پیش تو چه سِرّی ست که قند است دقایق؟!
دور از تو چه رازی ست که تَلخَند شکرها؟!
#الهه_سلطانی
خنده هایت،خنده هایت،خنده هایت،وایِ من
با سلاح لب کمر بر قتل جانم بسته ای...؟
#الهه_سلطانی
اِی کاش که در قسمتِ من هم بنویسند :
روزی که شود با نفسِ گرمِ تو آغاز ... !!
#الهه_سلطانی
پیش تو چه سِرّی ست که قند است دقایق؟!
دور از تو چه رازی ست که تَلخَند شکرها؟!
#الهه_سلطانی
@nabestaan
ماه خوش اندام من! چادر به سر کن بعد از این
داس تو کرده درو محصول ایمان مرا
#الهه_سلطانی
تمامِ عُمـر در چشـمِ سیاهش زُل زدم امّا
سیاهی قسمتِ من شدنگاهش سهـمِ مردم شد
#الهه_سلطانی
@nabestaan
می میرم اگر دور شوی لحظه ای از من
چون ساقه ی تُردی که شود سهم تبرها
#الهه_سلطانی
@nabestaan
فصل ها را چه قَدَر خوب به هم ریخته اند
خنده های تو که یاد آور فروردین اند
#الهه_سلطانی
@nabestaan
گیسوان تو قلمکاری دستان خداست
آیه هایی که پر از والقلم و یاسین اند
#الهه_سلطانی
@nabestaan
اگر بار سفر بستی میان جامه دانت
به قدر یک قلم دفتر برایم جا نگهدار
#الهه_سلطانی
@nabestaan
به خیالی که قرار است بیاید دم صبح
شده از فکر کسی چشم به هم نگذاری؟
#الهه_سلطانی
@nabestaan
از نوشتن خستهام ای کاش روزی میرسید
تا درِ گوشت بگویم، عشقِ من صبحت بخیر...
#الهه_سلطانی
@nabestaan