eitaa logo
ذاکرین آل الله
297 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
320 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
10.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢صلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ... دست بر ســــینه، سلامی بفرستیم، زدور اینچنین در «حــــرمت» زائر نامحسوسیم
ما را بخوان به محضرت ای پادشاه عشق پشت و پناه ما توئی ای تکیه گاه عشق صبحی که در حریم تو شب را سحر کند در حسرت چنین شب و روزی پگاه عشق هرگوشه گوشه صحن توازحق نشانه ایست حقا که کربلای تو هست، جلوه گاه عشق هردل که در مسیر تو سیر وسلوک کرد نازدبه حال خویش،کین ره توست راه عشق آرند سرسجود قبله و کعبه به مرقدت کرببلای تو ز ازل قبله گاه عشق افلاکیان به پای تو افتند بر زمین افلاکیان به محضر تو چون سپاه عشق دستان خالی از کَرَمَت پرشود اگر افتد به حال ما نگهت ای نگاه عشق بی نور روی تو عالم چُنان شب است روشن کن این جهان شب افروز ماه عشق برروی خاک زمین تا تنت فتاد افتاد شعله بر دل هستی ز آه عشق دادی به راه دوست تمامیّ هست خویش باشد گواه عاشقی ات  قتلگاه عشق اسلام مولایی
به پای روضه نشستیم و اشک ناب شدیم قنوت گریه گرفتیم و مستجاب شدیم و ما که در پی خورشید نیزه ات بودیم شبانه نور گرفتیم و آفتاب شدیم دوباره اشک" گناه نسوز" ما را سوخت دوباره پاک شدیم و پر از ثواب شدیم مدینه بود و تو بودی و رأی مادر بود که ما برای عزای تو انتخاب شدیم میان سینه زدن بال و پر گرفتیم و کبوتر حرم صحن بوتراب شدیم شبیه چشم تو و مشک خالی عباس دوباره گریه کن کودک رباب شدیم رحمانی نوازنی
آن ساعتی خوش است که مستانه بگذرد یعنی به زیر مِنّت پیمانه بگذرد روزیِ ما به دست کریمان آشناست کفر است پای سفره ی بیگانه بگذرد سوگند می خوریم که ما گنج می شویم یک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذرد خدمتگذار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکری تو شاهانه بگذرد ما عقل خویش را سر عشق تو باختیم بگذار عمرمان همه دیوانه بگذرد دور از نگاه کعبه تو را می کند طواف کافی است از کنار تو پروانه بگذرد این روزگار می گذرد خوب یا که بد بهتر که عمر ما درِ این خانه بگذرد علی اکبر لطیفیان
مستی از جام تو سر منزل هوشیاری ماست بیدل از عشق شدن شیوۀ دلداری ماست مبتلای تبِ عشقیم و تجلی داریم درد بیچارۀ این، لذت بیماری ماست بیدلی اول راه است خدا را عشق است دل ز ما دلبری از یار ز همکاری ماست هو کشان قد علم اندر صفِ رندان کردیم چوبۀ دار فقط مسند سرداریِ ماست هرکجا جلوۀ یاراست همانجا عرش است نمک خانه اش اسباب گرفتاری ماست دل ما میکده و صاحبِ میخانه حسین می حسین باده حسین ساغر و پیمانه حسین هنرِ عشق به تصویر کشیده آهی دلِ ما را به حریم تو نموده راهی نوکر خانۀ تو عارفِ بالله شود علی اکبر بشود «جُونِ» سیاهی گاهی نوکرت پیر که شد دلبری اش بیشتراست ماجرایی شده این قصۀ خاطرخواهی زلفِ خود پهن نمودی و شکارم کردی به هدایت برسد صید تو از گمراهی خاطرم نیست چه شد دل به تو دادم آقا بی سر و پا چو منی در ره تو شد راهی دردل کردنِ با تو چقَدَر می چسبد چون کریمی و زاحوال گدا آگاهی خون من نذر نگاهت لک لبیک حسین شاهِ عاشق کُشی و حضرت ثارالهی چه کسی فکر غلام است به غیر از ارباب پسرِ فاطمه این سائل خود را دریاب اثر بارش باران به چمن می ماند عشق بازی که سر افتاد ،سخن می ماند از گل تربت تو بوی حرم می آید عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن بشود دوستی آن دم که کهن می ماند با گنهکاری من دیدن تو ممکن نیست بر ترانی دلم پاسخ لن می ماند بوی سیب از همه ی کرببلا می آید اشک مادر اثرش روی بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند صدهزاران چو اویس ،خاک ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند؟؟ گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل و کفن می ماند یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت گریه دار است عجب نام اباعبدالله جان فدای عطش کام اباعبدالله هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر با شهادت به سرانجام اباعبدالله غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم ما که جلدیم سر بام اباعبدالله کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من می شود حوله ی احرام اباعبدالله نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله قاسم نعمتی
