هدایت شده از .
#پیشنهاد_شیطان_به_ملا_آقا_جان_زنجانی
مرحوم حاج ملّا آقا جان می گوید :" من یک روز متوسل به حضرت علی اکبر علیه السلام - فرزند بزرگ حضرت سید الشهدا علیه السلام - شده بودم و از آن بزرگوار حاجت می خواستم. قلبم مملو از محبت او بود.
نا گهان دیدم از گوشه اطاق ، مثل آنکه فرش می سوزد ، دودی بلند شد و این دود ، در گوشه اطاق به مقدار حجم یک انسان متراکم گردید. کم کم بالای آن دود ، سری شبیه به سر یک انسان متشکّل شد. من متوجه شدم که او یکی از شیاطین استو با من کاری دارد. ناگهان با صدایی شبیه به صدای آهنی که بر آهنی بکشند و بسیار ناراحت کننده بود ، به من گفت :
" من یکی از بزرگان جن هستم. می دانم نمی توانی محبت حضرت علی اکبر علیه السلام را ازقلبت خارج کنی ولی اگر به زبان هم بگویی من او را دوست نمی دارم ، من در خدمت تو قرار می گیرم."
من گفتم " تو که با این اندیشه ،مسلمان نیستی و جزو شیاطین هستی و نمی توانی در امور معنوی به من کمک کنی و در امور مادی هم اگر اختیار تمام کره زمین را به من بدهی من یک چنین جمله ای را نمی گویم "
او فریادی که دل مرا از جا کند و حالت ضعف به من دست داد کشید و ناپدید شد.
#پیشنهاد_شیطان_به_ملا_آقا_جان_زنجانی 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵 #کوتاه_و_شنیدنی
✅ ماجرای"جوان #دزدی که یک #زن را گیر آورده بود! "
📦 حجم : 8.8 مگابایت
⏳ زمان : 9 دقیقه و 05 ثانیه
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃 داستان #جوان هندیِ عاشق امام حسین(ع) که با دیدن #ضریح ارباب #جان داد...
#فوق_العاده_زیبا
عاشقان #ارباب حتما ببینن👌👌
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#ارزش_یک_نماز_سلمان
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
تمام دنیا و مافیها ارزش نماز یک شب سلمان را ندارد. روی پوست گوسفندی مینشست و مصلای عجیب و غریب داشت. در روایتی اثاثیه و لوازم منزلش را بر شمرده: یک پوست، یک کیسه آرد و...؛ ولی باز گریه میکرده که فردا بارش سنگین است.
📚 در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۷۴
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
✅ خیلی از بزرگان آمدند منزل آقا که ایشان را مجاب کنند تا رسالۀ عملیه چاپ کند. آقا زیر بار نمی رفتند. از آقا می خواستند که دفتر بزنند تا مراجعات مردم و دریافت وجوهات راحتتر انجام شود. آقا میفرمودند: «نه! ما همونطور که آسید ابوالحسن اصفهانی کارش را انجام داد، ما هم همانجوری کار خودمان را انجام میدهیم و نیاز به این چیزها نیست».
قبل از اینکه آقا بهعنوان مرجع تقلید، مشهور بشوند مراجعاتی داشتند. مثلاً وجوهات، خمس و زکات میآوردند، یا سؤالات شرعی داشتند. خب ما در منزل آقا، قبض چاپکرده نداشتیم. کاغذهای باطلهای که در منزل بود را برمیداشتیم و رسیدِ وجوهات را یادداشت میکردیم و دست مردم میدادیم. (براساس خاطره یکی از شاگردان)
📚 ذکرها فرشتهاند، ص۶٢
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#دیر_شدن_پیروزی_به_خاطــر ...."
🔻خـــاطره ای زیبا از آیت الله بهجــت در دیدار با امام خمینـــی🔻
آیت الله بهجت می فرمود بعد از پیروزی انقلاب به ملاقات آقای خمینی رفتم ایشون فرمودند من اول تکیه گاهم این مردم بود و کار انقلاب پانزده سال عقب افتاد وقتی تکیه گاهم خدا شد طولی نکشید که پیروز شدیم؛
📕زمــزم عرفان
@behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرامت_باب_الحوائج حضرت اباالفضل(ع)
شفای پسر ١٨ ساله ای که دوسال تو کُما بود...
فوق_العاده_زیبا و تاثیرگذار👌👌
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
هدایت شده از .
#پولدار_عوضی_که_قصد_تجاوز_داشت
یكى از پولداران خوشگذران و از خدا بى خبر كه همواره در عيش و عشرت به سر مىبرد، روزى در كنار در خانهاش نشسته بود، بانوئى به حمام معروف به حمام منجاب مىرفت، ولى راه حمام را گم كرد، و از راه رفتن خسته شده بود، به اطراف نگاه مىكرد، تا شخصى را بيابد و از او بپرسد، چشمش به آن مرد افتاد، نزد او آمد و از او پرسيد:
حمام منجاب كجاست؟
آن مرد عياش به خانه خود اشاره كرد و گفت: حمام منجاب همين جا است
آن بانو به خيال اين كه حمام، همانجاست، به آن خانه وارد شد، و آن مرد در خانه را فورا به روى آن بانو بست، و به سراغ او آمد و تقاضاى همبسترى با او را كرد، آن بانو كه زنى پاكدامن بود، دريافت كه در تنگناى سختى افتاده و گرفتار نامردى هوسباز و سبكسر شده است، چارهاى جز اين نديد كه با به كار بستن تدبيرى، از چنگ او رها شود به او گفت: من هم كمال اشتياق به تو را دارم، ولى چون كثيف هستم و از اين رو به حمام مىرفتم، خوبست بروى مقدارى عطر تهيه كنى تا من خود را خوشبو كنم، قدرى غذا نيز فراهم كن تا با هم بخوريم.
