eitaa logo
آرمـاݩ‌هـاۍآرمـاݩ🤍
1.3هزار دنبال‌کننده
195 عکس
118 ویدیو
0 فایل
مینویسیم از آرزو های آرمان... _ وچه بسا آرمان هایی که عباس ، بی دست میدهد🙂 _ٺَحٺ‌ݪَۅاۍِ‌حۻڔټ‌ڦݦڔ‌🌙_ "پایان‌ماموریت‌بسیجی‌،شهادت‌است؛ اللهم الرزقنا..." ناشناس مون: https://harfeto.timefriend.net/16974525279807 کپی؟فور!🙃
مشاهده در ایتا
دانلود
آرمـاݩ‌هـاۍآرمـاݩ🤍
_
عزیز‌برادرم.. تو‌همیشه‌شاهد‌بودی‌که هروقت‌باهات‌حرف‌زدم و‌دعا‌کردم،اول‌کربلا‌خواستم:)🥲♥️ حالا‌اومدم‌پیشت‌که‌هم‌خداحافظی‌کنم‌و‌هم‌بگم: اون‌حرف‌زدنا‌و‌اون‌دعا‌کردنا‌گرفته😭😍توی‌دلتنگی‌هایِ‌کربلام،همه‌ی‌حرفامو‌شنیدی‌ و‌از‌فرمانده‌تون"قمرِعشیره🌙"‌‌برام‌کربلا‌گرفتی:)
Hadaian.Karimi.Khodahafez.Ay.Siahia.Kon.rashedoon.ir.mp3
6.83M
جداشدن از این سیاهی ها سخته حسین🥲 چه جوری لباس مشکی هامون و در بیاریم ؟! ما دلمون نمیاد سیاهی ها جمع بشن، کلِ عمر باید برای تو و بچه هات ، برای علمدارت، برای تاولِ پاهایِ رقیه ،برای مصیبت هایی که عمه جان مون زینب کشید، مشکی بپوشیم💔غمِ تو هیچ موقع برام تموم نمیشه،برای تو اشکِ چشام تموم نمیشه..دوماه برات اشک ریختیم و به سر و صورت مون زدیم،اما شرمنده ایم که هنوز نفس میکشیم💔😭ببخش اگر جز گریه چیزی نداشتم،ببخش اگر واسه ی تو کم گذاشتم:)ببخش ، ببخش .. حالا که هیئت ها جمع شد ما کجا اشک بریزیم و آروم بشیم؟🥲💔 میومدیم توی روضه ت میباریدیم ،سبک میشدیم از غمِ روزگار...حالمون و روضه هات عوض میکرد حالا کجا بریم که آروم بشیم؟ دوماه به حُرمتِ غمت ،گناه نکردیم ،حالا از این به بعد باز بی حیا میشیم💔کمک مون کن حسین جان که به گناه نکردن عادت کنیم، کمک مون کن که دلِ حسینِ زمونه مونو نشکنیم:) ولی حسین جان ما با روضه هات زنده ایم:) این روضه هات رو از ما نگیر، این نوکری رو از ما نگیر ؛ ما به دردت میخوریم حسین😭 بزار سال‌ِ بعد هم برات اشک بریزیم:) با اجازه مادر سادات رخت عزای پسرش را نه از جان بلکه از تن در می‌آوریم و می‌گوییم ای حسین داغ تو تا ابد در سینه ما خواهد ماند...🥲 🌙 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
آرمـاݩ‌هـاۍآرمـاݩ🤍
-‌نمیدانم‌آیا‌میشود‌عباس‌ع‌ را‌دید‌و‌برایش‌جان‌نداد!؟ _آب‌آورِ‌حرم😭❤️ #اربعین | #کربلا | #حضرت_قمر🌙
من... هروقت حالم گرفته بود... هرجا کم آورده بودم... از هرکسی که بُریده بودم... آمدم سراغِ تو! روُ که برنگرداندی؛ هیچ... که آغوش باز کردی و گفتی: بی‌خیالِ آدم‌ها... خودم تا تَهِ‌ش هستم! این دنیا که... روی خوشی به ما نشان نداد... تنها دلیلِ این زندگی... خودت هستی و... بس! سایه‌ات به سرمان! 🌙
