هدایت شده از موسم آزادگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سردار سلیمانی: شهید همت سوار بر موتور -نه سوار بر بنز ضدگلوله- به صورت ناشناس به شهادت رسید و تا ساعتها کسی نمیدانست او همت است...
♦️امروز سالگرد شهادت محمدابراهیم همت فرمانده لشکر ۲۷ محمدرسول الله(ص) هست
🕊شادی روحشان صلوات
💠 با ما همراه باشید👇
#️⃣ #موسم_آزادگی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
هدایت شده از بسیج دانشجویی پیام نور تهران
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑هم اکنون
🔰زنده
مراسم روایت گری حاج حسین یکتا
کربلای ایران
شلمچه
هدایت شده از با امام خامنهای تا ظهور
🚨 من قطعاً پای جمهوریاسلامی ایستادهام
این است مردمسالاری پیشرفته دینی در ایران
⭕️ در جمهوریاسلامی، برادرخانم رهبر ایران (خجسته)، کاندیدای مجلس میشود ولی #رأی نمیآورد.
⭕️ رئیس سابق قوهقضاییه و منصوب رهبری به ریاست مهمترین مجمع نظام، کاندید خبرگان (مازندران) میشود ولی #مردم با سرانگشت خود او را کنار میزنند.
⭕️ در تهران فرزند شهید مطهری و در کرمان برادر شهید باهنر، توسط #مردم از رقابت حذف میشوند.
⭕️ در خوزستان، #مردم پای ۱۲ نماینده از هجده نماینده خود را از مجلس قطع میکنند و نیروهای جدید جایشان میگذارند.
⭕️ در گیلان، #مردم به معاون رئیسجمهور سابق (نوبخت) که رئیسسابق مجلس (لاریجانی) برای تبلیغش ویدیو منتشر کرده، رای نمیدهند و او را راهی خانهاش در تهران میکنند.
⭕️ #مردم انگشت توی استامپ میزنند و نماینده متخلفی که انگشت بر چهره سرباز نواختهبود (عنابستانی) را کنار میگذارند.
👈 اینجا #مردم، قدرتمندترین مهرههای سیاسی کشور را طی کمتر از ۲۴ ساعت رایگیری، حذف و نیروهای تازهنفس مورد نظر خود را برجای میگذارند.
🔰 اینجا #مردم از بستگان رهبری گرفته تا فرزندان شهدا و حتی بعضی علما را از فیلتر رأی خود رد میکنند.
👈 بگذار هرچه میخواهند بگویند ... من قطعاً پای جمهوریاسلامی ای که در آن انگشت #مردم سرنوشت حکمرانان را تعیین میکند، ایستادهام.
و آن را یقینا بر هر نظام دیکتاتوری از پادشاهی بریتانیا گرفته تا پادشاهان عربستان و امارات تا سلطنت ربع پهلوی ترجیح میدهم.
@KHameneei_ir
هدایت شده از با امام خامنهای تا ظهور
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌درس ولایتمداری
🚨عجب دیالوگی ؛کجا دیوانهها ، از جانتان سیر شدید؟ فکر آبرویتان را نمیکنید؟ مگر نمیبینید کم و کاستیها را
از چه چیز دفاع میکنید
🔹پشتیبان ولایت فقیه و نظام مقدس جمهوری اسلامی نباشیم، «تزویر» دریای خون راه خواهد انداخت؛ مراقب باشیم داخل کاخ به ظاهر امن میخکوب نشویم که فردا روزی گردنمان میزنند .
@KHameneei_ir
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
💫انسان میتواند در تمام شرایط و ابتلائات، راه مستقیم و صراط بندگی و عبودیت را بپیماید و در نتیجه قرب[الهی] حاصل کند.
📚 در محضر بهجت، ج۲، ص۳۴۶
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت
✅ @bahjat_ir
🗓 جمعه ١٨ اسفند ماه ١۴٠٢
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔸 هر چیز از حد میانه و وسط به طرف افراط یا تفریط تمایل پیدا کند، عکسِ نتیجهی مطلوب را خواهد داشت؛ کل شَیءٍ جاوَزَ حَدهُ، إِنْقَلَبَ إِلی ضِدهِ (هر چیز از حدش بگذرد، به ضد آن تبدیل میگردد).
🔷بنابراین، میانهروی در غضب، شهوت، خواب، خوراک و هر کار دیگر، مُنجی و نافع است، و دو طرف زیاده و نقیصهی آن مُضر و مُهْلِک، مگر امری که لا حَد لَهُ(حدی برای آن نیست).[۱]
🔻 پینوشت:
[۱]. که ذکر و یاد خداست.( ر.ک: اصول کافی، ج۲، ص۴۹۸؛ وسائلالشیعة، ج۷، ص۱۵۴؛ عدةالداعی، ص۲۴۸).
📚 در محضر بهجت، ج١، ص٣٣
🔻مناسبتها:
🔹 درگذشت عالم بزرگوار، حاج میرزا حبیبالله مجتهد خراسانی؛ ١٣٢٧ق.
