارم
➖کاش آمده بودی همه ی دار و ندارم
➖پروانه شدم پر بزنم بال و پرم سوخت
➖با زهر جفا زهر جفا این جگرم سوخت
➖در حسرت دیدار تو ماندم دم آخر
➖با دیده گریان ز تو خواندم دم آخر
🔷بریم در خونه ی دختر موسی ابن جعفر، کریمه اهل بیت فاطمه معصومه…
میخام بگم محبت بین امام رضا ع و حضرت معصومه س مثال زدنیه.
بقدری این عشق و علاقه زیاد بود ، اصلا نمیتونستند دوری همدیگه رو تحمل کنند، (لذا امام رضا نامه نوشتن، بی بی رو دعوت کردند به مرو.)
اما چرخ روزگار طوری چرخید… که این خواهر و برادر نتونستن همدیگه رو ملاقات کنند.
♦️این خواهر به برادر نرسید میان راه ، دشمنا حمله کردند، برادر هاشو جلو چشماش شهید کردن.
بی بی راهی قم شد.
چه استقبالی از دختر موسی ابن جعفر کردند،
همه جا رو زینت کردن ، کوچه هارو آب و جارو کردند
پذیرایی کردند،
دسته های گل آوردن
(با جلال و شکوه زیادی خانمو وارد شهر قم کردند.)
اون آقایی که عنان ناقه بی بی رو گرفته بود،،،،
هی گریه میکرد میگفت کی مثل من اینجور لیاقت داره ، عنان ناقه دختر موسی ابن جعفرو بگیره،،،
(زنها بدور محمل بی بی صلوات میفرستادند، گریه میکردند،
بی بی جان قدمتون رو چشمامون ، خوش اومدید خانوم )
▪️چه احترامی کردند چه عزتی گذاشتند
تا مرکب بی بی ایستاد زنها صف کشیدند،
دونه دونه اومدن دست دختر موسی ابن جعفرو بوسه زدن
گفتن این دختر امامه، عمه امامه ، این دختر یتیمه بابا نداره ، نباید تو شهرمون غریب باشه…
اما میخام بگم بی بی جان چه استقبالی ازتون شد …
مردم احترامتون کردند
🔳اما میخوام بگم خانوم جان چه استقبالی شد از عمه جانتون زینب تو شهر شام…
دل عالم بسوزه برا دردای دل دختر علی
سه روز اسرا رو جلو دروازه ساعات نگه داشتن
مردم شهر و آذین کردند ، لباسای قیمتی پوشیدند
اومدن استقبال بی بی ، چه استقبالی شد...
بجای دسته های گل، سنگ زدند و خاکستر ریختن آتش میریختند…
یه وقت دختر علی سرشو بالا کرد ، آخ دید چوب یزید بر لب و دندان حسین…
چی کشید بی بی زینب …
▪️من کجا کوفه کجا شام خراب
▪️منه غمدیده کجا بزم شراب
آخ داداش حسین جان
▪️خیزران تا که به لبهایت خورد
▪️گفتم ای کاش که زینب می مرد
🔘 مزن ظالم حسین مادر ندارد
🔘غریب است و کسی بر سر ندارد
🔘تنش در قتلگه افتاده پر خون
🔘دگر انگشت و انگشتر ندارد
🔘مزن چوب جفا ای بی مروت
🔘دگر این تشنه لب سقا ندارد
✨حسین … آرام جانم
✨حسین … روح و روانم
✨حسین… سالار زینب
✨حسین… غمخوار زینب
✨حسین… دلدار زینب
🍁هر چقدر ناله داری به دل سوخته ی خانم زینب کبری س صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین
⏺یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَهِ فَلاَ تَسْلُبْ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ
وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّهَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