|⇦•اینا دیگه هرچی باشن..
#زمزمه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
صدای بچم نمیاد، با اینکه از گریه پُره
یکی یه کاری بکنه، علیم تکون نمیخوره
لالایی... لالایی...
داره میره آب بخورره، همه تو خیمه دلخوشن
اینا دیگه هرچی باشن، شیرخواره رو نمیکشن
لالایی... لالایی
خیلی مراقب باشیا مادر
خیلی ازم دور نشیا مادر
یه ذرّه آب خوردی بیا مادر
باباش گرفتتش توی آغوش
علی که از عطش شده بیهوش
نشسته حرمله روی زانوش
«لالا گلم..لالا علی اصغر»
حرمله با سه شعبه زد، هم پسر و هم پدر و
کاشکی نبینه مادرش، چطور جدا کرده سر و
امون از سه شعبه...
بیرون نیا جانِ حسین، رباب تو خیمه گریه کن...
بریده شد سر علیت، مِنَ الاُذن إِلیَ الاُذن...
امون از،سه شعبه...
تنش زیرِ عبایِ باباشه
به آسمون خونِشو می پاشه
قربونیِ منم همین باشه
چه قبرِ کوچیکی براش کنده
رباب، خودش چِشماشو میبنده
ای خدا بچم، داره میخنده
«توکه منوکشتی علی اصغر
یا رب نگاهی بدم المظلوم»
*گفتم لحظه آخر وقتی امام حسین رفت پشت خیمه ها،"وَ رَمَّلَه بدمه و دَفَّنَه بِجَفنِ سَیفِه"وقتی برای این بچه قبر می کند،مادرش داشت نگاه می کرد،این زبونِ حال مادرشم می خونم..*
حسین جانم!
فدا سرت اگه که تیر به حنجر خورد
فدا سرت اگه گل رباب پژمرد
حتی بدون تیر علیِ من می مرد
حسین جانم!
میشه حالا تا خاک نریختی رو اصغر
یه بار دیگه بیاد ببیندش مادر
بغل کنه بچه شو لحظه آخر
رباب مگه جز تو کیو داره
یا ثارالله و ابن ثاره
نداره قابلت رو شیرخواره
یا ثارالله و ابن ثاره
حسین جانم!
از اون روزی که من عروس این خونه ام
روز و شب عاشقونه با تو میخونم
توی خوشی و سختی با تو می مونم
قبول کن پس، اینم تموم لشکره منه آقا
قبول کن از ربابت این کمو مولا
بذار فدا بشه مثل گل لیلا
مگه از اکبرت چی کم داره؟
یا ثارالله وابن ثاره
نداره قابلت رو شیرخواره
یاثارالله و ابن ثاره
#شاعر: محمدرسولی
نغمه پرداز: مهدی زنگنه
#روضه و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم
مولای من!
بدون تو امید ما سراب می شود بیا
تمام شهر بر سرم خراب می شود بیا
برای حضرتت بگو که مادرت دعا کند
دعای مادر تو مستجاب می شود بیا
بِکَش به آتش اشک را، تو آه کِش، میان ما
که دل کنار گریه ات کباب می شود بیا
*که اگه آقا بیاد به مجلس ما یه قطره اشک جاری بشه از چشم آقا، جلسه رو زیر رو میکنه، دلها رو با خودش میبره...بدون عنایت شما هیچیم آقاجانم! اگه عنایت و توجه شما خونواده نباشه نه نوکری میکنیم نه عزاداری میکنیم نه اشک میتونیم بریزیم و نه اجازه پیدا میکنیم بیایم تو مجلس شما...*
رسید روضه ی عطش شنیدم برای تو
که آب خوشگوار هم مذاب می شود بیا
*دیگه از امشب و فردا آب رو به روی بچه های حسین بستن، دیگه از فردا آب جیره بندی میشه، چقدر سخت میگذره به بچه ها خدا میدونه...*
کنار خیمه مانده و فقط خدا خدا کند
کی حرم اسیر گریه رباب می شود بیا
*چقدر محبت داشت ابی عبدالله به خانم رباب، شعر براش می سرود، آقا فرمود: من دوست دارم خانه ای رو که در اون اسم رباب و سکینه باشه...
