🟠 گزیدهای از دعای وداع امام صادق(ع) با ماه رمضان
«اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ وَ عِزَّتِكَ وَ طَوْلِكَ وَ عَفْوِكَ وَ نَعْمَائِكَ وَ جَلَالِكَ وَ قَدِيمِ إِحْسَانِكَ وَ امْتِنَانِكَ أَنْ لَا تَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنَّا- لِشَهْرِ رَمَضَانَ حَتَّى تُبَلِّغَنَاهُ مِنْ قَابِلٍ عَلَى أَحْسَنِ حَالٍ وَ تُعَرِّفَنَا هِلَالَهُ مَعَ النَّاظِرِينَ إِلَيْهِ وَ الْمُتَعَرِّفِينَ لَهُ فِي أَعْفَى عَافِيَتِكَ وَ أَتَمِّ نِعْمَتِكَ وَ أَوْسَعِ رَحْمَتِكَ وَ أَجْزَلِ قِسْمِكَ.»
«خدایا از تو مسئلت دارم، به رحمتت و عزّتت و بخشش بیمنّت و عفوت و انواع نعمت و جلالت قدر و عُلوِّ منزلتت و احسان و نعمتهای قدیمت که این ماه را آخرین نوبتِ دیدار ما با ماه رمضان قرار ندهی، تا در سال آینده با بهترین حال، ما را به ملاقات آن برسانی و هلال آن را به ما بنمایانی همراه با نِگَرندگان به سوی آن و جستجوگران برای آن در کاملترین مراتب عافیتت و جامعترین انواع نعمتت و گستردهترین رحمتت و سرشارترین قسمتت.»
📚منبع
من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۲، ص۱۶۴
اصول کافی، شیخ کلینی، ج۴، ص۱۶۵
🟧 وداع با ماه رمضان
آیت الله ملکی تبریزی در این باره مینویسد:
بدان که زمان و مکان، گرچه از نگاه ظاهر، بیجان هستند، دارای حیات و شعور میباشند و حتی از حب و بغض برخوردار هستند و چون زمان، دارای ادراک، حیات و شعور میباشد، دستور داده شدهاست که با ماه رمضان خداحافظی و وداع نمایید. در این باره چیزی که اهمیت دارد ایناست که شخص وداع کننده، در سخنانی که بر زبان میآورد، صادق باشد و راست بگوید، تا ماه رمضان او با دروغ و نفاق پایان نیابد؛ چرا که در بخشی از جملههایی که برای وداع ـ از سوی اهلبیت علیهمالسلام آمدهاست میگوییم:
«سلام بر تو ای همنشینی که دوریات ناپسند و ناگوار است.» و به خداوند میگویی: «ما ماه رمضان را وداع میکنیم درحالی که وداع او بر ما گران بوده، ما را غمگین نموده و رفتن او موجب وحشت ما شدهاست.»
و چنین وداعی، شکل راست و درست به خود نمیگیرد مگر برای کسیکه ماه رمضان را با شوق و محبت به پایان رسانده باشد نه با تکلف و کراهت و همچنین چنین وداعی، برای کسیکه در ماه رمضان، با آنچه این ماه، اقتضا میکرد، رفتاری مخالف داشت درست نیست؛ زیرا او در حقیقت رفیق و همنشین با ماه مبارک رمضان نبوده، تا اکنون با آن خداحافظی کند.
به هر حال در حقیقت، شرط وداع ایناست که وداعکننده از فراق وداع شونده اندوهگین و محزون باشد و وداعکننده، اندوهگین و محزون نخواهد بود، مگر آنکه آن رفیق و همنشین خود را دوست بدارد و او را دوست نخواهد داشت مگر اینکه با او مخالفت نکند و مراقب باشد که در آنچه مورد رضا و محبوب اوست مطیع و فرمانبر باشد.
