#زمینه_شور_واحدروضه_ای
#شب_دوم_محرم
🎶#سبک_دلشوره
#دلشوره_افتاده
☑️بند اول
دلشوره افتاده به جونم اینجا
دست خودم نیست پریشونم اینجا
می دونم اینجا آخره مسیره
واسه همینه نگرونم اینجا
قربون چشمای ترت برادر
حرفی بزن با خواهرت برادر
تا وقت دارم بزار عمل کنم من
وصیتای مادرت برادر
حس بدی دارم برادر اینجا
می بینه داغ تو رو خواهر اینجا
چند روز بعد تو قتلگاه می بینم
غرق به خون میشی تو بی سر اینجا
☑️بند دوم
بعد تو زندگی برام بی معناس
بعد تو دیده هام شبیه دریاس
دلشوره افتاده به جونه زینب «س»
آخره دنیا که میگن همینجاس
کنار من بیا بشین برادر
غصه رو تو چشام ببین برادر
بوی جدایی میده خاک این دشت
خیمه نزن تو این زمین برادر
لحظه های خوشی ما سر شده
غصه تو قلبم چند برابر شده
حس عجیبی دارم اینجا حسین
معلومه که روزای آخر شده
حسین حسین حسین جان
☑️بند سوم
ثانیه ها خیلی دقیقه اینجا
هر کی می بینی نارفیقه اینجا
توو دستای لشگر کوفی داداش
نیزه و تیرو سنگ و تیغه اینجا
اشکای چشم من شده یه دریا
میترسم از گرگای بین صحرا
دلواپسم خیلی برا رقیه ت
خار مغیلون داره خاکه اینجا
اینجا صدای همهه زیاده
صدای زنگ قافله زیاده
دلواپسه رباب و اصغرم من
اینجا شبیه حرمله زیاده
حسین حسین حسین جان
☑️بند چهارم
خواب زمان بچه گیم یادته
گریه میکردم از قدیم یادته
نگو قراره اینجا تعبیر بشه
تنت میشه ذبح عظیم یادته
خواب میدیدم تن تو نیزه زاره
از بدنت بارون خون میباره
میکشنت پیش چشام برادر
با لب تشنه با گلوی پاره
کاشکی تو رو به زیر پا نبینم
سره تو رو رو نیزه ها نبینم
لال بشم و یه روز خدانکرده
سر تو توو تشت طلا نبینم
حسین حسین حسین جان
💠💠1⃣3⃣2⃣2⃣💠💠
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
#مناجات_مهدوی_ورودکاروان_به_کربلا1
#شب_دوم_محرم
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
آقا دوباره قلب تو غرق عزا شده
در سینه ات حسینیه ی غم به پا شده
با داغ روی داغ به همراه قافله
قلب تو هم مقیم زمین بلا شده
حق می دهمکه اشک تو تبدیل شد به خون
جدّت حسین راهی کرب وبلا شده
داری ورود قافله را میکنی مرور
با داغ های عمه دلت آشنا شده
وقتی که پای عمه شده آشنای طف
لبریز آه و ناله و سوز و نوا شده
گویا که لحظه ای که رسیده به کربلا
بر داغ های روز دهم مبتلا شده
حالا به دور عمه صفی از محارم است
از محملش به سمت حرم کوچه وا شده
حالا میان اکبر وعباس وقاسم است
دردش به یک نگاه حسینش دوا شده
می بینی ای غریب جهان چند روز بعد
زینب اسیر درد هزاران جفا شده
بر روی تل نظاره کند سوی قتلگاه
رأس حسین زینت سر نیزه ها شده
وای از زیارت تن عریان و بی کفن
جسمش میان گودی مقتل رها شده
در وقت بوسه روی رگش می کند نگاه
هر استخوان پیکر او جا به جا شده
.
#سبک_زمزمه_واحد_ورودیه_کاروان
#شب_دوم
#محرم
🏴بند اول:
حالم پریشونه اینجا کجاس داداش
توی جواب من نگی کرب و بلا ای کاش
دلشوره هام شروع شده به فکر زینب باش
اینجا خاکش بوی غم داره بیا بریم
قبل از اینکه بشیم آواره بیا بریم
تا هنوز داریم راه چاره بیا بریم
بیا بریم از این بیابون
حرمت نداره اینجا مهمون
از عهدشون شدن پشیمون
🏴بند دوم:
رو گونه هات اشک غریبی میریزه
قلب منو چشمای تو از غصه لبریزه
بی تابی و لحن صدات خیلی غم انگیزه
از چی داری روضه میخونی بگو به من
واسه ی چی اینقدر دلخونی بگو به من
از زمزمه های پنهونی بگو به من
بگو به من درد دلاتو
دلیل این سوز صداتو
تا که بشم هم ناله با تو
🏴بند سوم:
فکرش برام سخته جدا بشیم از هم
خودت بگو کی بعدِ تو واسم میشه همدم
حتی خیال رفتنت میزنه آتیشم
اگه بری من با این ماتم چیکار کنم
دورم بشه پر از نامحرم چیکار کنم
همسفرشیم منو شمر باهم چیکار کنم
چیکار کنم با این عبارت
شام و کنیزی و اسارت
امون از این همه جسارت
.