آن مرد به گفتههاى آن زن مطمئن شد و براى تحصيل عطر و غذا از خانه بيرون رفت، هماندم آن بانوى عفيفه از خانه بيرون آمد و نجات يافت.
وقتى كه آن مرد هوسباز به خانه برگشت، زن را در خانه نديد، بسيار ناراحت گرديد، و حسرت و آرزوى زن در دل ناپاكش مانده، و به ياد او همواره اين شعر را مىخواند:
يا رب قائلة يوما و قد تعبت اين الطريق الى حمام منجاب
چه شد آن زنى كه خسته شده بود و مىپرسيد: راه حمام منجلاب كجاست؟
مدتى از اين ماجرا گذشت. تا آن مرد بيمار شد و در بستر مرگ افتاد به بالين او آمدند و او را به كلمه شهادتين تلقين مىكردند و مىگفتند، بگو:
لا اله الا اللّه، محمد رسول اللّه...
او به جاى اين ذكر، همان شعر را كه با آن خو گرفته بود مىخواند و مكرر مىگفت:
يا رب قائلة يوما و قد تعبت اين الطريق الى حمام منجاب (28)
و با اين حال از دنيا رفت.
آرى او كه در آن هنگام قدرت و قوت داشت اسير شيطان بود و به جاى ذكر خدا، اين شعر انحرافى را مىخواند، اكنون كه به ضعف بيمارى و سرازيرى مرگ گرفتار شده، چگونه زبانش به غير اين شعر بگردد -. فاعتبروا يا اولى الابصار
(28) - كشكول شيخ بهائى، ج 1، ص 23
#پولدار_عوضی_که_قصد_تجاوز_داشت👆
#راه_حلی_برای_کسانی_که_مشکل
#روحی_دارند
#پرسش_آیتالله بهجت قدسسره
❓ سؤال: گرفتار مشکل روحی هستم؛ چه کنم؟
📝 جواب: مسافرت زیاد بروید. بینالطلوعین در خیابان راه بروید. و اگر احتمال جنزدگی است، معوذتین بخوانید و چهار قل را پیش از خواب بخوانید.
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سالم بودن جنازه آیت الله #قزوینی بعد از 17 سال
از زبان استاد معاونیان شاگرد ایشان
همراه با کلیپ نبش قبر
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
ارزانسرای کفش و صندل کیانی 👠
🌺 اینم هفتصدو سیزدهمین نفری که شرایط استجابت دعا رو داشتن وبا خوندن نماز پنج شنبه ایت الله بهجت ره
🌺 اینم هفتصدو چهاردهمین نفری که شرایط استجابت دعا رو داشتن وبا خوندن نماز پنج شنبه ایت الله بهجت ره حاجت روا شدن الحمدلله رب العالمین
لعنت بر دشمنان شیعه لعنت بر آل سعود و آل یهود
@behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸بشارت نزدیک بودن #ظهور توسط #سید_حسن_نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان:
🔹برادران و خواهران همانا ظهور مهدی(عج) و مسیح(ع) در اینده ای که در حال طلوع است نزدیک است.
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#مرجع_تقلیدی_که_یخچال_هم_نداشت
#فرزند_بهجت_نقل_میکند🌺
کوتاهنوشتهای از سیره و سبک زندگانی آیتالله بهجت قدسسره:
از آشپزخانه صدای تَقتَق بلند و نهیبی آمد.
سریع خودش را به آشپزخانه رساند.
دم آشپزخانه بوی سوختن را حس کرد.
آقا هم خودشان را به آشپزخانه رساندند.
وارد شدند و از نگاه پسر به یخچال، ماجرا را فهمیدند.
لبخندی بر لبانشان نشست.
رو به آقا کرد و با اطمینان به اینکه اینبار قبول خواهند کرد، گفت: «آقا جان! این گدای سر کوچه یک فریزر خریده است، این بقال هم شاهد است، ولی ما یخچال عادی هم نداریم!»
آقا گفت: «نه، ما هم مثل آنهایی که ندارند...»
📚 (این بهشت، آن بهشت، ص٨۵؛ بر اساس خاطرۀ حجتالاسلام و المسلمین علی بهجت)
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حرفهای شنیدنی یک زن مسیحی در پیادهروی اربعین!
#حسین_یجمعنا #پدیده_اربعین
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاش_به_جای_این_کارها
#گناه_نمیکردیم
فروش کفن ضد عذاب قبر در ترکیه😳
#خرافات تا کجا؟
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135