انصاف نباشد که من ِ خستهی رنجور
پروانه ی او باشم و او شمعِ جماعت
#سعدی
@nabestaan
من از حکایت عشق تو بس کنم؟ هیهات!
مگر اجل که ببندد زبان گفتارم...
#سعدی
@nabestaan
خورشید اگر تو روی نپوشی ، فرو رود
گوید:"دو آفتاب نگنجد به کشوری"
#سعدی
@nabestaan
کس را به خلوتِ دلِ من جز تو راه نیست
این در به روی غیرِ تو پیوسته بسته باد
#سعدی
@nabestaan
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری
برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را
#سعدی
@nabestaan
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری
برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را
#سعدی
@nabestaan
شب فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق در بند است
#سعدی
@nabestaan