eitaa logo
ذاکرین آل الله
254 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
288 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
ای اولین زن در رکاب احمد مختار یاری گرِ پیغمبر ای گنجینه ی اسرار شرمنده ایم ای مادر اسلام از رویت وقتی که نامت بین ما کم میشود تکرار در وصف تو چیزی ندارد شعر ناچیزم زیباترین الگو برای واژه ی ایثار تاریخ می داند که هستی و چه هستی تو ای آنکه جا داری میان بهترین انصار خدمتگذار این شریعت گشته ای با جان؛ وقتی که از فعلِ خدا خواهی شدی سرشار... زهرا گرفت از راهِ تو الهام بانو جان حق را گرفت آخر میان آن در ودیوار 🔸شاعر: =============================
به خدا بعد عروج تو پرم مى سوزد مادر من،تو نباشى، جگرم مى سوزد امنیت داشتن ما همه از یمن تو بود خانه با رفتن تو در نظرم می سوزد چه کنم با غم فقدان تو که می دانم بی تو قلب من و قلب پدرم می سوزد خواستی تاکه عبایش کفنت باشد و آه این خبر را به پیمبر ببرم می سوزد همه دارایی تو خرج در اسلام شده پای بخشندگی ات دست کرم می سوزد میروی نیستی آن روز ببینی که چطور سرم آن لحظه که درپشت درم-می سوزد شعله آن قدر زیاد ست در آن هنگامه از نفس های پر آهم پسرم می سوزد *** سال ها می گذرد؛؛ کرببلا وقت غروب با همین شعله دل اهل حرم می سوزد 🔸شاعر: =============================
سلام الله علیها 🔹شعر(فولکلور) زبانحال پیغمبر و حضرت زهرا(س) ♦️ در فراق حضرت خدیجه(س) چطوری دلت میاد بدون ما بری سفر حالا که داری میری، پس ما دو تا رو هم ببر نه قرارمون نبود، رفیق نیمه راه باشی گفتی پا به پام می مونی ،تا یه تکیه گاه باشی به دلم آتیش نزن، گریه ی بی صدا نکن واسه زنده موندنم، زیر لبت دعا نکن خیلی زود داری میری!، دخترمون سه ساله شه نذا باغِ زندگیش، رنگِ گلای لاله شه وقت کوچت ای پرستو، نمِ پاییزی می خوای!؟ بعد عمری زندگی، تازه ازم چیزی می خوای!؟ نگو دریای غمِ خدیجه ساحل نداره ! همه زندگیم فدات، عبام که قابل نداره ! کفنت رو قراره ازآسمونا بیارن قراره فرشته ها حلوا و خرما بیارن به جونم آتیش زده؛ حرفِ کفن-اسمِ عبا یادتِ گفته بودم براتُ از کرببلا یادتِ گفته بودم، ازیه غریبِ بی کفن گفته بودم نوه مُ ؛ کرببلا سر می بُرن سی هزارتا نامسلمون، نینوا می کشنش با لبِ تشنه تو گودال بلا می کشنش توی کربلا سرِ همین عبا بلوا میشه سر غارتِ یه تیکه پیرهن دعوا میشه 🔸شاعر: ____________________________
(س) ☑️بمناسبت وفات حضرت خدیجه (س) لطف خداست، اینکه گدای خدیجه ام محتاج بی نوای عطای خدیجه ام با یک نگاهِ فاطمه شد بخت من بلند خدمتگذار بزم عزای خدیجه ام چشمم اگرچه تار، ولی گریه میکند یعنی تمام عمر، برای خدیجه ام فرقی نمیکند چه حسین و چه زینبش بی تابِ گریه بر نوه های خدیجه ام ای چشم خشک، آبرویم را نمیخری؟ یک امشبی ببار، فدای خدیجه ام از آن شبی که سینه ام از آه پر شده مدحت سرای، درد و بلای خدیجه ام پستم اگر چه ، آمده ام محترم شوم آری، گدای دورِ سرای خدیجه ام 🔸شاعر: ____________________________
(س) 🔹تقدیم به ام المؤمنین ... اسلام مدیون تو تا روز قیامت جبریل مجنون تو تا روز قیامت کورند آنها که تو را گفتند پیری والله در تاریخ دین مانند شیری هم شانه ی پیغمبر و حیدر تو بودی بر مومنین و شیعیان مادر تو بودی الحق که ام المومنین نام تو باشد کافر بود هرکس به این قائل نباشد چون کوه بودی و همیشه یاور دین نامت خدیجه ، کنیه ی تو: مادر دین مظلومه بودی و همه طردت نمودند آنها به همراهی تو لایق نبودند تو مادر زهرایی و حوریه پرور تو حامل نوری و از جنس پیمبر جان تمام مادران قربان نامت عالم فدای خصلت و لطف و مرامت دست من و احسان مادر گونه ی تو قربان الطاف پیمبر گونه ی تو 🔸شاعر: ____________________________