باری اگر تو به حرمت ماه رمضان و به جایگاه آن نزد پروردگار آگاه باشی و رفتار نیک و کریمانهاش با خودت را بشناسی و بدانی که حضور چنین مهمانی شریفی، موجب میشود تا تو گرامی شوی و به سودهای بیپایان دست یابی و به اعلی علیین راه یافته، همنشین پیامبران و رسولان و ملائکه مقربین گردی، با آمدنش بسی خرسند و شادمان خواهی شد و با رفتنش بسی اندوهگین و افسرده خواهی گشت.
در این موقع است که وداع تو با ماه مبارک رمضان همانند وداع امام سجاد علیهالسلام خواهد شد و از آن سو نیز ماه رمضان همانگونه که تو با او وداع کردی با تو وداع خواهد کرد، بلکه او در وداع خویش با تو، بیش از آنچه تو در وداع خود از اندوه و غم آشکار کردی ظاهر خواهد ساخت؛ چرا که عنایت از جانب مقام عالی، تمامتر و کاملتر از عنایت از سوی مقام دانی و پایین خواهد بود.
📚منبع
المراقبات، آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ص ۳۲۷
.
🍀امام صادق علیهالسلام:
🔸کسی که صلوات میفرستد معنایش این است که:
من پای آن عهدی که (در عالم میثاق) قبول کردم هستم و به آن وفادارم.
همان جا که خدا به مخلوقات فرمود: آیا من رب شما نیستم؟
و همه گفتند: آری!
🔹مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ وَ آلِهِ فَمَعْنَاهُ أَنِّي أَنَا عَلَى الْمِيثَاقِ وَ الْوَفَاءِ الَّذِي قَبِلْتُ حِينَ قَوْلِهِ تَعَالَى أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى».
📚فلاح السائل، ص ۱۲۰.
🌸صلوات، یعنی تجدید عهد با خدا
#صلوات
#دعای_مستجاب
#رمضان_مهدوی
「࿐჻ᭂ🍃🌸🍃჻ᭂ࿐
✨﷽✨
✨🕊
کارم اینست که
هر روز همان اول روز☀️
یک سلامی طرفِ کرببلایت بکنم
°【♡ دست بر سینه
و با دیده ی پر اشک خود
طلبِ دیدنِ آن صحن و سرایت بکنم
✨اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
✨وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
✨وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
✨وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
روزتون حسینیــــــــــ{❤️}
࿐჻🍃🥀🍃჻ᭂ࿐
🕌⃟َؔٛٚ
غزه ای بازار تلخ فتنه ها
ای تن زخمی ز تیغ و دشنه ها
شرح حال خویش را با ما بگو
درس غیرت را بیان کن موبهمو
غزه ای مهد وفا کوی صفا
هر طرف تصویری از ظلم و جفا
غزه ای خون جوانانت روان
با همه اندوه پابرجا بمان
حال تلخ کودکانت را بگو
زخم را با زخم دیگر کن رفو
وه چه طوفانیست این طوفان تو
جان فدای زخم بی درمان تو
غزه ای آتشفشان درد ها
مردی و پیکار با نامرد ها
خانه امن غریبانت کجاست
مرقد پاک شهیدانت کجاست
بهر ما از جانفشانی ها بگو
از امید و قهرمانی ها بگو
بهر درد و غصه ات همدرد کو
در جهان آرزویت مرد کو؟
بهر تو دشمن فقط صهیون که نیست
یک جهانی با تو اندر دشمنیست
کودکانت خفته در اوارها
شاهد درد دلت دیوارها
تشنگانت تشنگان کوثرند
رزمجویانت به فکر خیبرند
آسمانت غرق در آه و جنون
کوچه هایت ناله و دریای خون
غم مخور خورشید فردا می رسد
قدس حق ماست ، برما می رسد
چون پرنده آشیانت سوخته
از شرار ظلم جانت سوخته
داغ دارم از غم نالانی ات
سوختم از دیده بارانی ات
خانه ات با خاک یکسان گشته است
پر ولی از نور ایمان گشته است
هر که با دلدار خود دارد قرار
جانفشانی افتخارست افتخار
گر چه در میدان غریب و بیکسی
بی گمان روزی به حقت می رسی
غزه یعنی عزت و آزادگی
همت و جان دادن و بالندگی
غزه معنای جهاد اکبرست
جلوه ی بغض علی اصغرست
غزه یعنی قتلگاه و کربلا
نای نی لبریز غم در نینوا
غزه یعنی کربلای دیگری
قتلگاهی در منای دیگری
غزه یعنی ترس و بیم کودکان
در دل خاک سیه دردی نهان
غزه معیاری برای اهل دین
مرز انسانهاست در روی زمین
غزه بین کفر و ایمان حائل است
جنگ غزه جنگ حق و باطل است
#محمد_هوشمند
#غزه_پایدار
#اقتدار_و_مقاومت
#همدردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺فردا خواب روزه دار عبادت نیست...