دیدید اگر که یکسره در کنج خلوتیم غرق محبتیم...به دنبال وصلتیم هجران کشیده ایم...گناهی نکرده ایم از دوری نگار پر از درد غربتیم گیسوی یار بود که ما را اسیر کرد لطفش مدام باد ! که خود بی لیاقتیم سینه زنیم و یکسره معراج می رویم سرمست،بین میکده گرم عبادتیم "ما بی حسین معنی دیگر نمی دهیم" بی عشق یار تیره و تاریم...ظلمتیم لطف حسین بوده که درهم خریده است لطف حسین بوده که مشمول رحمتیم با "یا حسین" مرده ی مان زنده می شود چون عاشقیم...عارف و صاحب کرامتیم! ما را علی برای حسینش بزرگ کرد از کودکی بزرگ شده بین هیأتیم زهرا اجازه داده که ما گریه می کنیم در بین روضه ها همه تحت عنایتیم منصب چه منصبی!همگی عبد زینبیم ما نوکریم و تا به قیامت رعیتیم در روز حشر که همه از هم فراری اند ذیل نگاه عمه ی سادات راحتیم بزم شراب و می به خدا جایمان نبود مایی که کوه و مظهر ایمان و عفتیم دیدی حسین مردک شامی به ما چه گفت؟ نفرین به حرف هاش...گمان کرده کلفتیم علی سپهری
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت که زير سايه اين خيمه کرده ايم اقامت شفيع گريه کنانش ائمه اند يکايک به اين دليل که جمع است در حسين امامت کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت کسى که بارعلم را به شانه اش نکشيده ست بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت کسى که در پى کار حسين نيست, محال است که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت ""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید ز دوستی چه نشانی زشیعگی چه علامت کسی که در کفنش تربت حسین نباشد چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت کسی که قبر حسین را ندید و رفت زدنیا به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت"" به روزحشر که جمله فقير وکاسه بدستند خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد برابرش نکنم با هزار تاج کرامت چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت علی اکبر لطیفیان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ وای بر حالم اگر از تو جدا باشم من  همۀ عمر گرفتار بلا باشم من شک ندارم همۀ خواستۀ تو این است  لحظه ای هم که شده عبد خدا باشم من تا زمانی که دلم خانۀ این و آن است  جا ندارد که پذیرای شما باشم من چقدر غرق گنه بودم و تو می دیدی  همه عمرم خجل از روی شما باشم من تا به کی در پی گیسوی تو آواره شوم  دردمندانه به دنبال دوا باشم من گوئیا قسمت من این همه سرگردانی ست هم چنان زلف به هم خورده رها باشم من کاش می شد به دل و جان بکشم ناز تو را  یار تو مثل امام و شهدا باشم من کاش می شد که به همراه تو یک فاطمیه  میهمان حرم کرب و بلا باشم من ای عزیز دل زهرا به کجا خیمه زدی؟ زائر خیمۀ سبزت به کجا باشم من جان آن مادر غمدیده و بی یار بیا به گرفتارِ میان در و دیوار بیا .
مداحی آنلاین - هر کی نرفته کربلا.mp3
6.38M
: _واحد (ع) نرفته کربلا 😭😭😭 هیچ جایی را ندیده مثل زمین کربلا خدا نیافریده خدا می دونه کربلا زیباتر از بهشته خدا گل ما رو به خاک کربلا نوشته گل سرشتم کربلا گل بهشتم کربلا اول و آخر کتاب سرنوشتم کربلا حریم بین الحرمین عرش برین عشق ضریح عباس و حسین نقش نگین عشق یک سو ابا الفضل علی یک سو حسین زهرا علی اکبر حسین خدای قد و بالاست ساقی می خانه ما محبت حسین است شفیع ما روز جزا محبت حسین است شهر قشنگ عاشقا شهر قشنگ کربلا لباس دامادی ما پیر هن سیاه روضه هاست اگر به خاک کربلا قدم نمی گذارم قدم نه شاید که نهم به جای پای یارم هرکی حسینی مذهب خدا پرسته والله هردو جهان از قدهش حسینی مست و الله هرکی نرفته کربلاهیچ جایی رو ندیده 😭😭😭 مثل زمین کربلا خدا نیافریده حسین جان اینروزادلمون بیشترکربلامیخواد احساسی هرکی نرفته کربلا هیچ جایی را ندیده مثل زمین کربلا خدا نیافریده
آن‌روز كه به داغِ غمت مبتلا شديم دل‌خون‌تر از شقايق دشتِ بلا شديم ما يادمان كه نيست ولي راستي حسين با درد غربت تو كجا آشنا شديم؟! ممنون از اينكه آمدي آقاي ما شدي ممنون از اينكه نوكر اين خانه ما شديم شكرِ خدا كه فاطمه ما را خريده است شكر خدا كه خرج بساط شما شديم غربت‌سرای ماست عزاخانه‌ی شما با گريه بر تو بود عزيز خدا شديم ما را خدا به عشق تو می‌بخشد عاقبت ما عاقبت‌بخيرِ تو در روضه‌ها شديم ما یک برات کرب و بلا، لای پوشه‌ایم ساکت نشسته‌ایم تو امضایمان کنی حتی غزل تغزلتان را بیان نکرد باید عنایتی به غزل‌هایمان کنی بی جذبـۀ عصا که به جایی نمی‌رسیم یک جذبه کن که حضرت موسایمان کنی 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین با زبانِ اشک‌های بی‌صدا گفتم حسین ماند هَل مِن ناصِرَت بی‌پاسخ اما بارها آمد از کرب‌وبلا لبیک تا گفتم حسین نام زهرا را شنیدم هرکجا گفتم علی نام زینب را شنیدم هرکجا گفتم حسین کُلُّ أرضٍ کربلا... من تازه می‌فهمم چرا در خراسان، در نجف، در سامرا، گفتم حسین عاشقی گفت آن‌چه می‌خواهد دل تنگت بگو با دلی غم‌بار گفتم کربلا... گفتم حسین... 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 .