شاید یه علتش این باشه: از وفای این خانم برا تون بگم، بعد قضیه کربلا دیگه رباب هیچ روزی توی سایه ننشست، مدام زیر آفتاب بود و بخاطر همین زیر آفتاب بودن هم مرد...وقتی میگفتن: چرا زیر آفتاب می مونی؟ صدا میزد: مگه میشه بدن حسین زیر آفتاب مونده باشه من برم تو سایه...یه روز راوی میگه از خونه اومدم بیرون هوای مدینه اونقده گرم بود اونقده سوزنده بود تا اومدم بیرون احساس کردم پوست صورتم سوخت، زیر این آفتاب اومدم تو کوچه داشتم میرفتم دیدم جلو خونه امام سجاد یه خانم زیر چادر تو آفتاب نشسته، فکر کردم شاید کنیز آقاست، جسارتی کرده آقا برا تنبيه کردنش این کار رو کرده... در زدم، کیه؟ خودمو معرفی کردم، با آقا کار دارم، حضرت اومدن چیکار داری؟ گفتم: آقا اومدم یه خواهش ازتون بکنم بگو...گفتم: آقا امروز هوا خیلی گرمه آفتاب سوزندست، خوب!... آقا اومدم ازتون خواهش کنم این کنیز و ببخشیدش زیر آفتاب معلوم نیست چی بروزش بیاد... اشکای آقا سرازیر شد فرمود او کنیز نیست او ربابه او دیگه بعد کربلا هیچ روزی تو سایه ننشسته...
چه شبی است امشب؟ چه روضه ای امشب خونده میشه و چه جوری باید حقش ادا بشه؟
وقتی غلامه امام سجاد می دید هر روز امام سجاد به بهانه های مختلف بر مصیبت کربلا اشک میریزه، آرزوش شده بود یه خبر خوش براش برسه خبر خوش رو به امام سجاد بده یه لحظه خنده آقا رو ببینه، یه روز یه خبر خوش بهش رسید سراسیمه اومد خدمت امام سجاد آقا جان مژدگونی بده فدات بشم خبر خوش براتون آوردم...آقا مختار خروج کرده همه قتله ی کربلا رو به درک واصل کرده، منتظر بودم خنده رو ببینم به چهره آقا...اما دیدم اشک از گوشه چشم آقا جاری شد، آقا قربونت برم چرا دیگه گریه میکنید فرمود بگو ببینم مختار با حرمله چیکار کرد؟...*
.
روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام #شبِ_هفتم_محرم به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾•
باز هم محشری از گریه به پا کرد حسین!
دل ما را ز غم و درد جدا کرد حسین!
من کجا روضه کجا؟ معرفت آقا بود
من حواسم به خودم بود صدا کرد حسین!
به بهشتی که خدا داد نیانداخت نگاه
رفت با گریه کنه خویش صفا کرد حسین!
*لذا فرمودن وقتی داری بر مصائبش گریه میکنی مطمئن باش آقات روبروت نشسته..*
حسین!
من شکستم دل او را دل من را نشکست
این همه سال مراعات مرا کرد حسین!
گریهام نور به قبر همه امواتم شد
دین برگردن ما بود و ادا کرد حسین!
نام ما را ته مقتل به زبان آورده
خون آن حنجره را ضامن ما کرد حسین!
من حسینی شده ام چون خود زهرا میخواست
فاطمه نام مرا برد و دعا کرد حسین!
چهار دیواری این روضه خودش، شش گوشه است
کربلا را وسط روضه بنا کرد حسین
اربعین کاش بگویم به همه در صحنش حاجتم کرب و بلا بود و روا کرد حسین
خواهرش رفت اسیری و خودش بر سر نی هرچه را داشت در این راه فدا کرد حسین
*حتی علی اصغرشم آورد ابی عبدالله*
در تب و تابی، چه جور لالایی بخونم یکم بخوابی
تو مشک سقا هم نمونده قطره آبی در تب و تابی
هنوز لبات یه مادرم بهم نگفته
چرا باید رو این لبا ترک بیوفته
ببخش که شیر ندادمت چند روزه مادر زبون نچرخون که لبات میسوزه مادر
لالا لالایی لا لالایی
کوچیکترین فدایی این خیمههایی
میخوای بریم میدون روی دوشِ بابایی
رو دوش بابا که میری چشاتو وا کن
برای بار آخرم منو نگاه کن
با گریههات رجز بخون میون لشکر
صدای هلهله میاد نترسی مادر
حیرونه بابات...
