eitaa logo
ذاکرین آل الله
296 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
نام خود را نقش کن امشب به ایوان علی ای به قربان علی و ای به قربان علی سالها رفتیم مشهد تا که دربانی کنیم تا که شاید یک سحر باشیم دربان علی من که شبها می‌رسم تا صبح بارانی شوم چشم خود را می‌سپارم دستِ باران علی عرش هم حتی ندارد بی نیازیِ مرا مادرم زهرا بزرگم کرده  با نان علی خوش بحال بچه‌های بی کسِ آن روزها حسرت ما هست  و خوابی روی دامان علی مثلِ زینب  مثلِ عباس است  مثلِ اکبر است هرکه امشب می‌شود پاره گریبان علی یک طرف ام‌البنین و یک طرف سوزِ رباب گریه‌ی ما را در آورده شبستان علی گوشه‌ای پیراهن بابای خود را باز شُست ام‌الکثوم است و این شامِ غریبان علی مثل چشمان حسین و مثل چشمان حسن آه می‌سوزد جگرهای پریشان علی وقت غسلش دست را روی شکاف سر گذاشت آب هم آتش گرفت از زخم سوزان علی خضر اُفتاده زمین  جبریل اُفتاده زمین اصلا امشب می‌شود این خانه ویران علی اینطرف دست حسن ، آنسو حسین بی کفن یک کفن را می‌کشند آرام بر جان علی سر به تابوتِ پدر می‌زد حسن می‌زد حسین وای از عباس و از تشییع پنهان علی بعد از این باید برای کربلا آماده شد آخرین روز است زینب بود مهمان علی آخرین حرفی که می‌زد با یتیم کوفه بود گفت روزی می‌رسند اینجا یتیمان علی کوفه  بعد از من مدارا کن  تو با سرنیزه هات کوفه جان زینب و جان تو و جان علی مجلس نامحرم طشت زر  و جانم حسین کاش جایش بشکند آنروز دندان علی * * "ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن"* نام ما ثبت است از اول به دیوان علی هر زمانی که نجف می‌خواهم اما جور نیست با قطاری می‌روم سمت خراسان علی با علی ما آمدیم با علی جان می‌دهیم خاک ما را فاطمه خوانده است ایران علی 🔸شاعر:
❣﷽❣ 🥀 🥀 🥀: امیری حسین و نعم الامیر اجل  آمده  بر  در  خانه ام ملائک همه  دور  کاشانه ام که من  راهی کوی جانانه ام 🥀یتیمان  کوفه  حلالم  کنید  🥀علی یا علی ، یا علی یا علی من  از  دار  دنیا  دگر   خسته ام به زهرا  قسم  بار  خود  بسته ام شما را  به این  فرق  بشکسته ام 🥀یتیمان  کوفه حلالم  کنید 🥀علی یا علی ، یا علی یا علی دم آخر است و  به  لب  زمزمه  خدا حافظی  می کنم  با  همه روم  پیش  پیغمبـر  و  فاطمه 🥀یتیمان  کوفه  حلالم   کنید 🥀علی یا علی ، یا علی یا علی رسد ناله  از  هر  در  و  انجمن شود  فاتح  خیبر  امشـب کفن ولی  مخفیانه  به دست  حسن 🥀یتیمان  کوفه  حلالم  کنید 🥀علی یا علی ، یا علی یا علی 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
VafatHazratOmolbanin1400[02].mp3
5.93M
همچنان بر شانه ها می‌آیند یاران ما دکتر میثم مطیعی🎤 به مناسبت شهادت جمعی از رزمندگان جبهه مقاومت ، نیروی قدس سپاه 🥀 دوشنبه 13 فروردین 1403 شهادتت مبارک
شور0.mp3
11.05M
امیرالمومنین علیه السلام تقدیر بسته به امداد علی مثل کوهی از فولاده علی حق داره اگه لشگر در میره داره میرسه فریاد علی اومده برا شکار شهریار ذوالفقار کار کارِ حیدره مدعی برو کنار اسم مولای علی زینت سجاده چه اذونی گفته براش موذن‌زاده کعبه رو میشکافِ موقع میلادش گردن نادرشاه بسته علی قلاده 🖤🖤 [بند دوم] سودای سرم سودای علی دوست دارم بشم رسوای علی عالم قطره دریای نجف دنیا کوچه ی دنیای علی عاشقانه میبرم اسمت و مناره ها شیعه ی علی شدم اوج افتخار ها کوری چشم هاشون تو اذان هامونی یا علی تو الگوی... نطفه های پاکن رو تو غیرت دارن علت سر مستی نوجوونامونی .
شور2.mp3
3.46M
امیرالمومنین علیه السلام مماتم، صراتم سلام الله علی آب حیاتم فخر عرب علیِ ذات رطب علیِ کار خلقت دنیا در هر وجب علیِ چه مرگ شیرینی داره نوکرت آقا به عزت و و شرف لا اله الا الله اگر بپرسن از اول امام در قبرم بلند میشم و میگم علی ولی الله .