امروزیک‌سالگیِ‌چنل‌‌ِ:) پارسال‌همین‌موقع‌ها‌ یهو‌به‌خودم‌اومدم‌و‌دیدم‌ یه‌کانال‌زدم‌،اسمشو‌، اسم‌ِ‌کسی‌رو‌گذاشتم‌که.. اون‌روزا‌همش‌به‌یادش مداحیِ‌غریب‌گیر‌آوردنت‌ روگوش‌میدادم.. اسم‌کسی‌رو‌گذاشتم‌‌‌که‌ وقتی‌برای‌اولین‌بار‌‌از‌شبکه‌خبر شنیدم:طلبه‌ی‌بسیجی همونجا‌مات‌و‌مبهوت‌موندم‌و مروارید‌های‌اشک‌ناخودآگاه‌میریختن.. وقتی‌که‌اولین‌بار‌فیلم‌شهادتش‌رو‌دیدم‌..💔 فیلمِ‌شهادتش،توان‌میخواست که‌من‌توانش‌رو‌نداشتم من‌تحمل‌نکردم:)💔 خلاصه‌که.. بدجور‌شد‌برادرِشهیدم:) خلاصه‌که‌بدجور‌نگاهش‌افتاد‌رو‌زندگیم... خلاصه‌که‌آقاآرمان!؛) هرموقع‌کمکم‌خواستم؛خیلی‌قشنگ دعاکردنت‌رو‌حس‌کردم:) رفتیُ‌شدی برادرِمن عزیز‌برادرم:)... من‌کی‌قصدِکانال‌زدن‌داشتم؟ تو‌بودی‌که.. کانال‌رو‌تشکیل‌دادی:)🥺♥️ _یک‌سالگیِ‌کانالِ‌آرمان‌مون‌مبارک:)
آقای امام حسین؛ همیشه من تلاشمو کردم تا به چشمت بیام... همیشه تلاشم رو کردم که هرجوری شده با دوری از کربلات، صبوری کنم... همیشه خودمو به در و دیوار زدم برای اینکه برسم به کربلات... همیشه به خودت¹²⁸و داداشت¹³³🌙 رو زدم و به کسی جز شما برای هیچی رو نزدم ... چون میدونستم رزقمو میرسونید... اینو حضرت عباس هر بار هم بهم ثابت کرده و خودش رزقشو بهم رسونده از همه لحاظ.... الآنم فقط دلم بوی حرمِ حضرت عباس رو میخواد🥲 دیگه سختمه دوری ... این بار هم می‌خوام رزقمو از خودتون بگیرم.. حال دلم ، همونیه که آقای ستوده میگه: ---من‌کم‌آوردم‌به‌ابالفضل...(:--- / / /
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب تولدم؛ آخرین شبِ جمعه ی ماه رجب فقط میتونم آرزو بکنم که : یه جایی از بین الحرمین بذار برات جون بدم:) این شب جمعه ی آخر ماه رجب منو نسبت به اسمت تشنه تر کن منو نسبت به کربلات تشنه تر کن:) آقای امام حسین... مارو به حال خودمون رها نکن:) تا به ابد زیر پرچمت میمونم ؛ یعنی... یعنی بذار که بمونم:) ما بدی کردیم اما بد نیستیم 🙂 احسان القدیم من:) حرفِ آخر.... دلت برای ما تنگ نشده ؟❤️‍🩹 بطلب کربلا برات لطمه بزنیم🥺 کاش دوباره همین روزا ، توی کوچه پس کوچه های کربلا ، برات بخونم: خودمونیم، عجب صحن و سرایی.. عجب کربُ بلایی داری :)🥺😍 خلاصه که بزار دوباره تو بین الحرمین نفس مون خرج بشه:) اینجا احساس ِ غربت میکنم🥺 | | 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
آقایِ صد و بیست و هشتِ دلم!... آقای امام حسینِ روزای سختِ زندگیم من گفتم شب ولادتت دعوتم میکنی ... دعوتم میکنی و میام یه بار هم که شده ، شادی بین الحرمین رو میبینم.. آخه من هر بار که اومدم ، اومدم برای عزاداریت :) هر کسی روز تولدش،دوستاشو‌ دورخودش‌جمع میکنه… نوش‌جون کسایی‌که تولدت کربلاجمعشون کردی دور خودت…🥲 رفیق نبودم که الان پیشت نیستم دیگه💔 خوب روسیاه بودنمو ، آشکار کردی دورت بگردم ... با خودم گفتم میام برات میخونم : خودمونیم عجب صحن و سرایی عجب کرب و بلایی داری... اما بازم این گناها نذاشتن🙂 امشب خوش بگذره با رفیقات ، عزیزدلم🥲❤️ مبارک باشه ...مبارک باشه.... شب تولدت مبارک باشه...:)🤍 شب تولدت، مبارکِ عاشقات باشه ما که عاشق نیستیم...