eitaa logo
ذاکرین آل الله
254 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
288 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم تا دخیلِ پَرِ دامان حسن می‌گردیم خیس از شُرشُرِ بارانِ حسن می‌گردیم ماه و خورشید به دورِ سرمان می‌چرخند تا که دورِ سرِ طفلانِ حسن می‌گردیم اَشهدُ اَنَّ حسن  قبلِ تولد گفتیم ما در اسلام ، مسلمانِ حسن می‌گردیم ما دوصد بار اگر باز به دنیا آییم باز هم مومنِ قرآنِ حسن می‌گردیم نوبتِ ما نشود ، بسکه ملائک هستند لطف زهراست که قربانِ حسن می‌گردیم نذری ماه محرم همه لطفِ حسن است ما  حسینی فقط از نانِ حسن می‌گردیم مذهبِ عشق تماشای حسین است و حسن در بهشت آنِ حسین آنِ حسن می‌گردیم از حسین است که بالای حسن داد کشید ما اگر پاره گریبان حسن می‌گردیم همه جا رفته و گشتیم  همین فهمیدیم همه‌ی عمر در ایرانِ حسن می‌گردیم آرزو نیست رجز نیست یقینم این است همه یک روز در ایوان حسن می‌گردیم (حسن لطفی)
🎵قاسم از خیمه میرود میدان قاسم از خیمه میرود میدان نجمه آورده آینه قرآن رَوَد آن که مه سحرم بود گل باغ حسن پسرم بود خدا خدا خدا خدا یتیمم رفت **** مادرش کرده شانه مویش را بوسه باران کرد عمه رویش را گل لاله باغ حسن رفت ز پیش به خدا دل من رفت خدا خدا خدا خدا یتیمم رفت **** مزد پیروزی بر عدو خواهد جرعه آبی از عمو خواهد گل من ز تو با خبرم من به خدا ز تو تشنه ترم من خدا خدا خدا خدا یتیمم رفت **** در کجایی تو ای گل پرپر بدرقه کردی شاید از اکبر به جنان برو ای چشم آرا بنشین به بر گل لیلا خدا خدا خدا خدا یتیمم رفت * بهر تو برپاست مجلس شادی نیزه ها ریزد نقل دامادی جگرم ز غمت شده پاره تو فتاده و جمله سواره خدا خدا خدا خدا یتیمم رفت * لاله گون بینم سمبل قاسم در کف قاتل کاکل قاسم خدا خدا خدا خدا یتیمم رفت مه من ز چه روی زمینی به بر عمو از چه نشینی خدا خدا خدا خدا یتیمم رفت ➖➖➖➖➖➖
وای امانتی مجتبی (زمزمه) بانوای: حاج میثم مطیعی وای امانتی مجتبی راوی می‌گه دیدم، قاسم وقت رفتن پوشیده بود ای وای، تنها یک پیراهن راوی می‌گه دیدم، مولا چه غمگینه وقتی قاسم رو اسب، با سختی می‌شینه «وای، امانتی مجتبی وای، ای وای» راوی می‌گه دیدم، بین اون جمعیت قاسم از رو مرکب، تا افتاد با صورت حمله کردن سمتش، وقتی که ضربه خورد دیدم اومد مولا قاسم رو با خود برد «وای، امانتی مجتبی وای، ای وای» راوی می‌گه دیدم توو آغوش مولا پاهاشو می‌کشید قاسم روی خاکا دیدم دیدم قدش هم قد مولا شد دیدم خیلی بیشتر قد حسین تا شد «وای، امانتی مجتبی وای، ای وای» راوی می‌گه اما دیدم توو قتلگاه مولا تنها بود و میکشید از دل آه راوی می‌‌گه دیدم تا افتاد با صورت اومدن کوفی‌ها تنها واسه غارت «وای، امانتی مجتبی وای، ای وای» شاعر: امیررضا یزدانی نغمه پرداز: سید مهدی سرخان
به نام خدای زمان و زمین به نام علی شیر شیرآفرین به نام حسن معزالمومنین به نام نامی حسین شاه دین از نژاد شیران صف شکن از نسل و از تبار شاه شیرین سخن در میدان مردِ مردِ هر جنگ تن به تن من هستم قاسم ابن الحسن این خبر را برسانید به اغیار بگویید که آمد نوه ی حیدر کرار بگویید به ازرق که با قاسم میشود حسنِ در جمل تکرار انی انا القاسم **** به نام خدای حی ذوالمنن عسل چکد از لبم با این سخن ان تنکرونی فانا بن الحسن سبط النبی المصطفی المؤتمن من غزال رو به شکارمو تیغ بُران معرکه ذوالفقارمو مرد پیکار و مظهر