شور4.mp3
8.69M
امیرالمومنین علیه السلام [بند اول] از دو چشم سیهت نگاه می‌تابد نور پیشانی تو به ماه می تابد نرخ یوسف شکنت جمال حیدر شیر حیرت زده از اتاب حیدر معشوق ابد حیدر مولای مدد حیدر مینابی به ما فیها از برج عسل حیدر ایلیا علی کیمیا علی منجی همهانبیا علی در تورات هستی ارمیا علی مست مستم کن ساقی یا علی یا مولا علی [بند دوم مثل او نمی شدند تلاش می کردند پسر بنت اسد صداش میکردند وسط معرکه ها که تیغ می گرداند کشته های ذوالفقار فرار می‌کردند ای کوه وقار حیدر ای شیر شکار حیدر بر گردن باریکم خنجر بگذار حیدر ای جانا علی سلطانا علی شاه بیت کل دیوانا علی ای مرد کل دورانا علی خواجه قنبر مولانا علی
شور5.mp3
15.84M
حضرت امیرالمومنین (ع) [بند اول] پریشونم یه جورایی من شبیه مجنونم من از کی عاشق شدم خودم نمیدونم بدون تو زندگی نمیتونم حسین جونم درگیر فراقم در مونم وصال دوری از تو سخته یک لحظه اش یه سال رویا هام گرفتنش یه کربلا دلم برات تنگه کربلا آدم اگه تو مسیر تو بمیره قشنگ کربلا دل گیرم از همه الا خود حسین دلم برات تنگ شده حسین [بند دوم] گرفتارم خبر داری از تموم اسرارم طبیبم میشی حالا که بیمارم مگه من کی جز ام البنین دارم دوست دارم اربابم غمینه با ابرو خمیده ذکر بی قراریم یا ام البنین خیلی دوست داری منو باور من ام البنین مادر من هر کی برا تو گریه می‌کنه انگار برادر من سایه اش تو زندگی رو سر من ام البنین مادر من سفر اولم یادته یا نه ورودی حرم یادته یا نه وقتی راهی شدم از در خونه گریه ی مادرم یادته یا نه
🩸حکایت بسیار لطیف و جانسوزِ «بینوای‌نابینایی» که مولا علی علیه‌السلام از او سرپرستی می‌نمود ... {طولانی؛ امّا خواندنی} در نَقلی آمده است: 🥀 هنگامى كه امام حسن و امام حسين علیهماالسلام از دفن پیکر مطهر امیرالمؤمنین علیه‌السلام باز مى‌گشتند، نزديك دروازه شهر كوفه كنار ويرانه‌اى، بينواى بيمار و نابينايى را ديدند كه خشتى زير سر نهاده و ناله مى‌كند. 🥀از او پرسيدند: كيستى و چرا اين گونه گريه و ناله مى‌كنى؟ او گفت : غريبى بينوا و نابينا هستم ، نه مونسى دارم و نه غم خوارى ، يك سال است كه من در اين شهر هستم، هر روز مردى مهربان ، و غمخوارى دلسوز نزد من مى آمد و احوال مرا مى گ‌پرسيد و غذا به من مى‌رسانيد و مونس مهربانى بود، ولى اكنون سه روز است او نزد من نيامده است و از حال من جويا نشده است. 🥀 حسنین علیهماالسلام فرمودند: آيا نام او را مى‌دانى‌؟ گفت : نه. فرمودند: آيا از او نپرسيدى كه نامش چيست؟ گفت : پرسيدم، ولى فرمود: تو را با نام من چه كار، من به خاطر خدا از تو سرپرستى مى‌كنم. 🥀 حسنین علیهماالسلام فرمودند: آيا هيچ نشانى از گفتار و كردار او دارى؟ گفت: پيوسته زبان او به ذكر خدا مشغول بود، وقتى كه او تسبيح و تهليل مى‌گفت، زمين و زمان و در و ديوار با او هم صدا و هم نوا مى‌شدند. وقتى كه كنار من مى‌نشست مى‌فرمود: 📋 مِسكينٌ جٰالَسَ مِسكينًا؛ غَريبٌ جَالسَ غَريباً ▪️مسکینی که با مسکینی دیگر نشسته؛ غريبى که هم‌نشين غريبى شده است! 🥀 حسنین علیهماالسلام آن مهربان ناشناخته را شناختند، به روى هم نگريستند و فرمودند: اى مرد! اين نشانه ها كه بر شمردى ، نشانه هاى باباى ما اميرمؤمنان على علیه‌السلام است. 🥀 آن بينوا گفت: پس او چه شده كه در اين سه روز نزد من نيامده؟ گفتند: اى غريب بينوا! ظالم‌ جفاکاری ضربتى بر آن حضرت زد، و او به دار باقى شتافت و ما هم اكنون از كنار قبر او مى‌آييم. 