💠خیر کثیر
🍃🌹آیات نورانی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ
ما به تو کوثر [= خیر و برکت فراوان] عطا کردیم!
فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ
پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى كن
إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ
(و بدان)دشمنت خود بى تبار و بی نسل خواهد بود.
📗سوره کوثر
💐ولادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و روز زن و مادر و ولادت امام خمینی(ره) مبارک باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
🍀 فاطمه یعنی شرف، یعنی حجاب
فاطمه فخر زنان، روز حساب
🍀فاطمه یعنی رضای کردگار
شاهکار خلقت پروردگار
🌷خدایا🌷
در این آدینه مبارک
و روز خجسته میلاد با سعادت خانم فاطمه زهرا س💕 و فرزند بزرگوارش حضرت امام خمینی ره 🌷🌷🌷🌷
به همه مادران عزیز سلامتی و طول عمر باعزت عنایت بفرما
🌷خدایا
سایه همه مادران را مستدام بدار
و روح مادران آسمانی را شاد بفرما
💖 ولادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) و روز تجلیل از مقام مادر مبارک باد
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج🌷
▪️غرب برای ایران با ۸۵ میلیون نفر ۲۹۸ شبکه ماهواره ای به زبان فارسی ایجاد کرده اما برای چینیها با ۱/۵میلیارد نفر هیچ شبکه ای ایجاد نکرده
از خود پرسیده اید چرا؟
🔴به کمپین فصل بیداری بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1635647570C3725f53a3d
🔰 عکسی که شوخی شوخی ،جدی شد
#حاج_قاسم به مقر فاطمیون آمده بود، فرماندهان خواستند یک عکس یادگاری بگیرند که ابوحامد ناگهان گفت: شهدا به ترتیب.
ولی این شوخی نبود، بلکه خیلی جدی به واقعیت تبدیل شد.
در این تصویر عکس شهیدان علی سلطان مرادی (۲۲ بهمنماه سال ۱۳۹۳)، عباس عبداللهی (۲۲ بهمنماه سال ۱۳۹۳)، علیرضا توسلی (نهم اسفندماه سال ۱۳۹۳)، حسین بادپا (۳۱ فروردینماه۱۳۹۴)، مصطفی صدرزاده(اول آبانماه سال ۱۳۹۴) و حاج قاسم سلیمانی (۱۳ دیماه سال ۱۳۹۸) دیده میشود.
💻 کانال شهید حاج قاسم سلیمانی را نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @ghasem_soleimani
👇برای عبرت تاریخ👇
💢سرگذشت خانوادهای مذهبی و انقلابی که عاقبت بهخیر نشدند💢
⭕️ حتماً بخوانید
✅خانواده کبیری به مانند برخی خانواده ها (رضایی، آلادپوش، سحابی، جزنی، باقرزاده، سرحدی زاده، منصوری و...) تمام یا چند نفر از اعضای خانواده شان در مبارزه یا فعالیتهای سیاسی حضور داشتند.
🔘حسین کبیری(پدر خانواده)، مردی مؤمن، مذهبی و پایه گذار هیئت انصارالمهدی و فعال در هیئت هایی چون انصارالحسین و خمسه طیبه بود و سعی و همت در تربیت مذهبی فرزندانش داشت.
⚪️معصومه شادمانی(مادر خانواده و همسر حسین کبیری) از جمله زنانی است که در شکل گیری تظاهرات خیابانی خانواده های زندانیان سیاسی در بازار تهران در اعتراض به اعدام های سران و اعضای سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۵۱ تلاشی فراوان صورت داد.
وی در اختفای اشرف دهقانی(یکی از اعضای بلند پایه سازمان کمونیستی چریک های فدایی خلق) پس از فرار از زندان، نقش مهمی داشت. به همین سبب دستگیر و در کمیته مشترک ضد خرابکاری به شدت شکنجه شد. او یکی از بزرگان زنان زندانی محسوب می شد.
