❖ آخر این دین کِی یک بوده است؟ همواره دو و سه بوده است و جنگ و قتال قائم میان ایشان. شما دین را یک چون خواهید کردن؟ یک آنجا شود در قیامت. اما اینجا که دنیاست ممکن نیست، زیرا اینجا هر یکی را مُرادی است و هوایی است مختلف. یکی اینجا ممکن نگردد؛ مگر در قیامت که همه یک شوند و به یکجا نظر کنند و یکگوش و یکزبان شوند.
- فیه ما فیه، مولوی
@Arefane | عارفانه
❖ اولین شعری که جناب عمّان سامانی در کتاب «گنجینة الاسرار» آورده از زیباترین و مشهورترین اشعار ایشان است که خط استاد حبیب الله فضائلی به این زیبایی افزوده است:
کیست این پنهان مرا در جان و تن
کز زبان من همی گوید سخن؟
این که گوید از لب من راز کیست؟
بنگرید این صاحب آواز کیست؟
❖ این شعر مطابق با مبانی عرفانی مانند وحدت وجود، معرفت نفس، قرب نوافل و... سروده شده است. در حدیث قرب نوافل از زبان خداوند آمده است: «آنگاه که بندهام را دوست بدارم، آنگاه گوش او میشوم که با آن میشنود و چشمش میشوم که با آن میبیند و زبانش میشوم که با آن سخن میگوید و دستش میشوم که با آن میگیرد».
خرید کتاب
@Arefane | عارفانه
6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❖ نماهنگ زیبا | يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ الَّذِي خَلَقَكَ... ای انسان! چه چیزی تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته؟ همانکه تو را آفرید. (انفطار/۶-۷)
🌱 کاری از کانال عارفانه
❖ برخی از مفسّرین گفتهاند: اینکه خداوند در این آیه از بین تمام اسماء و صفات خود، صفت «الکریم» را آورده برای آن است که گویا به انسان تلقین میکند که در جواب بگوید: به خاطر کرامت و بزرگواری تو به غفلت و غرور دچار شدم.
جناب رشیدالدین میبدی مینویسد: «امروز در دنیا با بندۀ عاجز چنین خطاب میکند و فردا در عرصۀ عظمى و انجمن کبرى با بندۀ عاصى گوید: يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ؟ این عَجَب نِگَر؛ تهدیدى لطف آمیز! خودْ سؤال میکند و در نفسِ سؤال، بنده را تلقینِ جواب میکند به آنچه گفت: بِرَبّک الکریم؛ نامِ «کریم» به یادِ بنده میدهد تا بنده گوید: غَرَّنى بک کرمُک و لولا کرمُک ما فَعَلتُ، لأنّک رأیتَ فسَتَرتَ و قَدَرتَ فأمهَلتَ».
@Arefane | عارفانه
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شخصیتی چون حضرت حسین علیهالسلام را با خصوصیّات مراتب صوری و مجموعۀ حالات معنوی و مقامات عالی الهی و نبوغ و محوریت اجتماعی آنحضرت، در ذهن خود بیاورید و آنگاه جوانی چون علی اکبر را که خَلقاً و خُلقاً آینۀ تمام نمای پیغمبر عظیم الشأن اسلام بوده، با تمام آراستگی و شایستگی به آن اضافه کنید و آنگاه روانۀ میدان خونش نمائید، آیا این حالات و واردات درونی چنین پدر و پسر را بهتر از این [اشعار عمّان سامانی] میتوان بیان کرد:
تا که اکبر با رُخ افروخته
خرمن آزادگان را سوخته
ماه رویش کرده از غیرت، عرق
همچو شبنم صبحدم بر گل ورق
بر رُخ افشان کرده زلف پُر گره
لاله را پوشیده از سنبل زره
تا آنجا که از زبان امام(ع) گوید:
کردهای از حق تجلّی ای پسر
زین تجلّی فتنهها داری به سر
راست بهر فتنه قامت کردهای
وه کز این قامت، قیامت کردهای
نیست اندر بزم آن والانگار
از تو بهتر گوهری بهر نثار
چون تو را او خواهد از من رونما
رونما شو، جانب او رو نما
پس برفت آن غیرت خورشید و ماه
همچو نور از چشم و جان از جسمِ شاه
📚 مقدمۀ استاد شیخ حبیبالله فضائلی (خطاط) بر کتاب گنجینةالاسرار اثر عمّان سامانی
خرید کتاب
@Arefane | عارفانه
گر سیرِ کعبه، ور دیر، ور خانقاه کردم
غیر از تو کس ندیدم هرجا نگاه کردم
قصد و مُرادم از سیر، روی تو بود لا غیر
گر سیرِ کعبه، ور دیر، ور خانقاه کردم
اثبات وحدت تو، موقوف بُد به «الّا»
تا نفیِ ماسوا را با «لا إله» کردم
جز دَعویِ «أنا الحق» نشنیدم از گیاهی
گوشِ دل از حقیقت بر هر گیاه کردم
گنجینةالاسرار، عمّان سامانی
به خط استاد فضائلی
خرید کتاب
@Arefane | عارفانه