📋 فَلمّا سَمِعَ الرّجلُ ذٰلکَ جَعلَ یَضرِبُ رَأسَهُ بِالأرضِ و یَحثُو الترابَ و یَصرخُ صُراخَ الثَکلیٰ ▪️آن بینوای نابینا، وقتى كه از جريان آگاه شد، سر خود را بر زمين مى‌زد و خاك زمين را بر روى خود مى‌پاشيد و مثل مادر بچه‌مُرده گریه می‌کرد. 🥀 مى‌گفت: مرا چه لياقت كه اميرمؤمنان علیه‌السلام از من سرپرستى كند؟! چرا او را كشتند؟ حسنین علیهماالسلام هر چه او را دلدارى مى‌دادند آرام نمى‌گرفت. آن پير بینوا به دامن حسنین علیهماالسلام افتاد و گفت: شما را به جدّتان سوگند، شما را به روح پدر عالى قدرتان ، مرا كنار قبر او ببريد! 🥀 امام حسن علیه‌السلام دست راست او را، و امام حسين علیه‌السلام دست چپ او را گرفتند و او را كنار مرقد مطهر امیرالمؤمنین علیه‌السلام آوردند. او خود را به روى قبر افكند و زارى بسيار كرد و گفت: خدايا من طاقت فراق اين پدر مهربان را ندارم تو را به حق صاحب اين قبر جان مرا بستان‍! 🥀 دعاى او به اجابت رسيد و همان دم در همان جا جان سپرد. امام حسن و امام حسين علیهماالسلام از اين حادثه جانسوز، بسيار گريستند، و شخصاً جنازه آن بينوای سوخته دل را غسل داده و كفن كرده و نماز بر آن خواندند و او را در حوالى همان روضه پاك ، به خاك سپردند. 📚روضة الشهداء،واعظ‌کاشانی(قرن‌۱۰)، ص۳۵۸ 📚العبرة الساکتة، ج۱ ص۹۸ ✍ خوشا به حال آن کسی که پیر را شناخته میان ظلمت جهان مسیر را شناخته از آستان چشم او غدیر را شناخته کسی که ذره ای فقط امیر را شناخته شناخته بدون شک خدای ذوالجلال را به من نگاه می‌کند و آفتاب می‌شوم اگر چه در حضور او ز شرم آب می‌شوم هنوز غرق ظلمتم که نور ناب می‌شوم همین که مست باده‌ی ابوتراب می‌شوم به شور در می‌آورم زبان شعر لال را در نفس یتیم ها رایحه‌ی تبسمی گم است در تو کهکشان ولی تو در خدا گمی در دل خاک هستی و در آسمان هفتمی دَمی به عرش می‌روی، دَمی میان مردمی ای دو دمت شکافته دایره‌ی محال را من آن یتیم کوفی‌ام که بی توأم یتیم‌تر... از حسن و حسین تو ندیده‌ام کریم‌تر از ازل عاشق توأم نه از ازل، قدیم‌تر کجاست جاده‌ای از این طریق مستقیم‌تر؟ رها کنید بعد از این حدیث خط و خال را
🩸عبارت‌هایی که دلِ یک «دلسوخته» را به این‌سو و آن‌سو می‌کشاند... در چند روایت با تعابیر مختلفی آمده است که رسولان معظّم و ملائکه مقرّب، در غسل و تشییع و دفن امیرالمؤمنین علیه‌السلام، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را یاری می‌کردند‌... 🥀 طبق یکی از این روایات، امام حسـین علیه‌السلام، هنگام غسل امیرالمؤمنین علیه‌السلام رو به برادر بزرگوارش امام حسن علیه‌السلام کرد و فرمود: برادرجان! آیا سـبُکی بدن مطهر پدرمان امیرالمؤمنین علیه‌السلام را نمی‌بینی؟!  🥀 امام حسن علیه‌السلام فرمودند: 📋 يَاأَبَاعَبْدِ اللَّهِ! إِنَّ مَعَنَا قَوْماً يُعِينُونَنَا ▪️اي اباعبدالله! همراه ما کسانی هستند که ما را در این امر کمک می‌کنند. 📚المناقب، ج۵ ص۴۹۹ ✍ گریز نیست... بلکه این عبارت‌هاست که دلِ یک «دلسوخته» را به این‌ سو و آن سو می‌کشاند... در اینجا امام حسن علیه‌السلام فرمود: 📜 «إِنَّ مَعَنَا قَوْماً يُعِينُونَنَا» ▪️همراه ما کسانی هستند که ما را در این امر کمک می‌کنند... 🥀 مثل این عبارت هم در یک جای دیگر از تاریخ‌ آمده است: ... مردان بني اسد پیش آمدند تا امام سجاد علیه‌السلام را کمک کنند... اما امام علیه‌السلام با یک حالت خضوع و خشوعی فرمودند: 📜 أنا أكِفيكُم أمرَه! ▪️من به تنهایی کفایت می‌کنم. 