در دی ۱۳۵۷ و در کوران انقلاب از زندان آزاد شد، و بار دیگر به همراه پسرانش به سازمان مجاهدین خلق پیوست. او در ادامه سیاست های این سازمان به دشمنی مسلحانه با جمهوری اسلامی پرداخت، لذا دستگیر، محاکمه و در دی ماه ۱۳۶۰ اعدام شد.
⚫️حسن کبیری(فرزند خانواده) متولد ۱۳۲۷، از اداره کنندگان هیئت انصارالمهدی، که برخی دوستانش گواهی می دهند، نماز جماعتش ترک نمی شد. او فردی کاملا" مذهبی بود که به دلیل حضور برخی کادرهای مجاهدین خلق در هیئت و در منزل آنها، به این سازمان گرایش یافت و بعدها به دلیل عضویت و فعالیت در سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۵۱، دستگیر شد و به ۴ سال زندان محکوم گردید. او نیز پس از پیروزی انقلاب به مخالفت با جمهوری اسلامی پرداخت و به همراه همسر دومش در درگیری مسلحانه کشته شد.
🔴علیرضا کبیری(فرزند خانواده) متولد ۱۳۳۱، پس از دستگیری برادرش حسن، به زندگی مخفی روی آورد و به کسب آموزش های لازم برای ساخت مواد منفجره و آتش زا، ساخت بمب و جعل اسناد و مدارک، ساخت پلاک جعلی اتومبیل و ... در سازمان مجاهدین خلق مشغول شد و در چندین عملیات نظامی سازمان(مانند انفجار شرکت تکنوایس) حضور داشت. یک بار هم قاچاقی به ترکیه رفت. با این حال در آذر ۱۳۵۳ دستگیر و به حبس ابد محکوم شد. او نیز به مانند دیگر اعضای خانواده، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به فعالیت در سازمان مجاهدین خلق ادامه داد؛ و سرانجام به دلیل رویایی مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی، دستگیر شد و پس از محاکمه اعدام گردید.
🔵حمیده حیاتی(عروس خانواده و همسر اول حسن) متولد ۱۳۳۷ در تهران است.
در سال ۱۳۵۱، ۲ ماه قبل از دستگیری حسن، با وی ازدواج کرد. برادر حمیده(محمد حیاتی) از اعضای معروف سازمان مجاهدین خلق و از اعضای مؤثر در شورای مرکزی سازمان در پیش از انقلاب بود. حمیده در مهر ۱۳۵۳ دستگیر و به ۸ سال حبس در کانون اصلاح و تربیت محکوم شد. او در زندان مجذوب ویدا حاجبی(از رهبران زن مارکسیست) شد. بعد از انقلاب هم به او و گروهش پیوست و از کشور خارج شد و با پسر او(رامین حاجبی) ازدواج کرد.
در سال ۱۳۵۱ - ۱۳۵۰ که بسیاری از اعضا و مهره های اصلی سازمان مجاهدین خلق فراری بودند، خانه کبیری ها به عنوان خانه امن، مأمن و مأوایی برای بعضی از اعضا (مانند مصطفی جوان خوش دل، رضا رضایی، محمد مفیدی، محمود شامخی و ...) بود. این خانه پس از دستگیری محمد مفیدی لو رفت و محمود شامخی در آنجا در محاصره پلیس افتاد و درگیر شد و پس از زخمی شدن با خوردن سیانور انتحار کرد و کشته شد.
#فاعتبروا_یا_اولی_الابصار
منابع:
محتاج، ص ۳۱۱ و ۳۱۲.
مجله زن روز ، شماره ۷۵۶ ، ص ۴.
مجله بامداد، شماره ۲۴۰ ، ص ۹.
خاطرات عزت شاهی، صص ۳۲۴ و ۳۲۵ و ۳۴۹.
