eitaa logo
ذاکرین آل الله
296 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•همین بس است به مدحش... و توسل ویژۀ مبعث پیامبر رحمت حضرتِ محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله همین بس است به مدحش محمد است محمد حمید و حامد و محمود و احمد است محمد قسم به شوق اویس و قسم به بهت بُحِیرا که آفتاب کمالات بی‌ حد است محمد چه کوچه‌ ها که نشستند در مسیر عبورش به نور و عطر و تبسّم زبانزد است محمد ستاره ی شب مکه، طلوع صبح مدینه به یُمن آینه خورشید مشهد است محمد اگر چه بین رسولان سر آمد است سرآمد به رسم حُسن ختام آخر آمده‌ است محمد و باز می‌ رسد از جانب حجاز سواری که هر که دید بگوید محمد است محمد سید محمدجواد شرافت
|⇦•تاج نبوته که رو سر... و توسل ویژۀ مبعث پیامبر رحمت حضرتِ محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله تاج نبوته که رو سر پیغمبره بارِ رسالته که روی دوشش می بره نور سحر اومد، دیگه به سر اومد انتظار منجی عالمه رسولِ خاتمه بی قرار از عَباش، داره میباره ستاره و با نگاش دلو می کنه بیچاره و زیر پاش بمیره دلِ اسیر و آواره کاش پیمبرِ تمومه عاشقا یا مصطفی تمومه هستی علی و زهرا مصطفی سلسله داره ائمه ی نور و کوثری وجه خدایی و به هیئتِ پیغمبری شکر خدا که ما اسیر و مبتلای توییم رسول عاشقا ملتمس دعای توییم تا ابد، می مونه نام تو روی هر مَأذنه ذکر تو وِرد زبونه مرد و زنه پدر مایی تو یتیمِ آمنه پیمبرِ تمومه عاشقا یا مصطفی تمومه هستی علی و زهرا مصطفی شرط قبولیِ عبادت ما ولایته راهِ وصالِ سعادتِ ما ولایته دلای ما همه به نور فاطمه منجلی ست همیشه هر کجا نوای جان ما یا علی ست تا علی امامِ منه چه غمه از محشرم بلای عشقشو به جونم می خرم غلامه غلامه غلامه حیدرم رضا یزدانی
|⇦•به نام قبله شاه نجف... و توسل ویژۀ مبعث پیامبر رحمت حضرتِ محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله وسلم به نام قبله شاه نجف، به نام نبی منم غلام علی و منم غلام نبی علی و فاطمه داماد و دخترش هستند چه بیش ازین بنویسیم از مقام نبی نوشته اند سخن گفته در شب معراج خدا به لهجه‌ی حیدر به احترام نبی بگو به دشمن حیدر خدا خدا نکند علی علی است مناجات صبح و شام نبی بگو که اَشْهَدُ اَنَّ عَلیً وَلِیُ اللّه بگیر هر چه که میخواهی از رسول الله سلام حضرتِ از درک ما فراترها سلام سایه بالاسر ابوذرها به جز تو نیست کسی در جهان علی پرور به جز تو نیست کسی سیّد پیمبرها تو با علی و خدیجه قیامتی کردید که نیست تا ابدُالدَهر کار لشکرها جماعتی که همه دشمنان هم بودند شدند با هنرت خواهر و برادرها هنوز هم که هنوز است نام فاطمه ات نشانده لرزه به جان تمام ابترها بزرگ و کوچک نسلت همیشه سلطانند غلام خانه ی این قوم تاجدارانند تو نور عالم امکان، تو ماه تابانی تو قبله ای، تو مرادی، تو جان جانانی تو با وفا، تو خدای مکارم اخلاق تو قبله گاهِ تمامی مهربانانی به آشنا، به غریبه، به کافر و مومن رسیده بخشش و لطفت تو مثلِ بارانی تو آن شَهنشهِ خاکیِ روزگاری که نه حاجِبی به سرایت بُوَد نه دربانی بزرگواری و کارَت عطای بی منت غمِ دل همگان را نگفته می دانی به یُمنِ مَقدم تو بتکده مصلا شد زمین ز خواب زمستانیِ خودش پا شد جهان برای همیشه است آرزومندت شده هوایی ِ شصت و سه سال لبخندت چه ساده عاشق خود کرده ای دو عالم را یگانه‌ای و زمانه ندیده مانندت قسم به جانِ که از اهل آسمان و زمین به جز تو خورده به قرآن خود خداوندت ؟ خدا زِ دامن تو دست من جدا نکند خدا رهام نگرداند هرگز از بندت : محمد حسین رحیمیان
|⇦•شب در سکوت کوچه... و توسل ویژۀ مبعث پیامبر رحمت حضرتِ محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله وسلم شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود امواج مد واقعه تا ماه رفته بود هر یوسفی که پیرهنی از کمال داشت با طعن گرگِ حادثه در چاه رفته بود حتی زمین که دیر زمانی خروش داشت در خلسهٔ شکفتن یک آه رفته بود دختر طلای زنده به گوری به گوش داشت شیطان به بزم مردم گمراه رفته بود تنها به مکه بود که در جادهٔ حرا مردی به شوق سیر الی الله رفته بود آن مرد هم تو بودی و تکبیر زن شدی ذریّهٔ حقیقی آن بت‌شکن شدی... پلکت ميان معرکه شمشير می‌کشد چشم تو طرح حملهٔ یک شیر