اقتدارمو سرباز حضرت یارمو این خبر را برسانید به جانان اگر جان طلبد این من و این جان اگر سر طلبد این من و این سر همه خاک ره خسرو خوبان انی انا القاسم **** به نام خداوند جان و خرد وِرد زبان من بُود بی عدد هو یا علی یا امیرالمومنین هو یا علی یا علی حیدر مدد شد تمام کرب و بلا علی ذکرم شد لحظه لحظه یا مرتضی علی اشهدم گشته لا امیری الا علی سربندم نام مولا علی این خبر را برسانید به لشکر که شاگرد عباس علی اکبر شده سینه سپر وارث زهرا پسر – پسر ارشد حیدر انی انا القاسم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشق عیاری معرفت داری که نمیذاری من تنها شم دنیام تاریکه مرگم نزدیکه اون وقتایی که بی تو باشم زندگی کوتاهه لاجرم میمیرم مطمئنم آخر یه روز تو حرم میمیرم حسین وای ... دل که غمگینه روضه ات تسکینه لطفش به اینه مبتلاتم حال من خوبه قلبم میکوبه وقتی که رو به کربلاتم روبراهه با تو حال و احوال من زندگیم مال تو ولی عشق تو مال من حسین وای ... السلام ای شاه حضرت مصباح اباعبدالله ای حسینم آغشته در خون ناشده مدفون ای ماه گردون نور عینم ای هلال زینب ای سر بر نیزه میچکه رو خاکا چقدر خونت از سرنیزه حسین وای ... ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دودمه شب ششم محرم ( حضرت قاسم ع ) ➖➖➖➖➖➖➖➖ بی زره آمده و پیرهن او کفن است        قاسم بن الحسن است مثل عباس عمویش بخدا صف شکن است دودمه شب ششم محرم ( حضرت قاسم ع ) سوی تو باشد عمو جان دیدهء کم سوی من            غرق خون شد روی من با لگد دشمن کشيده شانه بر گیسوی من دودمه شب ششم محرم ( حضرت قاسم ع ) گرفته سم مرکب بوی قاسم    عمو جانم عمو جان میان چنگ قاتل موی قاسم دودمه شب ششم محرم ( حضرت قاسم ع ) ای عمو بنگر تنم اندازه سقا شده           قاسمت رعنا شده بند بندم زیر نعل اسب از هم وا شده دودمه شب ششم محرم ( حضرت قاسم ع ) داغ من بهر تو از داغ على سنگين تَر است             اى عمو جانم حسين مرگ نزد من به والله از عسل شيرين تَر است دودمه شب ششم محرم ( حضرت قاسم ع ) از تبار مجتبايم، زاده پيغمبرم       يا حسين و يا حسين اى عموجان من برايت يك على اكبرم دودمه شب ششم محرم ( حضرت قاسم ع ) عمـو  بـرجان قـاسـم کن عنـایت                          به قربان وفایت شکسته استخوان گشتم فدایت دعا
میکنه گل.mp3
724.3K
🌷🌷🌷 ✅بنداول میکنه گل به روی لبای من توی سختی ها و هر درد و محن یاگره می افته تو کارم میگم مددی ارباب قاسم حسن ع 🌷 پسره شاه کرمه خیلی برامحترمه هیچ چیزی من کم ندارم تاکه سایه ش رو سرمه 🌷 یاقاسم قاسم بن الحسن ع ________________ ✅بند دوم ذکره لبهاشه احلی من عسل نوجوونه بی نظیرو بی بدل هیبتش رفته به بابا حسنش تک یله پهلوونه جنگ جمل 🌷 شاگرده علی اکبره مافوق صدشیره نره مثل عموش عباسه وجوونیای حیدره 🌷 یاقاسم قاسم بن الحسن ع ________________ ✅بندسوم نوجوون حسن آل عبا قیامت کرده توی دشت بلا تورجز میگه فَاَنَا بنُ الحسن (ع) منم حامی حسین خون خدا 🌷 مثل باباش مادربه شمائلش اکبریه اَزرَقُ کشت بابچه هاش قدرتشم حیدریه یاقاسم قاسم بن الحسن (ع) 💠💠💠4⃣4⃣6⃣💠💠💠 ________________
من ابن الحسن.mp3
1.42M