مصاحبه با محمدباقر راستگو، ۱۳۹۰/۰۶/۲۳
و اطلاعات محقق
👈به نقل از کتاب سال های بی قرار(خاطرات دکتر جواد منصوری، عضو حزب ملل اسلامی در پیش از انقلاب اسلامی و اولین فرمانده سپاه پاسداران) ، صص ۱۹۵ و ۱۹۶.
eitaa.com/revaayatgar
هوالرحمن
حاج قاسم بانوان
زن یعنی؛ مرضیه حدیدچی (۱۳۱۸ – ۲۷ آبان ۱۳۹۵) که با نام طاهره دباغ نیز شناخته میشود.
مادر یعنی؛ مرضیه حدیدچی.
روز مادر و روز زن را بیاد این زن و این مادر و همه مادران شهدا ، به همه زنان و مادران سرزمینم تبریک عرض میکنم .
روز زن و روز مادر، یعنی روز مرحومه دباغ و تک تک مادران شهدا و مادران مومنه عصر ما.
متاسفیم از اینکه بسیاری از سازمانها ، نهادها ، سخنوران و مبلغین سیاسی و فرهنگی جامعه در مقابل منادیان دروغین شعار ""زن ، زندگی ، آزادی""، از معرفی این اسوه و علمدار با افتخار زنان ایران و بلکه عصر کنونی، که پرورش یافته مکتب فاطمه رهرا(س) و امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی است ، کمتر اهتمام می کنند.
تک تک روزهای عمر با برکت این زن در تمام عرصه ها؛
- مبارزه تمام عیار با رژیم منحوس شاهنشاهی، در حد پذیرش زندان و چشیدن طعم تلخ شکنجه های ساواک ،
- نقش آفرینی سنگین در سازماندهی و هدایت مردم جهت پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی ،
- مقابله با گروههای تجزیه طلب و منافقین آنهم در جایگاه فرماندهی یگانهای عملیاتی در صحنه های رزم ،
- پذیرش مسئولیت مادری در عرصه خانه و خانواده از طریق پرورش و تربیت ۵ فرزند ،
- فعالیت در عالی ترین سطوح تصمیم سازی نظام و همراهی با عالی ترین هیات ، از سوی عالی ترین مرجع ، در درون کاخ کرملین آنهم در اوج قدرت بلوک شرق،
- مشارکت در تامین معاش خانواده از طریق مسافرکشی آنزمان که مورد غضب هاشمی و همراهانش قرار گرفته بود ،
و...
همه و همه از این ایشان نمونه بی نظیری ساخت و در جایگاه ""حاج قاسم بانوان"" عصر ما قرار داد.
اگر با ذره بین ، همه حال و گذشته زنان متعلق به سایر مکتب ها و جریانات فکری را مطالعه کنید، حتی یک زن در یک صدم کمالات و سجایای ایمانی، اخلاقی ، شجاعت ، معرفت ، پاکی و نقش آفرینی بسیار مثبت وموثر و تعیین کننده در سرنوشت این مردم و این کشور نخواهید یافت .
نام و یاد این زن ، باطل کننده تبلیغات دروغین نظام سلطه در تعریف و تبیین حقوق و جایگاه زن در عصر کنونی است .
این زن یک نمونه از زنان در درون جامعه ما است که با حفظ همه حدود الهی در همین زمان ، به چنین جایگاه رفیعی دست یافت.
خوشبختانه در بین جامعه ما ، زنان بیشماری در این سطح وجود دارند ، لیکن گمنامی و ضعف تبلیغات ما، موجب وهن جبهه منافقین ومفسدین شده است .
همین قصورهای ما ، موجب گردید:
عده ای ، عده ای از سلبریتی های نجس و ناپاک را بعنوان الگو به مردم تحمیل نمایند.**
سلام بر این مادر و بر این زن .
سلام بر تمام مادران شهدا که نمونه های دیگری از مادران پرورش یافته در مکتب حضرت فاطمه زهرا (س) هستند.
سلام بر تمام زنان و مادران سرزمینم، که چنین زنانی ومادرانی، الگوهای آنها هستند .
