eitaa logo
ارزانسرای کفش و صندل کیانی 👠
21.3هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
6.4هزار ویدیو
16 فایل
بهترین کیفیت با کمترین قیمت 😍😌 اول مقایسه کنید بعد خرید💰 پاها قلب دوم شما هستند...👣 قلب خود را با اطمینان به ما بسپارید🫀 جهت ثبت سفارش 👇 🧑‍💻 @Hamzeh4k✍️ 📲 09165520623 ✅لینک کانال جهت عضویت👇(شعبه 2) https://eitaa.com/ArzansarayeKiani1
مشاهده در ایتا
دانلود
#امروز_به_داد_اموات_برسید ☘ آیت الله بهجت (ره) : 🌷 هیچ عملی به اندازه ی صلوات نمی تواند به اموات کمک کند و به دادِ آن ها برسد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈خیلیا میگن چیه؟! بهشت و جهنمی در کار نیست این کلیپ را حتما ببینید ❣ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: گناهان شخصی که در خلوت انجام می‌گیرد و ربطی به امور اجتماعی ندارد، استحقاق جهنم را دارد، مگر اینکه بعد از آن توبه‌ای مناسب حال، انجام گیرد. [حال آن‌که] عواقب گناهان اجتماعی که موجب تغییرات در جامعه و اختلال نظام و انحلال آن، و یا تحریم حلال و ترک واجب و یا مصادرۀ اموال، هتک حرمت و قتل نفوس زکیه و ریختن خون مسلمانان و حکم به ناحق و... می‌شود، چگونه خواهد بود؟ 📚 در محضر بهجت، ج١، ص٨ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: بچه‌ها را که می‌دید، گل از گلش می‌شکفت. یک‌جوری با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کرد. به بچه‌های ۸-۷ ساله به‌اندازۀ مردهای بزرگ احترام می‌گذاشت؛ «شما» خطاب‌شان می‌کرد. به بچه‌ای که کنار پدرش نشسته بود و با کنجکاوی و بازی‌گوشی داشت نگاهش می‌کرد، به شوخی می‌گفت: «شما پدر ایشونید یا ایشون بابای شمان؟!» (بر اساس خاطرۀ یکی از همراهان) 📚 به شیوه باران، ص٢٣ @behjat135
🔶بدهکاریهای خود را به خدا ادا نمی کنیم، می خواهیم طلبکاریهای خود را از خدا وصول کنیم، این که نمی شود. 📚در محضر بهجت/ج1/ص192 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
🌺 آیت‌الله‌العظمی بهجت قدس‌سره: یکی از چاره‌‌جویی‌‌های شرعی برای استجابت دعا این است که شخصی که حاجت یا گرفتاری دارد دعا کند که خدا تمام گرفتاری های مشابه گرفتاری او را از تمام مؤمنین و مؤمناتی که گرفتار هستند برطرف کند؛ زیرا در این صورت مَلَک برای خود انسان دعا می‌کند و دعای مَلَک مستجاب می‌شود. در محضر بهجت، ج۳،ص۶۰ 🌺🍀 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
از آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓سؤال: برای درمان عصبانیت چه کنیم؟ 📝 جواب: با عقیده کامل، زیاد «صلوات» فرستادن. (به‌سوی محبوب، ص٧٠) 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
🌹جواب عجیب آیت الله بهجت به دکتر جراحِ آمریکائی را حتما بخوانید⁉️ 🌺یک از دوستان ما در آمریکا استاد دانشگاه است، در آنجا اینقدر از چشم برزخی و توانایی های معنوی مرحوم آیت الله بهجت تعریف کردند که آنها مشتاق دیدار با ایشان شدند، 🌸حضرت اقای بهجت گفتند زیاد نیایند حدودا بیست نفر رسیدند خدمت آقا، خیلی جالب است ای کاش عکس های آن را به نمایش بگذارند، 🌼حضرت آقا چند جمله ای آنها را نصیحت کردند، یکی از این ها جراح بود در دل خودش گفت: این عارفی که چشم برزخی دارد ای کاش می آمد من بینی او را عمل میکردم... و در دلش می خندید، 🌹مجلس تمام شد و همه برای خداحافظی نزد ایشان رفتند نوبت به این پزشک که رسید حضرت آقا به مترجم گفتند: به ایشان بگویید وقتی آنجا نشسته است دیگر در دلش به بینی من نخندد، این پزشک دق کرد و نشست... کمی تا بهجت🌷 @behjat135
از اعجاز آیت الله بهجت پیداشدن عروس گم شده : در جریان یه عروسی و اختلافات دشمنان عروس را دزدیده بودن هیچکس اطلاع از عروس نداشتن همه نگران و متحیر نمی دانستن چه کنن. یکی از دوستان که با آیت الله همسایه بودن گفتن فقط ایشان میتواند کمک کند باشتاب به خدمت آقا رسیدن موضوع را عرض کردن آقا تاملی کردن فرمودن بروید حرم شاید آنجا باشه با اطمینان به حرم حضرت معصومه س میروند و عروس را پیدامی کنند ومی آورندش.🌺🌺 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
