#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
دلیل خلق جهان، اصل اعتقاد، حسین
کلید گنج خدا، قبلهٔ مراد، حسین
تجلّی احدیّت، محبّت مکنون
بنای وحدت و توحید و اتّحاد، حسین
چو خواست نام نهد خویش را خدای صمد
نیافت نامی از این خوشتر و نهاد حسین
گدای مضطر من، زحمت زیادی، من
عطای بیمنّت، رحمت زیاد، حسین
نبین سری به گریبان غم فرو بردیم
که میکند همه را روز حشر شاد حسین
به عجز راه دَرَش گیر و مُحرم دل باش
که گشت کشتهٔ شمشیر اجتهاد حسین
به بیجوابی هَلْ مِنْ مُعین او سوگند
که تا به مرگ بگوییم؛ زنده باد حسین
تمام عرش و سماوات بر زمین افتاد
در آن نفس که ز زین بر زمین فتاد حسین
من از غم تو فراموش کردهام خود را
تو هم به حشر بیاور مرا به یاد، حسین..
🔸شاعر:
#سید_مهدی_طباطبایی
==========================
لطف روضه
گفتند کارتان؟ همه گفتیم نوکریم
چون بار عشق را به سر شانه میبریم
ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد
اما به لطف روضۀ ارباب بهتریم
از هر چه بگذری سخن دوست خوشتر است
پس میشود به عشق تو از هر چه بگذریم
فرقی نمیکند چه کسی با چه منصبی
در پای سفرهات همه با هم برابریم
گریه زبان مادری نوکران توست
احساس میکنم همه با هم برادریم
«ما را سری است با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم»
مسجد برای زاهد و کعبه برای خلق
بگذار با حسین بگویند کافریم
علامهایم گاهی و گاهی رسول ترک
یک روز روضه خوان تو، یک روز منبریم
با هر که گفت گریه چرا؟ گفتهایم که ما
داغدار حنجر در زیر خنجریم
بهشت
فرقی ندارد که جهنم یا بهشت است
هرجا که میگویم حسین، آنجا بهشت است
هر روز از این روضه به آن روضه دویده
حق دارد آنکه گفته این دنیا بهشت است
چشمی که از داغت نمیبارد جهنم
چشمی که از داغت شود دریا، بهشت است
ششگوشه را از ششجهت دیدیم و گفتیم
از هر جهت این کعبۀ زیبا، بهشت است
بالا و پایینی ندارد خانۀ تو
بالای سر فردوس و پایین پا، بهشت است
با جبر ما را عاشق خود کن که فردا
در اختیار حضرت زهرا، بهشت است
گفتند زهرا زائر شبهای جمعه است
گفتیم زیر پای مادرها بهشت است
خیمه به خیمه سوخت دست و پای طفلان
در آتشی که شعلههایش تا بهشت است
شنیدم سینهزنها را پریشان دوست داری
میان روضههایت چشم گریان دوست داری
همین اشک و همین دستی که میکوبم به سینه
همین یعنی تو نوکر را کماکان دوست داری
یادت میآید زیر پرچم گریه کردیم؟
هرجا حسین گفتند، در دم گریه کردیم
تا کربلا رفتیم و با هم روضه خواندیم
تا کربلا رفتیم و با هم گریه کردیم
روضۀ سقا
این جمعه هم گذشت، نشد تا ببینمت
دادم به دل امید که فردا ببینمت
میخوانم از دو دست ابوالفضل تا مگر
یک شب میان روضۀ سقا ببینمت
روضهخوانها غالباً وقتی به منبر میرسند
با همان یک یا حسین از سر به آخر میرسند
روضهها را از پسر تحویل بابا داده و
از سر بر نیزۀ بابا به دختر میرسند
.
چشم و چراغ آل فاطمه آمد
دست گل جواد الائمه آمد
بانگ منادى آمد تبارک اللَّه
موسم شادى آمد تبارک اللَّه
گل نغمه شادی از منادی آمد
از سوی مدینه بانگ شادی آمد
با آمدن طنین بال جبریل
عطر نفس امام هادی آمد
محسن بلنج
امشب به هر قافله آوای منادی است
هنگام سحر گشته و بهر همه شادی است
آمد به زمین جواد را روشنی چشم
میلاد پر از سرور و فرخنده هادی است
ای دوست بیا که وقت شادی آمد
هم عزت و هم نور الهی آمد
بر خلق خدا رحمت حق نازل شد
فرزند تقی امام هادی آمد