خدایا به نگهبانی‌ات مرا نگهبانی کن به نگهداری‌ ات مرا نگهدار به پاسداری‌ ات از من پاسداری کن و زیارت خانه‌ ات را در این سال و در هر سال و زیارت مرقد پیامبرت و امامان را روزی من کن، خداوندا از این مشاهد برجسته و با مزیّت و مواقف بس با ارزش مرا محروم مساز پروردگارا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و برایم ختم به خیر فرما و مرا از آنچه بی‌ قرارم کرده از کار دنیا و آخرتم کفایت کن و کسی که به من رحم نمی‌ کند بر من چیره مساز و بر من از سوی خود نگهبانی برای همیشه قرار ده از من شایستگی آنچه را که به من لطف کردی مگیر و از فضلت روزی گسترده‌ی حلال و پاکیزه نصیب من کن - فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی
🔵 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) : ✅ انسان باید مثل بعضی از پارچه هایی باشد که پشت و رو ندارد ، ✨ یعنی پارچه هایی که پشت و رویشان یکی است و هر دو رو قابل استفاده است، این خوب است ✨ بعضی ها وقتی به دیگری می رسند می گویند: نوکرم، مخلصم، ارادتمندم ✨ و وقتی که طرف می رود ، شروع به بدگویی می کند و می گوید: ✨ این ، از آن حقه بازهاست که لنگه ندارد ، ❤️ امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند : 《ما اقبح بالانسان ان یکون ذاوجهین》 چقدر زشت است که انسان دورو باشد. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مناجات_با_خدا نفس امّاره مرا اهل خطا کرد خدا غفلت از تو، چه بگویم که چه ها کرد خدا پرده انداخت میان من و تو، این "دنیا" این "عجوزه" است مرا از تو جدا کرد خدا من و این حال مناجات؟!... خودم می دانم رحمتت بود مرا اهل دعا کرد خدا اشک وقت سحر و دیده ی آلوده ی من؟! چشم  من را چه غمی اهل بکا کرد خدا این که بخشیده شدم کار حسین است، حسین باز هم روضه ی ارباب چه ها کرد خدا پیش زینب، سر او را که روی نیزه نشاند بدنش را وسط دشت رها کرد خدا دور یک مشت حرامی چه کسی زینب را وسط هلهله انگشت نما کرد خدا اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
توسل زیبا در این لحظات استجابت دعا به امام رضا علیه السلام با نوای ملکوتی حاج علی ملائکه... ☝️☝️☝️☝️☝️☝️ اشعاری که سردار دلها حاج قاسم سلیمانی عزیز در هر بار تشرف به حرم امام رضا(ع)بسیار علاقه مند به شنیدنش بودند .... شادی روح شهدا ؛ امام شهدا و جمیع اموات الفاتحه مع الصلوات
مثل من حال کسی حال اسف باری نیست غرق بیچارگی ام چاره بجز زاری نیست قلم عفو بکش روی خطایم بگذر گرچه همچون من آلوده خطاکاری نیست غم من را تو فقط میخوری ای رب کریم مهربان تر ز تو بر بنده که غمخواری نیست پرده انداخته‌ ای روی گناهانم باز تا بفهمند همه مثل تو ستاری نیست خواستی چوب بزن خواستی از من بگذر تابع خواسته ات هستم و اصراری نیست بعلی بعلی بعلی العفو به همان کس که جز او حیدر کراری نیست باز گفتم علی و مست شدم طوری که در سرم تا به ابد میل به هوشیاری نیست راز زیبایی ایوانِ طلا ، ذکر علی است بخدا جذبه ی ایوان به طلاکاری نیست به ضریح تو زدم بوسه و فریاد زدم عطر انگور تو در دکه ی عطاری نیست هر چه بر من رسد از دوست یقیناً نیکوست شک ندارم که به غیر تو مرا یاری نیست بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم تا گرفتار تو ام حرف گرفتاری نیست روزه اش روزه ی مقبول نباشد هر کس یاد لبهای حسینت دم افطاری نیست پسرش را به روی دست گرفت و فرمود طفل را با کسی اصلا سر پیکاری نیست شیرخواره ست دو سه قطره به او آب دهید تازه شش ماهه شده طفل دهان داری نیست حرمله خیر نبینی جگرم می سوزد مثل داغ علی اصغر غم دشواری نیست پدر و مادر و فرزند به یک تیر زدی تا که دیدی علم افتاده علمداری نیست سه سر تیرِ سه پر از سه طرف بیرون است با چنین وضع مرا فرصت دلداری نیست گردنی مانده مگر تا که نیفتد سر او بازویم را بکشم هیچ نگه داری نیست چه کنم هر چه کنم باز پرش میفتد بازویم را بکشم زود سرش میفتد
