#حضرت‌محمد_جشن 🔸سرود میلاد پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله شب نعمت، شب رحمت، شب لطف و برکات به رخ حضرت احمد، به محمّد صلوات شب شور آمده وقت سرور آمده شب مولودی حضرت نور آمده یا محمّد رسول الله یا محمّد یا نبی(۴) بده ساقي، مي باقي، که شود شامل ما خوشیِ دل، حل مشکل، مستی کامل ما ای مه کامله گل پسر آمنه خاتم الانبیاء مولا ابا الفاطمه یا محمّد رسول الله یا محمّد یا نبی(۴) گل رویش، خم مویش، غم دل ها بخَرَد به همان خلق نکویش دل عالم ببَرد دلربایی کند کعبه گدایی کند او به لبخند خود کار خدایی کند یا محمّد رسول الله ـ یا محمّد یا نبی(۴) ✍

#حضرت‌محمد_جشن 🔸سرود میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده دنیا حبیب کردگار عالمین آمده آنکه بود بر فاطمه نور دوعین یا حبیبی یا حبیبی یا رسول الله مدد عرشیان صف بسته بهر دیدن در ثمین در بغل بگرفته او را حضرت روح الامین یا حبیبی یا حبیبی یا رسول الله مدد دور خورشید رخش گردد زمین وآسمان یا محمد مرحبا، ذکر تمام عرشیان آسمان مکه نورانی شده از طلعتش از وجودش لطف حق گشته زمین را ارمغان یا حبیبی یا حبیبی یا رسول الله مدد آمده ختم رسولان سرور کل بشر ظلمت جهل عرب را آمده صبح سحر رحمت اللعالمین آمد به دنیای وجود آورد بر کل محرومان عالم او ظفر یا حبیبی یا حبیبی یا رسول الله مدد روز میلاد نبی هر مسلمی شادان بود روز وحدت از برای خلق با ایمان بود از تفرق برحذر شو ای مسلمان این زمان تفرقه بین مسلمانان ره شیطان بود یا حبیبی یا حبیبی یا رسول الله مدد ✍.

هرشب با بیقرار اصفهانی (پند حکایت مدح شماره ۲۷۷) گر نگاهی  به  ما کند زهرا ################# قاضی  پرونده ای   گفتا   سخن در   میان  هیئت  و  در   انجمن خواب دیدم من  شبی دخت نبی فاطمه  همسر   به   مولایم  علی گفت  با  من  گوش  کن  امر  مرا صبح   فردا    قاتلی    بنما    رها نام    او    باشد    فلانی   بیگناه این جوان اکنون. منم  او را پناه او   برای  عصمت  ما   شد  اسیر دادِ   او  از  محکمه   قاضی بگیر نیمه شب ازخواب خودبرخواستم نام  او  را   پیش   خود   بنگاشتم گریه  میکردم  که    لایق  بوده ام خواب  زهرا   مادرم    را  دیده ام صبح   زودی   آمدم    در   محکمه در    دلم   بس    دلهره  و    واهمه خواستم پرونده را در نزد خویش امر  مادر  فاطمه  من    دل پریش خواندم وحیران شدم زین  ماجرا قاتلی  بود  و  دو  مقتول در   نزا حکم  اعدام  روی آ ن قصه   تمام باید  اجرا   می شد  و  ختم کلام قاضی  القضات  را   گفتم  چنین امر    زهرا    آمده   اینک    یقین خواستیم پرونده را   با آن جوان تا   دوباره   بررسی   گردد  همان آن  جوان  گفتا به ما این نکته را من    برای   غیرتم    کردم    نزا ما   ربودیم  دختری  را در مسیر ما به دست خود ورا بردیم اسیر در بیابانی به دور از شهر خویش ماسه‌ تن بودیم ودختر دل پریش گریه  می کرد  و  فغانش بر  هوا شکوه می برد هر دمی پیش خدا داد  میزد  ( سیدم )  زهرا    کمک با  نگاهش ریخت بر  زخمم  نمک نام زهرا گفت و من  مضطر  شدم با دو  دست خود به  روی سر زدم خود  سپر  کردم  بر او  در  ماجرا گفتم  او  خواهر   بود  اینک   مرا دوستان  دشنه   به   بازویم  زدند تا  که  کام  از   دختر  مردم   برند هردو را  کردم هلاک در گیر  و دار می کنم   بر  غیرت   خود  افتخار دختر    مردم    نجاتش    داده ام من    برای   مرگ   خود   آماده ام تا   شنیدم   حکم   اعدامم   رسید مادرم     زهرا    صدایم   را  شنید گفتم  ای   بانو    بیا   دستم  بگیر ای   که  هستی بیگناهان را  مجیر من  دفاع  کردم  ز  ناموس خودم حالیا    دانم   خودم   خیلی   بدم از   شما  خواهم   مجازاتم    کنید راحت از  رنج   و   مکافاتم   کنید حکم   او  را   ما  عقب  انداختیم ما ‌  به   تجدید   نظر    پرداختیم محکمه   گفتا  که   آزادش   کنید امر   زهرا   باشد و    شادش کنید معجزه رخ داده  بود  از   امر  حق لطف  زهرا   شامل   یک   مستحق تا    شنید    حکم     برائت    آمده فاطمه      بهر       شفاعت     آمده همچو باران گریه میکرد آن جوان گفت    و   ممنونم   خدای  مهربان بعد  از  این  من خادم   زهرا شوم من   به   دنبال    سعادت    میروم ( بیقرارم  )   من     گدای    فاطمه هستیم      باشد       فدای   فاطمه بیقرار اصفهانی التماس دعا