راه علی علیه‌السلام را نرفتیم و... افراد بشر چه بیماری دارند که راحت نمی‌نشینند، و پیوسته بر سر قدرت‌طلبی و ریاست و مقام با هم می‌جنگند؟! ما همین قدر می‌فهمیم که مُلک دنیا باقی و پابرجا نمی‌ماند و از بین می‌رود. حضرت امیر المؤمنین علیه‌السلام در وقت ریاست و حکومت ظاهری چه پوشاک و خوراکی داشت؟! حلوایش این بود که خرمای خشک را ریزریز می‌کرد و داخل ماست می‌ریخت تا ماست شیرین شود، و آن را با نان خشک ـ آن هم نان جو ـ میل می‌نمود و می‌فرمود: ممکن است اینها را هم کسانی نداشته باشند. ولی ما این راه را نرفتیم، و کفار کردند آنچه کردند و بر سرما آوردند، آنچه آوردند. در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۱۳ کمی تا بهجت🌷 @behjat135
♻️💠♻️💠♻️💠♻️💠♻️💠♻️💠♻️💠 آیت الله بهجت ره 🌻به خدا پناه می بریم از راهی برویم كه شرطش پا گذاشتن بر روی حق باشد! 🌻به خدا پناه می بریم كه از راهی برویم كه نتوانیم برگردیم! 🌻خدا كند اگر دانستیم كه نمی توانیم برویم و باید برگردیم؛ وگرنه خدا می داند كه چقدر باید دروغ بگوییم و خطاهای خود را توجیه كنیم!👉 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
🌺علت گریه آیت الله بهجت در نماز🌺 «تهران زندگی می‌کردم، کارم در زمینه کامپیوتر بود، روزی از تلویزیون یکی از نمازهایی را که آیت‌الله بهجت )ره( می‌خواندند را دیدم و لذت بردم. تصمیم گرفتم به قم بروم و نماز جماعتم را به امامت آیت‌الله بهجت (ره) بخوانم، همین کار را هم کردم، به قم رفتم، دیدم بله همان نماز باشکوهی که در تلویزیون دیدم در قم اقامه می‌شود، نمازهای پشت آقا بسیار برایم شیرین و لذت بخش بود، برنامه‌ام را طوری تنظیم کردم که هر روز صبح بروم قم و نماز صبحم را به امامت آقای بهجت بخوانم و به تهران برگردم. یک سال کارم همین شده بود، هر روز صبح می‌رفتم قم نماز می‌خواندم و برمی‌گشتم، در این زمان شیطان هم بیکار ننشسته بود، هر روز مرا وسوسه می‌کرد که چرا از کار و زندگی می‌زنی و به قم می‌روی؟ خوب همین نماز را در تهران بخوان و … . کم کم نسبت به فریادهای آیت‌الله بهجت (ره) هنگام سلام دادن آخر نماز حساس شده بودم، آخه چرا آقا فریاد می‌کشه؟ چرا داد می‌زنه؟ چرا با درد سلام می‌ده؟ حساسیتم طوری شده بود که خودم قبل از سلام‌های آقا سلام می‌دادم. به خودم گفتم من اگر نفهمم چرا آقا موقع سلام آخر نماز فریاد می‌کشه دیگه نمیام قم نماز بخونم، همون تهران می‌خونم، این هفته هفته آخرمه … یک روز آومدم و رفتم دم درب منزل آقا، در زدم، گفتم باید بپرسم دلیل این فریادهای بلند چیه، رفتم دیدم آقا میهمان داشتند، گوشه اتاق نشستم و در افکار خودم غوطه‌ور شدم، تو ذهن خودم با آقا حرف می‌زدم، آقا اگر بهم نگی می‌رم هان! آقا دیگه نمیام پشتت نماز بخونم هان! تو همین افکار بودم که آیت‌الله بهجت انگار حرفامو شنیده باشه سر بلند کرد و به من خیره شد، به خودم لرزیدم، یعنی آقا فهمیده من چی می‌گفتم؟ من که تو دلم گفتم، بلند حرفی نزدم، چطور شنید؟ سرم را پایین انداختم و آرام از مجلس خارج شدم و به تهران برگشتم، در راه دائما با خودم می‌گفتم آقا چطور حرف‌های من را شنید؟ در همین افکار بودم تا اینکه شب شد و خوابیدم، در خواب دیدم پشت آیت‌الله بهجت )ره( ایستادم و در صف اول نماز می‌خوانم، متعجب شدم، در بیداری اصلا نمی‌توانستم به چند صف جلو برسم چه برسد به اینکه برم صف اول! خوشحال بودم و پشت آقا نماز می‌خواندم، یک دفعه تعجب کردم، دیدم در جلوی آقا، روبروی محراب یک دربی باز است به یک باغ بزرگ و آباد، آخه این در رو کی باز کردند؟ اصلا قم چنین باغ بزرگی نداره، تعجب کردم، باغ سر سبز و پر از میوه‌ای بود، خدای من این باغ کجا بوده؟ در همین افکار بودم که به سلام آخر نماز رسیدیم، در انتهای نماز و هنگام سلام نماز درب باغ محکم بسته شد، یک لحظه از خواب پریدم. یعنی من خواب بودم؟ آقا جواب سئوال من رو در خواب دادند، پس راز این فریاد بلند آقا هنگام سلام نماز درد دل کندن از آن باغ آباد و بازگشت به زمین خاکی بود؟ به دلیل این درد آقا فریاد می‌کشید، من جواب سئوالم رو گرفته بودم و پس از آن سه سال دیگر عاشقانه هر روز صبح برای نماز به قم می‌رفتم و سپس به تهران بازمی‌گشتم تا آقا رحلت کردند.» این مطالب خاطرات یکی از نمازگزاران حضرت آیت‌الله العظمی بهجت )ره( بود که توسط پسر این مرجع تقلید فقید در مراسم سالگرد حضرت آیت‌الله بهجت )ره( در مسجد صاحب الزمان )عج(ورامین بازگو شد. کمی تا بهجت🌷 @behjat135