🥀 به امام علیه‌السلام گفتند: ای برادر! چگونه تو تنهایی می‌توانی این بدن را خاک کنی؟! ما همگی نتوانستیم حتی یک عضو از اعضای این پیکر را تکان بدهیم ... 📜 فَبَکٰی بُکاءً شَدیداً ▪️در این هنگام امام علیه‌السلام به شدت گریه کردند. 🥀 سپس رو به بنی اسد نموده و فرمودند: 📜 «إنَّ مَعِیَ مَنْ یُعِینُنی عَلَیه» ▪️همراه من کسانی هستند که مرا در دفن پیکر مطهر پدرم کمک دهند... 🥀 سپس با دست مبارکشان، بدن مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام را بلند کردند و فرمودند: بسم اللّه و باللّه و في سبيل اللّه و على ملّة رسول اللّه... 📚الدّمعة السّاكبة، ج۵‌‌ ص۱۱ 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،بحرالعلوم، ص۴۶۶
🩸وقتی‌که تابوتِ امیرالمؤمنین علیه‌السلام، از کوچه‌ها و نخلستان‌ها می‌گذشت، همه آن‌ها از روی خشوع، خَم می‌شدند... محمد‌بن‌حنیفه گوید: 📜 وَاللهِ لَقَد نَظرتُ إلٰى السَّريرِ و إنّهُ لَيَمُرُّ بِالحِيطانِ و النَّخلِ فَتَنحَنّٰي لَه خُشوعاً ▪️به خدا سوگند من به تابوت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نگاه می‌کردم که از کنار دیوارها و نخلستان ها می‌گذشت، تمام آن ها از روي خشوع، در مقابل تابوت خم می‌شدند. 📚بحارالانوار ج۴۲ ص۲۹۴
🩸عزاداری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، به هنگام دفن پیکر مطهر امیرالمؤمنین علیه‌السلام ... امیر المؤمنین علیه‌السلام به امام‌حسن و امام‌حسـین علیهماالسلام فرمود: 🥀 هنگامی که مرا در قبر گذاشتید، قبل از اینکه روي من خاك بریزیـد دو رکعت نمـاز بخوانیـد و ببینیـد چه می‌شود. هنگـامی که حضـرت را در قـبر گذاشـتند آنچه را که امـام علیه‌السلام فرموده بود، انجام دادنـد و نگاه کردنـد و ناگهان دیدنـد که قبر با جامه‌اي از ابریشم ظریف پوشـیده شـده است. 🥀 آن‌گاه امام حسـن علیه‌السلام آنچه را در زیر صورت امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود، کنار زد و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و آدم و ابراهیم را دید که با امیرالمؤمنین علیه‌السلام صحبت می‌کردند. 📋 وَ کَشَفَ الحُسَینُ مِمّا یَلِی رِجلَیه فَوَجدَ الزّهراءَ و حَوّاء و مَریمَ و آسیةَ «عَلیهنّ السلامُ یَنُحنَ عَلٰی أمیرِالمؤمنین علیه‌‌السلام و یَندُبنَهُ ▪️امام حسین علیه‌السلام نیز آنچه کنار پاهاي مبارك حضـرت بود را کنار زد و حضـرت زهرا سلام‌الله‌علیها و حوا و مریم و آسـیه را دید که براي او نوحه سر می‌دادند و عزا گرفته بودند. 📚بحارالانوار ج۴۲ ص۳۰۱ ✍ گویا هنوز منتظرِ من نشسته‌ای من با سرِ شکسته، تو پهلو شکسته‌ای یک عمر، انتظار تو را میکشم بس است هجرانِ روزگار تو را میکشم بس است از سینهٔ شکستهٔ تو سینه‌اَم پُر است از بازوان خستهٔ تو سینه اَم پُر است آری شنیدنیست، غم اینچنینی‌اَم طولانی است قصهٔ خانه نشینی‌اَم می‌آیم و نگفتنی‌اَت را به‌من بگو آن قصهٔ شنیدنی‌اَت را به‌من بگو من مانده‌ام هنوز، از آن رو گرفتنَت وای از زمانِ دست به پهلو گرفتنَت ای‌کاش حرفی از در و دیوار می‌زدی یکذّره حرف، از نوک مسمار می‌زدی یادم نرفته آخرِ خط، گفتی یاعلی بودی به‌خون و خاک و فقط، گفتی یاعلی حالا علی بسوی تو پرواز می‌کند عقده ز استخوانِ گلو باز می‌کند...