💔 ولی بزار اینم بگم ، هر جا اسمت اومد من دوییدم .. من هرجا که بو تو شنیدم؛اومدم پیشت... من هرکاری که فکر کردم مادرت خوشحال میشه، انجام دادم، از نظر خودم کم نذاشتم ولی وقتی به اقاییِ تو نگاه میکنم میگم : خیلی کم گذاشتم خیلی... اینا ، یه قطره ای هم از دریایِ محبتِ تو نشد :) با همه ی اینا اما.. تو تنها کسی بودی که همیشه حاضر شدم از همه چیم بگذرم ولی تنها،تنها یه ثانیه تو حرمت فقط و فقط نفس بکشم.:)💔 همینجوریش هم با بدی هام خیلی کربلات راهم دادی ..🥺 ولی...دلم تنگ شده برات❤️‍🩹 من دوست داشتم امشب حرمت نفس بکشم🥺 نشد که بشه.. شبِ تولد ، باید کادو داد .. اما نه ما به تو ! تو باید کادو بدی!(: تو امشب به ما کادو بده همین زودی ها دعوتمون کن پیش خودت:) قول و قرارمون و یادت هست آقای ۱۲۸ِ ِ دلم؟❤️‍🩹 |
تولدت مبارك دلبـر عـراقـی 😍🥲 _مثلا چی میشد ما هم الان کربلا بودیم(: زیر قبه دعا میکردیم🥲 توی بین الحرمین اشک ذوق میریختیم و تا خود صبح بیدار میموندیم؟! ° ما این دل تنگی هاش هم دوست داریم😅 ° این قرار هایِ وصال که لحظه اخری کنسل میشن هم دوست داریم! شما دستتون رو دراز کردید که دست مارو بگیرید .. ولی ما نامردیم ابی عبدالله.. 💔 خسته ام از نامردیا.... تولدت مبارک قشنگ ترین رویا.... تولدت مبارک آرامش.... تولدت مبارک اقای عزیزم...... تولدت مبارک بزرگترین و بهترین اغوش دنیا -میشه اغوشتو برا ما نوکرا باز کنی؟؟ میشه هممون رو یهو بغل کنی؟ من هرسال ، روز تولدت میگفتم: کاش باشد، عیدیِ عیدت همین کربلا ...پای برهنه ... اربعین :)💔 ولی الان میگم من همین روزا بین الحرمین تو میخوام.. اربعین دیره الان صدام بزن الان به بین الحرمین محتاجم.. الانه که بین الحرمین ، بارونیه..😍😭 نمیخوام همراهِ روزای غمت باشم بزار رفیقِ روزای شادیت باشم..🥺 | 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
ماهِ آسمونم...🥲 از لحاظ روحی نیاز دارم که روز تولدت کنارت باشم و تو حرمت نفس بکشم🥲💔 من که هربار بهت روز زدم، نا امیدم نکردی😭 خودت نا امید شدی،ولی نمیذاری هیچ کس از در خونت نا امید بره..🥲❤️‍🩹 زمزمه ی امروزم کلا همینه که کاش در جشن میلادت بگویی : این نوکر خیلی دلش تنگ است بیاید کربلا..🥺 همیشه هر جا نشستم از آقاییت گفتم ولی ببخش که لطف کردی و قدر ندونستم.. -اگه لایق بودیم ، لیاقت دیدنِ اون صحنِ قشنگ تو ، اون جایی که وقتی توش باشی ؛ جز عمرت حساب نمیشه ، بهشت خدا رویِ زمین رو بهمون بده :)😭❤️ | 🌙
_چه خوشگل شدی همه دار و ندارم :) کاش دعوتم میکردی منم امروز میدیدمت🥲 روز تولدت خوبا کنارتن.. من فقط اومدم قاطی مردم که بگم: « تولدت مبارک بهترین و بامرام ترین رفیق زندگیم تولدت مبارک مُسکنِ دردهای زندگیم🥲 تولدت مبارک همه ی دلخوشیِ رقیه❤️‍🩹 تولدت مبارک زیبا ترین عموی دنیا تولدت مبارک محکم‌ ترین‌ تکیه‌ گاه‌‌ تولدت مبارک تنها کسی که توی روزای سختِ زندگیم ، بدون هیچ منتی و با تمام محبت ، باعث آرامشم شدی .. تولدت مبارک تمومِ داراییِ من..🌱» تا حالا کی تولد گریون اومده ؟ من امروز اومدم :)🥲 همه اونایی که ولادتتون رو جشن میگیرن سعی میکنن گریه نکنن همین که سعی میکنن گریه نکنن خودش خیلی گریه داره عمو عباس :) 🌙 | 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
