|⇦•یه ایران و یه سلطان و...
#سینه_زنی وتوسل به امام رضا وحضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص
یه ایران و یه سلطان و
بنازم حرم شاه خراسان و
حرم از بس که جذابه
به جنّت نمیدم یه عکس ایوان و
قطره، قطره مثلِ من دریا، دریا مثل تو
نوکر، نوکر مثل من آقا، آقا مثل تو
تو که قبلهی توی مشهدی
تو مقصودیوخودت مقصدی
من هربار میام تو صحنت میگم
چه گلدستهای عجب گنبدی
«مدد، مدد، علی موسی الرضا»
امام هشتم ادرکنی
پیمبر به تو گفته بِضعَتُ منِّی
پناه انسی و جنّی
پیمبر به تو گفته بِضعَتُ منِّی
با تو حالم خوب میشه
زخم بالم خوب میشه
هرسال مشهد مهمونم
اون سال، سالم خوب میشه
قطره قطره مثل من، دریا دریا مثل تو
نوکر نوکر مثل من، آقا آقا مثل تو
به لبخند تو اسیرم رضا
تو سلطان و من فقیرم رضا
بگردم همه جهان و بازم
میفته به تو مسیرم رضا
«علی موسی الرضا مدد مدد »
سلام از ما جواب از تو
ما تشنهایم و یک جرعهی ناب از تو
سلام از ما جواب از تو
دوا کردن این حالِ خراب از تو
تو جانی و جانانی ما عبد و تو سلطانی
زیباترین توصیفِ کربلای ایرانی
من از بچگی بدهکارتم
هواخواهتم، هوادارتم
نمیخوام رها شم از بندِ تو
همه عمرم و گرفتارتم
ای به قربانِ سلطان کربلا
که شاه شاهانه فرمانروای دل
خسروِ خوبانه
جان جان جان جان جان جانانه
من مسلمانه
دینی که ذکر هر شبش حسین جانه
ابن الکریمه وقدیمَ الاِحسانه
رضا رضا رضا رضا جانانه
هم نامش دوای ما
هم خاکش شفای ما
این تنها حسینه که میمونه برای ما
اون که همیشه با نگاهش
دلای ما رو زیر و رو کرد
بیآبرویی مثل من رو
فقط حسین با آبرو کرد
«لارِفیق، الّا حسین»
من گرفتاره
اونکه هوای این نوکرشوداره
جز دست مادرش ما رو نمیسپاره
یارِ یارِ یارِ منِ بی یاره
دل بیچاره کی می تونه
محبتاش و بشماره
تومحشرم من و تنها نمیزاره
یا مَن اَظهَرَ الْجَمیل
یا مولای الدَخیل
هرشب سینه میزنم
روی بال جبرئیل
اونکه میزاره صورتش رو
رو صورت غلام سیاهش
ایشالا که بشه دم مرگ
نگام بیفته به نگاهش
«لا رِفیق، الّاحسین»
خیلی آقایی...
بردی دل یه دنیا رو به تنهایی
کارم کشیده از جنون به رسوایی
شورِ شورِ شورِ سینه زنهایی
خیلی آقایی
تنها فکر نوکرات تو دنیایی
پشت درِ بهشت منتظر مایی
شورِ شورِ شورِ سینه زنهایی
از خاک غم توأم اصلا آدمتوأم
دنیا نه قیامتم زیر پرچم توأم
روم و زمین نزن دوباره
لطف توعه از اینا
از حالا تا وقتی که زنده ام
جانمونم تو اربعینا
«ابا عبدالله ...حسین»
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ایام_زیارت_مخصوص
|⇦•سلطان دلم ...
#سینه_زنی وتوسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص
سلطان دلم رعیت منم
چه سعادتی برام که با تو هموطنم
وقتی که یه بار پیشت میام
تو خودت سه بار میایی برای دیدنم
سلام ای صَنما سلام قبله نما
سلام ساحل امن من سلام شاه کرم
سلام سمت حرم سلام معنی پر زدن
تویی که با من آشنایی
معنی رحمت خدایی
رفیق من امام رضایی
«ابا الحسن یا رضا»
جاری میشه اشک چشام
یا امام رضا ببین اسیر فاصله هام
من معتقدم هر بار میام
توی دستای توعه برات کربلا
سلام هستی من سلام امام رضا
سلام ای مهربونم سلام به مشهدت
سلام به گنبدت سلام آروم جونم
خدا به من چه رزقی داده
که قِسمتم با خانواده
زیارت بابُ الجواده
«پناه من یا رضا یا رضا»
.
|⇦•عاشق این مرقد و...
#سینه_زنی وتوسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص
عاشق این مرقد و این گنبدم
واله و شیدا به سویت آمدم
آمدم ای شاه پناهم بده
خطِّ امانی ز گناهم بده
سلام ای شاه خراسان، سلام ای حضرت سلطان
سلام ای جسمِ مرا جان، ای شاهِ خراسان
یا رضا! قسم به این صحن و سرایت
قسم به گنبد طلایت، بمیرم عاقبت برایت
تویی که اربابی و ما رعیتیم
تا به ابد شاکر این نعمتیم
صحن و سرای تو بهشتِ خداست
ضریح تو شعبه ای از کربلاست
سلام ای علّت ایمان، سلام ای قبلهی ایران
سلام ای جسمِ مرا جان، ای شاهِ خراسان
یا رضا شکسته بغض بیصدایم
به درد و غصّه مبتلایم، اسیرِ داغ کربلایم
قسم به این صحن و سرایت
قسم به گنبد طلایت، بمیرم عاقبت برایت
«یا رضا یا رضا یا رضا »
از غم تو اگر بگریم رواست
سر بریده ای که بر نیزه هاست
بی سر و سامان توأم یا حسین
دست به دامان توأم یا حسین
|⇦•گاه حیران گاه...
