#یاران_امام_حسین
نامه امامحسین به حبیببنمظاهر رسید
گفته بود اگر میخواهی مارا یاری کنی، سریع بیا.
همسرش پرسید؛ میروی یا نه؟
حبیب گفت؛ نه، من نمی توانم بروم! من پیر شده ام و کر و فری ندارم؛ چه طور با او راه بیفتم؟ می دانی اگر من بروم آن وقت عبیدالله خانه مرا خراب می کند و تو را به اسارت می گیرد و می برد.
همسرش گفت: تو برو، بگذار خانه را خراب کند، بگذار مرا به اسارت بگیرد.
حبیب باز هم گفت؛ نه، من نمی روم.
اینجا بود که همسرش بلند شد، روسری خودش را انداخت روی سر حبیب و به حبیب
گفت: نمی روی؟! پس مثل خانم ها در خانه بنشین! بعد گفت خدایا، کاش من مَرد بودم و می توانستم بروم کربلا تا حسین را یاری کنم!
حبیب گفت: نه، این حرف هایی که زدم، برای این بود که می خواستم ببینم تو چه می گویی. من آن چنان هجرتی کنم که تا قیامِ قیامت نامم در تاریخ ثبت شود.
#زنان_مسلمان
#آشنایی_با_کربلایی_ها
#زنان_عاشورایی
#محرم
#عروه_الوثقی
امشب اختصاص دارد به فرزندانِشهیدِحضرتِزینب🥲
امشب هر خط روضهی ک می شنوید، راجب یک زن است یک مادر...
روضههای کربلا راجبه یک دختر است...
شیر دخترِ اسدالله...
مادرِ دو شهید کربلا
خواهر هفت شهید کربلا
#محرم #حضرت_زینب #شهدای_کربلا #یاران_امام_حسین #آشنایی_با_کربلایی_ها
_عروهالوثقی
کاروان امام حسین به سوی آخرین منزل پیش میرفت
که چهار مسافر از مقابل پیدا شدند
یکی از آنها نافع بن هلال بود،
او و همراهانش به خدمت امام رسیدند
امام از وضعیت کوفه پرسید و او جواب داد
_سران و اشراف کوفه با رشوه های کلان کیسه های خود را پر کردند و مردم دلهایشان با تو و شمشیر هایشان بر علیه توست
از این پس نافع در خدمت امام قرار گرفت...
#نافع_بن_هلال۱
#آشنایی_با_کربلایی_ها
-عروةُالوثقی!
کاروان امام حسین به سوی آخرین منزل پیش میرفت که چهار مسافر از مقابل پیدا شدند یکی از آنها نافع بن ه
امام پس از آگاه شدن از وضعیت کوفه و شهادتِقیسبنمسهر
خطاب به یارانش فرمود:
《اینک کار به اینجا رسید که ملاحظه می کنید، و دنیا تغییر کرده و زشت گردیده و نیکی آن روی گردانیده و از آن جز ته جرعه بی ارزشی باقی نمانده
آیا نمی بینید که به حق عمل نمی کنند و از باطل دست نمی کشند؟
در چنین وضعی مومن از دنیا روی برتاباند و مشتاق لقای الهی باشد؛ همانا من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز رنج و محنت نمی دانم》
انگاه از میان اصحاب نافع برخاست و با شهامت گفت:
_به خدا قسم ما از مرگ و لقای الهی روگردان نیستیم و درکار خود با بینش و بصیرت استواریم و با دوستان تو دوستی و با دشمنان تو دشمنی میکنیم
#نافع_بن_هلال۲
#امام_حسین #محرم #آشنایی_با_کربلایی_ها
از هفتم محرم محاصره امام تنگ تر شد
و از دسترسی ایشان به آب جلوگیری شد
پس امام ۲۰ سوار را مامور کرد تا آخرین توشه آب را از #فرات بردارند
پس نافع به سوی فرات رفت
و عمروبنالحجاج پیش امد و گفت:
_تو کیستی؟ و چه میکنی؟
نافع خود را معرفی کرد و گفت:آمده ام آب بنوشم
عمرو گفت: بنوش گوارای وجودت
نافع گفت : به من اب میدهی ولی پسرِپیامبر و خاندان او را تشنه میگذاری؟
نافع منتظر پاسخ او نماند و دیگر یاران امام را که در تاریکی ایستاده بودند را صدا زد تا برای برداشتن آب جلو بیایند
آنگاه نیمی از آنها با دشمن درگیر شدند و نیمی دیگر مشغول پر کردند مشک های آب شدند
#آشنایی_با_کربلایی_ها
#نافع_بن_هلال۳
#امام_حسین #محرم #علقمه
_عروهالوثقی
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با تو بودند اجدادم
با تو هستند اولادم
_شهیدِایرانیهکربلا
#محرم #امام_حسین
#آشنایی_با_کربلایی_ها #استوری
_عروهالوثقی