🔹بترسیم از آه مظلومی که جز خدا کسی را ندارد
#روز_قدس
هَـر آنـچِه بـود گُـذَشت اَز فَضیــلَتِ شَـبِ قَـدر
امیـــدِ مــا بِــه شَـــبِ اَوَّلِ مُـــحَرَمِ تـــوست...
#شب_جمعه #کربلا
#دست_ما_را_به_محرم_برسانید_فقط
┄┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
مستی از جام تو سر منزل هوشیاری ماست
بیدل از عشق شدن شیوۀ دلداری ماست
مبتلای تبِ عشقیم و تجلی داریم
درد بیچارۀ این، لذت بیماری ماست
بیدلی اول راه است خدا را عشق است
دل ز ما دلبری از یار ز همکاری ماست
هو کشان قد علم اندر صفِ رندان کردیم
چوبۀ دار فقط مسند سرداریِ ماست
هرکجا جلوۀ یاراست همانجا عرش است
نمک خانه اش اسباب گرفتاری ماست
دل ما میکده و صاحبِ میخانه حسین
می حسین باده حسین ساغر و پیمانه حسین
هنرِ عشق به تصویر کشیده آهی
دلِ ما را به حریم تو نموده راهی
نوکر خانۀ تو عارفِ بالله شود
علی اکبر بشود «جُونِ» سیاهی گاهی
نوکرت پیر که شد دلبری اش بیشتراست
ماجرایی شده این قصۀ خاطرخواهی
زلفِ خود پهن نمودی و شکارم کردی
به هدایت برسد صید تو از گمراهی
خاطرم نیست چه شد دل به تو دادم آقا
بی سر و پا چو منی در ره تو شد راهی
دردل کردنِ با تو چقَدَر می چسبد
چون کریمی و زاحوال گدا آگاهی
خون من نذر نگاهت لک لبیک حسین
شاهِ عاشق کُشی و حضرت ثارالهی
چه کسی فکر غلام است به غیر از ارباب
پسرِ فاطمه این سائل خود را دریاب
اثر بارش باران به چمن می ماند
عشق بازی که سر افتاد ،سخن می ماند
از گل تربت تو بوی حرم می آید
عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند
خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم
چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند
چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن
بشود دوستی آن دم که کهن می ماند
با گنهکاری من دیدن تو ممکن نیست
بر ترانی دلم پاسخ لن می ماند
بوی سیب از همه ی کرببلا می آید
اشک مادر اثرش روی بدن می ماند
هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود
پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند
صدهزاران چو اویس ،خاک ره زینب نیست
عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند؟؟
گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق
چه بدن هاست که بی غسل و کفن می ماند
یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت
بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت
گریه دار است عجب نام اباعبدالله
جان فدای عطش کام اباعبدالله
هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم
چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله
هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست
چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله
خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر
با شهادت به سرانجام اباعبدالله
غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم
ما که جلدیم سر بام اباعبدالله
کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من
می شود حوله ی احرام اباعبدالله
نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد
زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله
مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد
غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله
قاسم نعمتی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت
که زير سايه اين خيمه کرده ايم اقامت
شفيع گريه کنانش ائمه اند يکايک
به اين دليل که جمع است در حسين امامت
کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت
کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت
چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه
که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت
کسى که بارعلم را به شانه اش نکشيده ست
بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت
کسى که در پى کار حسين نيست, محال است