غفلت از یار زمین‌گیر شدن هم دارد. این همه داغ سرازیر شدن هم دارد تا زمانی که به کار خودمان مشغولیم رجعت یار کمی دیر شدن هم دارد گشت موی همه ی شیفتگان تو سفید داغ دوری شما پیر شدن هم دارد انتظار تو فقط دم زدن از جانان نیست منتظر، قبضه به شمشیر شدن هم دارد راه تو راه جهاد است وگرنه والله ریشه ی ظلم فراگیر شدن هم دارد من اسیر دل خویشم تو به دادم برسی دوری ات پای به زنجیر شدن هم دارد 🔸شاعر: =============================
ای عاشق هر آیه‌ی قرآنِ پیغمبر ای اولین آرایه‌ی ایمانِ پیغمبر آرامشِ قلبِ قرارِ قلبِ این عالم سنگ صبور و مرهم هر آنِ پیغمبر ای باسلیقه، بامحبت، مادر باران بانوی خانه، شاخه‌ی ریحانِ پیغمبر تا آخر دنیا نمک‌گیر مرامِ توست هر کس که خورده لقمه‌ای از نانِ پیغمبر مهمان‌نوازِ مهربانِ خانه‌ی رحمت بعد از تو ماتم می‌شود مهمانِ پیغمبر شعب ابی‌طالب کنارت باغ رضوان است دور از تو دنیا می‌شود زندان پیغمبر سخت است بعد از تو تمامِ لحظه‌های وحی ای نان و خرمایت توانِ جانِ پیغمبر رنگی دگر دادی تجارت را و عالم دید با سکه‌هایت ضرب شد احسانِ پیغمبر از آن همه ثروت نداری یک کفن حتی دارایی‌ات را کرده‌ای قربانِ پیغمبر ** جای کفن گفتی عبای همسرت کافیست گفتی عبا شد چشم ها گریان پیغمبر گفتی عبا شبه پیمبر یادمان آمد گفتی عبا، پُر اشک شد دامانِ پیغمبر شام غریبان حرم بود و عبا می‌سوخت در شعله‌های خیمه‌ی طفلان پیغمبر 🔸شاعر: =============================
بی توچه سخت میگذردانتظارها پایان رسیدعمرهمه روزگارها صدپاره شد قلب زمان ازوفور زخم خون میچکد زچشم زمین برمدارها درامتداد ظلمت این فصلهای سرد جلوه نمیکنند چرا نوبهارها؟ پژمرده ایم درپس این انحطاط محض جامانده ایم درپس این انحصارها برگل نشسته زورق دلهای بی شکیب طوفان زده به ساحل چشم انتظارها دراین شب سیاه طلاقی خیروشر گلگون شده حنجر حق روی دارها درانتظارجلوه ات ای صبح بی بدیل صبری نمانده بردل این بیقرارها ماییم وموج فتنه وطوفان حادثات ازتو ولی رسیده به مااقتدارها 🔸شاعر: =============================
داریم شور شهر نجف را به سر فقط هر لحظه هست شهر نجف در نظر فقط ای ساکن نجف دو سه خطی دعا مرا دارد دعا کنار ضریحش اثر فقط اری کبوتریم که هر لحظه می زنیم دور حریم امن علی بال و پر فقط ایوان طلای حیدر کرارم آرزوست بایک نسیم صبح مرا هم ببر فقط‌.. ما مست خوشه های ضریح علی شدیم هستم گرد میکده اش در به در فقط کعبه طواف یک صد و ده بار می کند وقت نماز عشقِ نسیم سحر فقط... از حب حیدر است که با ابرو شدیم اینجاست می شود که گدا معتبر فقط با شعر شهریار تو شاعر شدم علی مدح تورا نوشته در اوج هنر فقط.. ما مانده ایم این که خدا بودی یا بشر وقتی شدی شبیه خدا بیشتر فقط 🔸شاعر: =============================
آقا! به جان خستهٔ من هم نگاه کن! رحمی به‌ حال این دل بی‌سرپناه کن! گم کرده‌ام مسیر رسیدن به دوست را ای راه مستقیم! مرا سربه‌راه کن! تاریک شد دلی که ندیده‌است رویِ تو خورشید من! بیا و شبم را پگاه کن! از نور توست روشنیِ ماه و آفتاب بر جان من بتاب و مرا نیز ماه کن! عمری تو را صدا زده‌ام بعد هر نماز لطفی بر این صدای پر از سوز و‌ آه کن! آقا! گناه من شد اگر مانع ظهور؛ لطفا عزیز! عفو بر این روسیاه کن! 🔸شاعر: ============================= .