کربلایی مجید مرادزاده(غلامِ قنبر): 🎼 ☑️بند اول حماسی عمو جان منم من ابنُ الحسن نوجوانِ یل مجتبایم فدایی راه تو ام واسه تو جون فدایم یا مظلوم اشاره کنی داغی رو سینه هاشون میزارم میتونم یه لشکر رو پیشت به زانو در آرم یا مظلوم میخونم رجز مثل فتاحه خیبر اناابن الحسن بن علیُ الحیدر اگه خون بابام بجوشه رو رگهام میشه تارومار با اجازه ت یک لشکر حسین جان ☑️بند دوم عموجون بده اذن میدون به من ای عمو خیلی دیره که از ماتم و غربتت داره بغضم میگیره یامظلوم عموجون تورومن قسم میدم اینجا به پهلوی مادر اجازه بده تا بشم من فدایی اصغر(ع) توراهت بمیرم برا من شیرینه که مهرت رو دارم یه عمره توو سینه می‌دونی بمونم نباشی وای من برا من یه بار ثقیل و سنگینه حسین جان ☑️بندسوم عموجان به زیر پاهاشون همه استخونام شکسته به دادم برس روی سینم یه نامرد نشسته عموجان به زیر پاهاشون همه استخونام شکسته به دادم برس روی سینم یه نامرد نشسته بیا و تنم رو ببین ای عموجون میگم یا عمو با لبای پر از خون ببین که قدم مثل قدّ سقا شد شده له وجودم با نعل اسباشون حسین جان 💠💠💠1⃣0⃣7⃣6⃣💠💠💠
4_912022625834762518.mp3
5.43M
🌷🌷🌷 ✅بنداول ای عمو فدایت یتیم مجتبایت بده اذن میدان جان را کنم فدایت تاکنم سرم راعموجان نذرعلی اصغرت تاروم به میدان بگیرم من انتقام مادرت توکه جای پدربوده ای همیشه بالای سرم اذن و رخصتی ده در این دشت باشم بجای پسرم دارم این گفتگو ای عمو ای عمو قاسمت شود فدایت 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦✅بنددوم پور مجتبایم دلیری ات مثل شد طعم مرگ به کامت شیرین تر از عسل شد تا که ناله زدی عموجان افتادم ازپشت فرس تا که زیر اسبان عزیزم تو می زدی نفس نفس بدنت کش امده شکسته تمام استخوان تو نفست بریده عزیزم بندامده زبان تو جان قاسم عمو یک عمو جان بگو تاحسین شود فدایت 💠💠💠2⃣9⃣7⃣💠💠💠 ___ کربلایی مجید مرادزاده 🎤حاج امیرحسین غفاربیک
❇️ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِک َ‏عَلَیْکَ مِنِّی سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیَارَتِکُمْ (لِزِیَارَتِکَ) السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَیْنِ ) وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ و ماخصنا به من ولایتکم طیبا لخلقنا و طهارة لانفسنا وَ ما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلايَتِكُمْ طيبا لِخَلْقِنَا وَ طَهارَةً لأِنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً[۱]لَنا وَ كفّارَةً لِذُنُوبِنا . السلام علی محال معرفة الله و مساکن برکة الله و معادن حکمة الله و حفظة سرالله و حملة کتاب الله و اوصیاء نبی الله و ذریة رسول الله صلی الله علیه و اله و رحمة الله و برکاته. مشک اشک من همیشه کار زمزم می‌کند هر نمش دارد گناهان مرا، کم می‌کند بی گمان محکم در آغوش خودت می‌گیری‌اش ریسمان پرچمت را، هر که محکم می‌کند کتری‌ات یک جور پیر روضه‌خوان هیئت است اشک را در استکان چشم ما، دم می‌کند نذری ارباب‌ها، از دخل رئیت می‌رسد این همان کاری است که ماه محرم می‌کند سائل پشت درت، بار خودش را بسته است با همان فقری که دارد، کار حاتم می‌کند زخم‌های او زیاد و اشک‌های ما کم است می‌پذیرد باز از ما، این بضاعت را حسین دست و پا می‌زد میان خون اگر در قتلگاه دست و پا می‌کرد اسباب شفاعت را حسین از رسول ترک‌ها، حُر ساختن کار شماست آدمت بودن مرا، یک روز آدم می‌کند (خم نخواهد شد سرش، در پیشگاه این و آن هر که سر را با تباکی کردنش، خم می‌کند)۲ دست عباس تو می‌افتد، حساب محشرش آن میان‌داری، که صف‌ها را منظم می‌کند هر زمانی از ته دل گفته‌ام