مگه چجوری زدنت دلخونه بابات
چرا هنوزم وسطه میدونه بابات
اینا که کینه اشونو از غدیر گرفتن
بچه امو تو شیش ماهگی از شیرگرفتن
خیر نبینه حرمله به بابات میخنده
با چی زده بچهام سرش به مویی بنده
*در بعضی از نقلها داریم تا صدای استغاثهٔ ابی عبدالله بلند شد."هل من ناصر ینصرونی هل من ذاب یذب عن حرم رسول" نوشتن اول خدای عالم لبیک گفت، نقل نقلِ عجیبیه.. بعد اینکه خدای عالم لبیک گفت پیغمبر لبیک گفت،امیرالمومنین لبیک گفت، فاطمه زهرا لبیک گفت، امام حسن لبیک گفت، نوشتن حتی ابدان مطهر شهدای کربلا هم به لرزه افتاد. همه ی عالم لبیک گفتن به ابی عبدالله... اما یه وقت فرمودن: این بچه هم خودشو از گهواره به زمین انداخت. یعنی بابا! هنوز یه نفر مونده روش حساب کنی منم هستم بابا.. به گونهای که زنها، اهل خیمه مطمئن شدن این بچه داره تلویحه میگه به استغاثهٔ پدر داره لبیک میگه.. ابی عبدالله فرمود: این بچه رو بیارید....
*شب عاشورا وقتی قاسم بن الحسن صدا زد....عمو جان! آیا منم از شهادت بهرهای دارم؟ فرمود: "کَیفَ المَوتُ عِندَکَ؟"مرگ در نزد توچگونه است؟ گفت: "أحلی مِنَ العَسل" فرمود: پسرم! هم تو به شهادت میرسی هم طفل رضیع من.. ابی عبدالله شب عاشورا فقط روضهٔ علی اصغر برای اصحاب خوند گویا فیضیست که حتی اصحابم باید بهره ببرن. در روضه علی اصغر من نمیدونم شاید فیضیست که باید شب عاشورا اصحابم به فیض روضه علی اصغر برسند و گریه کنن و همه گریه کردن.. بعد عبارتی داره ابی عبدالله ..این حرفا رو که به قاسم زد فرمود:"اِذْ جَفَّتْ رُوحی عَطَشاً" فرمود زمانی که روح من از عطش خشک میشه..
4_5935811293184262871.mp3
25.42M
|⇦•روی دوش بابا که میری....
#روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حیرونه بابات...
مگه چجوری زدنت دلخونه بابات
چرا هنوزم وسطه میدونه بابات
اینا که کینه اشونو از غدیر گرفتن
بچه امو تو شیش ماهگی از شیرگرفتن
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
#مناجات_انتظار_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام2
#شب_هفتم_محرم
آقا بیا و پای خودت در رکاب کن
ای منتقم برای ظهورت شتاب کن
مادر تو را صدا زده در بین شعله ها
دیگر دعای فاطمه را مستجاب کن
شایسته نیستم که شوم نوکرت، درست
من را ز لطف، جزء سپاهت حساب کن
رد می شوم، اگر که مرا امتحان کنی
بی امتحان بیا و مرا انتخاب کن
وقتی گدای خانه ی تو شاه عالم است
من را گدای خیمه ی سبزت خطاب کن
وقت مرور روضه ی آب است العجل
فکری برای اصغر و قحطی آب کن
آقا ببین که جدّ تو با خواهش آمده
فکری برای داغ گل بوتراب کن
با کینه گفت حرمله را؛ ابن سعد پست
با یک سه شعبه، خون خدا را جواب کن
تیری بزن به حنجر شش ماهه ی حسین
قلب تمام اهل حرم را کباب کن
در بین قتلگاه و حرم مانده جدّ تو
فکری برای شرم حسین از رباب کن
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مناجات_انتظار_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام1
#شب_هفتم_محرم
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
تنها طبیب عالم امکان ،ولی عصر
ای نسخه ی شفای مریضان، ولی عصر
شد دیدن جمال تو شرط حیات ما
آن جمعه ی ظهور تو ،روز نجات ما
آقا بیا که مثل تو شیعه شده غریب
دیگر شده برای وصال تو بی شکیب
رفته قرار منتظران ِ ظهور تو
دنیا شود بهشت فقط با حضور تو
وقت مرور روضه ی آب است العجل
ماتم برای داغ رباب است العجل
ای آشنای سینه ی بشکسته ی رباب
بشنو صدای ناله ی او را در آفتاب
او اقتدا به مقتل و جسم امام کرد
پس سایه را به روی سر خود حرام کرد
حالا شده ست زمزمه ی لای لای او
شرح تمام مقتل کربوبلای او
گهواره ای گرفته به روی دو دست خود
گویی که هست،داخل آن کلّ هست خود
ناله زند دوباره که ای اصغرم بخواب
شرمنده است مادر تو از نبود آب
رفته عمو به علقمه و برنگشته است
شرمنده ام که لعل لبت تر نگشته است
حالا زبان روضه ی او می شود گِلِه
از شعبه های تیر ِ چو شمشیر حرمله
لعنت به حرمله که گلم را خزان نمود
با یک سه شعبه قامت من را کمان نمود
در راه شام و کوفه شده قاتل رباب
بر روی نیزه ،رأس علی، زیر آفتاب
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
اللهم عجل لولیک الفرج (222).mp3
3.73M
اللهم عجل لولیک الفرج
#با_سربند_مهدوی
#بندهای_اول_مهدوی
#زمینه
#قابلیت_زمزمه_واحد_شور..
