eitaa logo
ارزانسرای کفش و صندل کیانی 👠
20.9هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
6.4هزار ویدیو
16 فایل
❤️هوالرزاق❤️ کفش‌و‌کتونی تک به‌قیمت عمده🤩 ✅مستقیم ،بدون واسطه از تولیدی خرید کن🥰 بهترین کیفیت با کمترین قیمت 😍 اول مقایسه کنید بعد خرید💰 جهت ثبت سفارش👇 🧑‍💻 @Hamzeh4k 📲 09165520623 ✅لینک کانال جهت عضویت👇 https://eitaa.com/ArzansarayeKiani
مشاهده در ایتا
دانلود
❗️ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: نظر کردن به جمال مبارک حضرت صاحب علیه‌السلام خوب و فضیلت دارد، اما می‌دانیم که عده‌ای در زمان حضور پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و یا ائمه علیهم‌السلام به جمال آنها نظر می‏‌کردند، ولی به مقام آنها معرفت نداشتند و از آنها اطاعت نمی‌‏کردند. 📚 در محضر بهجت، ج۳، ص۲۷۹ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
✅حضرت آیت الله بهجت قدس سره: 📝 با داشتن قرآن و عترت و علمای معاصر باز این قدر به آمریکا و شوروی گدایی می کنیم، تا تفضّلاً چیزی به ما بدهند. حاضریم صبح تا شام سر راه آنها بنشینیم تا پنـج قِران(ریال) [ کنایه از پول ناچیز ] به مـا بدهند. ⭕️ صورت ظاهر ریال‌ها را می بینیم، ولی باطن آن را که استعبــاد و نــوکری است، درک نمی کنیم. 📚 در محضر بهجت، ج١، ص١١٣ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
⛔️ ، ❗️ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔴 می‌خواستیم با کناره‌گیری از معنویات و دوری از در مادیات پیشرفت و ترقی کنیم، بدتر در مادیات هم عقب ماندیم، غافل از اینکه شرط رسیدن به مادیات، بی‌دینی نیست، وگرنه هر فرد بی‌دینی باید متمول و ثروتمند می‌بود. ⚠️ پس سعی کنیم خود را به حرام نیندازیم. 📚 در محضر بهجت، ج۲، ص۳۹ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸 ما خود نمی‌خواهیم این راه را، که راه خدا و رسول و اولیای اوست طی کنیم، بلکه راهی را می‌خواهیم که در آن استغفار و ذکر و گریه نباشد. نظیر اینکه نزد شخصی رفتند و گفتند: ذکری به ما دستور بدهید. ایشان گفته بود: نماز بخوانید. گفته بودند: می‌خواهیم ذکری بدهید که نماز نخوانیم. … ⚠️ خود را مریض نمی‌دانیم، وگرنه علاج آن آسان است. 📚 در محضر بهجت، ج٣، ص٢۴۶ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
آیت الله بهجت: اگر در روز،به توجه وبندگی مشغول بودیم،توفیق تهجد در سحر را پیدا می کنیم. (( توفیق نماز شب ،در گناه نکردن است)) کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ 🍃یک بار بچه‌های کوچک کتابی خوانده بودند و خیلی از جن وحشت کرده بودند . آیت الله بهجت به بچه‌ها فرمودند : بیایید با شما کار دارم . دیدم آقا به آن‌ها فرمودند: جن ترس ندارد ، آن‌ها کاری به مومن ندارند . 🍃ایشان گفتند:"من خودم وارد منزلی شدم(منزل عمویشان در کربلا) خواستم بروم داخل اتاق، صاحبخانه گفت: آن‌جا نرو جن دارد. گفتم: باشد به من کاری ندارند. رفتم داخل اتاق دراز کشیدم ، عمامه‌ام را پهلوی خودم گذاشتم و عبایم را روی سرم کشیدم. 🍃پاسی از شب که گذشت ، صدای پای آن‌ها را بیرون در اتاق می‌شنیدم. یک دفعه احساس کردم که یکی از این پاها به در اتاق نزدیک شد. از پنجره خودش را بالا کشید و داخل اتاق را نگاه کرد. دید که من اینجا خوابیدم و عمامه‌ام کنارم است. رفت به آن‌ها گفت: برویم ." 👆
❗️ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: از خدا می‌خواهیم توسط انبیا و اوصیائش و وصی حاضرش که در پیش عارفین حاضر است که ما را منحرف نکند از خدایی بودن و از خداییان و از وسائط امداد خدا، ما را منحرف نکند، بصیر و بینا بکند، خودشناس باشیم، خودی‌ها را بشناسیم خدایی‌ها را بشناسیم، آن وقت خلاف اینها هم شناخته می‌شوند. 📚 به‌سوی محبوب، ص١١١ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: سیدالشهدا علیه‌السلام به حضرت مسلم علیه‌السلام فرموده بود که با رفتار کند و شاید سبب کشته‌‌شدن و شهادت حضرت مسلم، همین بوده که اذن جنگ نداشته وگرنه در دارالاماره و مقرّ ابن‌زیاد بیشتر از بیست نفر نبود و حضرت مسلم می‌توانست آن‌ها را محاصره کند. 📚 رحمت واسعه، ص ١٠٠ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸 به‌منزلۀ کعبه، و تکبیره الاحرام [همچون] پشت سر انداختن همه چیز غیر خدا و داخل شدن در حرم الهی است؛ و قیام به‌منزلۀ صحبت دو دوست و رکوع خم شدن عبد در مقابل آقاست و سجده نهایت خضوع و خاک شدن و عدم شدن در مقابل اوست. وقتی که عبد در آخر نماز از پیشگاه مقدّس الهی باز می‌گردد اولین چیزی را که سوغات می‌آورد سلام از ناحیه‌ی اوست. 📚 برگی از دفتر آفتاب، ص١٣٧ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
📢تمرکز ندارم،چه کنم تمرکز ام تو درس و کار و... زیاد بشه؟ پاسخ از آیت الله بهجت: ✅اذکاری که برای جمع کردن فکر موثر است ،مثل لااله الاالله را زیاد بگویید. منبع:جرعه وصال....ص 124 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
‏اینجوری یلدا گرفتن که اینجوری یلدا میگیریم. درود به روح پاکشون.. 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
...❗️ 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: مراسم ختم که تمام شد، جمعیتی دور آقا حلقه زدند؛ دوست داشتند به آقا نزدیک‌تر شوند، التماس دعا بگویند، دستش را ببوسند. وسط شلوغی، جوانی آمد جمعیت را کنار بزند که ناخواسته با آقا برخورد کرد؛ آقا محکم به زمین خورد، طوری که عمامه از سرش افتاد. جوان ترسید؛ هاج‌وواج نگاهش را به سمت مردم چرخاند، از خجالت سرخ شد؛ مردم نگران آقا بودند. آقا بلند شد، بدون معطّلی؛ عمامه‌اش را که بر سر گذاشت، گفت: «این عبای ما کمی بلند است، بعضی وقت‌ها زیر پای‌مان گیر می‌کند و ما را به زمین می‌زند.» جمعیت خندید، آقا هم... جوان به عبا نگاه می‌کرد. بر اساس خاطرۀ یکی از همراهان آقا 📚 این بهشت، آن بهشت، ص۴۶ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135