#سینه_زنی و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص
گاه حیران گاه گریان میشوم
گاه گریان گاه حیران میشوم
پیش تو لالم کَرَم کورم گُمم
هر چه را تو خواستی، آن میشوم
من گناهم، تو ثوابم میکنی
کُفرم و در صحن، ایمان میشوم
از همه بر تو پناه آوردهام
از همه جز تو گریزان میشوم
دور زائرای تو میگردم و
در حرم، کَلبِ نگهبان میشوم
جای مُهرِ خویش هنگام نماز
خیره بر آیینه بندان میشوم
آب و نان مال بقیه، من فقط
کاسه لیس ظرفِ سلطان میشوم
من ز قم سوی تو میآیم رضا
تلخم و پیش تو سوهان میشوم
کعبه جایش بر سَر اما بیشتر
من هوایی خراسان میشوم
ای خدا شکرت فقیرم، چون فقط
راهی حجِّ فقیران میشوم
آنقَدَر گفتم رضاجانم رضا
تا که سرمستِ حسین جان میشوم
|⇦•سراغ پرچمت را ....
#مدح وتوسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص
سراغ پرچمت را از شمیم باد میگیرم
نشان رود را، از ماهی آزاد میگیرم
شَفا یعنی نخ پیراهنی که غرق یوسف بود
به این امّید، من هم بوسه از فولاد میگیرم
مرا گم کرد، چشمانی که محو صحن و گنبد شد
نشانی تو را از کور مادرزاد میگیرم
به غیر از دیدنت، هرحاجتی آوردهام؛ رد کن
پس از دیدار، هرچیزی که لطفت داد؛ میگیرم
من از گرد و غبار زیر جاروهای خُدّامت
پس از افتادگی، پرواز را هم یاد میگیرم
نشستن با کبوترهای دستآموز تو، درس است
برای جَلد بودن، رخصت از استاد میگیرم
غم تو، گوهری نایاب در دنیای شادیهاست
من این دَم را میان صحن گوهرشاد میگیرم
.
|⇦•آسمان است و خسوف...
#روضه وتوسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص
آسمان است و خسوف قمرش معلوم است
غربت بیحد او از سفرش معلوم است
کولهبار سفر آخرتش را بسته
از مناجات و نمازِ سحرش، معلوم است
*امام رضا فرمود: ابا صلت اگر آمدم عبا به سر کشیدم دیگه با من حرف نزن، فقط در حجره رو ببند....*
موی آشفته و اوضاع به هم ریختهاش
با عبایی که کشیده به سرش، معلوم است
*مسیر خونه نزدیک بود ابا صلت میگه دیدم آقا هی رو زمین مینشینه، هی با کمک دیوار بلند میشه، هی میگه وای مادر...یکی از نشانه های غربت دوری از مادره...*
دو قدم راه نرفته، چِقدر میافتد
ناتوان بودنش از زخم پَرش، معلوم است
به زمینخوردن او ارثیهی مادری است
دردِ پیچیده به پهلو؛ اثرش معلوم است
وسط حجرهی دربسته به خود میپیچد
اثر زهر به روی جگرش، معلوم است
خواهرش نیست ببیند چه سرش آمده است
ولی از حالت بغض پسرش، معلوم است
لبِ او سرخ شد امّا به خدا چوب نخورد
مجلس شام به چَشمان ترش، معلوم است
روی خاک است ولی زیر سمِ اسب نرفت
روضهی عصر دهم در نظرش، معلوم است
نعلها بود که محکم روی پیکر میرفت
یک نفر در طلب جایزه با سر میرفت
*ابا صلت میگه دیدم امام رضا داره میاد چند قدم که راه میاد هی روی زمین میشینه گریه می کنه. عبا رو سر کشیده. صورت مبارکشون روکسی نمی دید اما اباصلت میدونست که امام رضاست داره میاد دوید زیر بغل آقا رو بگیره.....
دلها رفت تو ی یه کوچه. وقتی به علی خبر دادن فاطمه ات از دنیا رفت .تومسجد بود حسنین آمدن مسجد رو ورانداز کردن، بابا کجاست؟ گفتن بابا! مادراز دنیا رفت. یه مرتبه علی با صورت به زمین افتاد....
لنگر زمین و آسمان، ستون اسلام و مسلمین، شمشیر خدا و شیر خدا، پشت وپناه پیغمبر، کَنندهٔ در خیبر، فاتح بدر وحُنین، علی داره به طرف خونه میاد.. مسیر خونه نزدیک بود دیدن فاتح خیبر هی زمین میخورد بلند میشد می گفت: یا زهرا! به حجره رسید دیدن دیگه رو زانو داره راه میاد بچه ها دارن میبینن اینم یه زمینخوردن. بازم بگم ....*
«از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین»
*اما همه ی این زمینخوردنها معلولِ یک زمین خوردنه. یا دوتا یا سه تا..اولیش مادر بین در ودیوار زمین خورد.دویش اونجا که کمربند علی روگرفته بود با ضرب غلاف وتازیانه ولگد زمینخورد. یکیشم اون جا بود که امامحسن میگه من دستم تو دست مادرم بود، چنان مادرم به دیوار خورد... بمیرم برا مادر پهلو شکسته ات آقاجان..*
.