#شب_هفتم_محرم
#شهادت_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
منتقم وقت مرور روضه های آبه
صحبت از تشنگی شش ماهه ی اربابه
اگه چند جرعه ی آب برسونی به اصغر
دیگه توو آغوش مادرش رباب می خوابه
آه، ببین آقا
هی تلظّی می کنه تو خیمه ها
تو بیا برس به دادش که نشه سرش جدا
آه، برس به داد
تا بلایی به سر عمو نیاد
تا حسین از دشمنا یه جرعه ی آبی نخواد
العجل به حقّ ِ....... گریه های اصغر
به گلی که گشته.... با سه شعبه پرپر
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸🌸🌸🌸🌸
زبان حال امام حسین باخواهر علیهما السلام
خواهرم بیا و حال مضطرم رو دریاب
اصغر لب تشنه ام با خون خود شد سیراب
کمکم کن که درآرم از گلوش، این تیرو
پاسخم ببین چی شد به جای یک جرعه آب
آه، از حنجرش
تیرو می کشم نبینه مادرش
در بیارم این سه شعبه رو، جدا میشه سرش
آه، با اضطراب
اومدم به خیمه با دلی کباب
ببینه حنجرشو دق میکنه بی بی رباب
ببینه نشسته....... توی حنجرش تیر
اصغرو گرفتن.... با سه شعبه از شیر
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸
زبان حال حضرت رباب علیهاالسلام:
اصغرم داره سر تو رو، رو نی می بنده
وقتی لطمه می زنم به صورتم، می خنده
مادرت بمیره که هنوز لب تو خشکه
شدم از زخم روی حنجر تو شرمنده
آه، دارم گله
طعنه ها شنیده ام از حرمله
من مواظبم نیفتی زیر پای قافله
آه قدری بخواب
تا نبینی می کشم همش عذاب
بعد تو پایین نمیره از گلوم یه قطره آب
مادرت نبینه............ روی نیزه هایی
توی کوچه ی شام... زیر دست و پایی
اللهم عجل لولیک الفرج.....
اللهم عجل لولیک الفرج (222).mp3
3.73M
اللهم عجل لولیک الفرج
#با_سربند_مهدوی
#بندهای_اول_مهدوی
#زمینه
#قابلیت_زمزمه_واحد_شور..