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالــم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه ی بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری اَرنه دوزخ به شـــرار قهر ســوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن که نگیـــن پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علــم کنـد به عالم شهـدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که می تواند که به سر برد وفا را نه خدا توانمش خواندنه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را به دو چشم خون فشانم هله اِی نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیام ها سپردم همه سوز دل صبا را چو تویی گردان به دعای مستمنـــدان کــه ز جــان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را ”همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را “ ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوش است "شهریارا" #سیدمحمدحسین_بهجت_تبریزی_شهریار

─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ #رباعی_میلادیه #پیامبر_اکرم_ص #امام_صادق_ع 🌸࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ‏ بخشیـده خـدا دو چشمه از آب حیـات جوشیده از این دو چشمه خیر وبرکات خواهی که شوی زنده از این کوثـر ناب بفرسـت تو بر احمـد و صـادق  صـلوات 🌸࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌

. #تک #میلاد_رسول_الله ولادت آقا رسول الله صلوات الله علیه شب میلاد پیمبر خدا شد دلم ما دیگه ز غصه ها رها شد صدای هلهلمون رفته تا ابرا تمومه حاجتامون امشب روا شد میرقصن ماه و ستاره زمستونه ما بهاره مولا آقا رسول الله مولا آقا رسول الله هفتا آسمون اسیره یک نگاشن به خدا کشته مرده ی اون خنده هاشن واسه اینکه خنده بشینه رو لبهاش حاضرن جون بدنو عمری باهاشن تا صبح میخونن ملائک آقا ماییم هلاکت مولا آقا رسول الله  مولا آقا رسول الله رحمت العالمین اومد به دنیا کور بشه چشم حسود بگو ایشالله از بس که جمال اون به دل میشینه تو هم مثل مادرش بگو ماشالله رحمان و رحیم آقای ما کریم مولا آقا رسول الله مولا آقا رسول الله .

. #سرود #میلاد_رسول_الله شده بهم متصل زمین و عرشِ خدا اهل دو دنیا شدن همه با هم یک صدا راه افتاده هلهله خوش اومده مصطفی اهلا و سهلا میگن به خاتمُ الاَنبیا ابِ حیاتش روی دنیا چکید شعله ی اتشکده خاموش شد لاتُ ، اُساف و هُبُل و نائله از اون به بعد دیگه فراموش شد نورِ علمِ احمد علی شد یا حیدر ذکر جَلی شد بند دوم مُنجی ادم اومد دلبرِ عالم اومد ملک سلیمان جلو خاکِ پاهاش کم اومد بهشتِ اعلی هم از عطرش معطر شده خوشِ دلِ انبیاء امنه مادر شده نوره تمومِ تار و پودِ نبی عرشِ خدا دارُالخُلودِ نبی هنوز علی نیومده ولی هست عشقِ علی تویِ وجود نبی نورِ علمِ احمد علی شد یا حیدر ذکر جَلی شد بند سوم عشقِ ما پیمبری مذهبِ ما حیدری رسیده این حق بما با مکتبِ جعفری درسِ ما شکوهِ عشق صادقیِ روحِ عشق کشتیِ نجاتِ ماست این حسینِ نوحِ عشق روایتای جعفری قشنگِ مخصوصا اون بابُ الحسینِ شیعه گنبد سبزِ مسجدُ النّبی تا بقیعِ بین الحرمینِ شیعه نورِ علمِ احمد علی شد یا حیدر ذکر جَلی شد #خادم_زینب ✍ #سرود_میلاد_پیامبر_و_امام_صادق_علیهم_السلام #هفته_وحدت #هفدهم_ربیع

بند اول