که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت
""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید
ز دوستی چه نشانی زشیعگی چه علامت
کسی که در کفنش تربت حسین نباشد
چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت
کسی که قبر حسین را ندید و رفت زدنیا
به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت""
به روزحشر که جمله فقير وکاسه بدستند
خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت
غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد
برابرش نکنم با هزار تاج کرامت
چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت
چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت
پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی
خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت
علی اکبر لطیفیان
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
آن ساعتی خوش است که مستانه بگذرد
یعنی به زیر مِنّت پیمانه بگذرد
روزیِ ما به دست کریمان آشناست
کفر است پای سفره ی بیگانه بگذرد
سوگند می خوریم که ما گنج می شویم
یک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذرد
خدمتگذار اهل خرابات اگر شدی
ایام نوکری تو شاهانه بگذرد
ما عقل خویش را سر عشق تو باختیم
بگذار عمرمان همه دیوانه بگذرد
دور از نگاه کعبه تو را می کند طواف
کافی است از کنار تو پروانه بگذرد
این روزگار می گذرد خوب یا که بد
بهتر که عمر ما درِ این خانه بگذرد
علی اکبر لطیفیان
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
دیدید اگر که یکسره در کنج خلوتیم
غرق محبتیم...به دنبال وصلتیم
هجران کشیده ایم...گناهی نکرده ایم
از دوری نگار پر از درد غربتیم
گیسوی یار بود که ما را اسیر کرد
لطفش مدام باد ! که خود بی لیاقتیم
سینه زنیم و یکسره معراج می رویم
سرمست،بین میکده گرم عبادتیم
"ما بی حسین معنی دیگر نمی دهیم"
بی عشق یار تیره و تاریم...ظلمتیم
لطف حسین بوده که درهم خریده است
لطف حسین بوده که مشمول رحمتیم
با "یا حسین" مرده ی مان زنده می شود
چون عاشقیم...عارف و صاحب کرامتیم!
ما را علی برای حسینش بزرگ کرد
از کودکی بزرگ شده بین هیأتیم
زهرا اجازه داده که ما گریه می کنیم
در بین روضه ها همه تحت عنایتیم
منصب چه منصبی!همگی عبد زینبیم
ما نوکریم و تا به قیامت رعیتیم
در روز حشر که همه از هم فراری اند
ذیل نگاه عمه ی سادات راحتیم
بزم شراب و می به خدا جایمان نبود
مایی که کوه و مظهر ایمان و عفتیم
دیدی حسین مردک شامی به ما چه گفت؟
نفرین به حرف هاش...گمان کرده کلفتیم
علی سپهری
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
به پای روضه نشستیم و اشک ناب شدیم
قنوت گریه گرفتیم و مستجاب شدیم
و ما که در پی خورشید نیزه ات بودیم
شبانه نور گرفتیم و آفتاب شدیم
دوباره اشک" گناه نسوز" ما را سوخت
دوباره پاک شدیم و پر از ثواب شدیم
مدینه بود و تو بودی و رأی مادر بود
که ما برای عزای تو انتخاب شدیم
میان سینه زدن بال و پر گرفتیم و
کبوتر حرم صحن بوتراب شدیم
شبیه چشم تو و مشک خالی عباس
دوباره گریه کن کودک رباب شدیم
رحمانی نوازنی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ما را بخوان به محضرت ای پادشاه عشق
پشت و پناه ما توئی ای تکیه گاه عشق
صبحی که در حریم تو شب را سحر کند
در حسرت چنین شب و روزی پگاه عشق
هرگوشه گوشه صحن توازحق نشانه ایست
حقا که کربلای تو هست، جلوه گاه عشق
هردل که در مسیر تو سیر وسلوک کرد
نازدبه حال خویش،کین ره توست راه عشق
آرند سرسجود قبله و کعبه به مرقدت
کرببلای تو ز ازل قبله گاه عشق
افلاکیان به پای تو افتند بر زمین
افلاکیان به محضر تو چون سپاه عشق
دستان خالی از کَرَمَت پرشود اگر
افتد به حال ما نگهت ای نگاه عشق
بی نور روی تو عالم چُنان شب است
روشن کن این جهان شب افروز ماه عشق
برروی خاک زمین تا تنت فتاد
افتاد شعله بر دل هستی ز آه عشق
دادی به راه دوست تمامیّ هست خویش
باشد گواه عاشقی ات قتلگاه عشق
اسلام مولایی.