از لحظه ای که وارد کربلا شد و اسم کربلارو شنید زینب، فهمید چخبره
هی پر خیمه رو کنار میزد
هی به قد و بالای ابالفضل نگاه میکرد
هی به قد و قامت حسین نگاه میکرد
خدا یعنی 8 روز دیگه،من بی برادر میشم؟؟
😭😭😭😭😭
چشم بهم بزنی،روز عاشورا میاد
چشم بهم بزنی،سر حسین بالا نیزس
چشم بهم بزنی،همین زینبی که از رو ناقه پیاده شد،با احترام،باعزت/ قراره دوباره سوار مرکب بشه زینب
اما اون روز دیگه فرق داره
با احتیاط لاله مارا سوار کن
زینب بیا،سه ساله مارا سوار کن
با احتیاط،این شانه شان درد میکند
این جای تازیانشان،درد میکند
بااحتیاط،خسته شدن این ستاره ها
این گوش های پاره،سر گوشواره ها
دارند میروند ازینجا،عزیزها
تاشهرشام مثل غلام ها
#حسین...
😭😭😭
هرچه او داشت،در توان میزد
هرچه او داشت،باهمان میزد
گریه های بی امانم را
تاکه میدید،بی امان میزد
حسین...آه آه آه
حنجرش را از قفا میزد
پیرمردی با عصا میزد
یک نفر هم، با سرِ نیزه
در دهانش،بی هوا میزد
😭😭😭😭😭😭😭😭
دلشوره عجیبی گرفتن،دل تو دلشون نبود
همه به همدیگه پناه آوردن تا اومدن کربلا
یکی میگفت عمه دلم خیلی شور میزنه
خوده زینب، تا اسم کربلارو شنید،یهو لحن صحبت کردنش عوض شد
زیر زبون برا خودش روضه خوند...
خداحافظ،ای جوانی زینب
دوم محرما... هنوز عاشورا نیومده
فقط اسم کربلارو شنیده
خداحافظ،ای جوانی زینب
جوونی بره،چی میاد؟؟
سلام ای قد کمانی زینب
حسین...آه آه
یه چند لحظه حسین دور شد، امشب میخوام تو این فضا روضه بخونم
💠یه چند لحظه دور شد، خانم زینب کبری از شدت غصه کربلا بیهوش شد
علی اکبر متوجه شد.
اومد آقا سیدالشهدا رو صدا زد، بابا عمه جانم غش کرد.
الانه که جان از بدنش،مفارقت کنه
عجله کن.
☑️اقا سیدالشهدا اومد، زینب بهوش اومد،چشم که باز کرد فهمید علی اکبر همچین کاری کرد، گفت برادرزاده دستت درد نکنه،جبران میکنم
گرفتی دیگه؟! جبران خانوم زینب، چی بوده...
شب دوم،کجاها داریم میریم؟!
☑️میدونی چجوری جبران کرد زینب؟؟
زینبی که سایشو کسی ندیده، یوقت وسط لشکر، دوان دوان داره میره سمت جنازه علی اکبر
بدن علی اکبر،پاره پاره
هرکاری کرد،علی اکبر حرفی نزده
صدا زد حالا که اینجوریه،تو غیرت اللهی، با این یه جمله حتما حرف میزنی
خیز از جا،آبرویم را بخر
عمه را از بین نامحرم،ببر
♻️حسین...
هی میگفت ای برادرم
از یه طرف میگفت جگر گوشه برادرم
حسین...
جانم جانم...
#حاج_عباس_طهماسب_پور
#زمینه
#امام_حسین_ع
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#برای_ظهور
➖➖➖➖➖➖➖
مخدرات کنار ابناء و بنات
هاشمیان به صد سلام و صلوات
با شاه عالی درجات به کربلا رسیدن
گره های معجر ها محکم دور هر ناقه پر از نوره
دم خیمه های ثارالله ابوفاضله که ماموره
پس چرا عقیله سادات داره این همه دلشوره
ورق برگشت
خیمه رو غارت کردن
به اهل بیت ارباب جسارت کردن
ورق برگشت
به سوی قتلگاه قصد غربت کردن
ورق برگشت
به ساحت حسین هتک حرمت کردن
🔺️اعوذ بالله من الکرب و بلاء🔻
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آب حیات نخوردی از آب فرات
جلو چشات میرن به سمت خیمه هات
جلو چشای بچه هات شدی قتیل العریان
جای خواب رقیه ات بود روی بازوی عباس و
ماه و میدیدی آقا تا می دیدی روی عباس و
آخ عمود آهنین وا کرد سر تا ابروی عباس و
ورق برگشت
یکی سنگ آورد
یکی خلخال پای یتیمات و برد
ورق برگشت
گل سه سالت اینجا چقدر سیلی خورد
ورق برگشت
یتیم و که زدن دیگه جوون مردی مرد
🔺️اعوذ بالله من الکرب و بلاء🔺
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️