آرمـاݩ‌هـاۍآرمـاݩ🤍
_
چقدر شبای قبل از اربعین من با این یه تیکه مداحی سوختم و گریه کردم...💔 بعدش به کربلا که رسیدم ؛ همش این مداحی میومد تو ذهنم:) آخ که با هرچی دلت بشکنه و هرجا که متحول بشی ، دقیقا همون یادت میمونه.. _حسین جان🥲 من بوی سیبِ حرمت رو فراموش کردم کوچه پس کوچه های کربلاتو یادم رفته.. بازم با این مداحی دارم میسوزم ... بیا و امضا کن از لطفت:)😭❤️ ماه رجب تموم شد و چشم های گنه کارمون لایقِ دیدارِ شیش گوشه ت نشد ... بیا و ماه‍ِ شعبانی دست خالی رد مون نکن🙂 | |
تو حرم امام حسین نشسته بودم و کلا مداحیِ"غریب گیر آوردنت" رو داشتم با خودم مرور میکردم اما نمی‌دونستم برای کی دارم میخونم...برای امام حسین یا برای برادر شهیدم؟برای امام حسین می‌خوندم و یادِ شهید میوفتادم یا برای غریبیِ شهید میخوندم و هر ثانیه یادِ قتلگاه میوفتادم؟...خودم هم نمیدونم دقیقا.. توی حالِ خودم بودم، خانومِ عربی که کنارم نشسته بود ،پرچمِ حرم دستش بود ، روشو کرد بهم و به عربی گفت : شهیده؟گفتم آره گفت مجاهد بوده ؟ سوریه شهید شده؟ گفتم نه ، این نَه رو با آتیش گفتم ، کاش مدافع حرم بود ، کاش اون خانومِ عرب ، دیگه ازم نمیپرسید که چه جوری شهید شده اما پرسید. گفت کجا شهید شده؟ گفتم وطنش ، کشورش.. شهرش... به دستِ هم وطن هاش..😭 وقتی که داستانِ شهادتِ شهید رو براش تعریف کردم؛وقتی گفتم مثل اربابش شهید شد .. وقتی گفتم مثل اربابش عریانش کردن... دیگه خودشو نتونست کنترل کنه ،صورت شو چسبوند به پرچمی که توی دستش بود، یهو سرشو اورد بالا و دیدم پرچم کلا خیس شده ، خیره شده بود به عکس آرمان.. متوجه شدم که خیلی متحول شده ،گوشیمو در آوردم و تمامِ عکس و فیلم هایی که از شهید داشتم رو بهش نشون دادم ‌؛گفت خیلی سخته❤️‍🩹با خودم گفتم سخت تر از این فراقِ.نگاهم افتاد به ضریح و یادِ فراق هایی که تحمل کردم افتادم و همین رو گفتم : نحنُ‌ نقوی‌ عَلی‌ کلّ‌ شیءٍ‌ إلّا علیٰ‌ فِراقُ‌ الحُسین[‏ما در همه چیز قوی هستیم، ‏اِلا در فِراق ⁧﮼حُسین!] آخ که چقدر با این جمله گریه کردیم... آره فراقت سخت ترین کاره و فراقت یه کاری باهامون می‌کنه که لحظه ی وصال هم با بیمِ فراق میگذره..💔 ✍ 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
دل‌واپسم ! دلواپسیِ گره خورده با "نکند" نکند دیگر نشود ؟! نکند دیگر نخری ؟! نکند دیگر نیایم ؟! نکند.. از دلم برایت بگویم عزیزم ؟! دل‌تنگم ! دلتنگی هایی که با امیدِ وصال است .. نکند دعوت نکنی و دلم بشکند ؟ نه .. نمیزاری مگر نه ؟! دلتنگ توأم ... خدا شاهده !
