باغِ بدونِ غنچه و گل دلنواز نیست
ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست
گیرم که گرد گیری امروز هم گذشت
فصل بهار آمد و این سوز هم گذشت
آشفته خانه جگرم را چه میکنی؟
خاکی که ریخته به سرم را چه میکنی ؟
زهرا به جای نان، غمِ ما را درست کن
حلوای ختم شیرِ خدا را درست کن
مبهوت و مات ماندم از این مهر مادری
دست شکسته جانب دستاس میبری
جان علی بگو که تو با این همه تبت
شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت؟
شستی تن حسین و حسن با کدام دست؟
آماده کرده ای تو کفن با کدام دست؟
حرف از کفن شد و جگرت سوخت فاطمه
از تشنگی، لبِ پسرت سوخت فاطمه
حرف از کفن شد و کفنت ناله زد، حسین!
خونابه های پیروهنت ناله زد، حسین!
شستی تن حسین و حسن با کدام دست؟
آماده کرده ای تو کفن با کدام دست؟
بی تو خونه از هم پاشیده ای وای
خونه ی بی مادر کی دیده ای وای
اولین باره که نیستی تو خونه
حسنت با گریه خوابیده ای وای
داره اشک چشمام نم نم می باره
بی تو حال این خونه گریه داره
میره زینب هرشب تو بستر تو
روی بالش با گریه سرمیذاره
غصه ی این روزامو با کاراش بدترکرده
سرِ شب دیدم رفته چادرت رو سر کرده
ای دل ای دل ای روزگارم
سوختم ساختم با ذوالفقارم
****
خاطراتت هر لحظه میشه تکرار
دره سوخته خونت مونده رو دیوار
مُردم اونجا دیدم جا مونده زهرا
نخ پیرهن سوخته روی مسمار
من و کار زینب صدباره کشته
لالاییش پیش این گهواره کشته
حسن و دیدم برگشته ز کوچه
من و با یک تکه گوشواره کشته
بی تو تنهام تو این شهر به غریبیم میخندن
نمازاشونو پشت قاتل تو میبندن
ای دل ای دل ای روزگارم
سوختم ساختم با ذوالفقارم
.
❣﷽❣
⚫️ #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س
⚫️ #زمزمه #سنگین
⚫️ #سبک قدم قدم با یه علم
قدم قدم با قد خم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
اصلا نمیشه باورم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
⚫️ یا فاطمه یا فاطمه...
سخت ترین لحظه و ساعاته
تشییعه مادر ساداته
آهسته بردارید تابوتو
این بدن غرق جراحاته
اشک حسن اشک حسین
به جای گل پای جنازه میریزه
داغ علی تازه میشه
از زخم سینه خون تازه میریزه
⚫️ یا فاطمه یا فاطمه...
شوهرت به چه روزی افتاد
هر قدم رو زمین میشینه
فاتح خیبرم استم اما
تابوتت برا من سنگینه
از کوچه ای که زدنت
برای من فاطمه سخته بردنت
میلرزه بازم حسنت
یادش میاد چه جور تو کوچه کشتنت
⚫️ یا فاطمه یا فاطمه...
غرق ناله و اشک و آهم
شرمنده از رسولاللهم
کنار قبر تو یا زهرا
مرگم را از خدا میخواهم
بگو بگو با پدرت
میان کوچه ها چه آمد به سرت
اگر شکسته شد پرت
بگو که بسته بود دست شوهرت
⚫️ یا فاطمه یا فاطمه...
داغ تو برا حیدر سخته
تشییع گل پرپر سخته
نیمه شب پیش چشم دختر
بردن تن مادر سخته
میاد صدای دخترم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
آتیش زده بر جگرم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
⚫️ یا فاطمه یا فاطمه...
زبان حال حضرت زینب👇
چشمام از گریه مثل دریاس
اشک چشمام مثه یاقوته
شبانه به کجا میبرید
مادرم بین این تابوته
فدای جسم لاغرت
بی مادری زوده برای دخترت
فدای زخم پیکرت
نرو ببین چقد غریبه شوهرت
⚫️ یا فاطمه یا فاطمه...