می‌کشد حتی علی که جوشن او پشت هم نداشت می‌گفت در پناه تو شمشیر می‌کشد خورشید رزم‌های تو در خیبر و اُحُد خطی به قصه‌های اساطیر می‌کشد دندان تو شکست ولی باز هم کسی از سینهٔ تو نعرهٔ تکبیر می‌کشد کمتر به کار شستن این زخم‌ها نِشین انگار قلب دختر تو تیر می‌کشد! تسبیح می‌شوی و دلت شوق و شور را چون دانه‌های نور به زنجیر می‌کشد تو مظهر تمام صفات خدا شدی شایان سجده و صلوات و دعا شدی خورشیدی است جلوهٔ هفت آسمان تو توحیدی است سیرهٔ پیشینیان تو آن عرشیان که سجده به آدم نموده‌اند بوسیده‌اند با صلوات آستان تو با آن‌که صبر نوح به نفرین گشود لب غیر از دعا نخواست بر امّت، زبان تو جدّت اگرچه لایق وصف خلیل شد شد واژهٔ حبیب سزاوار جان تو بر اسب باد بود سلیمان، ولی نداشت تیری که داشت لیلة الاسری کمان تو موسی اگر برای تکلّم به طور رفت شد آسمان هفتم حق، میزبان تو با گردباد خاک، اگر آسمان رود کی می‌رسد به پله‌ای از نردبان تو؟ نورت چو آفتاب در آفاق جلوه کرد از سینه‌ات مکارم اخلاق جلوه کرد جواد محمد زمانی
|⇦•بشارت سسی نُه سمادن.. آذری ویژۀ مبعث پیامبر رحمت حضرتِ محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله _ بشارت سسی نُه سما دن گلور یئره مژده عرش خدا دن گلور خبر خاتم الانبیا دن گلور گلن کیمدی؟ سیر صفادن گلور بابا محمد ّدی_کوه حرادن گلور نه موسی نه عیسی_نه یونسدی بو دلِ خلق بی یاره مونسدی بو ستاره دیمه_ماه مجلسدی بو گر اُمّی ده اولسا_مدرّسدی بو که دانشگه لا یُرادن گلور بابا محمد دی کوه حرادن گلور گلور بت شکن بُتلاری سیندیرا گلور مَحبط وَحیه پرچم وورا قباقنده وار کیمده جرات_دورا ایدور افتخار عرشه_ اُمّ القُرا صدا مروه دن هم صفادن گلور بابا محمد دی کوه حرادن گلور ایدور آسمان غبطه_اجلالینه باخور قدسیان منقلب_حالینه چاتوب طالب فیض_آمالینه خلیل، آفرین سویلور_اقبالینه ایدوب نفسی قربان منادن گلور محمد دی کوه حرادن گلور قویوب باشه تاج شرف اول سفیر ایدوب حقّ اونی کایناته امیر امین رسالت، بشیرُّ النّذیر بو ارزنده شاهه علی دور وزیر دوتوب سبقت اهل ولادن گلور محمد دی کوه حرادن گلور شاعر: استاد کلامی
|⇦•خوش است در خَم این.. و توسل ویژۀ مبعث پیامبر رحمت حضرتِ محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ» «أللّهم أخرِج حُبَّ الدّنیا من قلوبِنا و زِد فی قلوبِنا مَحَبَّةَ أمیرِالمؤمنین» خوش است در خَم این گیسوان اسیر شدن به خاک بوسی این شاه سر به زیر شدن خوش است خادمی این سرای را کردن در این مقام گدا بودن و امیر شدن خوش است خاک شدن زیر پای حضرتتان ز یُمن گیوه پر مهرتان ابیر شدن خوش است اینکه ز طفلی به زیر سایه تان گذار عمر نمودن ز عشق پیر شدن شما کلام خدایید و در نزول منید شما محمدی و شما رسول منید به نام عشق به نام خدا و به نام نبی بنوش باده مستانه ای ز جام نبی بنوش باده که جبریل می شود این بار همای اوج سعادت به روی بام نبی ببین ز عرش به سمت حراست در تنزیل صدای بال ملائک به احترام نبی صدای بال ملک نه صدای الله است که آمده برسد محضر مقام نبی رسیده است بگوید بخوان بخوان قرآن بخوان به نام خدایت بخوان محمد جان زبان خویش گشود و حرا منور شد زبان گشود و به اذن خدا پیمبر شد زبان گشود و زمان فراق آخر شد زبان گشود و لبش از وصال حق تر شد زبان گشود و به وحی و به خلق رهبر شد زبان گشود و مکه دمی معطر شد زبان گشود به قرآن عدوش ابتر شد چنان که گوش بتان از تلاوتش کر شد ندا رسید به مکه خدا وطن دارد بتان مکه دگر مکه بت شکن دارد از این به بعد رسول خداست این آقا از این به بعد خدا حرف می زند با ما از این به بعد صدای خداست می پیچد به گوش خلق خدا از لب ابالزهرا از این به بعد خدا یک خداست ای کفار دگر به دور بریزید آن خدا ها را از این به بعد شغال اند شیرهای عرب کنار یارِ پیمبر کنار شیر خدا علی کنارِ نبی و نبی کنارِ علی یگانه حامی وحی است ذوالفقار علی بگو رسول که در دل تبِ خدا داری بگو که ابر خدایی و وحی می باری بگو اگر به تو خورشید و ماه را بدهند ز وحی خواندن خود دست بر نمیداری بگو که آمدی و باغبان عشق شدی به خاک سینۀ ما بذر عشق میکاری تو آمدی که بگویی علی همان زهراست تو آمدی که بگویی منم علی آری تو آمدی که علی را به ما نشان بدهی امام بعد خودت را به ما نشان بدهی