eitaa logo
ذاکرین آل الله
297 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
320 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
شور (اسقبال وشروع محرم) سبک (ابواافضل شعارمه) محرم پر از غمه ٬ محرم ماه دمه محرم فصل عزا و ماتمه محرم وقت عزاست ٬ محرم عقده گشاست محرم هر دلی توی کربلاست چشماتونو باز دریا کنید رسیده ماه محرم مجلس و کرببلا کنید رسیده ماه محرم کربلا کربلا ٬ میکشی آخر تو مرا(۲) یاحسین منم گدات ٬ یاحسین دل مبتلات یاحسین محشره نام دلربات آرزوم دعای توست ٬ آرزوم عطای توست آرزوم دیدن کربلای توست ببین که من بازبه لطف تو برات به سینه میزنم دوباره زهرا مادرتو پیرهن سیاه کرده تنم کربلا کربلا ٬ میکشی آخر تو مرا حسین جان ای امیرم٬حسین جان من فقیرم حسین جان از در خونت نمیرم دل من هوایی شد ٬ دل من خدایی شد دل من به عشق تو کربلایی شد باز دل تنگ منو ببین کرده هوای کربلا مثل پرنده پر میزنه تو کوچه های کربلا کربلا کربلا ٬ میکشی آخر تو مرا .
قند مکرر اسم «حسین» است، والسلام شیرین‌ترین کلام، کلام حسین شد «با یک سلامِ صبح به ارباب بی کفن» روزم پر از جوابِ سلامِ حسین شد https://eitaa.com/Arbabhosyn . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رواق خاک آلود شبستانی که من دارم کجا و شان بی پایان مهمانی که من دارم . ببافم فرش قرمز رنگ با گیسوی خونینم به کار آید همین موی پریشانی که من دارم . سر و رویت به هم خورده ولیکن باز زیبایی ندارد هیچ کس مثل پدر جانی که من دارم . اگرچه خاکی است اما شبیه طشت اصلا نیست بیا بنشین عزیزم روی دامانی که من دارم . الهی بشکند دستی که محکم خیزران کوبید شده لب پر لب قاری قرآنی که من دارم . از آن لحظه که دیدم در دهانت نیست دندانی بدم می آید از این چند دندانی که من دارم . به جای دست از مویم بلندم کرده از بس زجر پریشان تر شده موی پریشانی که من دارم . نمی دانم که از ضعف است یا که از شکستن هست دلیل از سر شب دست لرزانی که من دارم . سراغت را گرفتم با لگد سرباز رومی زد زبانم را نمی فهمد نگهبانی که من دارم . تو را اینجا کشیدم که بگیرم بوس آخر را ندارد هیچ کس مانند پایانی که من دارم . . . گروه شعری یا مظلوم
جهت استفاده برای پروفایل ☝️☝️☝️☝️
روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾• السلام علیکم یا اهل بیت النبوه خدا جلوه‌اش در دل عارفین من الاولین بوده و الاخرین بنازم به نازی که از ما کشید بنازم به این احسن الخالقین مرا آفریده برای حسین لک الحمد، حمد همه شاکرین یکی گفت در گوش من یاحسین شنیدم دو یا ارحم الراحمین به قرآن، بهشتِ خدا بی حسین شود بدتر از اسفل السافلین به مستی من لحظه‌ای شک نکن که جوشیده‌ام در چهل اربعین سرشته شده با رقیه گلم منم بندهء آن خرابه نشین ندارم به زهرا کسی را جز او ندارم به شخصی بجز او یقین اگر روز محشر به زهرا نشد مرا می سپارد به اُم البنین پناه رقیه فقط زینب است سپرده است جان را به جان آفرین تصور کن آغوش زینب شده رکابی که بی او ندارد نگین طبَق آمده با سری غرقه خون سری آمده از تنور، آتشین نشست و پدر را به دامن گرفت سپس گفت؛ ای ماهم، ای نازنین؛ شده لکنتم بیشتر، بین