خاتم نبی باشد که شانش هر نگینی نیست دست خدا اصلا که در هر آستینی نیست مانند زهرا که فقط هم‌کفو حیدر بود غیراز خدیجه مصطفی را هم نشینی نیست حجب و حیا اعلی، حجابش نور ، دامن پاک پس با عفتش غیر از " مُطهر " ها قرینی نیست آن خانه که روح الامینش خادم در بود جای زنانی جز زنان اینچنینی نیست هرکس که شک دارد به دختر بودن این زن حتی اگر علامه هم باشد ، " امینی " نیست از دامن زن مرد تا معراج خواهد رفت من مطمئن هستم که این بانو زمینی نیست مال خدیجه ، تیغ حیدر ، هر دو لازم بود این دو نباشد گفت پیغمبر که دینی نیست مادر به دختر رفته این فصل الخطاب ماست جز این دو بانو دیگر ام المومنینی نیست 🔸شاعر: =============================
بگو که چرخش این روزگار دست علی ست که نبضِ هر چه دلِ بی قرار دست علی ست زمان جنگ صدا از کسی نمی آید میان معرکه ها ابتکار دست علی ست بگو فرار کنند آن همیشه ترسوها چه غم؟ که در عوضش ذوالفقار دست علی ست بهشت و دوزخ ما با علی گره خورده ست ببین که در دو جهان اختیار دست علی ست به غیر شاه نجف رو مزن به هیچکسی بیا که تا اَبدُ الدَهر ،کار دست علی ست 🔸شاعر: =============================
زنی فراتر از ادراک و برتر از اوهام که جلوه کرده در او شأن زن به معنی تام زنی چنان که خدا هم به او رسانده سلام که بوده است مسلمان جلوتر از اسلام کسی به درک مقامش نمی‌رسد هرگز به درک معنی نامش نمی‌رسد هرگز "فَأيَنَ مِثلُ خَدیجَه؟" نبود در عالم خدیجه کیست؟ بپرس از پیمبر خاتم گدای سفره‌ی اکرام اوست صد حاتم از او اگرچه نوشتند عالم و آدم ولی مدارج شأنش هنوز ناپیداست همین مقام بس او را که "مادر زهراست" امینه بوده اگر همسر امین شده است تمام ثروت او خرج راه دین شده است که جزء چار زن برتر زمین شده است به امر حضرت حق "ام‌مومنین" شده است تمام ثروت اسلام در خزانه‌ی اوست چرا که عرش خداوند فرش خانه‌ی اوست کسی که در عرب و در عجم مثال نداشت فضائلش همه رو بود، پس سوال نداشت که درک نور نیازی به قیل و قال نداشت "خدیجه بیشتر از بیست‌و‌هشت سال نداشت" به جهل و کینه از او خط به خط غلط گفتند "صحیح"های دروغین فقط غلط گفتند کنار نام رسول خدا و شیر خدا نوشته است خدا نام نامی او را چنان که بین رجزهای ظهر عاشورا حسین‌ گفت؛ "أناابْنُ خَدیجَةَ الغَرّاء" چرا که قبل همه بوده از غدیر آگاه و گفته: "أَشْهَدُ أَنَّ عَلی وَلیُ الله" چه بانویی که چنان ترس از خدا دارد که از رسول خدا خواهش دعا دارد و برخلاف بقیه چنان حیا دارد که از گرفتن حتی عبا، إبا دارد! ولی به خواسته‌ی خود رسید آخر سر شفیع مادر خود شد شفیعه‌ی محشر رسید روح‌الامین در دقایق آخر گرفته بود ولی پنج‌تا کفن در بر یکی برای خدیجه، یکی به پیغمبر... به گریه گفت: قرار است این سه‌تای دگر برای فاطمه و حیدر و حسن باشد ولی حسین قرار است بی‌کفن باشد... 🔸شاعر: =============================