#زیارت_کربلا
#شب_جمعه
در صحن حرم حیرت ما دیدنی است
در وقت سلام، این صدا دیدنی است
دیدیم بهشت میوزد از حرمت
آری، شب جمعه کربلا دیدنی است
✍ #سیدمحمدجواد_شرافت
بهمناسبت #روز_قدس
#مرگ_بر_اسرائیل
#شعر_پایداری
این سرزمین نامش فلسطین است باری
خاک دلیران و دیار جاننثاری
مهد شکوه و مَسْقِطُ الرأس صلابت
آیینهدار مکتب خون و شهادت..
ما شیرمردانی به رزم آماده داریم
قاسم سلیمانی و فخریزاده داریم
در بطن خویش آیات محکم، کم نداریم
امثال طهرانی مقدم کم نداریم
آنان که بر فرق عدو سجیل بودند
دنبال محو نام اسرائیل بودند
ایمان اگر شد با عمل همره، غمی نیست
ما سهممان خون است و خونْ سهم کمی نیست
بر پرچم ما نقش خون ماندهست یک عمر
ما را به غیر از زخم حاشا مرهمی نیست
صهیون اگر دیو سپید هفتسر شد
هرگز مپندارد که ما را رُستمی نیست
این خانه بیت العنکبوت است و بداند
سد است اگر این خانه، سد محکمی نیست
صهیون زند از پشت خنجر، رسمش این است
تنها فقط خونْ ناجی این سرزمین است..
هرگز مدار از سامری هیچ انتظاری
موسی بر این موساد نفرین کرد باری
دریا اگر طغیان کند ماییم سَدّش
هرگز نترساندهست ما را جزر و مَدّش
باید بخوانیم از حضیض و اوجهایش
از این شب تاریک و بیم موجهایش
اهریمنان، هیزمکشانی بس حقیرند
آتشبیارِ اغتشاشات اخیرند
ای سامری! تا کی فریب و کشتهسازی؟
نفرت پراکندن به دنیای مجازی؟
دنیا! تماشا کن چراغ راه ما را
فریادهای جاءَ نصر الله ما را
ما پیروان شیر احزاب و حُنَینیم
دلدادگان نسل اِحدَ الحُسنَیَینیم
مردم! مبادا پیش دشمن ساده باشید
ای لشکر صاحبزمان! آماده باشید
اربابمان میگفت: اگر که دین ندارید
ای حقستیزان! لااقل آزاده باشید
اربابمان میگفت: قبل از دادن جان
باید که بر معشوق خود دلداده باشید
::
اربابمان از صدر زین افتاد بر خاک
اینگونه باید خاکی و افتاده باشید
در پای ارباب ارباً اربا گشت قاسم
قاسم شوید و مست از این باده باشید
این پرچم حق است و حق پسدادنی نیست
این پرچم از دستان ما افتادنی نیست
✍ #محمدرضا_طهماسبی