#عبدالحسین
🖤🖤🖤🖤🖤🖤
(حضرت زهرا س)
(۷شام غریبان)
شب شام غریبان گل حیدر است
حسن و زینب و حسین او مضطر است
علی در غم نشست
دل زینب شکست
وا غریبا۲
خانه ی مرتضی بی فاطمه شد خموش
اهل خانه ز داغ فاطمه در خروش
زینبش در محن
خون بگرید حسن
وا غریبا۲
از غم فاطمه جان علی بر لب است
چون حسین و حسن خون به دل زینب است
موسم ماتم است
مرتضی در غم است
وا غریبا۲
خانه ی مرتضی گشته چو ماتمسرا
خانه بی فاطمه گردیده بزم عزا
گل گلخانه رفت
شمع کاشانه رفت
وا غریبا۲
جان فدای علی و غربت فاطمه
دشمنانش شکسته حرمت فاطمه
گل احمد نشان
قبر او شد نهان
وا غریبا۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
#حضرت_زهرا_س
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🖤دیگر آن خندهی زیبـا
🤍بـه لـب مولا نیست
🖤همه هستند ولـی
🤍هیچ کسی زهرا نیست
🖤قطرهی اشک علی
🤍تا بـه تـه چاه رسید
🖤چاه فهمید که کسی
🤍همچو علی تنها نیست
🖤شهادت حضرت
🤍 فاطمه سلام الله علیها تسلیت بـاد
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
سبک مدینه شهر پیغمبر ص میشه خواند
#نوحه_حضرت_زهرا_س
صدای ناله می آید،چرا حیدر پریشان است؟
چرا این در شکسته فاطمه بی تاب و حیران است؟
صدا زد فضه را در بین دیوار و در خانه
خُذینی فضه جان،محسن گشوده بال و بی جان است
حسن با گریه در آغوش مادر روضه می خواند:
بمیرم...جای سیلی زیر چشمانت نمایان است...
به ضرب تازیانه می زدن اُمِّ اَبیها را
صدای گریه ی حیدر چه بی اندازه سوزان است
بدور از چشم حیدر می کشد دستی به پهلویش
ندا آمد که پیغمبر میان عرش گریان است
علی را با جسارت می برند و خوب می دانند
اگر فرمان پیغمبر نبود او مرد میدان است
به باغستان حیدر تک گل ریحانه پرپر شد
از آن پس هرشب این باغبان شام غریبان است
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
❣﷽❣
🥀 #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س
🥀 #سبک نسیمی جانفزا می آید
زبان حال امیرالمومنین ع بعد از شهادت حضرت زهرا س
خانه من شده غم خانه
بریزم اشک دانه دانه
میرود همسرم شبانه
غریبانه از این کاشانه
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
رفتی ای همدم خاموشم
صدای تو مانده در گوشم
چگونه یار کفن پوشم
برم تابوت تو بر دوشم
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا
لرزه بر عرش اعلا افتاد
این سخن بر زبانها افتاد
فاتح خیبر از پا افتاد
کنار قبر زهرا افتاد
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
زمین گرید سما میگرید
حسینت بیصدا میگرید
حسن در کوچهها میگرید
زینبت در قفا میگرید
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
بردن تو زخانه سخت است
که تشییع شبانه سخت است
دفن تو مخفیانه سخت است
به قبر بینشانه سخت است
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
خون دل از بصر میریزم
اشک غم تا سحر میریزم
قوتی ندارم برخیزم
خاک قبرت به سر میریزم
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
ای فدای عمر کوتاهت
خانه ام شده قتلگاهت
شدی از درد پهلو راحت
اشک زینب چکد بر راهت
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
خداحافظ گل افسرده
میان کوچهها پژمرده
بین دیوار و در آزرده
سیلی از دشمن خورده
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
گل یاس علی پرپر شد
غریب و بی کس و یاور شد
خجل از روی پیغمبر شد
حسینم دگر بیمادر شد
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
چاره سازم شدم بیچاره
دلم از غصه گشته پاره
بنالم با مه و ستاره
وای از این گوش بیگوشواره
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
بی تو حیدر دگر بییار است
داغ تو برایم دشوار است
دوچشمم بر در و دیوار است
خون تو به روی مسمار است
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
بعد تو کار حیدر سخت است
غسل این تن لاغر سخت است
بردن جسم مادر سخت است
به پیش چشم دختر سخت است
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
بیا سلمان که وقت یاری است
آخر این امانت داری است
کمی آهسته زخمش کاری است
هنوز از سینه اش خون جاری است
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
تنش زیر لحد جا کردم
گریه از داغ زهرا کردم
چو بند کفن را واکردم
روی نیلی تماشا کردم
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
#عبدالحسین ✍
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
・پـدرم گفت اگر خـــٓــادم این خانـه شوی
・هـمه زنــدگی و آخـرتـت تـضمیــن است
・از خدا خـواستـهام تـــٓــا بـشوم بیـمــــٓــارت
・بس که داروی شفاخـانه تو شیرین است
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
صبحتون حسینی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین
#عشاق_الحسین_محب_الحسین
🌷 تنهایی به راه افتادم. به رغم درد کمر و پادرد، تا پشت خاکریزهـا را دویدم و یک جعبه نارنجک برداشته به راه افتادم.
🌷 در راه یک بار دیگر به پیکـر پاک فـروزانفر برخوردم. جعبه را گذاشتم زمین و لحظاتی را در کنارش، فـارغ از خـود و زمـان و مکـان، نشستم. صمـیمی تـرین لحــظه بـرای درک شهــادت.
فروزانفر از هنگام حیاتش هم مهربان تر شده بود. اندکی احساس آرامش کردم. دستمالی که به گردنش بسته بود به رسم تبـرک و یادبود از گردنش باز کردم و پیش خود نگـه داشتم.
🌹 بعد از گذشت سـالها
هنوز بوی شلـمـچـه را میدهد.
📚کتاب زنده باد کمیل
محسن مطلق.
🦋🦋🦋