eitaa logo
گروه راویان سردار شهیدعلیرضا عاصمی
146 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
4.7هزار ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌕بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ 🥀اَلَِلَِهَِـََِِمَِ عَِجَِلَِ لَِوَِلَِیَِڪَِ اَِلَِفَِرَِج بَِحَِقَِ زَِیَِنَِبَِ اَِلَِڪَِبَِرَِیَِ (سلام الله علیها) 🥀 گرچه برگشتم ولی پیر و کهنسالم حسین پرشکسته نیستم، من بی پر و بالم حسین پای زخم و روی زخم و چشم زخم آورده ام اربعین خود را رساندم با تو می نالم حسین ای تن صد پاره که رفتی به غارت السلام خواهرت را کن بغل، خسته ز جنجالم حسین کار غسلت بر زمین ماند و تنت را اسب بُرد تند میرفتی ز پیش اشک غسّالم حسین چند تا تکه حصیر آورده بودند از دهات؟ کربلای قطعه قطعه بین گودالم حسین روبروی من سرت را بین خورجین برده اند آن زمان که لشکری افتاد دنبالم حسین آتش خیمه پس از تو دامن ما را گرفت در تنور ای کاش می پرسیدی از حالم حسین بالش زیر سرم سنگ و کلوخ تیز بود خرد شد زیر لگدها خشت و سفّالم حسین خواهرت از جنگ خولی و سنان برگشته است معجرم را پس گرفتم بعد خلخالم حسین دخترت جامانده در ویرانه های شهر شام جان تو شرمنده ی چشمان اطفالم حسین : یک اربعین کنار سرت بر سرم زدند با خنده های قاتل تو همسفر شدم 🏴
🌕بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ 🥀اَلَِلَِهَِـََِِمَِ عَِجَِلَِ لَِوَِلَِیَِڪَِ اَِلَِفَِرَِج بَِحَِقَِ زَِیَِنَِبَِ اَِلَِڪَِبَِرَِیَِ (سلام الله علیها) 🥀 عاشقت گشتم و از غصه نجاتم دادند تشنه ی لطف تو بودم برکاتم دادند آن شبی که وسط روضه صدا کردم دیدم آن لحظه نجات از ظلماتم دادند عوض کوه گناهم وسط روضه ز چشم قطره ای اشک چکید و حسناتم دادند کی روم از در این خانه که از نوکری ات رتبه و جاه و مقام و درجاتم دادند چون که دیدند خمار تو ام و مست حرم باده از جامِ میِ نهر فراتم دادند : میبرد معراج، ما را قاب قوسین ضریح می شود پایین پایت سجده واجب یاحسین سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
🌕بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ 🌷🍀اَلَِلَِهَِـََِِمَِ عَِجَِلَِ لَِوَِلَِیَِڪَِ اَِلَِفَِرَِج بَِحَِقَِ زَِیَِنَِبَِ اَِلَِڪَِبَِرَِیَِ (سلام الله علیها) 🌷🍀 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، علیه السلام صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🌷🌺 ✅قلم به دست شدم تا كه از شما بنويسم ولى بگو چه نويسم، تو را كجا بنويسم؟ قلم به صفحه ى دل ميزنم به لطف تو از اقـتـــــدار بلنــدت به كــــبريا بنويسم هنــوز پـرچــــــم تو بين أولياء بالاست من از مـقـــــام شما بين أنبيـاء بنويسم به جان حضرت زهرا كه جات پيش خداست تو را به عرش نويسم، كجا تو را بنويسم؟ تو آســمـان اباالفضل و آفــتــاب حسينى به خــط نستعليق اين وقــار را بنويسم غريب بودن اين طايفه يقين إرث است كنــار اسم تو بايد رضــا رضـــا بنويسم ولى به جان خودت غربت تو بى همتاست ز پاره هاى جـگـر نه، ز كـوچـه ها بنويسم از آن دمى كه تو بودى و مادرت بود از ازدحام و از آن مردِ بى حيا بنويسم قلم به دست من انگار بيد مجنون است نخواست تا كه از آن ضرب بى هوا بنويسم نخواست تا كه از آن بغض در گلو گويم نخواست تا ز غلاف و ز ضرب پا بنويسم نخواست تا بنـــويسم كه راه را گـــــم كرد نخواست تا كه از آن گوشواره ها بنويسم همين بس است بگويم حسين بى سر شد نبود قسمت مــــن تـــا ز بــوريــا بنويسم : یقین کنید که روزی به چشم خواهید دید پیاده می‌روم آخر به کرب و بلای
