eitaa logo
-عروةُ‌الوثقی!
1.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
40 فایل
بسم‌الله !- چقدرزیباست‌زمزمه‌آرام‌آب، کهـ‌درگوشم‌مۍخواند: چقدرخوش‌است‌اقبالم. آرۍ،من‌همان‌جوانه‌روییده‌شده درکنارآبشارم. {تبیلغ| @Abmin_Kaf} -بیسیم‌ِکانال📻 https://harfeto.timefriend.net/17178852949420 'عروة الوثقی"محکم؛استوار
مشاهده در ایتا
دانلود
با شروع جنگ تحمیلی به جبهه های جنوب آمده وتا سال 63 به طور مداوم در اکثر عملیاتهای جنوب و غرب حضور فعال داشته است . مسئولیتهای مختلفی از جمله فرماندهی گردان ومحور را بر عهده داشته و گروههای مختلفی را آموزش داده وبه عنوان تک تیر انداز ، بین گردان ها فرستاده است . این ادعای بزرگی است ولی اتفاق افتاده ، شوخی نیست ، این مطلب به تائید حاج حسین خرازی رسیده است و قول اوست که به وسیله سلاح اس وی دی چند هزار دشمن بعثی را به هلاکت رسانیده و چندین فرمانده عراقی را از میان برداشته است. چند تپه را به تنهائی تصرف نمود، تپه هایی که زرین تصرف کرده به نام خودش نام گذاری کرده اند . شهید خرازی در مورد دلاوری های این شهید فرموده است : انگار که ایشان جنگی به دنیا آمده بود و در جای دیگر ایشان را گردان تک نفره زرین خطاب کرده بودند بدین لحاظ که او به اندازه یک گردان موثر بود..
خاطرات خواندنی:🙂 نبرد سنگینی در فاصله نزدیک بین ایرانی ها و عراقی ها در گرفته بود و طرفین بعد از مدتی خسته شدن و دیگه به طرف هم شلیک نمی کردن و در وضعیت سکون قرار داشتن. این وسط یه تک تیرانداز ایرانی ناگهان به عربی میگه : جاسم کیه؟ یه عراقی از همه جا بی خبر سرشو بالا میاره و میگه : من که همون لحظه به درک واصل میشه. چند دقیقه بعد دوباره همون صدا میگه : رحمان کیه؟ یه عراقی دیگه میگه : من و اونم یه گلوله وسط مغزش میشینه. عراقیا که از این قضیه کلافه شدن و فهمیدن طرف مقابلشون کیه میان کلک بزنن و یکی از تیراندازان خبرشون داد میزنه میگه : رسول کیه؟ اما کسی جواب نمیده. چند دقه بعد یکی از خاکریز ایرانیا میگه : کی با رسول کار داشت؟ که اون عراقی سرشو بالا میاره و میگه من!!! و اونم با یه شلیک بی نقص تک تیر انداز ایرانی به جهنم نقل مکان میکنه.
عبدالرسول یک نفر را فرستاد برای نگهبانی. صبح اما سر بریده‌اش را آوردند توی سنگر؛ شب بعد خودش رفت. یک سنگر دیگر همان نزدیکی درست کرد و کامل استتارش کرد. توی سنگر قبلی هم شبیه یک نگهبان درست کرد و منتظر ایستاد. چیزی شبیه بوته به سنگر نزدیک شد و پرید توی آن. عبدالرسول هم پشت سرش رفت تو سنگر و سرنیزه را فرو کرد توی گردنش. صبح که آفتاب طلوع کرد با بقیه نیروها سراغش آمد. مرد هیکل بزرگی داشت بچه‌ها باورشان نمی‌شد که عبدالرسول از پس او برآمده باشد. به سختی سر نیزه را از گردن آن کومله بیرون آوردند. اما عبدالرسول بود و مهارت جنگی بی‌حد و حصرش... برای شادی روح تمام شهدا صلوات
شادی روح این شهید بزرگوار و باقی شهدا صلوات -!
التماس دعا یا علی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از اون خنده‌های دوست داشتنی :)) واکنش حاج قاسم به شعر آقای مطیعی در نماز عید فطر سال ۱۳۹۷
-زیبایی ببینیم((: اینجا باید بگم " آقا .. زیادی بودم (:💔!؟
‏ولی عجب گودبای پارتی شد! ماه رمضان را میگم 😂
+ ابواسحاق تو را چه شده است؟! - کیان یک نفر ادای مرا درآورده است.🤣🤦🏻‍♀
واقعآ.. 😂😔🚶🏻‍♂ چرا ما اینجوریم اخه.؟!!