🔹 سالروز تأسیس كانونهای فرهنگی و هنری مساجد كشور
🔹 روز بزرگداشت سید جمالالدین اسدآبادی
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صدام فقط از یک فرمانده ی ایرانی می ترسید
هدایت شده از موسم آزادگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را...؟!"
اگر اونجا نجنگیم اینجا شاهد این جنایات خواهیم بود
رژیم جعلی صهیونیستی شعارش نیل تا فرات است اکتفا به اراضی اشغالی فلسطینی نمیکند و کارش توسعه و اشغال ممالک اسلامی است لذا حذف این رژیم مانند نماز واجب است...
💠 با ما همراه باشید👇
#️⃣ #موسم_آزادگی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈
هدایت شده از کانال شهید عاصمی
#خلاصه_خوبیها
قسمت ۱۵
سری به نشانة تأیید تکان دادم و او ادامه داد: «من از ششم مهرماه عازم جبهه شدم و همیشه حسرتم این بود که چرا یک هفته بعد از شروع جنگ به جبهه رفته و همان روزِ اول اقدام نکرده ام. این حسرت در وجود عباس بیشتر از من بود چون سنّش اجازه نمی داد بیاید جبهه. عاقبت با پارتی بازی راهی جبهه شد و آمد توی واحد من. فرماندهاش بودم و مراقب بودم بین او و دیگر دوستانم فرقی نگذارم؛ اما خون است دیگر، گاهی اوقات نفس از این رابطه خونی استفاده می¬کند و راهش را خطا می رود. برای جلوگیری از این کار، هر بار قرار بود در عملیاتی شرکت کنم، او را با گروهی می فرستادم که قرار نبود خودم همراهی شان کنم. عباس روحیة عجیبی داشت. معلوم بود شهید می شود. همیشه به دوستانم می گفتم برایم مسلم است که شهید می شوم؛ اما عباس زودتر از من! یکبار با مین کوب رفت روی مین ضدتانک. مین عمل نکرد و عباس صحیح و سالم برگشت مقرّ. شاکر بودنش یک چیز بود، گریه¬¬اش برای نرسیدن به فیض شهادت، یک چیز دیگر. مردادماه همین امسال در مقرّ مهندسی نساجی اهواز بودیم. برای شروع عملیات والفجر 3 آماده می شدیم و در میدان های مین به اصطلاح معبر می زدیم. شب عملیات، قرار بود یک عده را برای معبرزدن، جدا کنم و بفرستم جلو. چون سنّ عباس کم بود، او را انتخاب نکردم. عباس با ناراحتی و خشم آمد مقابلم ایستاد. هم گریه می¬کرد هم دعوا، هم التماس! داد می¬زد: «اصلاً تو چکاره هستی که من را انتخاب نمی¬کنی؟ چون چند سال از من بزرگتری، به خودت اجازه می دهی نگذاری بروم جلو؟» کوتاه آمدم. علی و عباس را با یک گروه فرستادم زالوآب و خودم رفتم یک محور دیگر. وقتی برگشتم با سردسته ها برای گزارشدهی و اعلام اسامی شهدا دور هم جمع شدیم. سرهایشان را پایین انداختهبودند. معلوم بود چیزی را از من مخفی می¬کنند. شروع کردند به خواندن اسامی شهدا. نوبت رسید به یکی از سردسته¬ها که بین خواندن اسامی، سکوت کرد. مسئول عباس بود. دلم هرّی ریخت. حالم یک-جور دیگر شد. گفتم: چه شده؟ حرفی نزد. گفتم: ادامه بده. خواند: شهید عباس عاصمی... انگار که استخوان کمرم را خُرد کرده باشند، از درد توی خودم مچاله شدم و بی¬اختیار دستم رفت سمت کمرم. همه سکوت کرده و به من زُل زده بودند. یک لحظه با خودم فکر کردم چرا با شنیدن اسم شهدای دیگر این حالوهوا به من دست نداد؟ مگر عباس چه فرقی با بقیة شهدا دارد؟ به خودم تشر زدم و سریع بر حال و هوایم مسلط شدم و بر شیطان لعنت فرستادم و گفتم: «انا لله و انا الیه راجعون.» اما انگار نصف وجودم را از دست داده بودم. تنها که شدم، تا توانستم گریهکردم و در فراغش نالیدم و آرزوکردم بعد از عباس من هم لایق شهادت شوم. راستش را بخواهی، داغ عباس برایم خیلی سخت بود. چند شب قبل از آن با خانه تماس گرفته بودیم و قرار بود هر دویمان بعد از عملیات برای مراسم عقدکنان زهرا برویم کاشمر. عباس که مثل همیشه با شوخی و شیطنت زیاد با آنها حرف هایش را زد، گوشی را به من داد و من هم دنباله شوخی های او را گرفتم و گفتم: این بار عباس را می فرستم جایی که برگشتی در کار نباشد!»
🍎🍎🍎🍎
کانال سردار شهید عاصمی
@shahidasemi