علیرضا تنهای کیسمی
۲۱ دی ۱۴۰۱
📝روایت شفاگرفتن یک بیمار با توسل به شهید علی یار خسروی
|🌼🦋💫|
🌷عصر پنجشنبه، مادر «علی یار» ، به سنتِ هر هفته، نشسته است کنار مزارِ پسرش که زن همسایه بی تاب و پریشان خودش را می رساند به مزار علی یار و شروع می کند به پهنای صورت اشک ریختن.
مادرِ علی یار می پرسد : «چی شده؟ این چه حال و روزیه ؟ »
و زن همسایه لابلای اشک هایی که قطره قطره، دارند روی مزار علی یار می بارند، با صدایی که گاه بغض، قطع و وصلش می کند و چانه ای که مدام می لرزد، این گونه پاسخ می دهد:
«پسرم مریضه! حالش خیلی بده! تو حالت احتضاره! نه حالش خوب میشه و نه تموم می کنه!
یکی از همسایه ها بهم گفت: برو به علی یار متوسل بشو. اومدم این جا از پسرت بخوام برا بچه م دعا کنه!» و دوباره طوفان گریه های زن وزیدن می گیرد.
مادر علی یار چند بیسکویت و کمی آب می دهد دست زن همسایه و زن، از شدت آشفتگی و اضطراب ، بدون این که حتی فاتحه ای بخواند ، اشک ریزان برمی گردد.
صبح جمعه، یکی تند و تند درب خانه را می زند. انگار آن سوی در اتفاقی رخ داده باشد، امان نمی دهد. مادرِ علی یار می خواهد خودش را برساند به درِ خانه که بچه ها در را باز می کنند و زن همسایه گریه کنان خودش را می اندازد داخل حیاط.
اول سجده می کند و زمین را می بوسد و بعد از آن، از درب خانه شروع می کند به بوسیدن تا زمین و پله ها را و خودش را می اندازد روی پاهای مادر علی یار و بوسه بارانش می کند.
مادرِ علی یار، با زحمت، شانه های زن همسایه را می گیرد و از زمین بلندش می کند.
« بلند شو! چی شده آخه؟! چه اتفاقی افتاده؟
گریه امان حرف زدن نمی دهد به زن همسایه.
شدیدتر از گریه های روی مزار علی یار، گریه می کند و شنیدن حرف هایش، لابلای آن همه بغض و آه و گریه، مشکل است:
«دیروز دلشکسته از شهیدآباد برگشتم خونه. کمی از آب رو که شما دادی، ریختم روی لبها و توی دهن پسرم. یک دفعه دیدم چشماشو باز کرد و دوباره بست. اول گمون کردم تموم کرد. حالم بد شد. به هم ریختم. شروع کردم گریه کردن که دیدم دوباره چشماشو باز کرد و گفت: مادر گرسنمه!!
با تعجب اشکامو پاک کردم و همون بیسکویت ها رو دادم بهش خورد.
الان حالش خوبه و نشسته توی خونه»
این جای داستان اشک های مادر علی یار و زن همسایه با هم می بارند، اما داستان به همین جا ختم نمی شود. زن همسایه از علی یار پیامی آورده است برای مادر:
«دیشب علی یار رو تو خواب دیدم. گفت برو به مادرم بگو جمعه ها سر مزار من نیاد. جمعه ها ما رو می برن زیارت امام حسین(ع) و اهل بیت(ع). همه ی رفیقام میرن زیارت ، اما من به احترام مادرم که میاد سر مزارم، می مونم پیشش و با بچه ها نمی رم زیارت. بهش بگو جمعه ها نیاد. . . »
سکوت، فضای خانه ی پدری «شهید علی یار خسروی» را فرا گرفته است. سکوتی که در امتزاج صدای گریه ی اهل خانه، چون موسیقی غریبی در عرش شنیده می شود.
❇ راوی: مادر شهید علی یار خسروی
🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