او سجده به پیش غیر معبود نکرد در راه خدا کسی چو او جود نکرد در راه نبی گذشت از دنیایش مانند خدیجه هیچکس سود نکرد از محبان واقعی علی اولین بانوی مکرمه ای زودتر از غدیر شیعه شدی بی نهایت شبیه فاطمه ای آمیخته با «علی»ست باورهامان تقدیمِ ولای مرتضی سرهامان وقتی پدرانمان «نبی» و «علی»اند «زهرا» و «خدیجه»اند مادرهامان آه یتیمی از نهاد مومنین برخاست بی‌مادری بعد تو سهم مادرم زهراست تاریخ هرجا مبدئی دارد برای خود تاریخ هجری دل پیغمبر از اینجاست ==========================
وفات _حضرت _خدیجه _کبری_ سلام_ الله_ علیها از درد غربت داشت کوثر گریه میکرد زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد خاک مزار مادرش را میگرفت و با دست خود میریخت بر سر گریه میکرد یاد گذشته یاد آینده برای این مادر و دختر، پیمبر گریه میکرد گرم تماشای عزاداری آنها یک گوشه ای آرام حیدر گریه میکرد تکرار شد این قِصه اما در دل شب این بار زینب زار و مضطر گریه میکرد بر روی قبر مخفی مادر به یاد آن شعله ها و یاس پرپر گریه میکرد وقتی که خون تازه از مسمار میریخت انگار بر حال علی در گریه میکرد دست خدا را دست بسته میکشیدند زهرا به مظلومی شوهر گریه میکرد صیادها با تازیانه حمله کردند کوچه قفس بود و کبوتر گریه میکرد یک روز هم زینب به زیر تازیانه در قتلگه پیش برادر گریه میکرد وقتی که طفلان بین آتش میدویدند بر نیزه چشم آب آور گریه میکرد
حتى اگر نبخشد این چشم‌تر می‌ارزد این دور هم نشینى وقت سحر می‌ارزد جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست هر وقت می‌نشیند در پشت در می‌ارزد گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند پیش کریم خیلى خون جگر می‌ارزد من که توقع قرب از هیچکس ندارم اصلا همین که هستم این دور و بر می‌ارزد چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند پس گم شدن براى مهر پدر می‌ارزد هر طور می‌پسندى بشکن دل گدا را هرچه شکسته‌تر شد دل بیشتر می‌ارزد فرموده اند روزه یعنى على ؛ یقینا... ...کار علیست مردم روزه اگر می‌ارزد چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز ریگ نجف به قدر صد کوه زر می‌ارزد یک یا على به جاى العفو پاکمان کرد این یا على براى ما آنقدر می‌ارزد هر چه خراب کردم دیدم درست کردى ویرانه بودن من از این نظر می‌ارزد گر تو نمی‌پسندى تغییر ده قضا را از کوى نیکنامان یک آن گذر می‌ارزد حداقل به کار حسین که می‌آییم اینبار را ضرر کن ما را بخر...می ارزد اکبر _لطیفیان
گناه، پشتِ گناه و گناه، پشت گناه چه توبه ای؟! که فقط هست آه، پشت گناه جوانی است زمان رسیدن به خدا جوانی ام همه اش شد تباه، پشت گناه رجب گذشت... یکی هم به داد من برسد چرا که نیست دلم رو به راه، پشت گناه رسید سوی من آقا و رفت از دستم دوباره روزی دیدار ماه، پشت گناه حکایتی است پر از دردِ خنده عاشقی ام دو چشم خیسِ نشسته به راه... پشت گناه! دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم به پیش یار شدم رو سیاه، پشت گناه گناه هیچ کسی نیست، با خودم قهرم همیشه رفته سر من کلاه، پشت گناه چقدر گفتمت ای دل برو به کرب و بلا حرم نرفته شدی بی پناه پشت گناه جواد _شیرازی