جانم حسین مطمعنم حضرت زهرا، نگاهم می‌کند (گوشه گیرم، گوشه‌ی شش گوشه‌ی من را بده نوکرت خود را، کنار تو مجسم می‌کند)۲ ای که جمع و جور کردی زندگی‌ام را حسین پیکرت را نیزه و شمشیر، درهم می‌کند جسم تو مثل سرابی، روی خاک افتاده است نعل مرکب‌ها، تنت را سخت مبهم می‌کند سایه‌ات بر سر من هست، ولی فردا نه احترام پر من هست ولی فردا نه مشک خالیست ولی شکر که سقا داریم دست اب‌آور من هست، ولی فردا نه تا کنون پای غریبه به حرم وا نشده حرمت محضر من هست ولی فردا نه بقچه‌ی کهنه‌ی ما هست، لباست هم هست هدیه‌ی مادر من هست ولی فردا نه بنشین خوب ببین چادر من را حالا چادرم بر سر من هست ولی فردا نه گوشواری که خودت داده‌ای الان دارم محرمم زیور من هست ولی فردا نه شده لحظه‌ی خون جگری، امون از غم دربه دری تو رو جون رقیه فقط، نمیشه که بمونی نری پر غصه شدم اسیرم، کنارم باشی جون می‌گیرم نفسم دیگه درنمیاد، آرومم نکنی میمیرم منو بارون چشمای تر، بدم اومد از هر چی سفر میشه نه نگی جون رباب، بیا ما رو مدینه ببر نذار غم تو دلم بشینه، گریه‌ها تو رباب نبینه نگو وقت جدایی رسید، داره دق می‌کنه سکینه به خدا اگه من بتونم، چجوری بی تو من بمونم کهنه پیرهن‌و پاره نکن، همونم می‌برن می‌دونم الهی خواهرت بمیره، فکر من کجاها نمی‌ره نکنه بی‌حیا شه سنان، موهای تو رو دست بگیره شمر و خولی ادب ندارن، اینا سر به سرت میذارن وقتی تشنته جون می‌کنی، ادای تو رو در میارن اومدن شرَرِت بزنن، نیزه به کمرت بزنن پیرمردا عصا کشیدن، نکنه به کمرت بزنن بگو سنگ زنی نکنن، نیزه تو بدنی نکنن اگه خنجرشون نبرید، دیگه بددهنی نکنن می‌گن پیر حرم رو ببین، خولی شمر و بزرگ می‌دونه میگه روی سینه تو بشین آخه پس کفنت چی میشه، خون تو دهنت چی میشه تیر و نیزه‌ها کافی نبود، زیر سم بدنت چی میشه اونا که سرتو بریدن، موی دخترونه کشیدن خولی اخنص و شمر و سنان، همشون به حرم رسیدن غم من غم تازه‌تره، جون بچه‌ها در خطره یکی معجر دخترتو، توی سوغاتیاش می‌بره اینا پست و حقیر و بدَن، هرچی شر که بگی بلدن روسریم اگه سوخته بدون، اینا خیمه رو آتیش زدن شده خورشید من بی فروغ، الهی همه باشه دروغ دارن ناموستو میبرن، توی کوچه‌ی شهر شلوغ همه سمت ما حمله‌ورن، نمیشه بگی چند نفرند ما رو تو دل بازاراشون، مثه برده‌های راه می‌برن کوچه‌ها شده کابوس من، سرا محو سه‌ساله شدن سر عباس‌و هر جا که دید، به عموش میگه زجر و بزن ماها قحطیه آب ندیدیم، ماها رنج و عذاب ندیدیم اگه دیده باشیم به خدا، دیگه بزم شراب ندیدیم برای دلخوشیه نوکران این درگاه دروغ روضه بخوانم دروغ، بسم الله دروغ روضه‌بخوانیم، شمر آبش داد سنان رسید ولی، با ادب جوابش داد دروغ روضه بخوانیم، دست و پا نزده حسین فاطمه را تشنه لب، صدا نزده دروغ روضه بخوانیم، حرف بد نزدند شبیه فاطمه اصلأ، به او لگد نزدند ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دیگه دل موندن نداری دارم از چشات می‌خونم قربون رگ غیرتت شم پهلوون نوجوونم من خودم بزرگت کردم میدونم دشمنامو راحت نمیزاری بی زره میری تو میدون بفهمین که این سر نترستو از حسن داری بگو حسن که جون بگیرم بگو حسن عمو فدات شه بگو حسن سر یک لشگر خاک پات شه (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم )۳ جمل و زنده کردی بازم با این هیبت و جلالت نفس لشگرو بریدی شیر ماردت حلالت تا گره به ابروت افتاد بهم ریختن توی فن جنگیدن تو چه استادی دور شدن جووناشون از دم دستات با یل یلاشون وقتی در افتادی میگن حسن اومد دوباره یلی بس که مثل بابا خون علی ولی الله تو رگهات (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم )۳ رجز که خوندی تو قاسم دشمنت به لکنت افتاد پسرای ازرق دیدن قلبشون به وحشت افتاد شمشیرو تو دست گرفتی مثل عباس وارث حسن از نسلی شریفی تو دست و پاشونو گم کردن تا دیدن که یک تنه همه لشگرو حریفی تو تا یه قدم جلو می‌رفتی عقب عقب می‌رفت یه لشگر همه برات سپر انداختن شدی حیدر (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم )۳ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با حسین آرومم بی حسین آشوبم عمریه از عشقش به سینه میکوبم زندگی بی حسین از مردن بدتر میشه بین بهشتم وقتی چشمام براش تر میشه عاشق توی سرش جز وصل دلبرش هوایی نداره دنیا بی کربلا اسه ما نوکرا صفایی نداره یا ثارالله یا ثارالله یا ثارالله **** نوکریش عزته کربلاش جنته دستی که سینه زد در حال بیعته کبودی رو سینم مدال افتخاره روشن میشه چشم من تو روضه تا میباره هرکی تو هیئته تحت عنایته نگاه حسینه چشمی که میشه تر بین هر روضه در پناه حسینه یا ثارالله یا ثارالله یا ثارالله **** رو سر من سایه داری ای همسایه دعوت کن تا بیام اربعین مشایه میریزه گناهامو هر قدم تو این جاده خوشبختی تا دعوت شی کرب و بلا پیاده هر روز و هر شبه بین هر موکبه پر از عشق و احساس مکتوبه زائرت اسمش تو دفترت با دستای عباس یا ابالفضل یا ابالفضل یا ابالفضل ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
4_5814261901936300861.mp3
1.57M
تو سرازیری قبرم اگه دیدید تقلا میکنم اگه دیدید دارم بندای دور کفنو وا میکنم اگه دیدید که دست و پا زدم دارم تقاضا میکنم نترسید ازم نرید از دور و برم فوراً ببرید جنازمو نجف این متنِ وصیت منه تمام خوب نیست بمونه جنازه رو زمین فوراً ببرید منو وادی السلام مرگ اینه اگه صدبار بمیریم کمه ما از نجفیم به نجف برمیگردیم همه **** اگه ساکن نجف باشمو تو حین زیارت بمیرم اگه تو ساعت مرگم توی صحنت زیر ساعت بمیرم رسیدم به آرزوهامو میتونم دیگه راحت بمیرم عجب رویایی بَه عجب روزایی آخر یه روزی منم میرم نجف این دفعه ولی برای زندگی خونه میخرم نزدیک حرم خونم میشه یه موکب همیشگی خونه میخرم قبل اربعین موکب میزنیم همه خونوادگی مرگ اینه اگه صدبار بمیریم کمه ما از نجفیم به نجف برمیگردیم همه
|⇦•کاری که کردی با دلم... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دل زنده شد با پرچمت ای جان جانم به قربان غمت ای جان هرکس که سرباز تو شد سرباز عشق است کاری که کردی با دلم، اعجاز عشق است راز عشق است رودم و شش‌ گوشه‌ات دریای من شد جز خیال کربلا در دل ندارم در میان بزم تو شرمنده ام که هدیه جز این جان ناقابل ندارم طاقت مرا برد، فتنه‌های دوران یا مرا صدا کن، یا مرا بمیران دل شد، غبار کاروان تو غرق نگاه ناگهان تو این زندگی با تو کمال زندگی هاست در بند تو بودن بهشت بندگی‌هاست حسرت ماست... غافلم اما خبر دارم که هستی غافلم اما تو جانم را خبر کن وای اگر همراهی ات از من گذشته جان زهرا لحظه ای بر من گذر کن طاقت مرا برد، فتنه‌های دوران یا مرا صدا کن، یا مرا بمیران شاعر: میلاد عرفان پور
Shab06Moharram1402[06].mp3
12.9M
|این زندگی با تو کمال زندگی هاست در بند تو بودن بهشت بندگی‌هاست حسرت ماست...