🏴🏴🏴🏴🏴🖤🖤🖤🖤🖤 🌕بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ 🌷🏴اَلَِلَِهَِـََِِمَِ عَِجَِلَِ لَِوَِلَِیَِڪَِ اَِلَِفَِرَِج بَِحَِقَِ زَِیَِنَِبَِ اَِلَِڪَِبَِرَِیَِ (سلام الله علیها) 🌷🏴 ز بند غصه و غم ساعتی بشو آزاد ز فرط مستی و از عشق سر بده فریاد درِ ورودی جنت درست این طرف است به روی سر در آن حک شده ست باب جواد همین که از درِ باب الجواد رد بشوی همین که چشم تو بر گنبد طلا افتاد تلاقی دو سه تا قطره اشک، با گنبد چه حس و حال عجیبی به قلب زائر داد به شوق پرچم سبزی که روی گنبد هست کبوتری شده ای و رها شدی در باد چه رد پای قشنگی به جا گذاشته ای ز قطره قطـره ی اشکت میان گوهرشاد دوباره ولوله ای شد میان صحن، ببین شفا گرفته دو چشمان کور مادرزاد دو پای مرد علیلی دوباره جان بگرفت دوباره معجزه کرده ست پنجره فولاد رمیده آهوی قلبی به شوق صید شدن بیا که حضرت صیاد، خانه ات آباد : نغمه ی نقاره یک سو یک طرف هوهوی باد من دلـم را داده‌ام در این هیاهـوها دست تـو ،خانه ات آباد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، 🏴ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم. و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم. امام خمینی، ۲۹ تیر ۱۳۶۷ 🏴😔 شهادت تعداد بسیاری غیرنظامی که در پی حمله هوایی ارتش رژیم صهیونیستی به بیمارستان المعمدانی در نوار غزه صورت گرفته است محضر حضرت صاحب الزمان ( عج) وتمامی مسلمین جهان تسلیت باد . إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ ... انتقام خواهیم گرفت انشاءالله 🏴🏴🏴🏴
🌕بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ 🌷اَلَِلَِهَِـََِِمَِ عَِجَِلَِ لَِوَِلَِیَِڪَِ اَِلَِفَِرَِج بَِحَِقَِ زَِیَِنَِبَِ اَِلَِڪَِبَِرَِیَِ (سلام الله علیها) 🌷 در سفرهایم تو را مقصد تصور می‌کنم در خیالم آنچه را باید تصور می‌کنم آرزوهای حرم را شعر می‌گویم؛ سپس هرچه را روی لبم آمد؛ تصور می‌کنم در خیالات خودم مثل کبوترهای تو سنگِ روی قبر را گنبد تصور می‌کنم پرچمی را سبز و رقصان روی دوشِ گنبدت هر زمان که باد می‌آید؛ تصور می‌کنم شب به شب دریای اشکِ زائرانت دیدنی‌ست زیر نور ماه، جذر و مد تصور می‌کنم دور تا دور مزارت را به جای سنگ و خاک یک حرم زیباتر از مشهد تصور می‌کنم روبروی چشمِ خیسِ خود ضریحی نقره‌کوب کوریِ چشمِ حسود و بد تصور می‌کنم شمعم و با اشکهای روضه‌ات جان میدهم هق‌هقم را در حرم اَشهد تصور می‌کنم : دوشنبه ها حسنی‌ام به لُطف حضرت عِشق حُسین خواست که دورو بَرِ حسن باشم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌕بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ 🌷اَلَِلَِهَِـََِِمَِ عَِجَِلَِ لَِوَِلَِیَِڪَِ اَِلَِفَِرَِج بَِحَِقَِ زَِیَِنَِبَِ اَِلَِڪَِبَِرَِیَِ (سلام الله علیها) 🌷 شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد چه کنم من که ندارم بجز این قلبِ سیه دلِ من از تو حسین قدری دوا می خواهد روضه ی آب و عطش گر چه ملول است و ولی دلِ بشکسته و صد شور و نوا می خواهد شب جمعه شد و مادر به حرم آمده است وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا دلِ من جرعه ای از آبِ شفا  می خواهد کی شود قسمت من هم بشود کرببلا دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد : شب جمعه است دلم دوروبر کرببلاست حسرت پیر غـلامـت، سفر کرببلاست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
🌕بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ 🌷اَلَِلَِهَِـََِِمَِ عَِجَِلَِ لَِوَِلَِیَِڪَِ اَِلَِفَِرَِج بَِحَِقَِ زَِیَِنَِبَِ اَِلَِڪَِبَِرَِیَِ (سلام الله علیها) 🌷 صبحت بخیر، همسر من، هم قطار من یک روز دیگر است که هستی کنار من شکرخدا، به گمانم که امروز بهتری پیراهن جدید مبارک، بهار من نان که تو میپزی چقدر مزه میدهد نان پخته ای که سر برسد انتظار من از آتش تنور کمی فاصله بگیر آتش بد است با من و با روزگار من مثل قدیم باز صِدام کن دستی بکش به روی دل بیقرار من برات لقمه گرفتم، قبول کن روزه بس است آب شدی روزه دار من افتاده ام‌ به پات، بمان، جان من بمان رحمی بکن به گریه ی اطفال زار من اسما، برای خانه دوتابوت لازم است مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من من‌ بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟ تا عرش رفت آه دل ذولفقار من روز دهم قرار من و تو دم غروب وقتی که خورده است به مقتل گذار من وقتی که شمر رفته روی سینه ی سر میبرد مقابل چشمان تار من خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند وای از غرور دختر ناقه سوار من : باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
🌕بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ 🌷اَلَِلَِهَِـََِِمَِ عَِجَِلَِ لَِوَِلَِیَِڪَِ اَِلَِفَِرَِج بَِحَِقَِ زَِیَِنَِبَِ اَِلَِڪَِبَِرَِیَِ (سلام الله علیها) 🌷 این روزها صحبتشان با نگاه بود از بس فضای خانه پر از درد و آه بود این جا کسی عیادت زهرا نمی رود تنها کسی که سر زده شب، نور ماه بود شهر پیمبر است مدینه، ولی در آن یاریِ اهل بیت پیمبر گناه بود از سنت رسول به غیر از اذان نماند شالوده های دین مدینه تباه بود اصلاً عجیب نیست که هیزم بیاورند وقتی که قلب مردم یثرب سیاه بود می گفت با نگاه: بمان فاطمه، نرو... تنها جواب فاطمه هم یک دو آه بود از لب جدا نمی شود عجل وفاتی اش در انتظار مانده و چشمش به راه بود : گریه کن گریه عزیزم که سبکتر بشوی وقت آن نیست که اینگونه کبوتر بشوی همسر تازه جوانم نکند خسته شدی نکند باعث تنهایی بشوی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
🌕بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ 🌷اَلَِلَِهَِـََِِمَِ عَِجَِلَِ لَِوَِلَِیَِڪَِ اَِلَِفَِرَِج بَِحَِقَِ زَِیَِنَِبَِ اَِلَِڪَِبَِرَِیَِ (سلام الله علیها) 🌷 می سوخت و در سینه آهی شعله ور داشت از بعد زهرا حال و روزی خون جگر داشت با دیدن چشمان حیدر گریه می کرد از غصه های هر شب و روزش خبر داشت جانها فدای آنکه به طفلان زهرا از هر کس دیگر ارادت بیشتر داشت نذر حسینش کرده بود هر بچه اش را ان مادری که دامنش قرص قمر داشت زینب همه عشقش دگر دختر نمی خواست اما دلش می خواست بیش ازاین پسر داشت جانها به قربان و فدای مادری که روزی رزق سفره اش خیلی ثمر داشت سنگ مزار خاکی و بی سایبانش ای کاش زائر نه فقط یک رهگذر داشت ام البنین امد به استقبال زینب زینب برایش مشک پاره با سپر داشت بعد از حسین ام البنین ام البکاء شد بعد از حسین چشمان بارانی و تر داشت : جای زهرا، بعد زهرا، مثل زهرا مادری هرچه مادر هست قربان چنین نامادری سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز شهادت امّ‌العبّاس، امّ الادب، حضرت امّ‌البنین سلام‌ الله علیها را تسلیت عرض می‌کنیم🏴 .