با تيشه خيال تراشيده ام تو را
در هر بُتي كه ساخته ام ديده ام تو را
#قیصر_امین_پور
بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود
دل چشم نمی گشوداگر عشق نبود
#قیصر_امین_پور
دستی به کَرم، به شانه ی ما نزدی
بالی به هوای دانه ی ما نزدی
دیر است دلم چشم به راهت دارد
ای عشق، سری به خانه ی ما نزدی
#قیصر_امین_پور
به باد حادثه بالم اگر شکست چه باک!
خوشا پریدن با این شکسته بالیها
#قیصر_امین_پور
تاخدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز
میکِشم نازِ یکی، تا به همه ناز کنم
#قیصر_امین_پور
دیشب باران، قرار با پنجره داشت
روبوسیِ آبدار با پنجره داشت
یکریز به گوش پنجره، پچ پچ کرد
چک چک، چک چک، چکار با پنجره داشت؟
#قیصر_امین_پور
سر به زیر و ساکت و بی دست و پا
می رفت دل
یک نظر روی تو را دید و حواسش پرت شد!
#قیصر_امین_پور
فردایی اگر باشد باز از پیِ امروز
شرمنده چو حافظ ز مسلمانی خویشم
#قیصر_امین_پور
دیرگاهی است که افتاده ام از خویش به دور
شاید این عید به دیدار خودم هم بروم
#قیصر_امین_پور