#شب_هفتم_محرم
#شهادت_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
منتقم وقت مرور روضه های آبه
صحبت از تشنگی شش ماهه ی اربابه
اگه چند جرعه ی آب برسونی به اصغر
دیگه توو آغوش مادرش رباب می خوابه
آه، ببین آقا
هی تلظّی می کنه تو خیمه ها
تو بیا برس به دادش که نشه سرش جدا
آه، برس به داد
تا بلایی به سر عمو نیاد
تا حسین از دشمنا یه جرعه ی آبی نخواد
العجل به حقّ ِ....... گریه های اصغر
به گلی که گشته.... با سه شعبه پرپر
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸🌸🌸🌸🌸
زبان حال امام حسین باخواهر علیهما السلام
خواهرم بیا و حال مضطرم رو دریاب
اصغر لب تشنه ام با خون خود شد سیراب
کمکم کن که درآرم از گلوش، این تیرو
پاسخم ببین چی شد به جای یک جرعه آب
آه، از حنجرش
تیرو می کشم نبینه مادرش
در بیارم این سه شعبه رو، جدا میشه سرش
آه، با اضطراب
اومدم به خیمه با دلی کباب
ببینه حنجرشو دق میکنه بی بی رباب
ببینه نشسته....... توی حنجرش تیر
اصغرو گرفتن.... با سه شعبه از شیر
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸
زبان حال حضرت رباب علیهاالسلام:
اصغرم داره سر تو رو، رو نی می بنده
وقتی لطمه می زنم به صورتم، می خنده
مادرت بمیره که هنوز لب تو خشکه
شدم از زخم روی حنجر تو شرمنده
آه، دارم گله
طعنه ها شنیده ام از حرمله
من مواظبم نیفتی زیر پای قافله
آه قدری بخواب
تا نبینی می کشم همش عذاب
بعد تو پایین نمیره از گلوم یه قطره آب
مادرت نبینه............ روی نیزه هایی
توی کوچه ی شام... زیر دست و پایی
اللهم عجل لولیک الفرج.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مناجات_انتظار_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام1
#شب_هفتم_محرم
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
تنها طبیب عالم امکان ،ولی عصر
ای نسخه ی شفای مریضان، ولی عصر
شد دیدن جمال تو شرط حیات ما
آن جمعه ی ظهور تو ،روز نجات ما
آقا بیا که مثل تو شیعه شده غریب
دیگر شده برای وصال تو بی شکیب
رفته قرار منتظران ِ ظهور تو
دنیا شود بهشت فقط با حضور تو
وقت مرور روضه ی آب است العجل
ماتم برای داغ رباب است العجل
ای آشنای سینه ی بشکسته ی رباب
بشنو صدای ناله ی او را در آفتاب
او اقتدا به مقتل و جسم امام کرد
پس سایه را به روی سر خود حرام کرد
حالا شده ست زمزمه ی لای لای او
شرح تمام مقتل کربوبلای او
گهواره ای گرفته به روی دو دست خود
گویی که هست،داخل آن کلّ هست خود
ناله زند دوباره که ای اصغرم بخواب
شرمنده است مادر تو از نبود آب
رفته عمو به علقمه و برنگشته است
شرمنده ام که لعل لبت تر نگشته است
حالا زبان روضه ی او می شود گِلِه
از شعبه های تیر ِ چو شمشیر حرمله
لعنت به حرمله که گلم را خزان نمود
با یک سه شعبه قامت من را کمان نمود
در راه شام و کوفه شده قاتل رباب
بر روی نیزه ،رأس علی، زیر آفتاب
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مناجات_انتظار_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام2
#شب_هفتم_محرم
آقا بیا و پای خودت در رکاب کن
ای منتقم برای ظهورت شتاب کن
مادر تو را صدا زده در بین شعله ها
دیگر دعای فاطمه را مستجاب کن
شایسته نیستم که شوم نوکرت، درست
من را ز لطف، جزء سپاهت حساب کن
رد می شوم، اگر که مرا امتحان کنی
بی امتحان بیا و مرا انتخاب کن
وقتی گدای خانه ی تو شاه عالم است
من را گدای خیمه ی سبزت خطاب کن
وقت مرور روضه ی آب است العجل
فکری برای اصغر و قحطی آب کن
آقا ببین که جدّ تو با خواهش آمده
فکری برای داغ گل بوتراب کن
با کینه گفت حرمله را؛ ابن سعد پست
با یک سه شعبه، خون خدا را جواب کن
تیری بزن به حنجر شش ماهه ی حسین
قلب تمام اهل حرم را کباب کن
در بین قتلگاه و حرم مانده جدّ تو
فکری برای شرم حسین از رباب کن
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
#نوحه_سنتی
#شب_هفتم_محرم
در رثاء علی اصغر / نوحه / سبک ناظم
----------
چون غنچه وا شده لب های اصغر
تیر سه شعبه اش بوسیده حنجر
شد یاس دیگر
در خون شناور
علیّ اصغرم علیّ اصغر
دریا چون چشم او گوهر ندارد
یارب دگر رباب اصغر ندارد
وقت عزا شد
طفلش فدا شد
علیّ اصغرم علیّ اصغر
مادر دو دیده را در خون نشانده
شش ماه طفل او لب تشنه مانده
پُر شد سبویش
تر شد گلویش
علیّ اصغرم علیّ اصغر
از چشمه سار حق گوهر بجوشد
از لعل کودکی خون می خروشد
بنگر عزا را
قالوا بَلی را
علیّ اصغرم علیّ اصغر
........