واقعا داره بهم سخت‌ میگذره.. همه‌ زیارت‌ قبول‌ میگن.. همه‌ میگن‌ خوش‌ به‌ سعادتت.. همه از حال و هوایِ شعبانِ کربلا میپرسن.. و‌ منم‌ میشینم‌ تعریف‌ میکنم.. و بعضی جاها قلبم آتیش میگیره.. بعضی جاها دیگه نفس کشیدن برام سخت میشه... با‌‌خودم‌ میگم‌ چقدر‌ زود‌ گذشت.. من‌ تازه‌ داشتم‌ به‌مسیرِ شارع السدره تا بین الحرمین عادت میکردم😭💔 دیگه کارم میشه نگاه کردن به عکسایی که گرفتم و حسرت خوردن و اشک ریختن پای تک تکشون🥲💔 سخت ترش می‌کنه اینکه با هر عکس یه خاطره دارم😭💔 با هر کسی یه خاطره دارم و ممکنه تا قیامت دیگه نبینمشون:) -حالا کربلا نرفته ها ببینید کربلا نرفتن سخته یا کربلا رفتن؟😭 | |
آرمـاݩ‌هـاۍآرمـاݩ🤍
من نشنیدم کسی در خونش بره و نا امید برگرده‌... شوخی‌که‌نیست،دختر سلطانِ کربلاست... _ آخر سالی رزق مو
کربلا که بودیم ؛ برامون سوال شد مسئول کاروان ، چی شد که مسئول کاروان شد! وقتی موضوع رو به خودش مطرح کردیم گفت : یه بار اومدم کربلا ؛ پای سفره ی حضرت رقیه نشستم و متوسل شدم به خانوم سه ساله، خواهر زاده م که فلجه ، شفا پیدا کنه... میخواستم برای خواهر زاده م ؛ از سفره عروسک ببرم که بهم عروسکِ سفره نرسید ! خیلی ناراحت شدم ؛ تو راه کاظمین بودم که خواهرم بهم پیام داد گفت فقط بیا تماس تصویری.. به یکی وصل شدم و زنگ زدم ؛ دیدم خواهر زاده م دست گرفته از دیوار بلند شده😭 _ دیگه از همون موقع نیت کردم کاروان بیارم کربلا و سفره ی حضرت رقیه هم بندازم و عروسک بخرم برای سفره:)😭❤️‍🩹 اوج‌لذت‌های‌يک‌دختر‌عروسک‌بازی‌است آن‌هم‌وقتی‌كه‌بابايش‌نگاهش‌می‌كند... _مگه میشه تو کربلا کسی از حضرت رقیه حاجت نگیره؟ باباش داره نگاهش می‌کنه ها... اصن نشنیدم کسی در خونش بره و نا امید برگرده :)
IMG_20240312_021743_782.mp3
502.2K
آقاجانم ، از مراقبت دائمیِ شما برای روحِ خسته م ، سپاسگزارم ... ممنونم که امسال هم اجازه دادی دوبار حرم رو ببینم و نفس هام توی باب القبله ت خرج بشه🥺❤️‍🩹 نکنه اونورِ سال نطلبی ها...💔 نکنه دیگه بین الحرمین رو نبینیم ها.. نکنه مرگ اجازه نده که بیایم ها.. بزار ما اونورسال بیایم و تو مقامِ علی اکبرت جون بدیم😭❤️ اما اگر مُردیم و نیومدیم ، تو بیا و زیرِ خاک به ما سر بزن... نکنه اگه مُردیم،شبِ اول قبر نیای🥺 ما شبِ اولِ قبر انتظار داریم بیای و بگی : سرِ سفره ی من بزرگ شده.. 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
IMG_20240312_021008_667.mp3
572.7K
دنبال رزق آخر سالم.... کی بهتر از شما برای رزق دادن؟! زمانِ آشنایی من با شما برمیگرده به بچگیم که تا زمین می خوردم مادرم یاعلی گویان بلندم میکرد! من از همون موقع با شما کار داشتم و کار هم خواهم داشت تا لحظه ای که «فمن‌یمت‌یرنی» برسه... بینِ این دوتا فاصله ، من خیلی باهات خاطره دارم...هروقت تو بازیِ زمونه ،قلبم زخمی میشد،با خودم میگفتم:"آغوشِ امیرالمومنین همه شو درمان میکنه و نجف که برم ، همه رو به بابا علی میگم و شکایتِ این مردم دنیا رو پیشش میکنم" _دیدی آغوشت ، زخم های قلبم رو درمان کرد !؟دیدی نجف ،خوبم کرد؟ _من بَدم ولی تو کنارم نزن💔 بچه هرچقدر هم که بد باشه باباش که پرتش نمیکنه مگه نه بابا علی ؟! پرتم نکن و نگاهت رو از زندگیم بر ندار ، وگرنه میمیرم:) _نگاهت مستدام به زندگیم🥺❤️‍🩹 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
اسفندِ عزیز می‌بینی؟! می‌بینی که آسمان برای از دست دادنت چگونه بغض میکند و در خود می‌شکند؟! بزار آسمون هم طعمِ جدا شدن را بچشد؛ کمی حال ما را درک کند که جدا شدن از جنتِ حسین چقدر دشوار است! _امروز حالِ دور افتاده های کربلا و حالِ آسمون یکیه !...🥲 _بزن باران پراز بی صبری ایم ...