شام شده حرف من نقطه چین نقطه چین ورم داشت دستم که بالا نرفت نشد رو بپوشانم از آستین روی صورتم جای یک بوسه نیست خبر داری از سیلی آن و این؟! لگد خورده‌ام بس که خوردی لگد زمین خورده‌ام بس که خوردی زمین نخوردی اگر چوب، در تشت زر چرا شد لب تشنه‌ات این چنین شنیدی چرا دخترت شد مریض کنیزی صدا کرده من را کنیز شاعر: با ادب این سرُ از تو تشت برداشت .. رحمتِ خدا بر این گریه ها .. [زبان حال بگم :] به بچه ها گفت من امشب میرم .. شما مواظب عمه باشید .. خیلی زحمتِ منو کشید .. اگر کربلا رفتید جای منم زیارتِ بابام برید .. بگید انقدر دلش میخواست بیاد .. چهل منزل کتک خوردم نبودی به زیر دست و پا مُردم، نبودی منی که غنچه بودم، تشنه ماندم توانم رفت و پژمردم، نبودی چرا وقتی که بد ترسیده بودم چرا نام تو را بردم، نبودی؟! شب تاریک، در بین بیابان من از محمل زمین خوردم نبودی نپرس از پهلویم، تقصیر زجر است *نامرد اول با لگد زد .. گفت یه کاروان رو معطل کردی .. موهای دختر رو گرفت ..* نپرس از پهلویم، تقصیر زجر است به ضرب چکمه آزردم، نبودی چرا ساکت، چرا اینگونه سردی؟! مگر با دختر خود، قهر کردی؟! سه ساله بودم و قدم کمان شد تسلای غمم، زخم زبان شد نبودی جان بگیرم در کنارت رقیه از یتیمی نیمه جان شد حجابم را نشد محکم بگیرم دو دستم بسته بین ریسمان شد چه دستان بزرگی دارد این شمر تمام صورتم زهرا نشان شد حواسم بود روی نیزه بودی سرت بالاسر من سایه بان شد سرت را می گذارم روی شانه که گویم حرف های دخترانه اگرچه درد دارم قدر کافی نمی خوابم که مویم را ببافی نپرس از وضع موهایم که دیگر ندارد حاجتی بر موشکافی پر پروانه وارم را شکستند ندارم استطاعت بر طوافی شدم خسته ازین سربار بودن خودم حس می کنم هستم اضافی مرا با خود ببر، با من بگو که دگر از این مصیبت ها معافی بیا امشب به قول خود عمل کن مرا در لحظه ی آخر بغل کن شاعر : لب ها رو گذاشت بر اون لب های ورم کرده و چوب خورده .. دیدن دیگه صداش نمیاد .. گفتن عزیزمون خوابش برده .. بی بی اومد بالاسرش یه مقدار تکونش داد .. رقیه جان .. صدا زد امام چهارم رو عرض کرد آقاجان خواهرت از دنیا رفت .. به خدا هیچ نمازی مثه نماز امام چهارم بر خواهرش نبوده .. بدن شستشو شد نمیدونم! کفن شد نه والله ! با همون رخت اسیری بدن رو گذاشت جلوش صدا زد اَللّهُمَّ اِنَّ هذِهِ أَمَتُک وَ ابْنَةُ عَبْدِک وَ ابْنَةُ أَمَتِک.. نیمه شب چه نماز میتی خواند .. اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْها اِلاّ خَیراً .. ای حسین .. پیچیده در عالم چاووشِ محرم با ناله بگوید مادر با قدی خم ای مذبوح عریان، ای آقای عطشان مانده پیکرِ تو بی سر در بیابان واویلا حسین جان .. در کنج خرابه محزون و غمینم گرچه دختِ شاهم، ویرانه نشینم چشمم گشته روشن با قدی خمیده آمد دینِ من شاهِ سر بریده ای بابا حسین جان .. با اشک دو دیده شستم خون زِ رویت با لب های زخمی میبوسم گلویت میسوزد وجودم، سر تا پا کبودم چون مادر اسیرِ سیلیِ یهودم ای بابا حسین جان .. پهلویم شکسته، بازویم شکسته سنگین بوده سیلی، اًبرویم شکسته دارم یک سوالی از تو ای عزیزم با این رخت پاره من مثلِ کنیزم ای بابا حسین جان .. .