اگه بخوام امسال رو توصیف کنم میتونم بگم:هر چیزی که انتظار نداشتم ،برام اتفاق افتاد؛چه خوب چه بد! هیچ کدوم رو واقعا انتظار نداشتم _از دوبار کربلایی که رفتم... واقعا نگاه امام حسین رو حس کردم.. انتظار نداشتم امسال کربلا برم اونم دو بار! واقعا غیر ممکن بود اما آقایِ ما ، آقایِ غیرممکن هاست! _از عاشقِ حضرت عباس شدنم... عجیب دل دادم و مجنونش شدم و خداروشکر میکنم که دلم جایی مونده و جایی متوسل میشه که هیچ موقع کسی اونجا نا امید نمیشه ، تو این یک سالی که حضرت عباس رو داشتم ، تو سختی ها جا نزدم .. _اونجاهایی که پر از بغض بودم ولی خندیدم، حضرت عباس رو داشتم .. _اونجاهایی که روحم پر از درد بود ولی به رو خودم نمی‌آوردم، به حضرت عباس میگفتم.. _اونجاهایی که تمامِ وجودم تَرَک بر می‌داشت ولی نمی‌شکست، حضرت عباس بود !.. _اونجاهایی که کسی رو که ازش انتظار نداشتم ، اما تنهام گذاشت ، نشکستم چون حضرت عباس تنهام نذاشت! _اونجاهایی که نا امید میشدم..؛ حالم بد نمیشد، چون حضرت عباس نا امید نمیکرد.. _اونجاهایی که بغض هامو قورت میدادم تا کسی نفهمه ، حضرت عباس می فهمید .. _اونجاهایی که تموم میشدم اما بازم بلند میشدم و ادامه میدادم ، حضرت عباس بلندم میکرد ! می‌خوام بگم ۱۴۰۲ هم با تمومِ فراز و نشیب هاش گذروندم و توی این یک سال ، به اندازه ی ۱۰ سال بزرگ تر شدم و رشد کردم🙂 ممنونِ عمویِ رقیه ام🥺❤️‍🩹 🌙
خدایا ما عمری مجلس گرم کن های حسینت بودیم ، نکنه دیگه لایق نباشیم ها.. حب اهل بیت رو همیشه تو وجودمون حفظ کن❤️‍🩹 اگه قرار باشه تسکره ی بگیریم امشب باید بگیریم ! -دست خالی رد مون نکن... ما مهمون های بدی بودیم و کم گذاشتیم ولی تو میزبان خوبی هستی ... -دست خالی رد مون نکن... ما تو فراق کربلا داریم می‌سوزیم...💔
هر وقت ناامید شدی صداش بزن بهتر از هر کسی طعم نااميدي رو چشیده دست خالی ردت نمیکنه...):❤️‍🩹 _ولی امشب من شما رو صدا نزدم...💔 شما من رو که تو اوج نا امیدی بودم ،صدا کردید که بهم یادآوری کنید ، چرا نا امیدی ؟ مگه نسپردی همه چیزو به من؟ پ.ن آخر ماه رمضونی بچه ها تو هیئت افطاری پهن کرده بودن که نا امید از همه چیز بودم و حالم خوب نبود و قرار نبود که برم ؛ یکی از رفقا زنگ زده بود که جواب نداده بودم و به برادرم گفته بود : برو بگو پرچم حرم حضرت عباس و آوردن ، نمی‌خواد بیاد ؟! _اسم پرچم حرم حضرت عباس و که نشنیدم ، جوری بلند شدم رفتم که...😭 چرا آدم وقتی تا میاد نا امید بشه ، یه نشونه ای از حضرت عباس میبینه که حس می‌کنه حضرت میگه : من نا امید شدم ، هیچ کس و نا امید نمیکنم، نگران نباش . . _آخ دورت بگردم خوشگلِ ام البنین😭 🌙 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman